به لطف مذاکره غیرمستقیم و با راهی که کره باز کرد
پای عربستان هم به مذاکرات برجام باز شد
روحاله نخعی : ریاض بالاخره به میز برجام رسید. بعد از سالها و سالها، سرانجام عربستان به خواست همیشگی خود که زمانی دور از دسترس به نظر میآمد، رسید و پای میز مذاکرات برجامی جایی برای خود یافت. آخر هفته گذشته، زمانی که خبر رسید نماینده کره جنوبی برای رایزنی با بازیگران برجام راهی وین شده است، روزنامه «شرق» در گزارشی نوشت که ورود اولین بازیگری که از خارج از ترکیب برجامی میآید، میتواند راه را برای طرفهای دیگری از جمله اسرائیل و عربستان باز کند تا آنها هم به سهمی که مدتهاست مدعی آن هستند، برسند. برای عملیشدن این پیشبینی زمان اندکی لازم بود و آخر هفته گذشته، نمایندهای هم از عربستان سعودی راهی وین شد تا با طرفهای دیگر برجام پای گفتوگو بنشیند و تأثیرگذاری مستقیمی روی روند پیشرفت مذاکرات داشته باشد.
تحقق رؤیای ریاض، کابوس تهران؟
سرانجام و پس از مدتها چالش، در مذاکراتی که بناست برای احیای برجام باشد، ظاهرا قبح ورود دیگران به طور رسمی به گفتوگوهای وین، به لطف سفر مقام کره جنوبی به وین ریخته و حالا یکی از رقبای اصلی ایران در منطقه، یعنی عربستان، فرصتی یافته است تا در محل مذاکرات رودرروی مذاکرهکنندگان بنشیند و دغدغهها و توقعات خود را دنبال کند. اگر این ورود به معنای واردکردن مسائل منطقهای و اختلافات ایران و عربستان به موضوعات مذاکره باشد، اتفاق بسیار بزرگی رخ داده و عملا مذاکرات وین به چیزی فراتر از مذاکرات احیای برجام تبدیل شده است. از سوی دیگر اگر ورود ریاض به گفتوگوها بدون اضافهشدن بحثهای منطقهای رخ داده باشد، این خبر از جنبه دیگری برای تهران خبری بسیار بد به حساب میآید، چراکه به این ترتیب، بدون اینکه مسائل بین ایران و عربستان محل بحث باشند، طرف عربستانی فرصتی یافته است بدون اینکه لزوما امتیاز مهمی به طرف ایرانی بدهد، روی شرایط توافق طرفهای غربی و شرقی با ایران برای احیای برجام و بازگشت به تعهدات اثرگذار باشد. این شاید از خواست اولیه ریاض هم اتفاقی مطلوبتر است.
گفتوگوی ریاض در وین با واشنگتن، پاریس و مسکو
در میانه گفتوگوهایی که در دور هشتم هنوز در وین جریان دارد، نماینده دائم عربستان در سازمانهای بینالمللی بهطور جداگانه با نمایندگان آمریکا، فرانسه و روسیه در مذاکرات وین دیدار و رایزنی کرد. به گزارش ایسنا، شبکه سعودی العربیه اعلام کرد که عبدالله بن خالد بن سلطان، نماینده دائم عربستان در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین روز جمعه با رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران و رئیس هیئت آمریکایی حاضر در وین دیدار و رایزنی کرد. این شبکه همچنین اعلام کرد که نماینده عربستان روز پنجشنبه نیز با فیلیپ ایریرا، رئیس هیئت مذاکرهکننده فرانسه در وین دیدار و گفتوگو کرده است. عبدالله بن خالد بن سلطان به طور جداگانه با میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین و رئیس هیئت مذاکرهکننده روس نیز دیدار و درخصوص آخرین تحولات مذاکره با ایران درخصوص برنامه هستهای رایزنی کرد. بر اساس این گزارشها، نماینده عربستان در سازمانهای بینالمللی پیش از این تأکید کرده بود که کشورش مذاکرات وین و نتایج نشستها را از نزدیک دنبال میکند. وی گفته بود: «عربستان بر حمایت مداوم خود از تمامی تلاشهای بینالمللی در
راستای تضمین عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای تأکید میکند و خواستار این است که فرصت برای رسیدن به راهحلی که امنیت و ثبات منطقه را حفظ میکند، از دست نرود».
راهی که بسته بود
عربستان سعودی که از مرحله دنبالکردن مذاکرات به مرحله حضور در آنها رسیده است، از مدتها پیش از اینکه توافق هستهای به نام برجام شکل بگیرد، مانند اسرائیل و برخی دیگر از بازیگران منطقهای خواستار این بود که در مذاکرات هستهای با ایران حضور و از نتیجه آن سهمی داشته باشد. اما تأکید مذاکرهکنندگان وقت برجام بهخصوص ایران همواره بر این بود که در این گفتوگوها تنها درباره برنامه هستهای ایران بحث میشود و ایران درباره مسائل منطقهای صحبتی ندارد. عزم طرف آمریکایی برای دستیابی به نتیجه در مذاکرات با ایران در زمان دولت باراک اوباما با این درک متقابل همراه شد که تنها حالت ممکن برای رسیدن به توافق، محدودکردن موضوع مذاکرات لااقل در آن مرحله است و مذاکراتی که بخواهد همه مسائل بین ایران و ایالات متحده را پوشش بدهد، شانس چندانی برای کسب نتیجه ندارد، در نتیجه در همان زمان، نهتنها این بازیگران فرصتی برای حضور پای میز پیدا نکردند که به تعبیر بسیاری از جمله منتقدان آمریکایی توافق، دغدغههای آنها هم چندان در صدر فهرست اولویتهای واشنگتن برای این مذاکرات قرار نداشت و تنها طرف فرانسوی بود که گاهی در نتیجه تعامل با این بازیگران
خارج از میز، تلاشهایی میکرد. این فاصله تا حدی بود که طرف اسرائیلی و طرف آمریکایی به تبادل علنی انتقادات نیز پرداختند و در نتیجه نخستوزیر وقت اسرائیل، بنیامین نتانیاهو آن زمان علنا خود را در مقابل اوباما قرار داد، به شکلی که حتی بعد از چهار سال، زمانی که معاون اول اوباما، جو بایدن به قدرت رسید، اثر این تقابل هنوز باقی مانده بود. عربستان البته به اندازه اسرائیل در اعتراضات خود در این زمینه جسور نشد. پس از بهنتیجهرسیدن توافق نیز همه بازیگران مثل عربستان و اسرائیل و همچنان که اشاره شد، برخی منتقدان برجام، از جمله حامیان خروج ایالات متحده از این توافق، نادیدهگرفتن متحدان منطقهای آمریکا در توافقات را از جمله ایرادات این توافق خواندند. حالا احتمالا این مخالفان از روندی که در حال طیشدن است خوشحال باشند و شاید حتی امیدوار به ادامه و گسترش آن.
استحاله مذاکره غیرمستقیم
برای رصد آنچه گام پیشین حضور عربستان در مذاکرات وین بود، شاید لازم است به اتفاقی دقت کنیم که پیش از سفر مقام کرهای به وین افتاد. با اصرار ایران، از مدتها پیش مذاکرات وین به طور عملی به دو بخش تقسیم شده بود؛ یک بخش، مذاکره عادی و معمولی بود که از پیشتر نیز در جریان بود و آن گفتوگوهای ایران و ۴+۱ درباره وضعیت توافق بود. اما در مذاکرات احیای برجام ایران بر این اصرار مداومت کرد که ایالات متحده را به عنوان مذاکرهکنندهای که عضو برجام نیست، پای میز مذاکرات نمیپذیرفت و در نتیجه یک میز مذاکره دیگر بدون ایران با حضور ۴+۱ و آمریکا شکل گرفت. پیامد خواست ایران برای کنارنگهداشتن ایالات متحده به عنوان یک غیربرجامی اما در عمل باعث شد میزی برای حضور غیربرجامیان در کنار میز مذاکره برجام رسمیت بیابد و در عمل، ایران رسما و مؤکدا، با درخواست خود بپذیرد که مذاکراتی بدون حضور و نظر ایران و همزمان با مذاکرات مربوط به برجام، در جریان باشد. در شرایط عادی البته ورود دیگرانی مثل کره جنوبی و عربستان سعودی به مذاکرات مسئلهای بود که در میز مذاکره مطرح میشد و طرفهای مختلف اجازه و فرصت اظهار نظر درباره آن را مییافتند اما هیچ
بعید نیست که در میز مذاکره «برجام به جز ایران» درباره اضافهکردن دیگران به گفتوگوها تصمیمی گرفته شده باشد که یا بدون دریافت نظر ایران عملی شده باشد یا به سبب اینکه ایران تنها بازیگری است که پس از این جلسهها از نتیجه توافق چندین طرف دیگر آگاه میشود، فرصتی برای دخالت ایران درباره آن نبوده باشد.
آخر خط کجاست؟
سؤال مهم اینجاست که این روند به چه سمتی میرود؟ از سوی طرفهای غربی بر محدودیت زمان ممکن برای ادامه گفتوگوها تأکید میشود و البته طرف ایرانی نیز از زاویهای دیگر بر طولانینشدن مذاکرات تأکید دارد. در چنین شرایطی ورود کره جنوبی و عربستان سعودی به گفتوگوهای وین نشانه چیست؟ آیا قرار است در همین فرصت اندک، درباره مسائلی فراتر از برجام نیز گفتوگو و تصمیمگیری شود؟ آیا مذاکرهکنندگان احیای برجام در وین به سراغ سنگ بزرگی رفتهاند که نشانه نزدن باشد؟ آیا تیم ایرانی موافق روند در حال طیشدن است یا در موقعیتی قرار گرفته که خود را ناچار به این تغییرات در ترکیب گفتوگوها میبیند؟ حضور بازیگری مثل عربستان سعودی پای میزهای گفتوگو در وین، تا چه حد بناست روی محتوا و شرایط توافق بر سر احیای برجام اثر بگذارد؟ آیا برخلاف تأکید مکرر ایران بناست مسائلی خارج از برجام و برنامه هستهای در وین به گفتوگو گذاشته شوند؟ آیا پس از کره جنوبی و عربستان سعودی، بقیه مدعیان هم بناست فرصتی برای نقشآفرینی پیدا کنند؟ و بالاخره سؤال کلیدی اینکه آیا همه این اتفاقات همچنان برای ایران مطلوبتر از این بود که حاضر به گفتوگوی مستقیم با حضور
ایالات متحده بر سر میز برجام شود؟
روحاله نخعی : ریاض بالاخره به میز برجام رسید. بعد از سالها و سالها، سرانجام عربستان به خواست همیشگی خود که زمانی دور از دسترس به نظر میآمد، رسید و پای میز مذاکرات برجامی جایی برای خود یافت. آخر هفته گذشته، زمانی که خبر رسید نماینده کره جنوبی برای رایزنی با بازیگران برجام راهی وین شده است، روزنامه «شرق» در گزارشی نوشت که ورود اولین بازیگری که از خارج از ترکیب برجامی میآید، میتواند راه را برای طرفهای دیگری از جمله اسرائیل و عربستان باز کند تا آنها هم به سهمی که مدتهاست مدعی آن هستند، برسند. برای عملیشدن این پیشبینی زمان اندکی لازم بود و آخر هفته گذشته، نمایندهای هم از عربستان سعودی راهی وین شد تا با طرفهای دیگر برجام پای گفتوگو بنشیند و تأثیرگذاری مستقیمی روی روند پیشرفت مذاکرات داشته باشد.
تحقق رؤیای ریاض، کابوس تهران؟
سرانجام و پس از مدتها چالش، در مذاکراتی که بناست برای احیای برجام باشد، ظاهرا قبح ورود دیگران به طور رسمی به گفتوگوهای وین، به لطف سفر مقام کره جنوبی به وین ریخته و حالا یکی از رقبای اصلی ایران در منطقه، یعنی عربستان، فرصتی یافته است تا در محل مذاکرات رودرروی مذاکرهکنندگان بنشیند و دغدغهها و توقعات خود را دنبال کند. اگر این ورود به معنای واردکردن مسائل منطقهای و اختلافات ایران و عربستان به موضوعات مذاکره باشد، اتفاق بسیار بزرگی رخ داده و عملا مذاکرات وین به چیزی فراتر از مذاکرات احیای برجام تبدیل شده است. از سوی دیگر اگر ورود ریاض به گفتوگوها بدون اضافهشدن بحثهای منطقهای رخ داده باشد، این خبر از جنبه دیگری برای تهران خبری بسیار بد به حساب میآید، چراکه به این ترتیب، بدون اینکه مسائل بین ایران و عربستان محل بحث باشند، طرف عربستانی فرصتی یافته است بدون اینکه لزوما امتیاز مهمی به طرف ایرانی بدهد، روی شرایط توافق طرفهای غربی و شرقی با ایران برای احیای برجام و بازگشت به تعهدات اثرگذار باشد. این شاید از خواست اولیه ریاض هم اتفاقی مطلوبتر است.
گفتوگوی ریاض در وین با واشنگتن، پاریس و مسکو
در میانه گفتوگوهایی که در دور هشتم هنوز در وین جریان دارد، نماینده دائم عربستان در سازمانهای بینالمللی بهطور جداگانه با نمایندگان آمریکا، فرانسه و روسیه در مذاکرات وین دیدار و رایزنی کرد. به گزارش ایسنا، شبکه سعودی العربیه اعلام کرد که عبدالله بن خالد بن سلطان، نماینده دائم عربستان در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین روز جمعه با رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران و رئیس هیئت آمریکایی حاضر در وین دیدار و رایزنی کرد. این شبکه همچنین اعلام کرد که نماینده عربستان روز پنجشنبه نیز با فیلیپ ایریرا، رئیس هیئت مذاکرهکننده فرانسه در وین دیدار و گفتوگو کرده است. عبدالله بن خالد بن سلطان به طور جداگانه با میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین و رئیس هیئت مذاکرهکننده روس نیز دیدار و درخصوص آخرین تحولات مذاکره با ایران درخصوص برنامه هستهای رایزنی کرد. بر اساس این گزارشها، نماینده عربستان در سازمانهای بینالمللی پیش از این تأکید کرده بود که کشورش مذاکرات وین و نتایج نشستها را از نزدیک دنبال میکند. وی گفته بود: «عربستان بر حمایت مداوم خود از تمامی تلاشهای بینالمللی در
راستای تضمین عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای تأکید میکند و خواستار این است که فرصت برای رسیدن به راهحلی که امنیت و ثبات منطقه را حفظ میکند، از دست نرود».
راهی که بسته بود
عربستان سعودی که از مرحله دنبالکردن مذاکرات به مرحله حضور در آنها رسیده است، از مدتها پیش از اینکه توافق هستهای به نام برجام شکل بگیرد، مانند اسرائیل و برخی دیگر از بازیگران منطقهای خواستار این بود که در مذاکرات هستهای با ایران حضور و از نتیجه آن سهمی داشته باشد. اما تأکید مذاکرهکنندگان وقت برجام بهخصوص ایران همواره بر این بود که در این گفتوگوها تنها درباره برنامه هستهای ایران بحث میشود و ایران درباره مسائل منطقهای صحبتی ندارد. عزم طرف آمریکایی برای دستیابی به نتیجه در مذاکرات با ایران در زمان دولت باراک اوباما با این درک متقابل همراه شد که تنها حالت ممکن برای رسیدن به توافق، محدودکردن موضوع مذاکرات لااقل در آن مرحله است و مذاکراتی که بخواهد همه مسائل بین ایران و ایالات متحده را پوشش بدهد، شانس چندانی برای کسب نتیجه ندارد، در نتیجه در همان زمان، نهتنها این بازیگران فرصتی برای حضور پای میز پیدا نکردند که به تعبیر بسیاری از جمله منتقدان آمریکایی توافق، دغدغههای آنها هم چندان در صدر فهرست اولویتهای واشنگتن برای این مذاکرات قرار نداشت و تنها طرف فرانسوی بود که گاهی در نتیجه تعامل با این بازیگران
خارج از میز، تلاشهایی میکرد. این فاصله تا حدی بود که طرف اسرائیلی و طرف آمریکایی به تبادل علنی انتقادات نیز پرداختند و در نتیجه نخستوزیر وقت اسرائیل، بنیامین نتانیاهو آن زمان علنا خود را در مقابل اوباما قرار داد، به شکلی که حتی بعد از چهار سال، زمانی که معاون اول اوباما، جو بایدن به قدرت رسید، اثر این تقابل هنوز باقی مانده بود. عربستان البته به اندازه اسرائیل در اعتراضات خود در این زمینه جسور نشد. پس از بهنتیجهرسیدن توافق نیز همه بازیگران مثل عربستان و اسرائیل و همچنان که اشاره شد، برخی منتقدان برجام، از جمله حامیان خروج ایالات متحده از این توافق، نادیدهگرفتن متحدان منطقهای آمریکا در توافقات را از جمله ایرادات این توافق خواندند. حالا احتمالا این مخالفان از روندی که در حال طیشدن است خوشحال باشند و شاید حتی امیدوار به ادامه و گسترش آن.
استحاله مذاکره غیرمستقیم
برای رصد آنچه گام پیشین حضور عربستان در مذاکرات وین بود، شاید لازم است به اتفاقی دقت کنیم که پیش از سفر مقام کرهای به وین افتاد. با اصرار ایران، از مدتها پیش مذاکرات وین به طور عملی به دو بخش تقسیم شده بود؛ یک بخش، مذاکره عادی و معمولی بود که از پیشتر نیز در جریان بود و آن گفتوگوهای ایران و ۴+۱ درباره وضعیت توافق بود. اما در مذاکرات احیای برجام ایران بر این اصرار مداومت کرد که ایالات متحده را به عنوان مذاکرهکنندهای که عضو برجام نیست، پای میز مذاکرات نمیپذیرفت و در نتیجه یک میز مذاکره دیگر بدون ایران با حضور ۴+۱ و آمریکا شکل گرفت. پیامد خواست ایران برای کنارنگهداشتن ایالات متحده به عنوان یک غیربرجامی اما در عمل باعث شد میزی برای حضور غیربرجامیان در کنار میز مذاکره برجام رسمیت بیابد و در عمل، ایران رسما و مؤکدا، با درخواست خود بپذیرد که مذاکراتی بدون حضور و نظر ایران و همزمان با مذاکرات مربوط به برجام، در جریان باشد. در شرایط عادی البته ورود دیگرانی مثل کره جنوبی و عربستان سعودی به مذاکرات مسئلهای بود که در میز مذاکره مطرح میشد و طرفهای مختلف اجازه و فرصت اظهار نظر درباره آن را مییافتند اما هیچ
بعید نیست که در میز مذاکره «برجام به جز ایران» درباره اضافهکردن دیگران به گفتوگوها تصمیمی گرفته شده باشد که یا بدون دریافت نظر ایران عملی شده باشد یا به سبب اینکه ایران تنها بازیگری است که پس از این جلسهها از نتیجه توافق چندین طرف دیگر آگاه میشود، فرصتی برای دخالت ایران درباره آن نبوده باشد.
آخر خط کجاست؟
سؤال مهم اینجاست که این روند به چه سمتی میرود؟ از سوی طرفهای غربی بر محدودیت زمان ممکن برای ادامه گفتوگوها تأکید میشود و البته طرف ایرانی نیز از زاویهای دیگر بر طولانینشدن مذاکرات تأکید دارد. در چنین شرایطی ورود کره جنوبی و عربستان سعودی به گفتوگوهای وین نشانه چیست؟ آیا قرار است در همین فرصت اندک، درباره مسائلی فراتر از برجام نیز گفتوگو و تصمیمگیری شود؟ آیا مذاکرهکنندگان احیای برجام در وین به سراغ سنگ بزرگی رفتهاند که نشانه نزدن باشد؟ آیا تیم ایرانی موافق روند در حال طیشدن است یا در موقعیتی قرار گرفته که خود را ناچار به این تغییرات در ترکیب گفتوگوها میبیند؟ حضور بازیگری مثل عربستان سعودی پای میزهای گفتوگو در وین، تا چه حد بناست روی محتوا و شرایط توافق بر سر احیای برجام اثر بگذارد؟ آیا برخلاف تأکید مکرر ایران بناست مسائلی خارج از برجام و برنامه هستهای در وین به گفتوگو گذاشته شوند؟ آیا پس از کره جنوبی و عربستان سعودی، بقیه مدعیان هم بناست فرصتی برای نقشآفرینی پیدا کنند؟ و بالاخره سؤال کلیدی اینکه آیا همه این اتفاقات همچنان برای ایران مطلوبتر از این بود که حاضر به گفتوگوی مستقیم با حضور
ایالات متحده بر سر میز برجام شود؟