|

بهار برندها در زمستانِ مسدودسازی

در عصر ارتباطات و فناوری‌های دیجیتال، فضای مجازی به بستر اصلی تعاملات اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. پلتفرم‌هایی نظیر اینستاگرام، به دلیل دسترسی گسترده و قابلیت‌های تبلیغاتی مؤثر، به یکی از مهم‌ترین ابزارهای کسب‌وکارها برای معرفی محصولات، جذب مشتریان و رشد اقتصادی تبدیل شده‌اند.

بهار برندها در زمستانِ مسدودسازی

احمدرضا جمالی

 

در عصر ارتباطات و فناوری‌های دیجیتال، فضای مجازی به بستر اصلی تعاملات اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. پلتفرم‌هایی نظیر اینستاگرام، به دلیل دسترسی گسترده و قابلیت‌های تبلیغاتی مؤثر، به یکی از مهم‌ترین ابزارهای کسب‌وکارها برای معرفی محصولات، جذب مشتریان و رشد اقتصادی تبدیل شده‌اند. حذف یا مسدودکردن صفحات اجتماعی برندها، به‌ویژه برندهای معتبر و شناخته‌شده‌ای مثل سیف، سه‌نان و مای‌لیدی، نه‌تنها به اقتصاد آنها ضربه می‌زند، بلکه اعتماد عمومی به فرصت فعالیت آزادانه در این فضا را نیز تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

اینستاگرام طی سال‌های اخیر نقشی کلیدی در توسعه کسب‌وکارهای کوچک و بزرگ ایفا کرده است. بسیاری از مشاغل خانگی، فروشگاه‌های آنلاین و حتی برندهای بزرگ با کمک این فضا توانسته‌اند به مخاطبان گسترده‌تری دست یابند و بازار خود را توسعه دهند. به همین دلیل، مسدودسازی صفحات برندها نه‌تنها ضربه‌ای به کسب‌وکارهای خاص، بلکه به اکوسیستم کلی تجارت دیجیتال کشور وارد می‌کند.

خلاصه‌ای از ماجرای صفحات مسدود شده

سه‌نان: ویدئویی موزیکال از دخترانی بدون حجاب در سوله‌ای منتشر شد که مشغول جابه‌جایی محصولات سه‌نان هستند. با وجود شفاف‌سازی روابط‌عمومی سه‌نان مبنی بر اینکه سوله دیده‌شده در ویدئو، کارخانه سه‌نان نبوده و ویدئو نیز توسط تیم رویدادی که سه‌نان صرفا اسپانسرش بوده ساخته شده، صفحه سه‌نان از دسترس خارج شد.

مای‌لیدی: به مناسبت 8 مارس و روز جهانی زن، برند مای‌لیدی که مخاطبانش بانوان هستند، در ویدئویی که منتشر کرد به تبعیض‌های جامعه علیه زنان پرداخت. ویدئو ظرف چند ساعت از صفحه مای‌لیدی پاک شد و پس از چند ساعت دیگر صفحه این برند به کل از دسترس خارج شد.

سیف: در ویدئوی تبلیغاتی که در شبکه نمایش خانگی نماوا پخش شد، یک خانواده با دو فرزند و یک سگ، ترانه‌ای با مضمون «برای کودک و حیوون ایمن» می‌خوانند. این ویدئوی سیف موجب مسدودشدن صفحه اینستاگرام این برند ایرانی شد.

برخوردهای قهری؛ راهی ناکارآمد با نتیجه‌ای معکوس

تاریخچه برخوردهای قهری با برندها در فضای مجازی نشان داده که این سیاست نه‌تنها به کاهش محبوبیت یا تضعیف موقعیت این برندها منجر نمی‌شود، بلکه اغلب نتیجه‌ای معکوس دارد. نمونه بارز این موضوع، مسدودسازی صفحه سه‌نان بود که منجر به ایجاد کمپین‌های حمایتی گسترده در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) شد. کاربران‌ به‌جای کنارگذاشتن برند، با خرید بیشتر از سه‌نان، حمایت خود را از آن نشان دادند و محبوبیت این برند میان مردم افزایش یافت.

این اتفاق فقط مختص سه‌نان نیست؛ دیگر برندهای ایرانی که صفحاتشان مسدود شده‌اند نیز از این روند سود برده‌اند. مردم با واکنش‌های حمایتی در شبکه‌های اجتماعی تلاش کرده‌اند به نوعی اعتراض خود را به محدودسازی نشان دهند. این رفتار جامعه، نشان‌دهنده هوشمندی و آگاهی اجتماعی مردم است که برخلاف انتظار، محدودیت‌ها را به فرصتی برای تقویت برندهای داخلی تبدیل کرده است. بنابراین‌ چنین برخوردهایی در نهایت، نتیجه‌ای خلاف خواسته طراحان این محدودیت‌ها به همراه دارد.

ما ز یاران چشم یاری داشتیم، خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم؟

با آغاز به کار دولت جدید، بخش قابل توجهی از جامعه انتظار داشتند شاهد گشایش‌ها و رفع محدودیت‌ها در فضای مجازی باشند. وعده‌ها و شعارهای دولت در دوران انتخابات نیز امید به تقویت کسب‌وکارهای داخلی و حمایت از فعالیت آزادانه در عرصه دیجیتال را افزایش داده بود. اما مسدودسازی صفحات برندهای مطرح در اینستاگرام، نظیر سیف و سه‌نان، نگرانی‌هایی جدی در میان فعالان اقتصادی ایجاد کرده است.

این رفتارها با رویکرد تبلیغاتی دولت مبنی بر حمایت از آزادی‌های فردی و همچنین رفع محدودیت شبکه‌های اجتماعی در تضاد است. محدودیت در فضای مجازی می‌تواند پیامدهای عمیقی به همراه داشته باشد؛ از کاهش اعتماد عمومی تا فرار سرمایه‌های داخلی و خارجی. در جهانی که رقابت‌های اقتصادی به‌شدت وابسته به فضای آنلاین است، ایجاد محدودیت‌هایی از این دست می‌تواند کشور را از مسیر پیشرفت اقتصادی و رقابت در بازارهای جهانی دور کند.

فیلتر مارکتینگ؛ تبلیغاتی رایگان برای برندها؟

در کنار پیامدهای مسدودسازی صفحات برای برندها، در شبکه‌های اجتماعی شائبه‌ای جدی درباره عمدی‌بودن این اقدامات از سوی خود برندها مطرح شده است. این پرسش قابل طرح است که چگونه ممکن است برندهای بزرگ با مدیران مارکتینگ حرفه‌ای و تیم‌های روابط‌عمومی و برند کارآزموده، محتوایی تولید کنند که حساسیت‌برانگیز باشد یا خطوط قرمز فضای مجازی در ایران را نقض کند؟ اگر مردم عادی به‌خوبی قوانین نانوشته و حساسیت‌های فضای مجازی را می‌شناسند، مدیران برندها که به‌ طور مداوم در این حوزه فعالیت می‌کنند، قطعا آگاهی بیشتری نسبت به این موضوع دارند.

برخی کارشناسان معتقدند این برخوردها، گاه به‌ صورت عمدی از سوی برندها طراحی می‌شود تا با مسدودشدن صفحاتشان، در صدر اخبار قرار گیرند. این نوع تبلیغات که به ‌طور غیرمستقیم از طریق جلب توجه عمومی و ایجاد کمپین‌های حمایتی انجام می‌شود، می‌تواند محبوبیت و فروش برندها را به شکل چشم‌گیری افزایش دهد. هرچند این موضوع هنوز به اثبات نرسیده، اما در فضای عمومی چنین گمانه‌زنی‌هایی وجود دارد.

ضرورت بازنگری در سیاست‌های فضای مجازی

در نهایت، باید به این نکته توجه کرد که رشد و توسعه اقتصادی کشور در گرو حمایت از فعالیت آزادانه برندها و کسب‌وکارهاست. فضای مجازی، امروزه دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی انکارناپذیر برای تجارت و ارتباط با مخاطبان محسوب می‌شود. مسئولان و تصمیم‌گیران باید با درک اهمیت این موضوع، سیاست‌های حمایتی را جایگزین روش‌های قهری و محدودکننده کنند تا علاوه بر تضمین اعتماد عمومی، زمینه‌های لازم برای رونق اقتصادی کشور فراهم شود. برندهای ایرانی، سرمایه‌های ارزشمند ملی هستند که نیازمند حمایت و توجه بیشتری از سوی مسئولان‌اند، نه برخوردهایی که زمینه‌ساز تضعیف آنها شود.