آنان که جنگ را ناگزیر میدانند
بازنمایی رسانههای جریان اصلی از «جنگ» امر مهمی است؛ چون رسانه به افکار عمومی جهت میدهد و واکنشها را تنظیم میکند. پس از جنگهای ویرانگری که بشر در قرنها و دهههای گذشته از سر گذرانده، هیچکس تردید ندارد که جنگ بدترین اتفاقی است که بشر میتواند رقم بزند. بنابراین جنگ غیرقابل دفاع و تأیید است و هیچ سیاستمدار و رسانهای نمیتواند بهصراحت بر آن صحه بگذارد.
بازنمایی رسانههای جریان اصلی از «جنگ» امر مهمی است؛ چون رسانه به افکار عمومی جهت میدهد و واکنشها را تنظیم میکند. پس از جنگهای ویرانگری که بشر در قرنها و دهههای گذشته از سر گذرانده، هیچکس تردید ندارد که جنگ بدترین اتفاقی است که بشر میتواند رقم بزند. بنابراین جنگ غیرقابل دفاع و تأیید است و هیچ سیاستمدار و رسانهای نمیتواند بهصراحت بر آن صحه بگذارد. اما از سال گذشته در خاورمیانه شاهد استثنائی بر این قاعده کلی هستیم. چنانکه از آغاز حمله اسرائیل به فلسطین، سیاستمداران و رسانههایشان این حمله را به عنوان جنگ اسرائیل و حماس و حالا نیز حمله اسرائیل به کشور لبنان را تحت عنوان جنگ اسرائیل و حزبالله به تصویر میکشند و دربارهاش اطلاعرسانی میکنند. گو اینکه در این جنگ حساب ملتهای فلسطین و لبنان از این دو گروه جداست و بنابراین اگر هم صدمه ببینند، ناخواسته است. از این منظر، طرف مهاجم به قصد نابودی دشمنانش، یعنی حماس و حزبالله مشغول جنگ است و حال اگر ماشین کشتارش مردمان آن دو سرزمین را نابود کند، نمیتوان بر او خرده گرفت.
درواقع چنین بازنمایی از مسئله جنگ به متجاوزان مشروعیت میدهد و جنایت علیه غیرنظامیها و افراد بیدفاع را موجه میکند. گویی این جنگ یک تسویهحساب خاص است و دیگران باید خود را مبرا بدانند. موضوع به گونهای به تصویر کشیده میشود که کشتار غیرنظامیان، کشتار کودکان، حمله به بیمارستان و آمبولانس و کشتار پزشکان، پرستاران، بیماران، نیروهای امدادی و خبرنگاران، امری ناگزیر و ناخواسته است. به این ترتیب مسئولیت اخلاقی و حقوقی این جنایات متوجه متجاوز و مهاجم نیست؛ چون قربانیان سرنوشتشان این بوده که سپر بلای گروههای مذکور باشند. با این استدلال، جنگ یک امر گریزناپذیر و ضروری جلوه داده میشود که لاجرم قربانیان خودش را دارد؛ میخواهد کودک باشد یا نیروهای امدادی یا خبرنگار یا هر غیرنظامی دیگری که از بد حادثه در آن جغرافیای جنگزده زندگی میکند. از این منظر چون جان و زندگی انسان خاورمیانهای ناچیز و بیارزش است، قربانیشدن و سوختنش در این آتشی که دولت اشغالگر اسرائیل برافروخته، از نظر سیاستمداران آمریکایی و اروپایی و رسانهها و تحلیلگرانشان امری بیاهمیت و قابل اغماض است. مهم نیست چند نفر دیگر کشته میشوند و چقدر خون ریخته میشود، مهم رضایت ابلیس پیروز مست این جنگ است که میتازد و ویران میکند و خون میریزد. رسانه تیتر میزند جنگ اسرائیل و حماس/حزبالله که به ملتها اطمینان دهد شما طرف جنگ نیستید؛ پس دهانتان را ببندید و سرنوشتی را که برایتان مقدر شده انتظار بکشید.
با منطق این رسانهها اگر فردا روز حملهای به جغرافیایی که ما در آن زندگی میکنیم شود و جنگی دربگیرد، موضوع به گونهای روایت میشود که طرف جنگ مردم ایران نیستند. میگویند جنگ، جنگ مردم نیست؛ اما در عمل مردم کشته میشوند و صدمه میبینند. این نوع بازنمایی تحریف واقعیت مخوف جنگ و مشروعیتدادن به آن و غیرضروریکردن مطالبه صلح است. در همه جنگها مردم و غیرنظامیها کشته شدهاند، صدمه دیدهاند و زندگیشان ویران شده است؛ این یک واقعیت غیرقابل انکار است. اما حالا رسانهها روایت دیگری از جنگ را به ما تحمیل و جنگ را برای ما عادی، موجه و گریزناپذیر میکنند. تبلیغات و نوع بازنمایی رسانهها از حمله اسرائیل به غزه و لبنان در جهتدهی به افکار عمومی بیتأثیر نبوده و بسیاری از مخاطبان این رسانهها، حتی ممکن است شفقت و دلسوزی و همدلی با قربانیان جنگ نداشته باشند و جنگ را بهمثابه امری عقلانی و غیرقابل اجتناب بپذیرند. برخی هم تحت تأثیر همین تبلیغات رسانهای و بازنماییشان از جنگ، از حمله و جنگ احتمالی به ایران استقبال میکنند و جنگ را نقطه گشایش و دروازهای به تغییر تلقی میکنند. اینها اغلب همانهایی هستند که «میهن» لقلقه دهانشان است و در تجمعاتشان «ای ایران، ای مرز پرگهر» را که میخوانند دچار غلیان احساسات میشوند؛ اما حالا لحظهشماری میکنند که کی به مرز پرگهر حمله شود تا با جیغ و دست و هورا از آن استقبال کنند. اینها نوع عجیبی از میهنپرستان هستند که در حرف میگویند «چو ایران نباشد تن من مباد» ولی در عمل میخواهند ایران به جنگ کشیده و نابود شود تا آنها بتوانند بر ویرانههایش پادوی هارترین و خونخوارترین حکومتهای جهان باشند. با تحریف رسانهای جنگ و افرادی که جنگ را به هر شکل فرصت میدانند، آنچه به حاشیه میرود صلح، دفاع از انسان، انسانیت و گرامیداشت زندگی است. ما برای گریز از این وضعیت چارهای نداریم که روی واقعی جنگ و جنگطلبان را افشا کنیم و برای تحقق صلح و پایان جنگ، هرآنچه میتوانیم انجام دهیم.