|

نقشه راه نفت در دولت جديد

علیرضا سلطانی-كارشناس اقتصاد انرژی

صنعت نفت با بیم و امیدهای زیادی چشم‌انتظار شكل‌گیری دولت جدید و پیشبرد اهداف و سیاست‌های در جریان و معطل است. انتخاب فردی از درون صنعت نفت كه مراتب ترقی خود را از پایه شروع كرده، سال‌ها در مصادر عالی این صنعت حضور داشته، با مسائل، چالش‌ها و ظرفیت‌های آن آشناست و صبغه فنی و مدیریتی وی بر صبغه سیاسی او ارجحیت داشته، فرصت خوبی برای مدیریت صنعت نفت در دولت جدید به شمار می‌آید. این انتخاب به طور طبیعی بسیاری از نگرانی‌ها نسبت به نحوه مدیریت صنعت نفت و چگونگی مواجهه با چالش‌ها را از بین می‌برد. صنعت نفت متأسفانه دهه‌هاست كه موتور محركه اقتصاد ایران است. موتوری كه در یك دهه گذشته هدف شدیدترین تحریم‌ها و محدودیت‌ها قرار دارد. خاموشی و بی‌حركتی یا كندی این موتور، اقتصاد وابسته به نفت ایران را در ركود قرار داده است. راه رهایی از این وابستگی كه آسیب‌پذیری بالایی را برای كشور به همراه داشته، علاوه بر تغییرات بنیادین در ساختار اقتصادی كشور از منظر اقتصاد سیاسی، اتفاقا بر محور نفت و صنایع وابسته به آن است. ایران دارنده بالاترین ذخایر هیدروكربوری (مجموع نفت و گاز) در جهان است و با وجود استحصال بخش زیادی از ذخایر نفت و گاز در یك قرن گذشته، هنوز منابع عظیم نفت و گاز ایران دست‌نخورده باقی مانده است. این ذخایر كه با نفت حدود 50 دلار، ارزش تقریبی نزدیك به 15 هزار میلیارد دلار را دارد، ثروت بزرگی است كه در صورت استفاده بهینه و مناسب، آینده اقتصادی ایران برای دهه‌های متمادی تضمین خواهد شد. منتها باید در نظر داشت كه این منابع عظیم خدادادی عمری محدود و اثرگذاری اقتصادی كوتاهی دارند؛ به این معنا كه ارزش كنونی این منابع دائمی و پایدار نخواهد بود و هرچه می‌گذرد تحت تأثیر جریانات قدرتمند بین‌المللی متأثر از ملاحظات زیست‌محیطی، اقتصادی و توسعه‌ای، ارزش و قابلیت ثروت‌آفرینی و توسعه‌گرایی آن برای كشور در حال كاهش است؛ به گونه‌ای كه در افق 2050 هژمونی منابع هیدروكربوری و حتی گاز در سطح پایینی قرار گرفته و میزان تقاضا برای نفت و گاز با آهنگی تند تحت تأثیر افزایش حساسیت‌ها نسبت به مخاطرات آب‌و‌هوایی كه آثار آن با حوادث اقلیمی آشكار است...

همچنین رشد فناوری‌های مربوط به انرژی‌های تجدیدپذیر و پاك رو به كاهش است. به این دلایل مهم‌ترین و راهبردی‌ترین برنامه صنعت نفت در شرایط ویژه كنونی، افزایش تولید نفت است كه در دو بخش؛ یكی توسعه میدان‌های جدید نفت با اولویت میدان‌های مشترك و دیگر افزایش ضریب برداشت نفت از میدان‌های كنونی و در جریان است. به طور طبیعی بالابردن ظرفیت فنی و مهندسی افزایش ضریب برداشت نفت در هر دو بخش به صورت توأمان باید مدنظر قرار گیرد كه این راهبردی‌ترین مسئله صنعت نفت در بلندمدت است. اما زمینه‌های اجرائی این طرح راهبردی بلندمدت از الان باید در شكل جذب سرمایه‌گذاری‌های كلان (200 میلیارد) در یك بازه زمانی پنج‌ساله و همچنین جذب و به‌كارگیری فناوری‌های جدید، فراهم شود. ایران باید با استفاده از زمان هرچه می‌تواند نفت استخراج كرده و آن را به فروش رسانده و منابع حاصل از آن را در بخش‌های پربازده و ثروت‌آفرین سرمایه‌گذاری كند. در واقع منابع درآمدی حاصل از نفت باید از چرخه بودجه اجرائی خارج شده و به مهم‌ترین عامل تولید ثروت و كارآفرینی و نهایتا رفاه جامعه ایرانی تبدیل شود. بنابراین مهم‌ترین برنامه وزارت نفت در دولت جدید برنامه‌ریزی برای افزایش تولید نفت است. به طور طبیعی در اولین گام، بازگشت به بازارهای جهانی نفت از طریق رفع تحریم‌ها در دستور كار قرار خواهد داشت اما این ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین اقدام است. اقدام اساسی، بنیادی و راهبردی، چنانكه بیان شد، جذب سرمایه‌گذاری‌های جدید داخلی و خارجی برای جبران عقب‌ماندگی‌های یك دهه اخیر در بخش بالادستی و تولید نفت و همچنین افزایش ظرفیت ضریب برداشت نفت از میادین نفت است. این مهم در مورد گاز آن هم پارس جنوبی كه مهم‌ترین منبع تأمین گاز كشور است هم صادق است؛ چه اینكه عمر این میدان بزرگ به نیمه رسیده و لازم است تداركات لازم جهت بالابردن ضریب فشار گاز در میدان صورت گیرد تا امكان برداشت بیشتر گاز از این میدان فراهم شود. بنابراین به نظر می‌رسد مسائل و مباحثی مانند جلوگیری از خام‌فروشی نباید مبنای تصمیم‌گیری در صنعت نفت باشد چرا‌كه عدم خام‌فروشی با افزایش تولید نفت مباینتی ندارد. نكته مهم و قابل توجه اینكه توسعه صنعت نفت در بخش پایین‌دستی و در حوزه پالایشی، پتروپالایشی و پتروشیمی نیز منوط به افزایش تولید نفت كشور است. بدون افزایش تولید نفت، توسعه‌ای در جهت جلوگیری از خام‌فروشی صورت نخواهد گرفت. بنابراین آنچه در این زمینه مهم است، افزایش تولید به هر صورت و امكان است. به لحاظ بین‌المللی هم هرچقدر تولید نفت ایران در نقشه جهانی نفت بالاتر باشد، به همان میزان قدرت تأثیرگذاری بر بازارهای نفت بیشتر شده و در مقابل اثرپذیری از چالش‌ها و محدودیت‌ها كمتر می‌شود چراكه امروز در ساختار اقتصادی و سیاسی انرژی جهان و همچنین مجامع بین‌المللی، بشكه‌های نفت حرف نخست را می‌زند. امیدواری بزرگ این است كه وزیر معرفی‌شده به مجلس برای وزارت نفت، فردی است كه این مسائل و شرایط را به خوبی درك می‌كند و در جهت آن حركت خواهد كرد. تأمل در برنامه پیشنهادی ایشان نیز حكایت از اولویت افزایش تولید نفت دارد كه از اهمیت بالایی برخوردار است.

صنعت نفت با بیم و امیدهای زیادی چشم‌انتظار شكل‌گیری دولت جدید و پیشبرد اهداف و سیاست‌های در جریان و معطل است. انتخاب فردی از درون صنعت نفت كه مراتب ترقی خود را از پایه شروع كرده، سال‌ها در مصادر عالی این صنعت حضور داشته، با مسائل، چالش‌ها و ظرفیت‌های آن آشناست و صبغه فنی و مدیریتی وی بر صبغه سیاسی او ارجحیت داشته، فرصت خوبی برای مدیریت صنعت نفت در دولت جدید به شمار می‌آید. این انتخاب به طور طبیعی بسیاری از نگرانی‌ها نسبت به نحوه مدیریت صنعت نفت و چگونگی مواجهه با چالش‌ها را از بین می‌برد. صنعت نفت متأسفانه دهه‌هاست كه موتور محركه اقتصاد ایران است. موتوری كه در یك دهه گذشته هدف شدیدترین تحریم‌ها و محدودیت‌ها قرار دارد. خاموشی و بی‌حركتی یا كندی این موتور، اقتصاد وابسته به نفت ایران را در ركود قرار داده است. راه رهایی از این وابستگی كه آسیب‌پذیری بالایی را برای كشور به همراه داشته، علاوه بر تغییرات بنیادین در ساختار اقتصادی كشور از منظر اقتصاد سیاسی، اتفاقا بر محور نفت و صنایع وابسته به آن است. ایران دارنده بالاترین ذخایر هیدروكربوری (مجموع نفت و گاز) در جهان است و با وجود استحصال بخش زیادی از ذخایر نفت و گاز در یك قرن گذشته، هنوز منابع عظیم نفت و گاز ایران دست‌نخورده باقی مانده است. این ذخایر كه با نفت حدود 50 دلار، ارزش تقریبی نزدیك به 15 هزار میلیارد دلار را دارد، ثروت بزرگی است كه در صورت استفاده بهینه و مناسب، آینده اقتصادی ایران برای دهه‌های متمادی تضمین خواهد شد. منتها باید در نظر داشت كه این منابع عظیم خدادادی عمری محدود و اثرگذاری اقتصادی كوتاهی دارند؛ به این معنا كه ارزش كنونی این منابع دائمی و پایدار نخواهد بود و هرچه می‌گذرد تحت تأثیر جریانات قدرتمند بین‌المللی متأثر از ملاحظات زیست‌محیطی، اقتصادی و توسعه‌ای، ارزش و قابلیت ثروت‌آفرینی و توسعه‌گرایی آن برای كشور در حال كاهش است؛ به گونه‌ای كه در افق 2050 هژمونی منابع هیدروكربوری و حتی گاز در سطح پایینی قرار گرفته و میزان تقاضا برای نفت و گاز با آهنگی تند تحت تأثیر افزایش حساسیت‌ها نسبت به مخاطرات آب‌و‌هوایی كه آثار آن با حوادث اقلیمی آشكار است...

همچنین رشد فناوری‌های مربوط به انرژی‌های تجدیدپذیر و پاك رو به كاهش است. به این دلایل مهم‌ترین و راهبردی‌ترین برنامه صنعت نفت در شرایط ویژه كنونی، افزایش تولید نفت است كه در دو بخش؛ یكی توسعه میدان‌های جدید نفت با اولویت میدان‌های مشترك و دیگر افزایش ضریب برداشت نفت از میدان‌های كنونی و در جریان است. به طور طبیعی بالابردن ظرفیت فنی و مهندسی افزایش ضریب برداشت نفت در هر دو بخش به صورت توأمان باید مدنظر قرار گیرد كه این راهبردی‌ترین مسئله صنعت نفت در بلندمدت است. اما زمینه‌های اجرائی این طرح راهبردی بلندمدت از الان باید در شكل جذب سرمایه‌گذاری‌های كلان (200 میلیارد) در یك بازه زمانی پنج‌ساله و همچنین جذب و به‌كارگیری فناوری‌های جدید، فراهم شود. ایران باید با استفاده از زمان هرچه می‌تواند نفت استخراج كرده و آن را به فروش رسانده و منابع حاصل از آن را در بخش‌های پربازده و ثروت‌آفرین سرمایه‌گذاری كند. در واقع منابع درآمدی حاصل از نفت باید از چرخه بودجه اجرائی خارج شده و به مهم‌ترین عامل تولید ثروت و كارآفرینی و نهایتا رفاه جامعه ایرانی تبدیل شود. بنابراین مهم‌ترین برنامه وزارت نفت در دولت جدید برنامه‌ریزی برای افزایش تولید نفت است. به طور طبیعی در اولین گام، بازگشت به بازارهای جهانی نفت از طریق رفع تحریم‌ها در دستور كار قرار خواهد داشت اما این ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین اقدام است. اقدام اساسی، بنیادی و راهبردی، چنانكه بیان شد، جذب سرمایه‌گذاری‌های جدید داخلی و خارجی برای جبران عقب‌ماندگی‌های یك دهه اخیر در بخش بالادستی و تولید نفت و همچنین افزایش ظرفیت ضریب برداشت نفت از میادین نفت است. این مهم در مورد گاز آن هم پارس جنوبی كه مهم‌ترین منبع تأمین گاز كشور است هم صادق است؛ چه اینكه عمر این میدان بزرگ به نیمه رسیده و لازم است تداركات لازم جهت بالابردن ضریب فشار گاز در میدان صورت گیرد تا امكان برداشت بیشتر گاز از این میدان فراهم شود. بنابراین به نظر می‌رسد مسائل و مباحثی مانند جلوگیری از خام‌فروشی نباید مبنای تصمیم‌گیری در صنعت نفت باشد چرا‌كه عدم خام‌فروشی با افزایش تولید نفت مباینتی ندارد. نكته مهم و قابل توجه اینكه توسعه صنعت نفت در بخش پایین‌دستی و در حوزه پالایشی، پتروپالایشی و پتروشیمی نیز منوط به افزایش تولید نفت كشور است. بدون افزایش تولید نفت، توسعه‌ای در جهت جلوگیری از خام‌فروشی صورت نخواهد گرفت. بنابراین آنچه در این زمینه مهم است، افزایش تولید به هر صورت و امكان است. به لحاظ بین‌المللی هم هرچقدر تولید نفت ایران در نقشه جهانی نفت بالاتر باشد، به همان میزان قدرت تأثیرگذاری بر بازارهای نفت بیشتر شده و در مقابل اثرپذیری از چالش‌ها و محدودیت‌ها كمتر می‌شود چراكه امروز در ساختار اقتصادی و سیاسی انرژی جهان و همچنین مجامع بین‌المللی، بشكه‌های نفت حرف نخست را می‌زند. امیدواری بزرگ این است كه وزیر معرفی‌شده به مجلس برای وزارت نفت، فردی است كه این مسائل و شرایط را به خوبی درك می‌كند و در جهت آن حركت خواهد كرد. تأمل در برنامه پیشنهادی ایشان نیز حكایت از اولویت افزایش تولید نفت دارد كه از اهمیت بالایی برخوردار است.