اقتصاددانان در یک گردهمایی از مقام علمی و شخصیت بهروز هادیزنوز، استاد اقتصاد دانشگاه علامه قدردانی کردند
اندیشهای بر مدار خیر، آزادی و عدالت
«اقتصاددانی که در عین پایبندی به خرد و دانش متعهد به حقوق انسانی است. کسی که به اقتصاد ایدئولوژیک میتازد و معتقد است کسی که در اقتصاد نظر خود را ابدی بداند در قلمرو علم جایی ندارد. او اقتصاددانی است که با تمام دیدگاههای مختلف اقتصادی سر یک میز نشسته و دانش را به نظریات طیف خاصی محدود نکرده است».
بنیامین نجفی: «اقتصاددانی که در عین پایبندی به خرد و دانش متعهد به حقوق انسانی است. کسی که به اقتصاد ایدئولوژیک میتازد و معتقد است کسی که در اقتصاد نظر خود را ابدی بداند در قلمرو علم جایی ندارد. او اقتصاددانی است که با تمام دیدگاههای مختلف اقتصادی سر یک میز نشسته و دانش را به نظریات طیف خاصی محدود نکرده است».
این جملاتی است که اقتصاددانان ایران در وصف بهروز هادیزنوز، استاد اقتصاد دانشگاه علامه و از اقتصاددانان ایرانی میگویند و تأکید میکنند که «این چهره و افراد چون او سرمایههای علمی و اخلاقی جامعه ایران هستند اما تأسفبار اینکه سهم چندانی در مناسبات سیاستگذاری نداشتند و از دستاوردهای گرانقدر آنها آنگونه که باید و شاید در ساختن کشور استفاده نشده است».
شب بزرگداشت دکتر بهروز هادیزنوز در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد و همکاران او از مقام علمی استاد و این سرمایه اجتماعی ایران گفتند.
استاد متین اقتصاد
در ابتدای این مراسم لطفعلی بخشی، اقتصاددان، پیامی از فیروز توفیق، پژوهشگر اقتصاد قرائت کرد که به تجلیل مقام دکتر زنوز پرداخته است. او در این پیام شرح داد که «دوست گرامی، دکتر زنوز را بیش از نیمقرن است که میشناسم و از سالهای ۶۰ به بعد آمدوشد ما فزونی یافت. این آشنایی و دوستی باعث همکاری شد و طرح شیلات در اوایل دهه ۶۰ اولین همکاری ما بود و دومین همکاریمان طرح جامع آب به سرپرستی مرحوم مهندس قهرمان اجرا شد. کار من در این طرح زیاد نبود. مختصر کار در مورد الگوی بهینهیابی آب بود و همه برخوردهایمان در این پروژهها سبب شد که به وسعت اطلاعات دکتر زنوز پی ببرم». توفیق در ادامه این پیام تأکید کرده است: «تجربه مشابه در مرکز مطالعات شهر تهران رخ داد و ایشان برای ارزیابی طرحها دعوت شده بود و من به سمت ناظر طرح منصوب شدم. این حضور مشترک سبب آگاهی من به تسلط ایشان به نکات بسیار کوچک شد و آنچه مرا مبهوت کرد این بود که اسم مرا در کنار دیگر تهیهکنندگان مقاله گذاشته بودند و از من خواسته شد که برای طرح پیشنویس برنامههای استانی افرادی را دعوت کنم و از ایشان دعوت کردم و کمک ایشان بسیار مؤثر بود».
او همچنین در وصف خصوصیات اخلاقی دکتر زنوز توضیح میدهد: «دکتر زنوز گفتار آرام و متین و متعادل دارند و مطالب علمی دشوار را بدون لغزش بیان میکنند به طوری که همه قانع میشوند».
ضد اقتصاد ایدئولوژیک
حسین عبدهتبریزی، دیگر اقتصاددان سخنران در این مراسم هم با بیان توضیحاتی درباره دکتر زنوز به عنوان بخشی از سرمایههای علمی کشور گفت که «بررسی آثار قلمی دکتر زنوز نشان از آشنایی او با حوزههای مختلف اقتصاد به ویژه موضوعات اقتصاد سیاسی ایران دارد و ایشان این پژوهشها را با همکاری تعدادی از اقتصاددانها انجام داده است و همکاران او از مکاتب فکری مختلف هستند اما دکتر زنوز اصول خودش را دارد». او در ادامه افزود: «دکتر زنوز اقتصاددان جریان اصلی است و دیدگاههای او دربرگیرنده نظریاتی است که اکثر اقتصاددانهای جهان پذیرفتهاند و این جریان اصلی در محافل سیاستگذاری تأثیرات گستردهای دارد». عبدهتبریزی همچنین توضیح داد: «دیدگاههای جریان اصلی متفاوت است ولی دکتر زنوز بر بازار آزاد و کارایی بازار و ثبات رشد اقتصادی تأکید دارد». این اقتصاددان در ادامه تأکید میکند: «اقتصاددانان جریان اصلی در صورتی که مطالعات اقتصادی موفق عمل کنند و مورد پذیرش قرار بگیرد، آن مطالعات را میپذیرند. همچنان که بسیاری از نظریات کینز هنوز زنده است و کاربرد دارد». این اقتصاددان در ادامه سخنرانی خود پیرامون مقام علمی دکتر زنوز میگوید: «اقتصاد همیشه دارای چندین مکتب فکری بوده و دکتر زنوز به خوبی با همه مکاتب آشنا بوده است».
عبدهتبریزی تأکید میکند: «هر کسی در اقتصاد نظر خود را ابدی بداند عملا در قلمرو علم قرار ندارد و اقتصاد ایدئولوژیک مدام دچار این خطا میشود اما دکتر زنوز به اقتصاد ایدئولوژیک میتازد. او همچنین مستقیم به اقتصاددانهای دولتی میتازد و باید گفت که برخی از اختلافات اقتصاددانها ربطی به اقتصاد ندارد».
او در ادامه توضیح میدهد: «بازار فرایند آزمون و خطاست که میخواهد به سمت تعادل برود و باید گفت که نئولیبرالیسم بعد از جهانیشدن و کاهش مصرف دولتها در قرن بیستم باب شد اما دروغ و کلاهبرداری سالیان دراز است که در دنیا کشف شده است؛ بنابراین اگر کسانی در ایران با رانت رشد میکنند ربطی به اقتصاد جریان اصلی و بازار ندارد و با فرایند آزمون و خطاست که کشورها شرایط اقتصادی را بهبود بخشیدند و باید گفت که موضوعات حوزههای اقتصاد متنوع است و دکتر زنوز خود را از دانش جریانهای مختلف محروم نکرده و برای خود محدودیتی قائل نشده است. برخلاف عدهای که داروندارشان مهارت در تخریب مواضع مخالف است، خصلت این استاد گرامی یعنی دکتر زنوز همکاری است و او به دنبال گزارههای معنادار برای بهبود زندگی مردم ایران است». عبدهتبریزی افزود: «آدمی بدینسان است که توان گزینش اخلاقی دارد و به همین دلیل در میان انواع موجودات بیهمتاست و دکتر زنوز به خوبی این مسئله را میداند و به آن قائل است و باید گفت که ما محکوم به انتخاب هستیم و همه اقتصاددانها توان گزینش اخلاقی دارند. آزادی فرد در انتخاب است و خیر و آزادی برای دکتر زنوز مهم است و او برای آزادی اولویت قائل است و به خوبی میداند که تعارض ارزشها پدیده دوران مدرن است. زنوز معتقد است که باید آزادی را به نفع عدالت اجتماعی محدود کرد».
محمود ختایی، استاد بازنشسته دانشکده اقتصاد علامه هم در وصف ویژگیهای علمی و شخصیتی دکتر زنوز گفت: «بیشتر عرایض من در باب خصوصیات اخلاقی دکتر زنوز و نکتهسنجیها و جمعبندیهای مطالبش است و باید گفت ایشان هم به لحاظ بار دانش و هم تعدد تألیفات در سطح دانشگاهی، در جامعه دانشگاهی ایران واقعا کمنظیر هستند».
او در ادامه توضیح داد: «ایشان به عنوان مقام علمی در بسیاری از کمیسیونها و مؤسسات که در ردههای مختلف کشور تشکیل شده، دعوت شدهاند و باید گفت که توانمندی ایشان در منظم و خلاصه کردن مطالب واقعا تحسینبرانگیز است».
طرفدار خرد و عدالت اجتماعی
محمد ستاریفر، اقتصاددان هم در سخنرانی کوتاهی در باب مقام علمی دکتر زنوز گفت: «من زنوز را یک سرمایه باارزش برای کشور میدانم که باید او را صیانت کرد و تمام این سرمایه از عرصههای علم و دانش شکل نگرفته است، بلکه بخشی از آن ناشی از شخصیت فکری و علمی و کرداری اوست که در عرصه زندگی هرکسی شکل میگیرد. همانطور که خود استاد گفته است آنچه من به دست آوردم در کلاسها به دست نیاوردم».
او در ادامه توضیح داد: «وقتی میگویم دکتر زنوز سرمایه است، باید بدانیم سرمایه آسان به دست نمیآید و با پستی و بلندیها ساخته میشود. دکتر زنوز در دهه اول زندگی در مازندران بوده و در کنار کارگران سختی کار آنها و نحوه معاش جامعه کارگری را لمس کرده است. دکتر زنوز در سن پایین در معادنی کار کرده که حتی کارگران بومی حاضر به کار در آن معادن نبودند و انفجار معدن و دیدن جنازههای کارگران تأثیر زیادی بر روحیه او داشت. خودش میگوید این خاطرات تلخ را از یاد نبرده و در کنار زندگی سخت افقهای فکری او شکل گرفته است و سپس با روشهایی علمی این سرمایه شکل میگیرد و قوام پیدا میکند و او را به شخصیتی تبدیل میکند که در مبانی علمی ثابتقدم است».
این اقتصاددان همچنین در ادامه سخنرانی خود تأکید کرد: «گرچه دکتر زنوز کمتر در مسائل زیستمحیطی قلم زده اما رفتارش مبتنی بر اقتصاد توسعه پایدار است. او علیرغم شخصیت آرام و متین اما در دانشگاه فردی جسور بود و با این مجموعه دستاوردهای قابل احترام از زندگی است که او در عین حال که طرفدار علم و خرد و رشد پایدار است ولی طرفدار عدالت اجتماعی هم هست و زنوز این دو را یک چرخه میداند و عدالت اجتماعی و رشد اقتصادی را توأمان میبیند».
ستاریفر در ادامه گفت: «زنوز کسی است که ارزشمدار و متعهد به آرمانها و برابری و برادری است و متعهد به رشد و بالندگی همه اقوام و مناطق است و اعتقاد دارد به پاکیها و جامعهای اخلاقمدار و بالنده. او شناخت دقیق خود را از وضع موجود بدون نگاه خطی میگوید و بیشتر تسلسلی و چرخهای نگاه میکند و با جامعیت و استمرار همه امور را واکاوی میکند و روش او انجام وظیفه اخلاقی در قبال جامعه است و هر کاری که به او واگذار شده با نهایت درستی انجام داده است».
تحلیلگر دقیق و حاضرجواب
زهرا کریمی، اقتصاددان هم درباره شناخت خود از دکتر زنوز گفت: «در فرصتی که با دکتر زنوز آشنا شدم، بسیار آموختم. ایشان در سال ۷۴ برای همکاری در پروژهای از من دعوت کردند که در آن پروژه آقای فریبرز رئیسدانا هم حضور داشتند. آنچه از شخصیت ایشان برای من جالب بود نظم فکری و عمق نگاه ایشان به مسائل مختلف بود و باید گفت آثار گرانقدر ایشان بسیار متنوع است». او در ادامه به ذکر خاطرهای از دکتر زنوز پرداخت و گفت: در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، فرصت عجیبی به دست آمد که اقتصاددانهای کشور سر یک میز جمع شوند. هرچند در نهایت هشدارهای آنان در نامههایشان درباره وضعیت اقتصاد به وقوع پیوست و درآمدهای پمپاژشده نفتی باعث چالشهای زیادی شد اما احمدینژاد برای اینکه زهر نامهها را بگیرد این اقتصاددانها را دعوت کرد و دکتر زنوز سخنگوی اصلی بودند. در این میان احمدینژاد فکر کرد که پرسشی بپرسد که میان اقتصاددانها اختلاف ایجاد شود اما دکتر زنوز با صراحت گفتند که تکلیف درآمدهای نفتی را برنامه مشخص کرده است، مگر آنکه اشتهای سیریناپذیری داشته باشید که بخواهید همه را ببلعید! و باید گفت که توان تحلیل دقیق و حاضرجوابی دکتر زنوز ریشه در کار با سازمان ملل دارد».
احمد میدری، معاون سابق وزارت کار، رفاه و تأمین اجتماعی هم با ادای احترام به مقام علمی دکتر زنوز گفت: «معمولا اقتصاددانها از میزان تأثیرگذاری و سهم اندک خود در اقتصاد کشور ناراضی هستند و نارضایتی آنها از بیقدرتی است و در جامعه ما مرثیه بیقدرتی اندیشمندان سهم مهلک است». او در ادامه گفت: «اگر در مورد خدمات علمی زنوز بگویم مجددا بازنمایی بیقدرتی است. برای همین صرفنظر کردم که بگویم همه دانشجویان در رشته توسعه اقتصادی و برنامهریزی شهری مدیون هادیزنوز هستند و باید گفت که قدرتداشتن و بیقدرتی فقط به دنیای خارج برنمیگردد و باید با کلام قدرت تولید کرد. باید گفت که فرهنگ بر شمشیر پیروز است و تغییر بزرگ از تغییرات بسیار کوچک حاصل میشود و در تجربههای زنوز میتوان به چگونگی تغییر دست یافت، مشروط بر اینکه بر امکان متمرکز شویم».