۱۰ تا ۱۵درصد جمعیت کشور افراد دارای معلولیت هستند که شهر برای استفادهشان آماده نشده است
دسترسپذیری حق هر شهروند است
فروغ فکری .خبرنگار
«روزی عصای من در چرخ یک موتورسوار گیر کرد و جالب بود که موتورسوار نسبت به من شاکی بود در حالی که او نباید از پیادهرو تردد میکرد.» این روایت لطفالله میثمی، فعال سیاسی و مدیرمسئول نشریه چشمانداز ایران، است. کسی که بیش از 40 سال از نابیناشدنش میگذرد اما هنوز هم مشکلات نابینایی دست از سرش برنداشته است؛ مانند همه آنهای دیگری که چشم، پا، دست یا شنوایی ندارند و همین هم دلیلی شده تا شهر برایشان بیگانه باشد؛ خیابانها و کوچههایش غریب شوند و گذر از بسیاری از آنها ناممکن. میثمی در بخش دیگری از تجربهاش به خبرگزاری آنا میگوید «پله برخی مغازهها در پیادهرو باعث زمینخوردن نابینایان میشود و این در حالی است که برخی از فروشندگان اجناس و وسایل خود را در پیادهرو میگذارند و این مانع تردد نابینایان میشود و زمانی که پای یک نابینا با سنگهای پله مغازه برخورد میکند تا مدتها از درد شدید رنج میبرد.» رنج گذر از پیادهرو و خیابان و استفاده از امکانات شهر فقط برای نابینایان نیست و افراد دارای معلولیت حرکتی؛ آنها که از ویلچر استفاده میکنند و البته افراد دارای معلولیت ذهنی و... هم هر روز برای انجام کارهای روزمره با کوهی از مشکلات روبهرو میشوند که بسیاری از آنها را خانهنشین کرده و بسیاری دیگر را محتاج همراهی که با آنها در شهر راه بیفتد و ناهمواریهای پیادهرو، نبود آسانسور در پله برقیها، نبود امکانات در اتوبوسهای شهری و مترو و... را برایشان هموار کند. این در حالی است که براساس آمار جهانی افراد دارای معلولیت ۱۰ تا ۱۵درصد جمعیت جامعه را تشکیل میدهند و بر این اساس ایران باید در حدود هشتمیلیون نفر فرد دارای معلولیت داشته باشد. هر چند زهرا ساعی، نماینده مجلس، خرداد سال گذشته به ایرنا درباره آمارها میگوید که «طبق آمار بهزیستی، یکمیلیون و ۳۰۰هزار معلول در کشور داریم که سالیانه نیز به تعداد این معلولان اضافه میشود. اما جمعیت معلولان بیش از میزان اعلامشده است ولی این آمار را سازمان بهزیستی اعلام کرده که متولی اصلی امور معلولان و مرجع آمار و اطلاعات بهزیستی است.»
علاوه بر ساعی، همایون هاشمی، نماینده مردم میاندوآب، شاهیندژ و تکاب در مجلس که زمانی رئیس سازمان بهزیستی هم بوده است، معتقد است ۱۰میلیون نفر جمعیت معلول در کشور داریم که از این تعداد، ۴میلیون نفر معلولیت شدید و خیلی شدید دارند. این آمار را محمد نفریه، معاون توانبخشی سازمان بهزیستی، هم در گفتوگو با خبرنگار ایرناپلاس تأیید میکند و در پاسخ به اینکه چرا بهزیستی آمار دقیقی از معلولان ندارد، میگوید: «معلولانی به بهزیستی مراجعه میکنند که نیازمند هستند و خدمات خاص میگیرند؛ مانند معلولان شدید و خیلی شدید که تقریبا تعداد آنها با آمارهای موجود همخوانی دارد. معلولانی که وضع مالی بهتری داشته یا خودکفا هستند به ما مراجعه نمیکنند تا آمار دقیقشان ثبت شود و بتوانیم آنها را مشمول «قانون حمایت از معلولان» قرار دهیم. این یکی از بندهایی است که بهتازگی به این قانون اضافه و آییننامه آن به هیأت وزیران ارایه شده است. در صورت تصویب این قانون، سازمان آمار و بهزیستی با هم به گفتوگو خواهند پرداخت تا راهکاری برای به دستآوردن دقیق آمار معلولان در سرشماری بعدی اتخاذ شود.»
در میان شهرهای کشور هم تهران بیشترین آمار افراد دارای معلولیت را به خود اختصاص داده؛ هر چند حمیدرضا پوریوسف، مدیرکل سازمان بهزیستی خراسان رضوی، پیش از این اعلام کرده بود که پس از تهران، بیشترین آمار افراد دارای معلولیت در این استان است. «خراسان رضوی به دلیل بافت اجتماعی متنوعی که دارد و شیوع ازدواجهای فامیلی در آن موجب شده تا تعداد معلولیتها در این استان بالا باشد. همچنین 13درصد مجموع جمعیت حاشیهنشین کشور در مشهد قرار دارد و با توجه به وضع اجتماعی پایینی که دارند، خطر بروز معلولیت در این مناطق بیشتر است.» این در حالی است که بسیاری از استانهای مرزی کشور و مناطق محروم هم با تعداد بالای افراد دارای معلولیت مواجه هستند؛ افرادی که بعضی از آنها هنوز نامشان در هیچ لیستی قرار نگرفته و هیچ ارگانی مسئولیت رسیدگی به آنها را ندارد. افرادی که معلولیت در برخی موارد به صورت خانوادگی درگیرشان کرده و هر خانواده ممکن است چند فرد دارای معلولیت با شدت مختلف و انواع گوناگون داشته باشد.
این در حالی است که بهمن سال گذشته شبنم جهانشاد، معاون دفتر پیشگیری از معلولیتهای سازمان بهزیستی کشور، از اجرای طرح شیوعشناسی معلولیتها در ۱۰ استان کشور خبر داد و اعلام کرد که در اجرای طرح شیوعشناسی از آیتمهای سازمان بهداشت جهانی استفاده شده است و تا کنون در سه استان خراسان رضوی، گلستان و خوزستان به صورت آزمایشی اجرا شده و قرار است براساس برنامهریزیهای انجامشده این طرح در هفت استان کردستان، مازندران، ایلام، خراسان جنوبی، اردبیل، سمنان و بوشهر هم اجرایی شود. «در این طرح پس از انجام پرسشگری افراد شناساییشده به پزشکان ارجاع داده میشوند تا از نظر تأییدی آسیب و اختلالی که برایشان به وجود آمده و اینکه این اختلال بر اثر عوامل ژنتیکی بوده یا اکتسابی مورد بررسی قرار بگیرند و علاوه بر این با اجرای طرح، هم اطلاعات جمعیتشناسی و هم اطلاعات سلامت و عملکرد و سلامت را میتوان ارایه داد.» هر چند هنوز نتایج این طرح اعلام نشده است.
مشکلات افراد دارای معلولیت در شهر مشکلاتی قدیمی است
برای جمعیتی که حالا بر سر تعداد دقیقشان بحث است، امکانات شهر آنقدر ناچیز است که برای اغلب آنها دغدغه جدی باشد. سیدمهدی صادقی، فعال حقوق افراد دارای معلولیت که زمانی دبیر کارگروه معلولان کمیته اجتماعی شورای شهر تهران هم بود، معتقد است هر چند نگاهها در سالهای اخیر تغییرات شگرفی داشته است اما همچنان برخی از مدیران میگویند مگر چند نفر معلول در شهر داریم که بخواهیم چیزی را تغییر دهیم؟ «ماجرا این است که به علت همین کمبودهای موجود در شهر بسیاری از افراد دارای معلولیت در سطح شهر حاضر نمیشوند و در نتیجه کسی هم آنها را نمیبیند و بعد مدیری ممکن است بگوید آنها تعداد کمی هستند. این در حالی است که حتی اگر کم هم باشند از منظر عدالت اجتماعی نمیتوان این مسأله را نادیده گرفت و باید بدانیم که دسترسپذیری حق هر شهروند است.» او میگوید مشکلات افراد دارای معلولیت در شهر مشکلاتی قدیمی است که با گذر سالها هر چند کمی بهتر شده اما همچنان پروژههای جدید و پیمانکارانی که آنها را انجام میدهند هم بدون نظارت مشغول به کارند و حالا مشکل اصلی ما این است که مدیریت شهری نیازهای معلولان در شهر را نمیشناسد. «بعضی از این مدیران
علاقه و دغدغه شخصی هم دارند اما اطلاعات کافی ندارند. همین هم دلیلی بود که یکی از مطالبات جدی ما این باشد که موضوعات آموزشی به عنوان دغدغه مدیریت شهری مطرح شود، با ذینفعان گفتوگو و آموزشهایی درباره استانداردهای شهرسازی در حوزه معلولیت برگزار شود.»
صادقی میگوید وقتی مبحث دسترسپذیری مطرح شد و اینکه در حملونقل عمومی به آن توجهی نشده، تصور برخی از مدیران این بود که برای مثال مردم دست نابینایان را میگیرند و کمک میکنند و نیازی به برخی از پروژهها نیست؛ اما این امر با عزت نفس افراد مغایر است. فرد دارای معلولیت باید بتواند بدون نیاز به کسی در شهر تردد کند. «درنهایت و اخیرا مطرح شد که در صورت رعایتنشدن ضوابط شهرسازی امکان شکایت ذینفعان وجود دارد. هر چند تا کنون خواستیم با همراهی و گفتوگو مسائل را حل کنیم و شکایتی مطرح نکنیم اما در صورتی که این وضع ادامه یابد قانون این حق را برای ما در نظر گرفته است.»
به گفته او تلاشهای اخیر عاملی بوده تا ستاد مناسبسازی با قدرت و استقلال بیشتری وارد عمل شود. به این ترتیب حالا بر علمیبودن فعالیت این ستاد که از زمان ریاست قالیباف بر شهرداری ایجاد شده بود، تأکید بیشتری شده و در دوره پنجم شورای شهر با افزایش مطالبات گروههای هدف این تلاشها رونق بیشتری گرفته است. «کمیته فنی زیرمجموعه ستاد مناسبسازی است و موضوعات را بررسی میکند. گزینش این افراد که در کمیته فنی حاضر باشند هم سخت بود و در این ستاد افراد دارای معلولیت حضور دارند تا شهر را از این منظر بررسی کنند.» صادقی میگوید که تلاشها در این زمینه هر چند زیاد بوده اما همچنان شاهد کارشکنیهایی هستیم. نمونهاش میدانگاه امیرکبیر است که با آنکه این میدانگاه برای استفاده افراد دارای معلولیت هم طراحی شده بود اما پیش از آنکه کارهایش تکمیل شود، افتتاح شد. ما بعد از بررسی و دیدار از این میدانگاه نظر منفی خودمان را اعلام کردیم و گفتیم نباید پیش از آنکه همه کارها برای استفاده از معلولان تکمیل شود، افتتاح شود زیرا ممکن است بعدها کار رها شود. «شهردار ماه گذشته اعلام کرد هیچ پروژهای پس از این حق ندارد بدون تأیید ستاد مناسبسازی شروع
به فعالیت کند و این عاملی است که کار ما را هم آسانتر کرده است و برای بیان مشکلاتمان دیگر نیاز نیست به هر سازمان جداگانه مراجعه کنیم. فقط به این ستاد مراجعه و طرح مشکل میکنیم و آنها موظف به رسیدگی هستند.»
او همچنین تأکید میکند که در کنار این موارد کارهایی هم با خواست برخی سازمانها انجام میشود که امیدبخش است و نمونهاش اپلیکیشنی است که سازمان آتشنشانی با کمک انجمن خانواده ناشنوایان ایجاد کرده و از آن طریق افراد ناشنوا میتوانند هنگام خطر با آتشنشانی تماس بگیرند. «علاوه بر کارهایی که صوری انجام میگیرد، ما همواره شاهد کارهای عمیق و درستی هم بودهایم.»
خلأ قانونی نداریم؛ خلأ در اجرا و عمل است
«قانون حمایت از حقوق معلولان» که سال ۹۶ تصویب و اردیبهشت ماه سال ۹۷ لازمالاجرا شد، در موادی به استفاده از شهر و ایجاد امکانات لازم برای استفاده معلولان تأکید کرده است. در ماده ۲ این قانون آمده که همه سازمانها، ارگانها و وزارتخانهها چه دولتی و چه غیردولتی موظفند تا ساختمانها را برای استفاده این افراد مناسبسازی کنند و ماده ۴ این قانون هم شهرداری را مکلف کرده است تا هنگام صدور پروانه و احداث ساختمانهای جدیدی که کاربری عمومی دارند، استاندارد شورای عالی شهرسازی را در آن رعایت کنند و به ساختمانهایی که چنین مواردی را رعایت نکردهاند، مجوز ندهند. ماده ۵ هم بار دیگر به وزارت راهوشهرسازی و شهرداری تأکید میکند تا بر حملونقل عمومی و وجود امکانات برای افراد دارای معلولیت در آن نظارت کنند. همین هم دلیلی است که بهروز مروتی، مدیر کمپین معلولان، بگوید «ما خلأ قانونی نداریم. قوانین در مورد حق استفاده از شهر برای معلولان خوب است اما خلأ در اجرا و عمل است. این در حالی است که ویرایش سوم ضوابط و مقررات شهرسازی از مهر ۹۹ همه سازمانها و ادارات را ملزم به رعایت این اصول دانسته است اما بر اجرای این موارد نظارت
نمیشود.»
او میگوید بحث استفاده از شهر و مشکلاتی که افراد دارای معلولیت دارند را باید به دو دسته تقسیم کرد؛ یک بخشی از آن مربوط به بخشهای ساختهشده و قدیمی هستند که نمیتوان تغییری در آن داد اما بخشی که ما بر آن تأکید و انتظار نظارت داریم ساختمانها و حملونقل جدید شهر است. نمونهاش خروجی جدید متروی نواب صفوی است که ماه گذشته افتتاح شد اما نه آسانسور دارد و نه معلولان حرکتی و با ویلچر میتوانند از پلهبرقیاش استفاده کنند. «در بحث معابر و گذرها بارها شهرداری تهران گفته پایتخت قدیمی است و درست هم میگوید اما مترو که قدیمی نیست و از سال ۸۳ این ماده در قانون هم بوده ولی اجرا نشده و حالا فقط چند ایستگاه مترو آسانسور دارند و تازه آن هم مشخص نیست همیشه کار میکند یا نه. ماجرا این است که حساسسازی شده و کارهایی انجام گرفته است اما نگاه فرهنگی ایراد دارد و تا زمانی که نگاه مدیران شهری تغییر نکند، نمیتوانیم شاهد تغییری باشیم.» مروتی به تغییرات شکلگرفته در شهر یزد اشاره میکند؛ به مناسبسازی پیادهروها و خیابانها و حملونقل عمومی برای استفاده افراد دارای معلولیت اشاره و تأکید میکند که این اتفاق از زمانی شروع شد که
سپنتا نیکنام، عضو شورای این شهر، با مسائل این قشر از نزدیک آشنا شد و درنهایت تلاشها برای تغییر نگرش و عملکرد را آغاز کرد و حالا یزد شهر پایلوت دسترسی معلولان شده است. «سازمانهای متولی مثل شهرداری و بهزیستی باید کار تحقیقاتی انجام دهند و مقابل فعالیت سلیقهای در این حوزه گرفته شود. این در حالی است که بیشترین مشکل را در شهر ابتدا ویلچرسواران و بعد افراد دارای عصا و نابینایان دارند. اگر دقت کنید ناشنوایان هم مشکلاتشان کم نیست. یک بار در گوشتان پنبه بگذارید و از حملونقل عمومی استفاده کنید. چقدر مناسبسازی شده است؟» او میگوید در شهری چون تهران اگر فرد دارای معلولیتی در یک ایستگاه بیآرتی سوار شود، حتما نمیتواند در هر ایستگاهی که میخواهد پیاده شود؛ زیرا هر ایستگاهی امکانات مناسب ندارد و بعضی مواقع مجبور است چند ایستگاه عقبتر یا جلوتر پیاده شود و بعد هم مشکلات دیگر برای رسیدن به مقصد وجود دارد. «وضعیت در پیادهروها هم درست نیست؛ از پارک ماشین و موتور تا گذاشتن نیوجرسی که در رفتوآمد اختلال ایجاد میکند. از سوی دیگر برای ساخت امکانات رفاهی و تفریحی هم خیلی کم به این قشر توجه شده است. حتی اکثر پارکهای شهر
سرویس بهداشتی قابل استفاده ندارند.» مروتی میگوید که همه اینها به کنار باید بدانیم شهری با چنین وضعیتی هیچ امکاناتی برای کودکان دارای معلولیت ندارد و آنها کسانی هستند که از کودکی با حجم بزرگی از ناعدالتی در استفاده از شهر مواجه میشوند؛ چیزی که تا بزرگسالیشان باقی میماند و تمام هم نمیشود.
«روزی عصای من در چرخ یک موتورسوار گیر کرد و جالب بود که موتورسوار نسبت به من شاکی بود در حالی که او نباید از پیادهرو تردد میکرد.» این روایت لطفالله میثمی، فعال سیاسی و مدیرمسئول نشریه چشمانداز ایران، است. کسی که بیش از 40 سال از نابیناشدنش میگذرد اما هنوز هم مشکلات نابینایی دست از سرش برنداشته است؛ مانند همه آنهای دیگری که چشم، پا، دست یا شنوایی ندارند و همین هم دلیلی شده تا شهر برایشان بیگانه باشد؛ خیابانها و کوچههایش غریب شوند و گذر از بسیاری از آنها ناممکن. میثمی در بخش دیگری از تجربهاش به خبرگزاری آنا میگوید «پله برخی مغازهها در پیادهرو باعث زمینخوردن نابینایان میشود و این در حالی است که برخی از فروشندگان اجناس و وسایل خود را در پیادهرو میگذارند و این مانع تردد نابینایان میشود و زمانی که پای یک نابینا با سنگهای پله مغازه برخورد میکند تا مدتها از درد شدید رنج میبرد.» رنج گذر از پیادهرو و خیابان و استفاده از امکانات شهر فقط برای نابینایان نیست و افراد دارای معلولیت حرکتی؛ آنها که از ویلچر استفاده میکنند و البته افراد دارای معلولیت ذهنی و... هم هر روز برای انجام کارهای روزمره با کوهی از مشکلات روبهرو میشوند که بسیاری از آنها را خانهنشین کرده و بسیاری دیگر را محتاج همراهی که با آنها در شهر راه بیفتد و ناهمواریهای پیادهرو، نبود آسانسور در پله برقیها، نبود امکانات در اتوبوسهای شهری و مترو و... را برایشان هموار کند. این در حالی است که براساس آمار جهانی افراد دارای معلولیت ۱۰ تا ۱۵درصد جمعیت جامعه را تشکیل میدهند و بر این اساس ایران باید در حدود هشتمیلیون نفر فرد دارای معلولیت داشته باشد. هر چند زهرا ساعی، نماینده مجلس، خرداد سال گذشته به ایرنا درباره آمارها میگوید که «طبق آمار بهزیستی، یکمیلیون و ۳۰۰هزار معلول در کشور داریم که سالیانه نیز به تعداد این معلولان اضافه میشود. اما جمعیت معلولان بیش از میزان اعلامشده است ولی این آمار را سازمان بهزیستی اعلام کرده که متولی اصلی امور معلولان و مرجع آمار و اطلاعات بهزیستی است.»
علاوه بر ساعی، همایون هاشمی، نماینده مردم میاندوآب، شاهیندژ و تکاب در مجلس که زمانی رئیس سازمان بهزیستی هم بوده است، معتقد است ۱۰میلیون نفر جمعیت معلول در کشور داریم که از این تعداد، ۴میلیون نفر معلولیت شدید و خیلی شدید دارند. این آمار را محمد نفریه، معاون توانبخشی سازمان بهزیستی، هم در گفتوگو با خبرنگار ایرناپلاس تأیید میکند و در پاسخ به اینکه چرا بهزیستی آمار دقیقی از معلولان ندارد، میگوید: «معلولانی به بهزیستی مراجعه میکنند که نیازمند هستند و خدمات خاص میگیرند؛ مانند معلولان شدید و خیلی شدید که تقریبا تعداد آنها با آمارهای موجود همخوانی دارد. معلولانی که وضع مالی بهتری داشته یا خودکفا هستند به ما مراجعه نمیکنند تا آمار دقیقشان ثبت شود و بتوانیم آنها را مشمول «قانون حمایت از معلولان» قرار دهیم. این یکی از بندهایی است که بهتازگی به این قانون اضافه و آییننامه آن به هیأت وزیران ارایه شده است. در صورت تصویب این قانون، سازمان آمار و بهزیستی با هم به گفتوگو خواهند پرداخت تا راهکاری برای به دستآوردن دقیق آمار معلولان در سرشماری بعدی اتخاذ شود.»
در میان شهرهای کشور هم تهران بیشترین آمار افراد دارای معلولیت را به خود اختصاص داده؛ هر چند حمیدرضا پوریوسف، مدیرکل سازمان بهزیستی خراسان رضوی، پیش از این اعلام کرده بود که پس از تهران، بیشترین آمار افراد دارای معلولیت در این استان است. «خراسان رضوی به دلیل بافت اجتماعی متنوعی که دارد و شیوع ازدواجهای فامیلی در آن موجب شده تا تعداد معلولیتها در این استان بالا باشد. همچنین 13درصد مجموع جمعیت حاشیهنشین کشور در مشهد قرار دارد و با توجه به وضع اجتماعی پایینی که دارند، خطر بروز معلولیت در این مناطق بیشتر است.» این در حالی است که بسیاری از استانهای مرزی کشور و مناطق محروم هم با تعداد بالای افراد دارای معلولیت مواجه هستند؛ افرادی که بعضی از آنها هنوز نامشان در هیچ لیستی قرار نگرفته و هیچ ارگانی مسئولیت رسیدگی به آنها را ندارد. افرادی که معلولیت در برخی موارد به صورت خانوادگی درگیرشان کرده و هر خانواده ممکن است چند فرد دارای معلولیت با شدت مختلف و انواع گوناگون داشته باشد.
این در حالی است که بهمن سال گذشته شبنم جهانشاد، معاون دفتر پیشگیری از معلولیتهای سازمان بهزیستی کشور، از اجرای طرح شیوعشناسی معلولیتها در ۱۰ استان کشور خبر داد و اعلام کرد که در اجرای طرح شیوعشناسی از آیتمهای سازمان بهداشت جهانی استفاده شده است و تا کنون در سه استان خراسان رضوی، گلستان و خوزستان به صورت آزمایشی اجرا شده و قرار است براساس برنامهریزیهای انجامشده این طرح در هفت استان کردستان، مازندران، ایلام، خراسان جنوبی، اردبیل، سمنان و بوشهر هم اجرایی شود. «در این طرح پس از انجام پرسشگری افراد شناساییشده به پزشکان ارجاع داده میشوند تا از نظر تأییدی آسیب و اختلالی که برایشان به وجود آمده و اینکه این اختلال بر اثر عوامل ژنتیکی بوده یا اکتسابی مورد بررسی قرار بگیرند و علاوه بر این با اجرای طرح، هم اطلاعات جمعیتشناسی و هم اطلاعات سلامت و عملکرد و سلامت را میتوان ارایه داد.» هر چند هنوز نتایج این طرح اعلام نشده است.
مشکلات افراد دارای معلولیت در شهر مشکلاتی قدیمی است
برای جمعیتی که حالا بر سر تعداد دقیقشان بحث است، امکانات شهر آنقدر ناچیز است که برای اغلب آنها دغدغه جدی باشد. سیدمهدی صادقی، فعال حقوق افراد دارای معلولیت که زمانی دبیر کارگروه معلولان کمیته اجتماعی شورای شهر تهران هم بود، معتقد است هر چند نگاهها در سالهای اخیر تغییرات شگرفی داشته است اما همچنان برخی از مدیران میگویند مگر چند نفر معلول در شهر داریم که بخواهیم چیزی را تغییر دهیم؟ «ماجرا این است که به علت همین کمبودهای موجود در شهر بسیاری از افراد دارای معلولیت در سطح شهر حاضر نمیشوند و در نتیجه کسی هم آنها را نمیبیند و بعد مدیری ممکن است بگوید آنها تعداد کمی هستند. این در حالی است که حتی اگر کم هم باشند از منظر عدالت اجتماعی نمیتوان این مسأله را نادیده گرفت و باید بدانیم که دسترسپذیری حق هر شهروند است.» او میگوید مشکلات افراد دارای معلولیت در شهر مشکلاتی قدیمی است که با گذر سالها هر چند کمی بهتر شده اما همچنان پروژههای جدید و پیمانکارانی که آنها را انجام میدهند هم بدون نظارت مشغول به کارند و حالا مشکل اصلی ما این است که مدیریت شهری نیازهای معلولان در شهر را نمیشناسد. «بعضی از این مدیران
علاقه و دغدغه شخصی هم دارند اما اطلاعات کافی ندارند. همین هم دلیلی بود که یکی از مطالبات جدی ما این باشد که موضوعات آموزشی به عنوان دغدغه مدیریت شهری مطرح شود، با ذینفعان گفتوگو و آموزشهایی درباره استانداردهای شهرسازی در حوزه معلولیت برگزار شود.»
صادقی میگوید وقتی مبحث دسترسپذیری مطرح شد و اینکه در حملونقل عمومی به آن توجهی نشده، تصور برخی از مدیران این بود که برای مثال مردم دست نابینایان را میگیرند و کمک میکنند و نیازی به برخی از پروژهها نیست؛ اما این امر با عزت نفس افراد مغایر است. فرد دارای معلولیت باید بتواند بدون نیاز به کسی در شهر تردد کند. «درنهایت و اخیرا مطرح شد که در صورت رعایتنشدن ضوابط شهرسازی امکان شکایت ذینفعان وجود دارد. هر چند تا کنون خواستیم با همراهی و گفتوگو مسائل را حل کنیم و شکایتی مطرح نکنیم اما در صورتی که این وضع ادامه یابد قانون این حق را برای ما در نظر گرفته است.»
به گفته او تلاشهای اخیر عاملی بوده تا ستاد مناسبسازی با قدرت و استقلال بیشتری وارد عمل شود. به این ترتیب حالا بر علمیبودن فعالیت این ستاد که از زمان ریاست قالیباف بر شهرداری ایجاد شده بود، تأکید بیشتری شده و در دوره پنجم شورای شهر با افزایش مطالبات گروههای هدف این تلاشها رونق بیشتری گرفته است. «کمیته فنی زیرمجموعه ستاد مناسبسازی است و موضوعات را بررسی میکند. گزینش این افراد که در کمیته فنی حاضر باشند هم سخت بود و در این ستاد افراد دارای معلولیت حضور دارند تا شهر را از این منظر بررسی کنند.» صادقی میگوید که تلاشها در این زمینه هر چند زیاد بوده اما همچنان شاهد کارشکنیهایی هستیم. نمونهاش میدانگاه امیرکبیر است که با آنکه این میدانگاه برای استفاده افراد دارای معلولیت هم طراحی شده بود اما پیش از آنکه کارهایش تکمیل شود، افتتاح شد. ما بعد از بررسی و دیدار از این میدانگاه نظر منفی خودمان را اعلام کردیم و گفتیم نباید پیش از آنکه همه کارها برای استفاده از معلولان تکمیل شود، افتتاح شود زیرا ممکن است بعدها کار رها شود. «شهردار ماه گذشته اعلام کرد هیچ پروژهای پس از این حق ندارد بدون تأیید ستاد مناسبسازی شروع
به فعالیت کند و این عاملی است که کار ما را هم آسانتر کرده است و برای بیان مشکلاتمان دیگر نیاز نیست به هر سازمان جداگانه مراجعه کنیم. فقط به این ستاد مراجعه و طرح مشکل میکنیم و آنها موظف به رسیدگی هستند.»
او همچنین تأکید میکند که در کنار این موارد کارهایی هم با خواست برخی سازمانها انجام میشود که امیدبخش است و نمونهاش اپلیکیشنی است که سازمان آتشنشانی با کمک انجمن خانواده ناشنوایان ایجاد کرده و از آن طریق افراد ناشنوا میتوانند هنگام خطر با آتشنشانی تماس بگیرند. «علاوه بر کارهایی که صوری انجام میگیرد، ما همواره شاهد کارهای عمیق و درستی هم بودهایم.»
خلأ قانونی نداریم؛ خلأ در اجرا و عمل است
«قانون حمایت از حقوق معلولان» که سال ۹۶ تصویب و اردیبهشت ماه سال ۹۷ لازمالاجرا شد، در موادی به استفاده از شهر و ایجاد امکانات لازم برای استفاده معلولان تأکید کرده است. در ماده ۲ این قانون آمده که همه سازمانها، ارگانها و وزارتخانهها چه دولتی و چه غیردولتی موظفند تا ساختمانها را برای استفاده این افراد مناسبسازی کنند و ماده ۴ این قانون هم شهرداری را مکلف کرده است تا هنگام صدور پروانه و احداث ساختمانهای جدیدی که کاربری عمومی دارند، استاندارد شورای عالی شهرسازی را در آن رعایت کنند و به ساختمانهایی که چنین مواردی را رعایت نکردهاند، مجوز ندهند. ماده ۵ هم بار دیگر به وزارت راهوشهرسازی و شهرداری تأکید میکند تا بر حملونقل عمومی و وجود امکانات برای افراد دارای معلولیت در آن نظارت کنند. همین هم دلیلی است که بهروز مروتی، مدیر کمپین معلولان، بگوید «ما خلأ قانونی نداریم. قوانین در مورد حق استفاده از شهر برای معلولان خوب است اما خلأ در اجرا و عمل است. این در حالی است که ویرایش سوم ضوابط و مقررات شهرسازی از مهر ۹۹ همه سازمانها و ادارات را ملزم به رعایت این اصول دانسته است اما بر اجرای این موارد نظارت
نمیشود.»
او میگوید بحث استفاده از شهر و مشکلاتی که افراد دارای معلولیت دارند را باید به دو دسته تقسیم کرد؛ یک بخشی از آن مربوط به بخشهای ساختهشده و قدیمی هستند که نمیتوان تغییری در آن داد اما بخشی که ما بر آن تأکید و انتظار نظارت داریم ساختمانها و حملونقل جدید شهر است. نمونهاش خروجی جدید متروی نواب صفوی است که ماه گذشته افتتاح شد اما نه آسانسور دارد و نه معلولان حرکتی و با ویلچر میتوانند از پلهبرقیاش استفاده کنند. «در بحث معابر و گذرها بارها شهرداری تهران گفته پایتخت قدیمی است و درست هم میگوید اما مترو که قدیمی نیست و از سال ۸۳ این ماده در قانون هم بوده ولی اجرا نشده و حالا فقط چند ایستگاه مترو آسانسور دارند و تازه آن هم مشخص نیست همیشه کار میکند یا نه. ماجرا این است که حساسسازی شده و کارهایی انجام گرفته است اما نگاه فرهنگی ایراد دارد و تا زمانی که نگاه مدیران شهری تغییر نکند، نمیتوانیم شاهد تغییری باشیم.» مروتی به تغییرات شکلگرفته در شهر یزد اشاره میکند؛ به مناسبسازی پیادهروها و خیابانها و حملونقل عمومی برای استفاده افراد دارای معلولیت اشاره و تأکید میکند که این اتفاق از زمانی شروع شد که
سپنتا نیکنام، عضو شورای این شهر، با مسائل این قشر از نزدیک آشنا شد و درنهایت تلاشها برای تغییر نگرش و عملکرد را آغاز کرد و حالا یزد شهر پایلوت دسترسی معلولان شده است. «سازمانهای متولی مثل شهرداری و بهزیستی باید کار تحقیقاتی انجام دهند و مقابل فعالیت سلیقهای در این حوزه گرفته شود. این در حالی است که بیشترین مشکل را در شهر ابتدا ویلچرسواران و بعد افراد دارای عصا و نابینایان دارند. اگر دقت کنید ناشنوایان هم مشکلاتشان کم نیست. یک بار در گوشتان پنبه بگذارید و از حملونقل عمومی استفاده کنید. چقدر مناسبسازی شده است؟» او میگوید در شهری چون تهران اگر فرد دارای معلولیتی در یک ایستگاه بیآرتی سوار شود، حتما نمیتواند در هر ایستگاهی که میخواهد پیاده شود؛ زیرا هر ایستگاهی امکانات مناسب ندارد و بعضی مواقع مجبور است چند ایستگاه عقبتر یا جلوتر پیاده شود و بعد هم مشکلات دیگر برای رسیدن به مقصد وجود دارد. «وضعیت در پیادهروها هم درست نیست؛ از پارک ماشین و موتور تا گذاشتن نیوجرسی که در رفتوآمد اختلال ایجاد میکند. از سوی دیگر برای ساخت امکانات رفاهی و تفریحی هم خیلی کم به این قشر توجه شده است. حتی اکثر پارکهای شهر
سرویس بهداشتی قابل استفاده ندارند.» مروتی میگوید که همه اینها به کنار باید بدانیم شهری با چنین وضعیتی هیچ امکاناتی برای کودکان دارای معلولیت ندارد و آنها کسانی هستند که از کودکی با حجم بزرگی از ناعدالتی در استفاده از شهر مواجه میشوند؛ چیزی که تا بزرگسالیشان باقی میماند و تمام هم نمیشود.