فرش افغانستان به ایران قاچاق و به جای فرش ایرانی فروخته میشود
قالی فیک
قاچاق فرش افغانستان به ایران به حدی رسیده است که چیزی نمانده تا جای فرش ایرانی را بگیرد. تحریم، افزایش چندباره نرخ ارز، افزایش مواد اولیه و دستمزد بافندگان فرش جزء دلایل کاهش تولید بوده و این عقبنشینی در حوزه تولید فرصت را در اختیار قاچاقچیان و برخی تجار قرار داده تا با واردات غیرقانونی و سفارش طرح و نقشه فرشهای ایرانی به بافندگان افغانستانی، از این آب گلآلود به بهترین شکل ممکن ماهی بگیرند.
حمید حاجیپور: قاچاق فرش افغانستان به ایران به حدی رسیده است که چیزی نمانده تا جای فرش ایرانی را بگیرد. تحریم، افزایش چندباره نرخ ارز، افزایش مواد اولیه و دستمزد بافندگان فرش جزء دلایل کاهش تولید بوده و این عقبنشینی در حوزه تولید فرصت را در اختیار قاچاقچیان و برخی تجار قرار داده تا با واردات غیرقانونی و سفارش طرح و نقشه فرشهای ایرانی به بافندگان افغانستانی، از این آب گلآلود به بهترین شکل ممکن ماهی بگیرند.
فروش فرش افغانستانی با برندهای فرش ایران
بسیاری از فرشهایی که به ایران قاچاق میشوند، در برخی از فروشگاهها و حتی نمایشگاههای فرش به نام فرش بلوچ، ترکمن، خراسان و حتی قشقایی به فروش میرسند و فروشندگان این نوع دستبافتهها از عدم آگاهی و شناخت خریداران سوءاستفاده میکنند و هیچ اطلاعاتی درباره بافت، نوع رنگرزی و وارداتیبودن فرشها به مشتریان خود نمیدهند. باید گفت این فرشها به نسبت فرشهای ایرانی از کیفیت بسیار پایینتری برخوردارند و در بهترین شرایط ۱۰ سال دوام دارند. در این میان اتحادیههای فرش، مرکز ملی فرش بهعنوان متولیان فرش دستبافت برای برخورد با این پدیده هیچ اقدام درخور توجهی نداشتهاند. بررسیها از بازار فرش نشان میدهد فروشگاههای برخی از اعضای تشکلهای صنفی نیز مملو از فرش قاچاق افغانستانی است. اما بحثی که در این میان مطرح میشود، این است که چطور میتوان در بازار داخلی شرایطی را مهیا کرد تا مشتری با خیال راحت، فرش با کیفیت و اصیل ایرانی را تهیه کند؟ پاسخ آن کوتاه است؛ شناسنامه فرش.
فرشهای بدون شناسنامه
شناسنامه فرش که چند دههای است ورود و استفاده آن مطرح شده، چه کارکردی میتواند در زمینه مقابله با قاچاق فرش داشته باشد؟سهیل بیگدلی، کارشناس حوزه فرش دستبافت، در گفتوگو با «شرق» میگوید: «استفاده از شناسنامه فرش در این برهه که از یکسو فرشهای پاکستانی، هندی و حتی چینی در بازارهای جهانی به نام «persian carpet» فروش میروند و از طرفی مقابله با پدیده فروش فرش قاچاق افغانستانی در بازار داخلی بیشتر از پیش احساس میشود. شناسنامه فرش اطلاعاتی همچون معرفی نقشه، نوع رنگرزی، نوع نخ استفادهشده، منطقه بافت و... را به خریدار میدهد و این موضوع باعث اعتماد مشتریان میشود. اما در واقعیت بسیاری از فروشندگان فرشهای قاچاق، در فاکتورهای فروششان هیچ اشارهای به منطقه بافت و حتی نوع کیفیت فرش نمیکنند!».
سؤال دیگری مطرح میشود؛ چرا با شرایط موجود شناسنامه فرش تهیه و مورد استفاده قرار نگرفته است؟ البته پیش از پاسخ به این پرسش باید گفت در دستکم دو دهه گذشته موضوع بهکارگیری شناسنامه فرش مطرح شده است و چندین شرکت در این زمینه وارد عمل شدهاند و شناسنامه طراحی کردهاند، ولی با توجه به کارشکنیهای صورتگرفته و نبود ابزارهای اجرائی و نظارتی، شناسنامه فرش به فراموشی سپرده شده است. دستکم سه رئیس سابق مرکز ملی فرش برای شناسنامهدارشدن فرش تلاشهایی ولو اندک کردهاند و شرکتهایی دراینباره معرفی شدهاند، ولی با تحویل مسند قدرت به فرد دیگر، یا این مسئله رو به فراموشی رفته یا اینکه رئیس جدید با شرکت دیگری برای شناسنامهدارکردن فرش وارد مذاکره شده است. سهیل بیگدلی درباره اهمیت شناسنامه فرش چنین میگوید: «شناسنامه فرش گذشته از آنکه میتواند یک سند مالکیت باشد، از طرفی معرف طرح و نقش و جزئیات فنی و بافنده و طراح آن نیز خواهد بود. شناسنامه فرش اگر بهدرستی طراحی و پیادهسازی شود، جلوی فعالیت متقلبان داخلی و خارجی را میگیرد و اعتبار فرش ایرانی را حفظ میکند. متأسفانه در حال حاضر برخی از تولیدکنندگان از مواد اولیه بیکیفیت برای تولید فرش استفاده میکنند و با شناسنامهدارشدن فرش، دست آنها در تقلب رو میشود. بهتازگی در چند استان هم شاهد هستیم تعدادی از تولیدکنندگان، فرش دستبافت ابریشم را با استفاده از دستگاههای تماماتوماتیک میبافند که ضربه بسیار بدی به هنر-صنعت فرش به شمار میآید که دست آنها هم با شناسنامهدارشدن فرش رو خواهد شد».
به گفته بسیاری از اهالی جامعه فرش، سلیقهای رفتارکردن برخی رؤسای مرکز ملی فرش، نبود مشوق برای استفاده از شناسنامه فرش و عدم حمایت بخش دولتی از این اوراق مالکیت و اصالت از مهمترین عواملی است که صدور معتبر شناسنامه فرش را با چالش جدی مواجه کرده است. باید گفت شناسنامهدارشدن فرش دستبافت گذشته از اینکه منجر به رعایت حق مالکیت معنوی طراح و بافنده خواهد بود، میتواند اعتبار فرش ایرانی را که در دو دهه گذشته از سوی برخی فرصتطلبان زیر سؤال رفته است، دوباره به اوج بازگرداند؛ مطالبهای که نهتنها در داخل کشور بلکه بازارهای جهانی نیز نیازمند آن هستند. بیگدلی با اشاره بر لزوم اجرائیشدن شناسنامه فرش برای شناسایی فرشهای اصیل از بیکیفیت و فرشهای ایرانی از فرشهای قاچاق افغانستانی و هندی عنوان میکند: «شناسنامه فرش برای جلب اعتماد علاقهمندان و خریداران فرش دستبافت باید هرچه زودتر اجرائی شود؛ چراکه اگر هر دستبافتهای شناسنامه و قابلیت بررسی داشته باشد، بسیاری از تقلبها همچون قاچاق مشخص میشود و راههای فعالیت فرصتطلبان که اعتبار فرش ایرانی را به خطر انداختهاند، بهطور کامل مسدود میشود».
در پایان باید گفت وقتی ما برای فرشمان اعتبار حقوقی قائل باشیم، باید کالایی را که عرضه میکنیم دقیقا مشخصات قیدشده در شناسنامه را داشته باشد، پس تقلب دیگر مفهومی ندارد. از این پس اگر از مواد نامرغوبی در تولید بهره بردیم باید در شناسنامه قید شود. دیگر نمیتوانیم تولیدات هند، پاکستان، افغانستان و... را به جای فرش ایرانی بفروشیم. دیگر نمیتوانیم از طرح دیگران فلهای کپی کنیم و تولید داشته باشیم. دیگران در بیرون از ایران هم نمیتوانند فرش کشورهای دیگر را بهجای فرش ایرانی بفروشند. بنابراین مشتری و مصرفکننده با اعتماد و رغبت بیشتری طالب خرید فرش ایرانی میشوند.