|

نامه عباس آخوندی به نمایندگان مجلس:

رویارویی با آمریکای بایدن سخت‌تر از آمریکای ترامپ است

شرق: وزیر سابق راه و شهرسازی در نامه‌ای به نمایندگان مجلس یازدهم ابراز امیدواری کرد موقعیت تاریخی ایران را دریابند. عباس آخوندی نوشت: سیاست خارجی ایران حساس‌ترین وضعیت خود را این روزها طی می‌کند و نیاز است که دستگاه سیاست خارجی قدرت ابتکار عمل حداکثری داشته باشد. حفظ امنیت ملی، امکان تجارت و مبادله مالی بین ایران و سایر ملت‌ها با توجه به تغییر و تحول‌هایی که در صحنه سیاست بین‌المللی با تغییر ترامپ و آمدن بایدن در حال اتفاق است، از جمله بستگی کامل به تدبیری دارد که دولت ایران در این روزها بر اساس منافع ملی و با هماهنگی رهبر معظم انقلاب اتخاذ می‌کند. این در حالی است که قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران» این ابتکار عمل را از دولت سلب کرده و او را مسلوب‌الاراده در اختیار حریف قرار داده‌ است. این قانون حتی اگر با نیت به‌رخ‌‌کشیدن اقتدار ملی و با هدف‌های انقلابی نوشته شده‌ باشد، در عمل حق ابتکار عمل سیاسی را به حریف داده و استقلال دستگاه سیاست خارجی ایران را سلب کرده ‌است. این اتفاقی نیست که مجلس و رئیس‌جمهوری نه تنها در تاریخ که حتی در همین روزها توان دفاع از آن را داشته باشند. درخواست من به عنوان یک شهروند و یک فعال سیاسی از مجلس شورای اسلامی این است که با یک طرح دوفوریتی دیگر این قانون را لغو کند و اجازه دهد که تمشیت امور سیاست خارجی با دولت ملی و رسمی و بر اساس قانون اساسی با تأیید شورای امنیت ملی و با هماهنگی و راهبری مقام معظم رهبری صورت گیرد. کنفرانس امنیتی مونیخ برگزار شد و گروهی که امید به بازگشت سریع بایدن به برجام را داشتند انتظارشان برآورده نشد. البته این قلم از ابتدا بر این باور بود که این بازگشت با سرعت انجام نمی‌گیرد و این کار در اولویت مستأجر جدید کاخ سفید نیست. لذا، ایران باید سیاستی مستقل از سیاست آمریکا داشته باشد. با توجه به درازاکشیدن بیش از 40ساله اختلافات ایران و آمریکا و مسئله حساس انرژی هسته‌ای قاعدتا سیاست ایران نباید تابعی از تحولات کاخ سفید و تصمیم‌هایی که در آن اتخاذ می‌شود، باشد. البته، سیاست مستقل داشتن به معنی عکس‎‌العمل نشان‌ندادن به اقدام‌های طرف مقابل نیست، بلکه بدین معنی است که توان تحرک و ابتکار عمل سیاسی خود را در صحنه بین‌المللی در هر لحظه در اختیار داشته ‌باشد. چنانچه همه‌چیز به کنش آمریکا وابسته گردد، این بدین معنی است که ایران در گرو او است. هیچ عقل سلیمی تدبیر خود را در گرو طرفِ کارزار خود قرار نمی‌دهد و این اتفاقی است که متأسفانه طی قانون پیش‌گفته رخ‌ داده است. از این‌رو، تدبیر این کاستی مقدم بر دیگر تدبیرهاست. آمریکا هم‌چنان که پیش‌بینی می‌شد در گام اول در پی بازسازی چهره زشت ترامپی خود در جهان است. شعار بازگشت آمریکا که بایدن از آن یاد می‌کند به مفهوم ترمیم روابط با متحدان استراتژیک خود چون اتحادیه اروپا، یا تأکید بر ناتو و بازگشت به پیمان‌های بین‌المللی چون پاریس و از این دست و در نهایت دردست‌گرفتن راهبری جهان آزاد -بخوانید غرب و متحدانش و متحدان خود- است. سویه دیگر این بازگشت نه تنها تبعیت از هنجارهای بین‌المللی بلکه راهبری سازمان‌ها و نهادهای آن است. بنابراین، در این چندماهه قاعدتا آمریکا با تغییر چهره و در گام اول با مشورت، هماهنگی و ایجاد هم‌گرایی و همکاری با اروپاییان و در گام دوم با تشنج‌زدایی با چین و روسیه فضا را بر ما تنگ‌تر خواهد کرد. در همین ارتباط شاهد اولین هماهنگی و اجماع بین آمریکا و تروئیکای اروپایی درباره امنیت منطقه و نحوه بازگشت آمریکا به برجام طی سه روز گذشته بودیم. خوشبختانه موافقت شب گذشته رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی ایران و مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از ورود به بحران زودرس جلوگیری نمود. بی‌گمان، زمان به نفع ما نیست و باید کاری کرد. هرچه این زمان طولانی‌تر شود منافع ملی ما بیشتر به خطر خواهد افتاد. بدون تردید رویارویی با آمریکای بایدن سخت‌تر از آمریکای ترامپ است و او از تمام دستاوردهای ترامپ استفاده خواهد کرد و یک سرِ سوزن در اندیشه منافع ملت ایران نیست و تنها منافع آمریکا و متحدانش را که اسرائیل در رأس آنان است، پی خواهد گرفت. در مدت اقامت ترامپ در کاخ سفید با توجه با سیطره نتانیاهو بر خانواده او، اسرائیل چند گام به پیش آمد، گستاخ‌تر شد و از متحدان خود در جنوب خلیج فارس پرده‌برداری کرد. بنابراین، شرایط گفت‌وگوهای بین‌المللی در وضعیت فعلی با شرایط مذاکرات دوره برجام متفاوت است و نیاز به ابتکارهای تازه‌ای است. آن زمان هم دولت‌های وابسته منطقه یکی از مانع‌های اساسی پیشبرد مذاکرات بودند. لیکن این‌بار گستاخانه‌تر و بی‌پرده‌تر عمل می‌کنند. چه باید کرد را دولتی که در صحنه کارزار است بر اساس اختیارها و فرایندهای قانونی و در هماهنگی‌های سلسله‌مراتبی باید اتخاذ کند. لذا، این قلم هیچ پیشنهادی در این زمینه ارائه نمی‌کند. ولی، اکنون که مجلس دست دولت را بسته است، تمام مسئولیت فعلی و تاریخی ناکامی‌های بعدیِ حاصل از این بی‌عملی بر عهده مجلس خواهد بود. سیاست‌مداران ملی در چنین بزنگاه‌هایی منافع ملی را بر منافع شخصی و گروهی خود ترجیح می‌دهند و در تاریخ جاودانه می‌شوند. امید که شما نمایندگان اندیشه‌ورز این موقعیت تاریخی ایران را دریابید. تدبیر با شماست.

شرق: وزیر سابق راه و شهرسازی در نامه‌ای به نمایندگان مجلس یازدهم ابراز امیدواری کرد موقعیت تاریخی ایران را دریابند. عباس آخوندی نوشت: سیاست خارجی ایران حساس‌ترین وضعیت خود را این روزها طی می‌کند و نیاز است که دستگاه سیاست خارجی قدرت ابتکار عمل حداکثری داشته باشد. حفظ امنیت ملی، امکان تجارت و مبادله مالی بین ایران و سایر ملت‌ها با توجه به تغییر و تحول‌هایی که در صحنه سیاست بین‌المللی با تغییر ترامپ و آمدن بایدن در حال اتفاق است، از جمله بستگی کامل به تدبیری دارد که دولت ایران در این روزها بر اساس منافع ملی و با هماهنگی رهبر معظم انقلاب اتخاذ می‌کند. این در حالی است که قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران» این ابتکار عمل را از دولت سلب کرده و او را مسلوب‌الاراده در اختیار حریف قرار داده‌ است. این قانون حتی اگر با نیت به‌رخ‌‌کشیدن اقتدار ملی و با هدف‌های انقلابی نوشته شده‌ باشد، در عمل حق ابتکار عمل سیاسی را به حریف داده و استقلال دستگاه سیاست خارجی ایران را سلب کرده ‌است. این اتفاقی نیست که مجلس و رئیس‌جمهوری نه تنها در تاریخ که حتی در همین روزها توان دفاع از آن را داشته باشند. درخواست من به عنوان یک شهروند و یک فعال سیاسی از مجلس شورای اسلامی این است که با یک طرح دوفوریتی دیگر این قانون را لغو کند و اجازه دهد که تمشیت امور سیاست خارجی با دولت ملی و رسمی و بر اساس قانون اساسی با تأیید شورای امنیت ملی و با هماهنگی و راهبری مقام معظم رهبری صورت گیرد. کنفرانس امنیتی مونیخ برگزار شد و گروهی که امید به بازگشت سریع بایدن به برجام را داشتند انتظارشان برآورده نشد. البته این قلم از ابتدا بر این باور بود که این بازگشت با سرعت انجام نمی‌گیرد و این کار در اولویت مستأجر جدید کاخ سفید نیست. لذا، ایران باید سیاستی مستقل از سیاست آمریکا داشته باشد. با توجه به درازاکشیدن بیش از 40ساله اختلافات ایران و آمریکا و مسئله حساس انرژی هسته‌ای قاعدتا سیاست ایران نباید تابعی از تحولات کاخ سفید و تصمیم‌هایی که در آن اتخاذ می‌شود، باشد. البته، سیاست مستقل داشتن به معنی عکس‎‌العمل نشان‌ندادن به اقدام‌های طرف مقابل نیست، بلکه بدین معنی است که توان تحرک و ابتکار عمل سیاسی خود را در صحنه بین‌المللی در هر لحظه در اختیار داشته ‌باشد. چنانچه همه‌چیز به کنش آمریکا وابسته گردد، این بدین معنی است که ایران در گرو او است. هیچ عقل سلیمی تدبیر خود را در گرو طرفِ کارزار خود قرار نمی‌دهد و این اتفاقی است که متأسفانه طی قانون پیش‌گفته رخ‌ داده است. از این‌رو، تدبیر این کاستی مقدم بر دیگر تدبیرهاست. آمریکا هم‌چنان که پیش‌بینی می‌شد در گام اول در پی بازسازی چهره زشت ترامپی خود در جهان است. شعار بازگشت آمریکا که بایدن از آن یاد می‌کند به مفهوم ترمیم روابط با متحدان استراتژیک خود چون اتحادیه اروپا، یا تأکید بر ناتو و بازگشت به پیمان‌های بین‌المللی چون پاریس و از این دست و در نهایت دردست‌گرفتن راهبری جهان آزاد -بخوانید غرب و متحدانش و متحدان خود- است. سویه دیگر این بازگشت نه تنها تبعیت از هنجارهای بین‌المللی بلکه راهبری سازمان‌ها و نهادهای آن است. بنابراین، در این چندماهه قاعدتا آمریکا با تغییر چهره و در گام اول با مشورت، هماهنگی و ایجاد هم‌گرایی و همکاری با اروپاییان و در گام دوم با تشنج‌زدایی با چین و روسیه فضا را بر ما تنگ‌تر خواهد کرد. در همین ارتباط شاهد اولین هماهنگی و اجماع بین آمریکا و تروئیکای اروپایی درباره امنیت منطقه و نحوه بازگشت آمریکا به برجام طی سه روز گذشته بودیم. خوشبختانه موافقت شب گذشته رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی ایران و مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از ورود به بحران زودرس جلوگیری نمود. بی‌گمان، زمان به نفع ما نیست و باید کاری کرد. هرچه این زمان طولانی‌تر شود منافع ملی ما بیشتر به خطر خواهد افتاد. بدون تردید رویارویی با آمریکای بایدن سخت‌تر از آمریکای ترامپ است و او از تمام دستاوردهای ترامپ استفاده خواهد کرد و یک سرِ سوزن در اندیشه منافع ملت ایران نیست و تنها منافع آمریکا و متحدانش را که اسرائیل در رأس آنان است، پی خواهد گرفت. در مدت اقامت ترامپ در کاخ سفید با توجه با سیطره نتانیاهو بر خانواده او، اسرائیل چند گام به پیش آمد، گستاخ‌تر شد و از متحدان خود در جنوب خلیج فارس پرده‌برداری کرد. بنابراین، شرایط گفت‌وگوهای بین‌المللی در وضعیت فعلی با شرایط مذاکرات دوره برجام متفاوت است و نیاز به ابتکارهای تازه‌ای است. آن زمان هم دولت‌های وابسته منطقه یکی از مانع‌های اساسی پیشبرد مذاکرات بودند. لیکن این‌بار گستاخانه‌تر و بی‌پرده‌تر عمل می‌کنند. چه باید کرد را دولتی که در صحنه کارزار است بر اساس اختیارها و فرایندهای قانونی و در هماهنگی‌های سلسله‌مراتبی باید اتخاذ کند. لذا، این قلم هیچ پیشنهادی در این زمینه ارائه نمی‌کند. ولی، اکنون که مجلس دست دولت را بسته است، تمام مسئولیت فعلی و تاریخی ناکامی‌های بعدیِ حاصل از این بی‌عملی بر عهده مجلس خواهد بود. سیاست‌مداران ملی در چنین بزنگاه‌هایی منافع ملی را بر منافع شخصی و گروهی خود ترجیح می‌دهند و در تاریخ جاودانه می‌شوند. امید که شما نمایندگان اندیشه‌ورز این موقعیت تاریخی ایران را دریابید. تدبیر با شماست.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها