|

«وفاق» پزشکیان را به کجا می‌برد؟

روز جمعه خبری در خبرگزاری ایسنا منتشر شد که به‌سرعت در سایت‌های خبری و سایر شبکه‌های اجتماعی بازتاب گسترده‌ای یافت. خبر درباره انتخاب علیرضا زاکانی، شهردار تهران، به عنوان نماینده رئیس‌جمهور در مدیریت آسیب‌های اجتماعی پایتخت بود. ساعاتی بعد این خبر اصلاحیه خورد که حکم جدیدی صادر نشده و در‌واقع حکمی که برای زاکانی توسط مرحوم رئیسی صادر شده بود، در دولت پزشکیان استمرار یافته و تغییر نکرده است. به‌هرحال، زاکانی همچنان نماینده رئیس‌جمهور در مدیریت آسیب‌های اجتماعی تهران است.

روز جمعه خبری در خبرگزاری ایسنا منتشر شد که به‌سرعت در سایت‌های خبری و سایر شبکه‌های اجتماعی بازتاب گسترده‌ای یافت. خبر درباره انتخاب علیرضا زاکانی، شهردار تهران، به عنوان نماینده رئیس‌جمهور در مدیریت آسیب‌های اجتماعی پایتخت بود. ساعاتی بعد این خبر اصلاحیه خورد که حکم جدیدی صادر نشده و در‌واقع حکمی که برای زاکانی توسط مرحوم رئیسی صادر شده بود، در دولت پزشکیان استمرار یافته و تغییر نکرده است. به‌هرحال، زاکانی همچنان نماینده رئیس‌جمهور در مدیریت آسیب‌های اجتماعی تهران است.

این خبر از دو منظر قابل نقد و بررسی است: چرا بیشتر رسانه‌ها و مردم، صدور حکم‌ نماینده رئیس‌جمهور برای زاکانی را پذیرفتند و به‌سرعت آن را در رسانه‌های خود انتشار دادند؟

1- بعد از امضای حکم همسر قالیباف‌ برای عضویت در ستاد ملی زن و خانواده‌ توسط دکتر پزشکیان و انتصابات استانداران در این مدت و ابقای رئیس بانک مرکزی، این خبر شاید خیلی دور از ذهن و حتی تعجب‌برانگیز برای رسانه‌ها نبوده است. در این چهار ماه استقرار دولت چهاردهم زیر لوای شعار «وفاق» مسعود پزشکیان، افرادی با گرایشات سیاسی بعضا از جناح افراطی اصولگرا و پایداری‌ها که مهره‌های اصلی دولت قبل بودند، به سمت‌های مهمی در دولت رسیده‌اند. هرچند در ابتدا این انتصابات اعترضاتی را در افکار عمومی و جریان سیاسی اصلاح‌طلب برمی‌انگیخت، پاسخ تکراری و یکسان «وفاق» رفته‌رفته‌‌‌ انتظار انتصابات شایسته را تحت‌الشعاع سهم‌خواهی‌های جریانات سیاسی برای همراهی با دولت قرار داده است. آنچه‌ از عملکرد دولت در این چهار ماه دیده می‌شود، قربانی‌شدن خواست افکار عمومی و امید شرکت‌کنندگان در انتخابات به تغییر رویکردها و عملکرد‌ها برای اداره کشور به‌نفع وفاق سیاسی و سهم‌خواهی‌های بی‌پایان جریانات سیاسی است. بسیار واضح و آشکار است که دولت در هر‌دو زمین دچار باخت و متضرر زیان بزرگ‌تر یعنی همراهی اکثریت مردم با خود است. پزشکیان نه می‌تواند آن وفاق مد نظرش را عملی کند، نه سرمایه اجتماعی که پشتوانه هر دولتی است را حفظ خواهد کرد.

2- در انتخابات ریاست‌جمهوری، آقای پزشکیان بسیار بر کار کارشناسی تأکید داشت، تا حدی که انتخاب کابینه و بسیاری از انتصابات دیگر به کارگروه‌های متشکل از کارشناسان و صاحب‌نظران امر سپرده شد. اکنون سؤال اساسی این است که آیا خروجی این تصمیمات با همان معیارها مطابقت دارد؟ آیا افرادی که از دولت قبل حفظ شده‌اند، عملکرد قابل دفاعی داشته‌اند؟ آیا برای ابقای آنها عملکرد گذشته‌شان مورد بررسی قرار گرفته یا فقط برای حفظ وفاق با جریان سیاسی خاصی بوده است؟ رضایت افکار عمومی در نظر گرفته شده و تاکنون جایگاهی در تصمیمات دولت پزشکیان داشته است؟ برای پاسخ به این سؤال فقط مورد آقای زاکانی در نظر گرفته شود. خوب است به این سؤال پاسخ داده شود که عملکرد علیرضا زاکانی در سال‌های گذشته در جایگاه شهردار پایتخت قابل دفاع است؟ در جایگاه شهرداری هیچ، عملکرد ایشان در همین سمت نمایندگی رئیس‌جمهور در مدیریت آسیب‌های اجتماعی تهران چگونه بوده است؟ دلایل تلاش برای برکناری او از سمت شهرداری توسط شورای شهر همسو با او چه بوده است؟ علیرضا زاکانی در دو دوره انتخابات ریاست‌جمهوری چه چهره‌ای از خود برای افکار عمومی به نمایش گذاشته است؟ «کاندیدای پوششی» که هر‌بار می‌گوید من تا آخر در انتخابات هستم اما نقش اصلی او تخریب کاندیدای رقیب در انتخابات و کنار‌کشیدن در روزهای آخر انتخابات است. نظر افکار عمومی درباره این چهره چه بوده است؟ شاید شما جمله زاکانی که گفت «در انتخابات می‌مانم و اجازه نمی‌دهم رئیس‌جمهور شوی» را فراموش کرده باشید، اما آنها که به شما رأی دادند‌ فراموش نکرده‌اند. حال بگویید نتیجه ادامه حضور زاکانی و عدم تغییر او و چهره‌هایی از این دست در دولت (که کم نیستند) چه پیامی دارد؟ آیا نتیجه‌ای جز دل‌سردی برای رأی‌دهندگان و حامیان دولت دارد؟ اینکه در پاسخ به انتقادات برای امضای حکم همسر قالیباف گفته شود‌ رئیس‌جمهور فقط ابلاغ کرده و تصمیم دولت قبل بوده است، کفایت می‌کند؟ آیا افکار عمومی قانع شده است؟‌ یا اینکه درباره سمت نمایندگی رئیس‌جمهور برای زاکانی گفته شود‌ حکم جدیدی نیست و فقط استمرار حکم او در دولت مرحوم رئیسی است، قانع‌کننده است؟ قطعا قانع‌کننده نیست؛ زیرا خواست و برآیند نتیجه انتخابات رأی به دکتر پرشکیان برای تغییر همه آن انتصابات و تصمیمات سیاسی بوده است. همان که در کمپین انتخاباتی شما گفته شد «فرق می‌کند چه‌کسی رئیس‌جمهور باشد» و رأی‌دهندگان پذیرفتند. با توجه به میزان مشارکت پایین مردم در انتخابات، به‌ویژه منتقدان که دل‌سرد از صندوق‌های رأی برای هرگونه تغییر در شرایط سیاسی بودند، عملکرد دکتر پزشکیان خواسته یا ناخواسته تأثیر مهمی در حفظ امیدواری مردم به صندوق‌های رأی به عنوان راه اصلاح شیوه‌ها و واگذاری امور به شایستگان در انتخابات آتی دارد. خیلی زود و پیش از آنکه تصور شود، افکار عمومی ممکن است واقعا به این نتیجه برسد که «فرق نمی‌کند چه‌کسی رئیس‌جمهور باشد». خوب است دستاوردهای شعار «وفاق» در این مدت مورد بررسی قرار گیرد. وقت آن است این چهار ماه دولت و انتصابات رخ‌داده و تغییرات ضروری انجام‌نشده، مورد ارزیابی قرار گیرد تا شاید در تصمیمات بازبینی شود؛ مطالبات اجتماعی مورد توجه جدی قرار گیرد حتی اگر در تضاد با شعار «وفاق» سیاسی است. باید دید «وفاق» پزشکیان را به کجا می‌برد‌ پیش از آنکه دیر شود.