|

پشت پرده رونق خرید قسطی

قسط‌های طلایی یا زنجیرهایی نامرئی

حساب‌دفتری، امکانی بود که از سال‌ها پیش در بقالی‌ها، به ویژه در جنوب شهر و مناطق کم‌تربرخوردار نه تنها رونق داشت، بلکه امکان تامین مایحتاج خانواده‌ها را به آن‌ها می‌داد.

قسط‌های طلایی یا زنجیرهایی نامرئی

به گزارش شرق ؛ حساب‌دفتری، امکانی بود که از سال‌ها پیش در بقالی‌ها، به ویژه در جنوب شهر و مناطق کم‌تربرخوردار نه تنها رونق داشت، بلکه امکان تامین مایحتاج خانواده‌ها را به آن‌ها می‌داد. امروزه اما خرید کردن با حساب‌دفتری نه تنها اقدامی محدود به خانواده‌های طبقات پایین‌تر نیست بلکه برندهای مختلف از خوراک و پوشاک گرفته تا خودرو و حتی آژانس‌های هواپیمایی، خدماتشان را با شرایط قسطی روی بلیبوردهای عظیم اتوبان‌های شهری تبلیغ می‌کنند که از قضا مورد استقبال مردم هم قرار گرفته است.

 

این شکل از خرید کردن در بسترهای متنوعی هم رواج یافته است. یک دسته از این‌ها مربوط به فروشگاه‌های بزرگ و هایپرمارکت‌ها و سراهای فرش و لوازم خانگی هستند. برخی از این فروش‌ها با اعتبارات حسابی انجام می‌شود و برخی دیگر با دسته‌چک. همچنین اپلیکیشن‌هایی که فروش اعتباری دارند با وجود فرآیند دشوار دریافت اعتبار، این روزها در میان مردم جای خود را باز کرده‌اند. 

 

یک‌سال پیش روزنامه «دنیای‌اقتصاد» نتایج نظرسنجی خود از مخاطبانش را درباره خرید قسطی اینطور منتشر کرد:

-بیش‌از نیمی از پاسخ‌دهندگان تجربه خرید اقساطی را داشته‌اند.

- بیش از ۶۳درصد گفتند که لوازم خانگی و کالاهای دیجیتال را به‌صورت قسطی خریداری می‌کنند. 

- ۳۵‌درصد از پاسخ‌‌‌دهندگان زیر ۱۰میلیون تومان خرید اقساطی داشته‌اند.

-بیش از ۳۷‌درصد بین ۱۰ تا ۵۰میلیون تومان کالا قسطی خریداری کرده‌اند.

-بیش از ۲۷‌درصد کالاهای بالای ۵۰میلیون تومان خرید قسطی داشته‌اند.

 

اما چنین رویکرد جدیدی از فروش تا چه اندازه به سود جیب مردم است؟ آیا موج عظیم تبلیغات مثبت نسبت به خرید اقساطی و هم‌معنا دانستن آن با یک‌نوع تکنیک پس‌انداز واقعیت دارد؟ یا تکنیک جدید صاحبان سرمایه برای فروش و سود بیشتر است؟ اینکه مردم بتوانند از خرید ماکارونی و دستمال کاغذی و لباس گرفته تا خودرو و طلا و ویزیت پزشک عمومی و حتی رفتن به سفر سریلانکا را به شکل اقساطی انجام دهند به نفعشان است؟

در جامعه‌ای که به دلیل نرخ تورم بالا و ناهمخوانی دخل و خرج، مردم توان خرید نقدی را ندارند، به سمت خرید اقساطی می‌روند. تورم ۴۰درصدی، حفظ ارزش پول را سخت کرده است. در نتیحه پس‌انداز برای خرید نقدی هم ریسک را برای مردم زیاد می‌کند. از سوی دیگر، پروسه دریافت وام مانند گذشته نیست و شرایط دریافت وام برای انجام خرید نقدی سخت‌تر شده است.

در شرایطی که سرمایه‌گذاری در سایر بازارها و تبدیل پول به کالاهای سرمایه‌ای با مخاطرات جدی روبرو است، برای طبقات متوسط و پایین درآمدی، چاره‌‌ای جز تبدیل واحدهای پولی در معرض خطر به کالاهای مصرفی باقی نمی‌ماند. با خرید قسطی اشخاص می‌توانند محصولات را با قیمت امروزبخرند و مبلغش را در چند قسط در آینده پرداخت کنند.پس تا حدی به حفظ سطح رفاه مردم کمک می‌کند.

اما آیا این روش در بلندمدت هم پاسخگوی نیازهای مردم خواهد بود؟  و از طرف دیگر با تاثیری که روی میزان نقدینگی مردم و صاحبان سرمایه می‌گذارد، آیا می‌تواند در آینده به یکی از بازوهای متغیر تورم هم بدل شود یا توان تاثیر گذاشتن روی آن را نخواهد داشت؟