وضعیت اقتصادی روسیه به روایت مردم
یک نکته بارز است: حتی در زمان جنگهای بزرگ، کسانی که به ثروت دستنخورده دسترسی دارند، در حفظ استانداردهای زندگی خود خوب عمل میکنند. با این وجود، تعداد کمی از شهروندان روسیه امکان گریز از احساس نابسامانی اقتصادی ناشی از جنگ را داشتهاند. نتایج نظرسنجی نشان میدهد که ۹ درصد از آنان فکر میکنند جنگ منجر به بهبود در زندگی روزمره شان شده در حالی که ۵۴ درصد اثرات نامطلوب جنگ را بر زندگی شان گزارش کردهاند.

به گزارش گروه رسانه ای شرق؛ "بله، تورم خارج از کنترل است، اما به نظر میرسد به زودی آتش بس برقرار خواهد شد. تا آن زمان میتوانیم اختلالات بیشتری را تحمل کنیم. بالاخره این طور نیست که روسها ندانند چگونه فداکاری کنند". "کاتیا" از مسکو در یک گفتگوی عجیب اخیر گفت: "غذاهای درجه یک اصلیترین چیز در زندگی نیست. حتی طبقات متوسط پایتخت روسیه نیز به سختی میتوانند انکار کنند که تورم واقعی در مورد انواع اقلام غذایی از لبنیات گرفته تا اقلام لذیذ کماکان بالاست."
حتی طبقه متوسط پایتخت نشین مسکو نیز نمیتوانند تورم را انکار کنند
در این نوع صحبتها میتوان فرافکنیهای مختلفی را مشاهده کرد. هنگام برخورد با ناهماهنگی شناختی، مردم احساسات واقعی خود را در مورد شرایط دشوار اقتصادی روسیه در سال چهارم جنگ آشکار میسازند. نوعی خوشبینی سرنوشتساز بین آنان وجود دارد که گویی ممکن است محاسبه سیاسی هزینههای اقتصادی جنگ را بهطور نامحدود به تعویق بیندازد. این فکر جادویی در جامعه روسیه وجود دارد مبنی بر اینکه همه چیز خوب پیش خواهد رفت. تفکری که مبتنی بر فرضیات ساده و خطرناک در مورد عادی سازی رابطه با غرب ومهمتر از آن تغییر گسترده در هزینهها از تسلیحات به سرمایه گذاریهای مفیدتر است که از نظر آنان زندگی شان را بهبود خواهد بخشید. با این وجود، واقعیت آن است که احتمالا هزینهها صرفنظر از هرگونه مذاکره به سمت اهداف نظامی و به ضرر اولویتهای اجتماعی و بهویژه بودجههای منطقهای منحرف خواهند شد.
بیشتر بخوانید: اقتصاد روسیه ؛ از میلیتاریزه شدن تا «اقتصاد بقا»/ چشم انداز اقتصاد روسیه در میانه جنگ علیه اوکراین؛ کرملین تا چه زمانی میتواند ادامه دهد؟
روسها به شدت ناامید و رنجیده خاطر خواهند شد
به عبارت دیگر به نظر میرسد که روسها به شدت ناامید و رنجیده خاطر خواهند شد. علاوه بر این، در فحوای کلام اهالی مسکو میتوان این ذهنیت را یافت که روسها مردمانی صبور هستند این در حالیست که پایتخت نشینان حتی در طول جنگ لای پر قو زندگی کردهاند.
تفاوت نوع زندگی شهروندان روسیه
"کاتیا" به تازگی از یکی از سوپرمارکتهای بزرگ فرانسوی در حاشیه شهر بازدید کرده بود، که در روسیه با شعار "به نفع مردم کشور" به کار خود ادامه میدهد. او از کیفیت پایین محصولات، قیمت بالای پنیرهای تخصصی که زمانی مقرون به صرفه بودند و از غذاهای سرد گلایه داشت. "کاتیا" نیازی به کار کردن ندارد، زیرا همانند بخش وسیعی از اعضای طبقه متوسط رو به بالای پایتخت روسیه، او میتواند از درآمد حاصل از اجاره بهای دریافتی از مستاجران دو آپارتمانی که در اختیار دارد زندگی اش را سپری کند. هفته آینده او برای گذراندن تعطیلات به ترکیه خواهد رفت. نرخ ارز او را اذیت نمیکند چرا که توانسته اجاره بها را افزایش دهد.
یک دانشگاهی روس به تازگی ویزای اتحادیه اروپا را دریافت کرده است، با این وجود، تنها چیزی که او میتواند در مورد آن صحبت کند رفتن به خرید در یک "کشور عادی" است. همسر یک افسر امنیتی در یکی از شهرهای بزرگ جنوب روسیه به شوخی میگوید علیرغم آن که مجبور شده به نظافتچی و یکی از معلمهای فرزندانش بگوید که دیگر نزد او نیایند، این کار با توجه به اضافه وزنش خوب بوده و مجبور خواهد شد کارها را خودش انجام دهد. ۲۰۰۰۰ روبل (۲۲۷ دلار) که نظافتچی در ازای چند ساعت کار در هفته درخواست میکرد ظاهرا مبلغ زیادی برای پرداخت بوده است.
بیشتر بخوانید: بمب ساعتی اقتصاد روسیه: فروپاشی بانکها و شرکتها در کمین کاخ کرملین/ پوتین روی بمب ساخته دست خود نشسته است
بسیاری از روسها در حال یافتن شغل دوم هستند
در مناطق دیگر روسیه بسیاری به دنبال شغل دوم هستند. یکی از این افراد "گوشا" است که مجبور شد موتور هارلی دیویدسون خود را بفروشد، از وام مسکن خود صرفنظر کند و نزد پدر و مادرش به کالوگا در ۱۵۰ کیلومتری جنوب غربی مسکو بازگردد. شوهر خواهرش اکنون شغلی تازه در کارخانه آلومینیوم پیدا کرد. با این وجود، از محل کار تا خانه اش چندین ساعت راه است و او برای اقامت مجبور شده در هاستل زندگی کند. حتی در این موارد نیز تلاش برای واداشتن مردم روسیه به انتقال صریح تجربیات شان در ارتباط با جنگ و پیامدهای آن دشوار است.
تعداد کمی از شهروندان روسیه امکان گریز از احساس نابسامانی اقتصادی ناشی از جنگ را داشتهاند
یک نکته بارز است: حتی در زمان جنگهای بزرگ، کسانی که به ثروت دستنخورده دسترسی دارند، در حفظ استانداردهای زندگی خود خوب عمل میکنند. با این وجود، تعداد کمی از شهروندان روسیه امکان گریز از احساس نابسامانی اقتصادی ناشی از جنگ را داشتهاند. نتایج نظرسنجی نشان میدهد که ۹ درصد از آنان فکر میکنند جنگ منجر به بهبود در زندگی روزمره شان شده در حالی که ۵۴ درصد اثرات نامطلوب جنگ را بر زندگی شان گزارش کردهاند.
پوتین مطمئناً در واکنش به حال و هوای عمومی مردم اخیرا گفته بود: "نابرابری بلای واقعی دنیای مدرن است. در داخل کشورها، نابرابری باعث تنشهای اجتماعی و بی ثباتی سیاسی میشود". با این وجود، روسیه کماکان یکی از نابرابرترین کشورهای جهان است. جنگ ضریب جینی آن کشور را تغییر نداده است. اقتصاددانان گزارش میدهند که دستمزدها از تورم پیشی گرفته است. با این وجود، پرسش بزرگی در مورد صحت این دادهها وجود دارد و در هر صورت، تأثیر به اصطلاح کینزی اقتصاد جنگ باید در مواردی مانند سهم ثروت به دست آمده از نیروی کار (یا کاهش ضریب جینی) قابل مشاهده باشد. هیچ کدام از این اتفاقات رخ نداده است. حتی گزارشهای مطبوعاتی ملایم مانند گزارش گروه "آر بی کی" شرکت رسانهای روس نیز نمیتوانند این مشکل را به طور کامل پنهان کنند. در گزارش آن رسانه یک اقتصاددان اعتراف میکند که نتیجه اصلی جنگ این است که از طریق ابزارهای سرمایه گذاری و پرداخت اجاره به ثروتمندترینها کمک کند.
با توجه به سنت چندین دههای دستمزد بسیار کم و بهره وری پایین در شرکتهای روسی، حتی دو یا سه سال افزایش دستمزد واقعی به سختی توانسته شرایط معیشتی را تغییر دهد. اگر احساس تورمی که مردم دارند حدود ۲۰ درصد یا بیشتر باشد، رشد دستمزد اسمی ۱۸ درصد در سال ۲۰۲۴ بوده که از نرخ تورم کمتر است. تکهای از کیک اقتصادی که که به دستمزدها و بیمههای اجتماعی میرسد همواره در روسیه به طرز شگفت آوری پایین بوده است (تا ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی کمتر از سایر کشورهای با توسعه انسانی بالا). در وضعیت جنگی یا غیر جنگی این سهم تغییر نخواهد کرد.
در واقع، فقط به آن چه که اتاق بازرگانی ایالات متحده در روسیه اعلام کرده که در پیش بینی رفع تحریمها اولویت دارد نگاه کنید: لباسها و کفشهای لاکچری (به ارزش بیش از ۳۰۰ دلار)، ابزارهای مالی و قطعات یدکی برای صنعت هوانوردی. این اولویتها همزمان با کاهش شدید رشد عمومی در بخش اصلی اقتصاد مصرفی و عدم وجود هیچ نشانهای از کاهش تورم هستند.
به نظر میرسد خستگی، چه از نظر اخلاقی و چه اقتصادی، کماکان انگیزه این مرحله از جنگ است، حتی اگر نوید دهنده آغاز مرحله جدیدی باشد. در کشورهایی که دچار بحران میشوند، تورم احساس اقتصاد را برای اکثر مردم تعریف میکند. در واقع، ما باید به خاطر داشته باشیم که روسها به خوبی میدانند که آمارهای رسمی حتی بیش از گذشته دستکاری میشوند و مطبوعات مالی حتی در مورد مسائل اقتصادی پیش پا افتاده تحت خودسانسوری شدید قرار دارند. به اصطلاح تخصص مردم عادی از طریق احساسات آنان در مورد اقتصاد باید فراتر از تلاش متخصصان برای تعیین مرزهای دانش شناخته شود.
تورم به عنوان یک مفهوم اجتماعی اهمیت دارد، زیرا از اندازه گیریهای انتزاعی و فنی فراتر میرود و به پدیدهای تبدیل میشود که به شهروندان عادی اجازه میدهد در مورد سیستم اطراف خود صحبت کنند. این گفتوگوها ترسها و نگرانیهای دیگری را در مورد آینده روسیه، جنگ و رفتار آن فعال میکند. احساس تورم شدید و توانایی کشف آن فراتر از ارقام مطبوعات و صحبت با مردم در مورد تجربیات زندگی روزمره شان به ما کمک میکنند تا نحوه زندگی تحت یک حکومت اقتدارگرا را درک کنیم.