|

مثلث پایدار مردم، دیپلماسی و میدان در عصر پسامدرن

سرزمین ایران که روزگاری کشوری پیشرو در عصر و زمان خود بود، به دلیل مجموعه‌ای از شرایط، از ابتدای قرن هجدهم به کشوری ضعیف و وابسته تبدیل شد.

مثلث پایدار مردم، دیپلماسی و میدان در عصر پسامدرن

میترا جلوداری-فعال سیاسی: سرزمین ایران که روزگاری کشوری پیشرو در عصر و زمان خود بود، به دلیل مجموعه‌ای از شرایط، از ابتدای قرن هجدهم به کشوری ضعیف و وابسته تبدیل شد. در سال 1804.م نیروهای روس شهر گنجه را به اشغال خود درآوردند. این ماجرا آغازی برای ایران بود تا در مثلث شوم روسیه، انگلیس و فرانسه گرفتار شود. امضای قراردادهای بی‌فایده به دلیل ناتوانی بنیه نظامی بود که دیپلماسی را در موضع ضعف قرار داده بود و بر همین مبنا، تمام مناسبات بین‌المللی ایران، تحت سلطه سنگین نیروهای خارجی درآمد و سیاست استقلال ایران از بین رفت. در هر دوره تاریخی، ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر، صفحه شطرنج معادلات بین‌المللی بوده ‌است.

ایران سال‌های سال، تجربه‌های تلخ بسیاری را گذراند و در زمان احمدشاه و جنگ جهانی اول، با آنکه اعلام بی‌طرفی کرده بود، تحت اشغال قرار گرفت و دوران سخت قحطی را سپری کرد.

پس از به قدرت رسیدن رضاشاه، هزینه‌های نظامی به حدی افزایش یافت که 47 درصد از کل بودجه دولت مرکزی را شامل می‌شد. اقدامات خوبی در راستای ایجاد ارتش نوین انجام شد؛ با این حال از چالش‌های مالی، سوءمدیریت، دسیسه‌چینی، جناح‌بندی‌های سیاسی، فقدان روش مناسب در ترفیع درجات و حسادت در سطح بالای فرماندهی رنج می‌برد. از طرف دیگر، مردم ایران که پیروزی جنبش مشروطه را جشن گرفته بودند، از دیکتاتوری رضاشاه ناراضی بودند. در نهایت ضعف و شکنندگی ارتش ایران و نبود پایگاه مردمی‌اش در حمله متفقین در شهریور 1320 عیان شد و مجددا ایران به اشغال بیگانگان درآمد. در دوره پهلوی دوم نیز همراهی ارتش با کودتای 28 مرداد 1332 (1953.م) علیه دکتر مصدق، ماهیت وجودی خود را زیر سؤال برد. ارتش نظامی در دوران پهلوی، دیگر همانند دوران قاجار ضعیف نبود اما در دیپلماسی عزتمند و استقلال سیاسی همچنان ضعیف عمل کرد و از طرف دیگر جای خالی وحدت و انسجام ملی در صحنه کاملا ملموس بود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57، جنگ هشت‌ساله ایران و عراق آغاز شد و با وجود برتری تسلیحاتی عراق و چالش‌های متعدد داخلی پساانقلاب، ایران با تکیه بر وحدت، انسجام، غیرت و همدلی مردم، سربلند از میدان بیرون آمد و حماسه‌های شیرینی را رقم زد. سال‌های سخت دفاع مقدس که کشورهای مختلف دنیا در مقابل ایران ایستاده بودند و همکاری با رژیم بعثی را در دستور کار خود قرار داده بودند، ثابت کرد قدرت نظامی را تنها با تکیه بر اتحاد و همدلی مردم می‌توان معنادار دانست.

پس از دوران دفاع مقدس، ایران در منطقه به دنبال برنامه‌ریزی جدی و تقویت بنیه نظامی رفت تا متناسب با وسعت و تمدن خود، نقش واقعی یک قدرت منطقه‌ای را ایفا کند.

و اما عملیات وعده صادق که واکنش دفاعی ایران در برابر حمله رژیم صهیونیستی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق بود، نقطه عطفی در اثبات پیشرفت نظامی و قدرت بازدارندگی ایران بود که با تکیه بر تجربه‌های تاریخی شکل گرفته و به همگان ثابت کرد ایران دیگر آن کشوری نیست که همانند گذشته، تحت بی‌عدالتی و زورگویی و رفتارهای توهین‌آمیز غرب قرار گیرد. به گونه‌ای که رهبران جهان و فرماندهان اسرائیلی را در شوک بزرگی فرو برد.

عملیات وعده صادق، پیروزی میدان را رقم زد، همان‌گونه که امضای برجام در سال 94، پیروزی دیپلماسی عزتمند را رقم زده بود. هر دو عصبانیت و استیصال اسرائیل را در پی داشتند و هر دو غرور ملی را احیا کردند. ترامپ از برجام خارج شد و اسرائیل انرژی مضاعف گرفت و جنگ رسانه‌ای آغاز شد تا آتش اعتراضات مردمی را شعله‌ورتر کند. وضع تحریم‌های بسیار، اوضاع اقتصادی سخت و بحرانی را به کشور تحمیل کرد و علاوه بر همه اینها، به دلیل انباشت مشکلات حل‌نشده و عدم انعطاف‌پذیری با تغییر سبک زندگی و تغییر نسلی، شکاف دولت و ملت افزایش یافت و سطح بالای نارضایتی مردم، هشدار جدی را به دولتمردان مخابره کرده است.

اما امروز که اجرای عملیات وعده صادق، همدلی و حلاوت قلبی مردم را با وجود انتقادات و نارضایتی از وضع موجود کشور، به ارمغان آورده، باید از این فرصت استفاده کرد؛ چراکه چالش‌ها و بحران‌های سیاست کشورهای غربی همچنان پیش‌روی ماست و برای نیل به چشم‌انداز ایران قوی، در کنار میدان و دیپلماسی، مردم ایران نقشی مهم و انکارناپذیر دارند و اکنون بیش از هر زمانی نیازمند وحدت و آشتی ملی هستیم.

‌ از آغاز جنگ‌ داخلی سوریه، میلیاردها دلار هزینه امنیتی و رسانه‌ای برای تخریب چهره ایران در جهان عرب و جهان اسلام شد و اتفاقا موفق هم بود اما پس از جنگ غزه (سیف‌القدس) در سال ۲۰۲۱ و امروز پس از واکنش ایران به حمله تروریستی به کنسولگری خود در دمشق، میزان محبوبیت ایران در افکار عمومی جهان عرب به اوج خودش رسیده به صورتی که در کویت و عمان و قطر مردم جشن گرفتند و شیرینی پخش کردند. با این وجود نه رهبران حوزه خلیج فارس توان هضم چنین محبوبیتی دارند و آن را ضد امنیت ملی خود به حساب می‌آورند و نه آمریکا و غرب برای ادامه هیمنه خود در منطقه آن را تحمل خواهند کرد. جمهوری اسلامی ایران در آینده‌ای نزدیک باید منتظر حمله سنگین رسانه‌ای با بودجه‌های هنگفت در راستای ایجاد گسل شیعه و سنی در منطقه و تشدید تنش‌های اجتماعی و عملیات روانی در داخل کشور باشد.

امروز که دنیا با قدرت و عزت ما در صحنه جهانی روبه‌رو شده، باید از فرصت به‌دست‌آمده در راستای وحدت و انسجام‌بخشی ملی و ایجاد بازدارندگی اجتماعی در داخل و افکار عمومی جهان استفاده کنیم. به همین منظور ضروری است از گفتار و رفتار تنش‌زا، پرریسک و غیرضروری دوری کنیم، سبک زندگی بر مبنای عرف عموم مردم ایران را به رسمیت بشناسیم، از ظرفیت تمام فعالان و گروه‌های سیاسی دلسوز وطن استفاده کنیم، استراتژی رسانه‌ای را تغییر داده و چالش‌های پرهزینه‌ای همچون راه‌اندازی مجدد گشت ارشاد را خاتمه دهیم.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها