انتقاد مقام سابق دفاعی آمریکا از سیاست خارجی دولت
ترامپ در قبال ایران: بدون راهبرد، بدون انسجام، بدون منابع
شرق: برت مکگرک، نماینده ویژه سابق رئیسجمهور در «ائتلاف جهانی مقابله با داعش»، یعنی ائتلاف نظامیای که به رهبری آمریکا در منطقه فعالیت میکرد، در انتقاد از سیاست خارجی ترامپ دست به قلم شده است. مکگرک که در سه دولت اخیر ایالات متحده در ساختار امنیت ملی این کشور فعالیت میکرده است و پیشتر نیز پس از خروج از دولت ترامپ، به نقد رویکرد این دولت در قبال مسائل جهانی و منطقه خاورمیانه پرداخته بود، در یادداشتی در «فارن افرز» سیاست ترامپ بهویژه در قبال ایران را به نقد میکشد. او این سیاست را یک کلاف درهموبرهم توصیف میکند و آن را عامل «تضعیف اولویتهای ایالات متحده» در دیگر نقاط جهان میخواند.مکگرک یادداشتش را با روایت «پروژه سولاریوم» آغاز میکند؛ روندی که در آن دوایت آیزنهاور، رئیسجمهور آمریکا از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۱، برای تصمیمگیری درباره نحوه مقابله با اتحاد جماهیر شوروی، کارشناسان و دیپلماتهای خبره را به مناظره در حضور او درباره رویکردهای مختلف فرامیخواند: «هیچ رئیسجمهوری به استاندارد پروژه سولاریوم نرسیده است اما دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده استاندارد جدیدی در طرف مقابل تعیین کرده است. کاخ سفید سیاست خارجی را با اهدافی ناهمگون، بدون انسجام درونی و بدون هیچ تظاهری به بررسی عواقب احتمالی تصمیمات کلیدی در زمان اتخاذ آنها، اجرا میکند». مکگرک مینویسد: «اهدافی حداکثری تعیین میشوند که درباره نیازمندیهای دستیابی به آنها، تفکر اندکی شده است. وقتی دنیای واقعی با دشمنان، رقبا و متحدانی که مستقل از ایالات متحده اهداف خود را دنبال میکنند، مزاحم میشود، ترامپ بین تشدید موضع روی قمارهای پرخطر تا ترک کامل صحنه حرکت میکند؛ چنانکه اخیرا در سوریه رخ داد و دوستان را مبهوت کرد».اما چنانکه گفته شد، این مقام سابق آمریکایی تمرکز نقد خود را بر سیاست ترامپ در قبال ایران گذاشته است: «این عدم انسجام هیچجا بیش از سیاست دولت در قبال ایران مشهود نیست». مکگرک با مرور سیاست اوباما در قبال خاورمیانه که مبنی بر کاهش حضور بود اما با چالشهای «بهار عربی» و داعش مواجه شد، مینویسد ترامپ با کاهش منابع تخصیص دادهشده، هدف دولت خود را «بازگشت به خانه» و خروج از این منطقه خواند: «اما باوجوداین محدودیتهای منابع و آنچه بنا بود تغییر مسیر راهبردی به سمت آسیا باشد، ترامپ، اهداف آمریکا در خاورمیانه را بیشتر کرد و بیش از همه روی ایران تمرکز کرد».در این نوشته مکگرک سپس به خروج ترامپ از برجام و آغاز «فشار حداکثری» میپردازد که دولت ترامپ درباره هدفش اختلاف درونی دارد: «ترامپ گفت هدف این است که تضمین شود ایران هرگز نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد. مشاور امنیت ملی وقت او گفت هدف تغییر رژیم است. وزیر خارجهاش ۱۲ خواسته اعلام کرد، شامل جمعشدن برنامههای هستهای و موشکی ایران، پایان حمایت از گروههای نیابتی و بیرونکشیدن تمام نیروها از عراق و سوریه؛ خواستههایی که کمتر کارشناسی در حوزه ایران باور داشت ممکن باشد تهران بدون تغییر رژیم برآوردهشان کند. علاوهبراین، در حین اعلام این اهداف حداکثری هیچکس در دولت درباره متعهدشدن به تخصیص منابع جدید به خاورمیانه بحثی نکرد. برعکس، سرپرست وزارت دفاع به پنتاگون گفت اولویت دولت «چین، چین و چین» است. سیاست دولت در قبال ایران، تمام هدف بود، بدون وسیله». او شرح میدهد که هیچکس در دولت به بررسی احتمالات نپرداخت و واکنشهای بعدی ایران به سیاست آمریکا نیز پیشتر بهعنوان گزینههای احتمالی بررسی نشده بودند تا واکنش منسجمی برایشان پیشبینی شود. به همین دلیل نیز واکنشهای دولت ترامپ به تحولات بعدی ناهماهنگی و حاکی از غافلگیرشدن دولت بود.مکگرک بعد از مرور روند تصمیمگیری در قبال ایران اشاره میکند که آخرین دور تنشها بین ایران و آمریکا به این خاطر منجر به تقابلی جدی نشد که موشکهای ایران بهجای اینکه روی سربازان آمریکایی فرود بیایند، نزدیکشان فرود آمدند: «روابط خارجی همیشه عنصری از شانس را در خود خواهند داشت اما نشانه یک رهبر این است که تضمین کند شانس بهتنهایی نتواند کشور را به تقابلی نظامی بکشاند که هیچکس نمیخواهد».او در پایان نوشته خود اینطور نتیجه میگیرد: «بحران فعلی در خاورمیانه باید مجالی شود برای تقاضای بازگشت به اساسیترین اصول سیاست خارجی درست، با وضوح در اهداف و هماهنگی منابع لازم برای رسیدن به آنها؛ اهدافی که بدون معاملهها، هزینهها و ریسکهای غیرقابلقبول دستیافتنی نیستند، نباید دنبال شوند».آخرین سمت مکگرک که جایگاه هماهنگی نیروها و سیاستها در قبال داعش را داشت، با انتصاب در دولت اوباما آغاز شد و در دولت ترامپ ادامه یافت اما او نیز از جمله منتقدان رویکرد ترامپ به خاورمیانه به حساب میآمد. پس از اعلام تصمیم ناگهانی ترامپ برای خروج تمامی نیروها از سوریه، جیمز متیس، وزیر دفاع وقت با انتشار نامهای منتقدانه به رویکرد کلی ترامپ در قبال تصمیمات سیاست خارجی و سیاست نظامی، استعفا داد. مکگرک نیز کمی بعد از متیس، استعفای خود را از این سمت اعلام کرد. هر دو در موضعگیریهای پس از خروج از دولت، سیاستهای ترامپ را مضر و خلاف منافع آمریکا توصیف کردهاند.
شرق: برت مکگرک، نماینده ویژه سابق رئیسجمهور در «ائتلاف جهانی مقابله با داعش»، یعنی ائتلاف نظامیای که به رهبری آمریکا در منطقه فعالیت میکرد، در انتقاد از سیاست خارجی ترامپ دست به قلم شده است. مکگرک که در سه دولت اخیر ایالات متحده در ساختار امنیت ملی این کشور فعالیت میکرده است و پیشتر نیز پس از خروج از دولت ترامپ، به نقد رویکرد این دولت در قبال مسائل جهانی و منطقه خاورمیانه پرداخته بود، در یادداشتی در «فارن افرز» سیاست ترامپ بهویژه در قبال ایران را به نقد میکشد. او این سیاست را یک کلاف درهموبرهم توصیف میکند و آن را عامل «تضعیف اولویتهای ایالات متحده» در دیگر نقاط جهان میخواند.مکگرک یادداشتش را با روایت «پروژه سولاریوم» آغاز میکند؛ روندی که در آن دوایت آیزنهاور، رئیسجمهور آمریکا از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۱، برای تصمیمگیری درباره نحوه مقابله با اتحاد جماهیر شوروی، کارشناسان و دیپلماتهای خبره را به مناظره در حضور او درباره رویکردهای مختلف فرامیخواند: «هیچ رئیسجمهوری به استاندارد پروژه سولاریوم نرسیده است اما دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده استاندارد جدیدی در طرف مقابل تعیین کرده است. کاخ سفید سیاست خارجی را با اهدافی ناهمگون، بدون انسجام درونی و بدون هیچ تظاهری به بررسی عواقب احتمالی تصمیمات کلیدی در زمان اتخاذ آنها، اجرا میکند». مکگرک مینویسد: «اهدافی حداکثری تعیین میشوند که درباره نیازمندیهای دستیابی به آنها، تفکر اندکی شده است. وقتی دنیای واقعی با دشمنان، رقبا و متحدانی که مستقل از ایالات متحده اهداف خود را دنبال میکنند، مزاحم میشود، ترامپ بین تشدید موضع روی قمارهای پرخطر تا ترک کامل صحنه حرکت میکند؛ چنانکه اخیرا در سوریه رخ داد و دوستان را مبهوت کرد».اما چنانکه گفته شد، این مقام سابق آمریکایی تمرکز نقد خود را بر سیاست ترامپ در قبال ایران گذاشته است: «این عدم انسجام هیچجا بیش از سیاست دولت در قبال ایران مشهود نیست». مکگرک با مرور سیاست اوباما در قبال خاورمیانه که مبنی بر کاهش حضور بود اما با چالشهای «بهار عربی» و داعش مواجه شد، مینویسد ترامپ با کاهش منابع تخصیص دادهشده، هدف دولت خود را «بازگشت به خانه» و خروج از این منطقه خواند: «اما باوجوداین محدودیتهای منابع و آنچه بنا بود تغییر مسیر راهبردی به سمت آسیا باشد، ترامپ، اهداف آمریکا در خاورمیانه را بیشتر کرد و بیش از همه روی ایران تمرکز کرد».در این نوشته مکگرک سپس به خروج ترامپ از برجام و آغاز «فشار حداکثری» میپردازد که دولت ترامپ درباره هدفش اختلاف درونی دارد: «ترامپ گفت هدف این است که تضمین شود ایران هرگز نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد. مشاور امنیت ملی وقت او گفت هدف تغییر رژیم است. وزیر خارجهاش ۱۲ خواسته اعلام کرد، شامل جمعشدن برنامههای هستهای و موشکی ایران، پایان حمایت از گروههای نیابتی و بیرونکشیدن تمام نیروها از عراق و سوریه؛ خواستههایی که کمتر کارشناسی در حوزه ایران باور داشت ممکن باشد تهران بدون تغییر رژیم برآوردهشان کند. علاوهبراین، در حین اعلام این اهداف حداکثری هیچکس در دولت درباره متعهدشدن به تخصیص منابع جدید به خاورمیانه بحثی نکرد. برعکس، سرپرست وزارت دفاع به پنتاگون گفت اولویت دولت «چین، چین و چین» است. سیاست دولت در قبال ایران، تمام هدف بود، بدون وسیله». او شرح میدهد که هیچکس در دولت به بررسی احتمالات نپرداخت و واکنشهای بعدی ایران به سیاست آمریکا نیز پیشتر بهعنوان گزینههای احتمالی بررسی نشده بودند تا واکنش منسجمی برایشان پیشبینی شود. به همین دلیل نیز واکنشهای دولت ترامپ به تحولات بعدی ناهماهنگی و حاکی از غافلگیرشدن دولت بود.مکگرک بعد از مرور روند تصمیمگیری در قبال ایران اشاره میکند که آخرین دور تنشها بین ایران و آمریکا به این خاطر منجر به تقابلی جدی نشد که موشکهای ایران بهجای اینکه روی سربازان آمریکایی فرود بیایند، نزدیکشان فرود آمدند: «روابط خارجی همیشه عنصری از شانس را در خود خواهند داشت اما نشانه یک رهبر این است که تضمین کند شانس بهتنهایی نتواند کشور را به تقابلی نظامی بکشاند که هیچکس نمیخواهد».او در پایان نوشته خود اینطور نتیجه میگیرد: «بحران فعلی در خاورمیانه باید مجالی شود برای تقاضای بازگشت به اساسیترین اصول سیاست خارجی درست، با وضوح در اهداف و هماهنگی منابع لازم برای رسیدن به آنها؛ اهدافی که بدون معاملهها، هزینهها و ریسکهای غیرقابلقبول دستیافتنی نیستند، نباید دنبال شوند».آخرین سمت مکگرک که جایگاه هماهنگی نیروها و سیاستها در قبال داعش را داشت، با انتصاب در دولت اوباما آغاز شد و در دولت ترامپ ادامه یافت اما او نیز از جمله منتقدان رویکرد ترامپ به خاورمیانه به حساب میآمد. پس از اعلام تصمیم ناگهانی ترامپ برای خروج تمامی نیروها از سوریه، جیمز متیس، وزیر دفاع وقت با انتشار نامهای منتقدانه به رویکرد کلی ترامپ در قبال تصمیمات سیاست خارجی و سیاست نظامی، استعفا داد. مکگرک نیز کمی بعد از متیس، استعفای خود را از این سمت اعلام کرد. هر دو در موضعگیریهای پس از خروج از دولت، سیاستهای ترامپ را مضر و خلاف منافع آمریکا توصیف کردهاند.