|

بورس سبز می‌ماند؟

در معاملات روز گذشته بورس تهران، شاخص‌کل با افت ۰.۹۳‌درصدی همراه شد و تا سطح ۲‌میلیون و ۹۴۳‌هزار‌واحدی عقب‌نشینی کرد. نماگر هموزن نیز ۰.۴۸‌درصد از ارتفاع خود را از دست داد و به کانال ۸۴۶‌هزار‌واحدی رسید. شاخص‌کل فرابورس هم با افت ۰.۵۳‌درصدی همراه شد. افزون بر این در معاملات روز گذشته، ارزش معاملات خرد بازار سهام به ۱۷‌هزار و ۵۵۸‌میلیارد‌ تومان رسید ‌و‌ هزار و ۵۳۵‌میلیارد‌ تومان پول حقیقی نیز از گردونه معاملات سهام خارج شد.

بورس سبز می‌ماند؟

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق ؛ معاملات بورس تهران در روز سه‌شنبه با افت نماگرهای سهامی پیگیری شد. معاملات بازار سهام در هفته‌های اخیر به‌طور کامل، تحت‌تاثیر مساله مذاکرات قرارگرفته‌است و همین موضوع سبب‌شده تا بازار در روزهای اخیر افزایش ارتفاع قیمت‌ها را در کلیت خود تجربه کند و برای فتح محدوده ۳‌میلیون‌واحدی خیز بردارد. نزدیک‌شدن بازار به این مرز روانی، ‌‌‌‌‌‌‌موجب افزایش عرضه‌ها در کلیت بازار سهام شده‌است.

از سوی دیگر فضای روانی مثبتی که در بازار شکل‌گرفته بود؛ فعلا از بازار فاصله گرفته و فعلا ابهامات ناشی از مذاکرات، نقش اصلی را در بورس تهران ایفا می‌کند.

بازار از لنز آمار

در معاملات روز گذشته بورس تهران، شاخص‌کل با افت ۰.۹۳‌درصدی همراه شد و تا سطح ۲‌میلیون و ۹۴۳‌هزار‌واحدی عقب‌نشینی کرد. نماگر هموزن نیز ۰.۴۸‌درصد از ارتفاع خود را از دست داد و به کانال ۸۴۶‌هزار‌واحدی رسید. شاخص‌کل فرابورس هم با افت ۰.۵۳‌درصدی همراه شد. افزون بر این در معاملات روز گذشته، ارزش معاملات خرد بازار سهام به ۱۷‌هزار و ۵۵۸‌میلیارد‌ تومان رسید ‌و‌ هزار و ۵۳۵‌میلیارد‌ تومان پول حقیقی نیز از گردونه معاملات سهام خارج شد.

ارزش معاملات در سطوح بالا

رسیدن ارزش معاملات خرد بازار سهام به مقادیر بیش از ۱۷‌هزار ‌میلیارد‌تومان یک نکته مثبت برای بازار تلقی می‌شود؛ اگر بازار در همین محدوده بتواند حجم و ارزش معاملات بالایی را تجربه کند؛ می‌توان به مدد همین تقاضا که ارزش معاملات بالایی را در بازار رقم می‌زند، به عبور از محدوده ۳‌میلیون‌واحدی امیدوار شد.

صندوق‌های اهرمی در کانون توجه

به‌رغم سرخ‌پوشی نماگرهای سهامی، در معاملات روزهای اخیر از معاملات صندوق‌های اهرمی استقبال قابل‌توجهی به‌عمل آمده‌است. روز گذشته، ۴‌هزار و ۸۰۰‌میلیارد‌تومان واحد صندوق اهرمی میان خریداران و فروشندگان دست به‌دست شد. اکثر این صندوق‌ها به سقف‌های تاریخی دی ماه سال‌گذشته رسیده‌‌‌‌‌‌‌اند و به‌نظر می‌رسد که در روزهای آتی، مجددا قادر به سقف‌‌‌‌‌‌‌شکنی خواهند بود.

روان‌‌‌‌‌‌‌شناسی عددهای خاص

شاخص‌کل بورس تهران ‌بار دیگر به محدوده‌‌‌‌‌‌‌ حساس ۳‌میلیون‌واحدی نزدیک شده‌است؛ این محدوده همانند تجربه‌‌‌‌‌‌‌ قبلی در دی ماه سال‌گذشته، نه‌تنها نگاه فعالان بازار را به خود جلب کرده، بلکه موجب افزایش عرضه‌ها و احتیاط معامله‌گران شده‌است. این رفتار، پدیده‌‌‌‌‌‌‌ای ساده اما قابل‌تامل است که به آن روان‌شناسی اعداد رند گفته می‌شود؛ جایی‌که اعداد خاص مثل یک‌میلیون، ۲‌میلیون و ۳‌میلیون واحد، فراتر از مفهوم ‌عددی خود، به مرزهای ذهنی و تصمیم‌گیری تبدیل می‌شوند. در بازارهای مالی، اعداد رند همواره جایگاه ویژه‌ای دارند.

این اعداد به‌صورت ناخودآگاه، در ذهن سرمایه‌گذاران به‌عنوان نقاط مقاومت یا حمایت شکل می‌گیرند و دلیل اصلی آن، نوع نگاه روان‌‌‌‌‌‌‌شناسانه انسان به اعداد کامل است. رسیدن به یک عدد رند، حس موفقیت یا ترس از تغییر روند را در ذهن معامله‌گران زنده می‌کند؛ به‌ویژه در بازاری مانند بورس تهران که بخش بزرگی از فعالان آن را سرمایه‌گذاران خرد تشکیل می‌دهند. اکنون شاخص‌کل بورس‌بار دیگر در آستانه عبور از مرز ۳‌میلیون واحد قرارگرفته‌است؛ مرزی که در گذشته یک‌بار به‌عنوان یک سد روانی عمل‌کرده و باعث تغییر جهت حرکت بازار شده‌است.

در چنین نقاطی، معامله‌گران حرفه‌‌‌‌‌‌‌ای و حتی تازه‌‌‌‌‌‌‌واردها، ناخودآگاه به سمت ذخیره سود و کاهش ریسک متمایل می‌شوند، چون باور عمومی این است که رسیدن شاخص به یک عدد بزرگ رند، می‌تواند نشانه‌‌‌‌‌‌‌ای از تغییر جهت بازار باشد. افزایش عرضه در چنین محدوده‌هایی تنها یک تصمیم تحلیلی نیست، بلکه رفتاری جمعی است که از ترس عقب‌‌‌‌‌‌‌ماندن از سود محقق‌‌‌‌‌‌‌شده یا ترس از اصلاح قیمتی ناشی می‌شود. درست مانند رفتار مسافری که وقتی به قله نزدیک می‌شود، سرعت خود را کم می‌کند تا زمین زیر پایش را بهتر بسنجد؛ معامله‌گران هم در محدوده‌های ‌عددی خاص، رفتار محافظه‌‌‌‌‌‌‌کارانه‌‌‌‌‌‌‌تری پیش می‌گیرند.

علاوه‌بر این، شاخص‌کل در اقتصاد ایران به نماد اعتماد عمومی به بازار سرمایه تبدیل شده‌است؛ در واقع، صعود یا نزول شاخص، یک سیگنال روانی قوی برای کل فعالان اقتصادی و رسانه‌‌‌‌‌‌‌هاست، به‌همین‌دلیل، هر‌بار که شاخص به محدوده‌های روانی جدید نزدیک می‌شود، موج تحلیل‌ها و گمانه‌‌‌‌‌‌‌زنی‌‌‌‌‌‌‌ها پیرامون تداوم رشد یا شروع اصلاح بالا می‌گیرد؛ همین جو ذهنی، خود به ‌‌‌‌‌‌‌خود موج عرضه‌ها را تقویت می‌کند، بنابراین در شرایط فعلی که شاخص در مرز ۳‌میلیون واحد نوسان می‌کند؛ رفتار محتاطانه بازار، بیشتر از آنکه ریشه در تحلیل بنیادی داشته‌باشد، نشانه‌‌‌‌‌‌‌ای از واکنش طبیعی ذهن سرمایه‌گذاران به‌عددی رند و حساس است؛ واکنشی که در تمام بازارهای دنیا کم‌‌‌‌‌‌‌ و بیش تکرار می‌شود. در نهایت، عبور از این سد روانی نیازمند تغییر در انتظارات بنیادی و تزریق اعتماد از مسیر سیاست‌های اقتصادی و سیگنال‌های کلان است؛ چراکه تنها اطمینان از آینده سودآوری شرکت‌ها و ثبات اقتصادی می‌تواند معامله‌گران را برای عبور از این قله روانی متقاعد کند.

دامنه‌‌‌‌‌‌‌های بسته، بازاری بی‌‌‌‌‌‌‌جان!

بیش از هفت ماه از تصمیم بحث‌‌‌‌‌‌‌برانگیز سازمان بورس برای محدود‌کردن دامنه‌نوسان معاملات به مثبت و منفی ۳‌درصد می‌گذرد؛ تصمیمی که در نگاه اول، به ‌‌‌‌‌‌‌عنوان ابزاری برای کنترل هیجان و جلوگیری از ریزش شدید بازار معرفی شد، اما در عمل، آثار و تبعات دیگری را به‌همراه داشته‌است. شاید در کوتاه‌مدت این سیاست توانسته باشد نوسانات تند و ضربه‌‌‌‌‌‌‌های هیجانی به قیمت‌ها را مهار کند، اما در بلندمدت چیزی جز کاهش جذابیت بازار، کاهش حجم معاملات و خشک‌شدن نقدشوندگی نصیب سهامداران نکرده‌است.

بازار سرمایه، ذاتا بر پایه عرضه و تقاضا شکل می‌گیرد و نوسان قیمت، اصلی‌ترین شاخص زنده‌بودن این بازار است. زمانی‌که قیمت‌ها در یک قاب تنگ و بسته محصور شوند، قدرت واکنش بازار به اطلاعات، تحلیل‌ها و حتی تحولات بنیادی از بین می‌رود. سهامی که باید به‌سرعت و براساس واقعیت‌های اقتصادی قیمت‌گذاری شوند، در صف‌‌‌‌‌‌‌های طولانی خرید و فروش گرفتار می‌شوند و این به‌معنای کاهش کارآیی بازار است. در روزهایی که بازار سهام، شاهد تورم بالا، نرخ بهره در حال تغییر و تحولات سیاسی و اقتصادی گوناگون است؛ دامنه‌نوسان محدود مثل مانعی در مسیر گردش طبیعی قیمت‌ها عمل می‌کند. این محدودیت‌های مصنوعی، باعث می‌شود بازار نتواند با سرعت کافی، خود را با شرایط جدید تطبیق دهد؛ در نتیجه، صف‌‌‌‌‌‌‌های خرید و فروش به یک پدیده دائمی تبدیل شده‌اند و جذابیت برای معامله‌گران، به‌ویژه سرمایه‌گذاران کوتاه‌مدت، به شکل محسوسی کاهش‌ یافته‌است.

از سوی دیگر، محدود‌شدن دامنه‌نوسان به ۳‌درصد، موجب طولانی‌شدن اصلاح قیمتی و فرسایشی‌شدن روند معاملات شده‌است. در این شرایط سرمایه‌گذاران به‌‌‌‌‌‌‌جای تحلیل بنیادی و تصمیم‌گیری منطقی، به شکار صف‌‌‌‌‌‌‌ها و بازی با نوسان اندک روزانه مشغول می‌شوند که این امر، ریسک بازار را افزایش داده و اعتماد سرمایه‌گذاران خرد را بیش از پیش آسیب‌‌‌‌‌‌‌پذیر کرده‌است. یکی از دلایل رشد بازار در دوره‌‌‌‌‌‌‌های قبلی، همین نقدشوندگی بالا و امکان معامله آزاد قیمت‌ها بود؛ چیزی که امروز با سیاست دامنه بسته از بین ‌رفته‌است. بازار بدون نقدشوندگی، بازاری مرده است؛ بازاری که خریدار و فروشنده، کمتر به آن رجوع می‌کنند، چون در زمان نیاز به خروج، تضمینی برای نقد‌کردن سرمایه وجود ندارد.

در نهایت باید پذیرفت که دامنه‌نوسان، ابزار کنترلی کوتاه‌مدت است و نمی‌تواند راه‌‌‌‌‌‌‌حلی پایدار برای عمق بخشیدن به بازار باشد. اگر هدف سیاستگذاران، بازاری پویا و جذاب است، باید به سمت کاهش دخالت‌های دستوری و تقویت زیرساخت‌های تحلیل و شفافیت حرکت کرد؛ نه محدود‌کردن نوسانات طبیعی قیمتی. بازاری که اجازه رشد و افت واقعی ندارد، نمی‌تواند اعتماد و سرمایه جدید جذب کند.

 

منبع: دنیای اقتصاد