|

رمزگشايي از كدهاي انساني

امروز حضور سايه سنگين «ژن» بر گفتمان‌هايي كه درباره موضوع‌هايي از قبيل نژاد، تبعيض نژادي و هوش نژادي در جريان هستند، قابل چشم‌پوشي نيست. ژن توانسته است پاسخ‌هاي تكان‌دهنده‌اي براي پاره‌اي از پرسش‌هاي نيشداري كه در محافل فرهنگي و سياسي مطرح‌اند، ارائه دهد. افزون بر اين، دانش ژن‌شناسي، درك ما را از مفاهيم هويت، جنسيت و انتخاب گسترده‌تر كرده و دريچه‌هاي تازه‌اي را در برابر پرسش‌هاي مبرم و ديرينه ما در اين زمينه‌ها گشوده است. ژن واحد بنيادي انتقال صفات موروثي و واحد اساسي تمام اطلاعات زيست‌شناسي است. كتاب «ژن، تاريخ خودماني» روايت تولد، رشد و توسعه و آينده دور و نزديك ژن، به‌عنوان يكي از نيرومندترين و «خطرناك‌ترين» انگاره‌هاي تاريخ علم و انديشه بشري است. اين كتاب اخيرا به همت انتشارات فرهنگ معاصر منتشر شده است. نويسنده كتاب، سيدارتا موكرجي، پزشك و پژوهشگر شناخته‌شده هندي‌تبار و نويسنده كتاب‌هاي عامه‌پسند علمي است كه پيش از اين دو كتاب پرخواننده «امپراتور همه بيماري‌ها: زيست‌نامه سرطان» (2010) و «قوانين علم پزشكي: يادداشت‌هاي ميداني از يك علم نامطمئن» (2015) را به رشته تحرير درآورده است. جوهره اين كتاب روي‌هم‌رفته تاريخي است و روايت آن فصل مشتركي هم با نظريه تكامل چارلز داروين پيدا مي‌كند. نقطه آغاز داستان، سال 1864، در باغچه نخودفرنگي گرگور مندل واقع در صومعه دورافتاده‌اي در موراويا (ايالتي در جمهوري چك) است؛ جايي كه ژن براي نخستين‌بار كشف اما خيلي زود فراموش شد. در همین صومعه بود که مندل که علاقه عجیبی به تولید و پرورش بوته‌های نخودفرنگی داشت، به‌طور اتفاقی با گزاره «واحد انتقال صفات موروثی» روبه‌رو شد. واژه ژن دوباره پس از گذشت چند دهه، بر سر زبان انجمن‌هاي علمي و پژوهشي افتاد. پس از آن نيز ژن توجه اصلاح‌طلبان آمريكايي و انگليسي را كه ميل داشتند با دستكاري ژنتيكي، تكامل و رستگاري انسان را تسريع كنند، به خود جلب كرد. پژوهش‌هاي مرتبط با ژن در دهه 1940، در آلمان نازي به اوج هولناكي رسيد و اين زماني بود كه در اين كشور به بهانه «اصلاح نژادي»، تجربه‌ها و آزمايش‌هاي سبعانه‌اي را زير لواي «پيشرفت علم» توجيه مي‌كرد. اين تجربه غيرانساني، سرانجام به حبس‌هاي طاقت‌فرسا، آزمايش‌هاي فلج‌كننده، عقيم‌سازي، كشتار از روي ترحم و كشتارهاي دسته‌جمعي منتهي شد. پس از جنگ جهاني دوم رشته‌اي از كشفيات پياپي، آغاز يك جهش بزرگ در عرصه زيست‌شناسي را رقم زد و اين رشته به‌‌شدت رونق گرفت. دي‌ان‌اي، به‌عنوان منبع اطلاعاتي ژنتيكي شناسايي شد و عملكرد ژن، به كمك واژه‌هاي مكانيسيستي اين‌گونه تشريح شد: رمزگذاري پيام‌هاي شيميايي كه به كمك آنها پروتئين‌ها ساخته مي‌شوند توسط ژن‌ها انجام مي‌شود و اين واكنش نهايتا شكل عملكرد اندامگان را مشخص مي‌كند.
نثر روان و سرگرم‌كننده موكرجي در كتاب «ژن: تاريخ خودماني»، روشنگر سفر اكتشافی رمزگشايي از كدهايي است كه سازنده و تشريح‌كننده ماهيت انسان، عملكرد و سرنوشت او و تعيين‌كننده آينده فرزندان ما است. ظهور پدیده ژن، علم زیست‌شناسی را متحول و گفتمان‌های مربوط به نژاد و هویت را تسخیر کرد و پاسخ‌های جنجالی و حیرت‌انگیزی را برای پاره‌ای از پرسش‌های پیچیده‌ای که در عرصه‌های سیاسی و فرهنگی ما جاری بودند، ارائه داد. در طول دهه‌های اخير، دانش نوین ژن‌شناسی درک ما را از مفاهیم جنسیت، هویت جنسی، رجحان جنسی، کردار و خلق‌و‌خو، نیروی انتخاب و اختیار و اراده آزاد، به چالش کشیده و به این ترتیب پرسش‌های حیاتی و جدیدی را که با قلمروی حریم شخصی ما ارتباط پیدا می‌کنند، پیش می‌کشد. اما فراتر از همه اینها، داستان ژن، گسترش و جذابیت سحرآمیز خویش را مدیون نبوغ و ذهن کنجکاو و کاوشگر بازیگران استثنائی صحنه‌های تاریخ، فلسفه و علوم، نظیر گریگور مندل، چارلز داروین، فرانسیس کریک، جیمز واتسون، و روزالید فرانکلین، در کنار دانشمندان و پژوهشگران دیگر است. در اين كتاب، موكرجي با اتكا به دانش و تجربه شخصي خود و همچنين دستاوردها و گنجينه‌هاي علمي قرون پيشين، به تشريح يك گزاره شديدا اغواكننده علمي مي‌پردازد. در لابه‌لاي داستان ژن، موكرجي روايتي از زندگي خانوادگي خود و الگوي تكراري اسكيزوفرني در آن را نيز گنجانده است تا نشان دهد كه دانش ژن‌شناسي صرفا به محيط آزمايشگاه محدود نيست و با زندگي روزمره همه ما سروكار پيدا مي‌كند. امروزه همچنان كه ما مي‌آموزيم ژنوم انساني را «بخوانيم» و «بنويسيم»، پيامدها و پيچيدگي‌هاي اخلاقي اين دانش نوين پژواك سنگين‌تري را به صدا درمي‌آورد و ما به‌زودي و به صورت بالقوه، ظرفيت دستكاري و تغيير سرنوشت و هويت فرزندانمان و فرزندان فرزندانمان را به دست خواهيم آورد.
امروز حضور سايه سنگين «ژن» بر گفتمان‌هايي كه درباره موضوع‌هايي از قبيل نژاد، تبعيض نژادي و هوش نژادي در جريان هستند، قابل چشم‌پوشي نيست. ژن توانسته است پاسخ‌هاي تكان‌دهنده‌اي براي پاره‌اي از پرسش‌هاي نيشداري كه در محافل فرهنگي و سياسي مطرح‌اند، ارائه دهد. افزون بر اين، دانش ژن‌شناسي، درك ما را از مفاهيم هويت، جنسيت و انتخاب گسترده‌تر كرده و دريچه‌هاي تازه‌اي را در برابر پرسش‌هاي مبرم و ديرينه ما در اين زمينه‌ها گشوده است. ژن واحد بنيادي انتقال صفات موروثي و واحد اساسي تمام اطلاعات زيست‌شناسي است. كتاب «ژن، تاريخ خودماني» روايت تولد، رشد و توسعه و آينده دور و نزديك ژن، به‌عنوان يكي از نيرومندترين و «خطرناك‌ترين» انگاره‌هاي تاريخ علم و انديشه بشري است. اين كتاب اخيرا به همت انتشارات فرهنگ معاصر منتشر شده است. نويسنده كتاب، سيدارتا موكرجي، پزشك و پژوهشگر شناخته‌شده هندي‌تبار و نويسنده كتاب‌هاي عامه‌پسند علمي است كه پيش از اين دو كتاب پرخواننده «امپراتور همه بيماري‌ها: زيست‌نامه سرطان» (2010) و «قوانين علم پزشكي: يادداشت‌هاي ميداني از يك علم نامطمئن» (2015) را به رشته تحرير درآورده است. جوهره اين كتاب روي‌هم‌رفته تاريخي است و روايت آن فصل مشتركي هم با نظريه تكامل چارلز داروين پيدا مي‌كند. نقطه آغاز داستان، سال 1864، در باغچه نخودفرنگي گرگور مندل واقع در صومعه دورافتاده‌اي در موراويا (ايالتي در جمهوري چك) است؛ جايي كه ژن براي نخستين‌بار كشف اما خيلي زود فراموش شد. در همین صومعه بود که مندل که علاقه عجیبی به تولید و پرورش بوته‌های نخودفرنگی داشت، به‌طور اتفاقی با گزاره «واحد انتقال صفات موروثی» روبه‌رو شد. واژه ژن دوباره پس از گذشت چند دهه، بر سر زبان انجمن‌هاي علمي و پژوهشي افتاد. پس از آن نيز ژن توجه اصلاح‌طلبان آمريكايي و انگليسي را كه ميل داشتند با دستكاري ژنتيكي، تكامل و رستگاري انسان را تسريع كنند، به خود جلب كرد. پژوهش‌هاي مرتبط با ژن در دهه 1940، در آلمان نازي به اوج هولناكي رسيد و اين زماني بود كه در اين كشور به بهانه «اصلاح نژادي»، تجربه‌ها و آزمايش‌هاي سبعانه‌اي را زير لواي «پيشرفت علم» توجيه مي‌كرد. اين تجربه غيرانساني، سرانجام به حبس‌هاي طاقت‌فرسا، آزمايش‌هاي فلج‌كننده، عقيم‌سازي، كشتار از روي ترحم و كشتارهاي دسته‌جمعي منتهي شد. پس از جنگ جهاني دوم رشته‌اي از كشفيات پياپي، آغاز يك جهش بزرگ در عرصه زيست‌شناسي را رقم زد و اين رشته به‌‌شدت رونق گرفت. دي‌ان‌اي، به‌عنوان منبع اطلاعاتي ژنتيكي شناسايي شد و عملكرد ژن، به كمك واژه‌هاي مكانيسيستي اين‌گونه تشريح شد: رمزگذاري پيام‌هاي شيميايي كه به كمك آنها پروتئين‌ها ساخته مي‌شوند توسط ژن‌ها انجام مي‌شود و اين واكنش نهايتا شكل عملكرد اندامگان را مشخص مي‌كند.
نثر روان و سرگرم‌كننده موكرجي در كتاب «ژن: تاريخ خودماني»، روشنگر سفر اكتشافی رمزگشايي از كدهايي است كه سازنده و تشريح‌كننده ماهيت انسان، عملكرد و سرنوشت او و تعيين‌كننده آينده فرزندان ما است. ظهور پدیده ژن، علم زیست‌شناسی را متحول و گفتمان‌های مربوط به نژاد و هویت را تسخیر کرد و پاسخ‌های جنجالی و حیرت‌انگیزی را برای پاره‌ای از پرسش‌های پیچیده‌ای که در عرصه‌های سیاسی و فرهنگی ما جاری بودند، ارائه داد. در طول دهه‌های اخير، دانش نوین ژن‌شناسی درک ما را از مفاهیم جنسیت، هویت جنسی، رجحان جنسی، کردار و خلق‌و‌خو، نیروی انتخاب و اختیار و اراده آزاد، به چالش کشیده و به این ترتیب پرسش‌های حیاتی و جدیدی را که با قلمروی حریم شخصی ما ارتباط پیدا می‌کنند، پیش می‌کشد. اما فراتر از همه اینها، داستان ژن، گسترش و جذابیت سحرآمیز خویش را مدیون نبوغ و ذهن کنجکاو و کاوشگر بازیگران استثنائی صحنه‌های تاریخ، فلسفه و علوم، نظیر گریگور مندل، چارلز داروین، فرانسیس کریک، جیمز واتسون، و روزالید فرانکلین، در کنار دانشمندان و پژوهشگران دیگر است. در اين كتاب، موكرجي با اتكا به دانش و تجربه شخصي خود و همچنين دستاوردها و گنجينه‌هاي علمي قرون پيشين، به تشريح يك گزاره شديدا اغواكننده علمي مي‌پردازد. در لابه‌لاي داستان ژن، موكرجي روايتي از زندگي خانوادگي خود و الگوي تكراري اسكيزوفرني در آن را نيز گنجانده است تا نشان دهد كه دانش ژن‌شناسي صرفا به محيط آزمايشگاه محدود نيست و با زندگي روزمره همه ما سروكار پيدا مي‌كند. امروزه همچنان كه ما مي‌آموزيم ژنوم انساني را «بخوانيم» و «بنويسيم»، پيامدها و پيچيدگي‌هاي اخلاقي اين دانش نوين پژواك سنگين‌تري را به صدا درمي‌آورد و ما به‌زودي و به صورت بالقوه، ظرفيت دستكاري و تغيير سرنوشت و هويت فرزندانمان و فرزندان فرزندانمان را به دست خواهيم آورد.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها