چگونه زندگی در یک محله میتواند بر سلامت روانی و جسمانی تاثیر بگذارد؟
براساس اعلام بنیاد رابرت وود جانسون، محلهای که در آن زندگی میکنید ممکن است بیش از عوامل ژنتیکی بر طول عمر شما اثر بگذارد. محققان این بنیاد شاخص امید به زندگی را در نقاط مختلف بررسی کردند و دریافتند نوزادانی که در فواصل دور از هم به دنیا آمدهاند، اختلاف فاحشی در زمینه امید به زندگی دارند. برای مثال، تفاوت نرخ امید به زندگی در شیکاگو در حد فاصل چند ایستگاه قطار شانزده سال است.
عوامل مختلفی در ارتباط بین محله و سلامتی دخیل هستند، اما به جرأت میتوان گفت محلهای که در آن زندگی میکنید بر بسیاری از جوانب زندگیتان تأثیر میگذارد. پس چرا بر سلامتی تأثیر نداشته باشد؟
ما با استفاده از دو مجموعه داده منحصربفرد با دانشگاه ایلینویز در شیکاگو همکاری کردیم تا ارتباط بین سلامتی- در این مورد، افزایش وزن- و محل زندگی افراد را کشف کنیم. نتایج این مطالعه اواخر تابستان امسال منتشر خواهد شد. اما از همان ابتدا به این فکر افتادیم که چه ارتباطی بین محل زندگی و سلامتی وجود دارد؟
یافتههای ما به شرح زیر است.
- تصویر بزرگ: دو عامل در ارتباط با سلامتی وجود دارد: انسجام اجتماعی و مخاطرات زیستمحیطی. در هر دو مورد، محیط زندگی میتواند بر سلامت روانی ساکنان اثر بگذارد یا در صورت بروز مخاطرات محیطی، سلامتی و ایمنی فیزیکی آنها را تحت تأثیر قرار دهد. مثلاً وقتی بازستانی خانهها ترکیب یک محله را تغییر میدهد، حمایت اجتماعی از دست میرود و احساس انزوا بر ساکنان چیره میشود. در نتیجه، پیوند بین همسایههای یک محله از بین میرود و سطح اعتماد به حداقل میرسد؛ عاملی که نقش مهمی در تثبیت جوامع ایفا میکند. این مسئله به نوبه خود میتواند سطح استرس را افزایش دهد که نقش بسزایی در سلامتی افراد دارد.
مخاطرات زیستمحیطی- از دفن زبالهها گرفته تا مزارع بایر و آلودگی- بر سلامتی اثر میگذارند. برای مثال، از وقتی که E-ZPass در شمال شرقی راهاندازی شد، با کاهش تراکم و انتشار آلایندهها در نزدیکی عوارضیها مواجه شدیم که به نوبه خود نرخ زایمان نارس و کموزنی نوزادان را هنگام تولد کاهش داد.
- به طور مشابه، بینظمی در محله و فقر متمرکز با آشفتگیهای روانی مرتبط هستند که میتواند بر سلامت جسمانی ساکنان اثر بگذارد. این اثرات بهویژه در بین نوجوانان مشهود هستند. آشفتگی زیستمحیطی نیز با اختلالات سلامتی و رشدی در بین کودکان خردسال مرتبط است.
- کیفیت مسکن و تراکم مفرط با سلامت روانی ضعیف در بین اقشار کمدرآمد ارتباط مستقیم دارد. خانههایی که با وجود پنجرههای شکسته، سیستم گرمایشی ضعیف، شیوع موشها و غیره در وضعیت بدی به سر میبرند، با نرخ بالای افسردگی، اضطراب و اختلالات سلامت روان در بین بزرگسالان و کودکانی که در آنها زندگی میکنند ارتباط مستقیم دارند. تراکم مفرط هم میتواند بر سلامت روان ساکنان و بهویژه کودکان اثر بگذارد. بازستانی ملک میتواند منجر به تراکم جمعیتی شود، زیرا تعداد خانوارهای ساکن در هر محله پس از این اتفاق دوبرابر میشود. به این ترتیب، بروز مشکلات مداوم باعث میشود که مالکان هم نتوانند به مسئله تعمیر و نگهداری از خانهها رسیدگی کنند.
- خشونت محله: چه همه خشونت را تجربه کنند یا نه، سلامت جسمی و روانی محله تضعیف میشود. افزایش استرس ناشی از نگرانی در خصوص جرائم یا قربانیشدن میتواند به یک اختلال مزمن تبدیل شود و به عادات ناسالم مانند سیگار کشیدن منجر شود که به سیستم ایمنی بدن آسیب میرساند. بازستانی ملک در شیکاگو با افزایش جرائم خشونتبار ارتباط مستقیم دارد.
- عدم امنیت مسکن: این مقوله با سلامت ضعیف، سوءتغذیه، کاهش وزن شدید و اختلالات رشد در بین کودکان خردسال ارتباط مستقیم دارد. در کودکان بزرگتر، عدم امنیت مسکن- که با جابجاییهای مکرر و تهدید بیخانمانی همراه است- با اختلالات سلامت روان و مشکلات رفتاری گره خورده است.
یکی از عواملی که در بسیاری از مطالعات بهداشتی به آن اشاره شده، استرس است که شامل استرس ناشی از زندگی در محلههای فقیرنشین، استرس مالی، استرس ناشی از کیفیت پایین مسکن یا تراکم مفرط میشود.
هر شکی که در خصوص ارتباط بین محل زندگی و سلامتی وجود داشت، برطرف شده است. در یک مطالعه، به خانوادههایی که در محلههای فقیرنشین زندگی میکردند، وام مسکن اعطا شد تا به محلههای بهتر نقل مکان کنند. سپس وضعیت آنها را با خانوادههای مشابه در محلههای کاملاً فقیرنشین مقایسه کردند. نتایج نشان داد خانوادههایی که به محلههای بهتر نقل مکان کرده بودند، از سلامت بیشتری برخوردار بودند و کمتر از چاقی رنج میبردند. معضل بازستانی ملک در شیکاگو و جاهای دیگر عمدتاً در محلههای فقیرنشین رواج دارد.
ارتباط بین سلامتی و محل زندگی یک امر مسلم است، اما ناگفته نماند که بهبود وضعیت یک محله مزایای بسیار بیشتری از صرف توسعه اقتصادی دارد.
منبع: خانه انزلی