قلیچخانی در آسایشگاه
بهتازگی عکسی از پرویز قلیچخانی، منتشر شده است. این عکس را مجید تفرشی، از مورخان ایرانی، منتشر کرده و نوشته است: «آقای پرویز قلیچخانی در یک خانه سالمندان در پاریس است. شما میتوانید عاشق مرام و کارنامه سیاسی و اجتماعی آقای پرویز قلیچخانی باشید و یا از آن متنفر باشید، ولی به داوری بسیاری از کارشناسان کاربلد فوتبال ایران، قلیچخانی، تا این زمان، کاملترین و بهترین بازیکن فوتبال تاریخ ایران بوده است».


بهتازگی عکسی از پرویز قلیچخانی، منتشر شده است. این عکس را مجید تفرشی، از مورخان ایرانی، منتشر کرده و نوشته است: «آقای پرویز قلیچخانی در یک خانه سالمندان در پاریس است. شما میتوانید عاشق مرام و کارنامه سیاسی و اجتماعی آقای پرویز قلیچخانی باشید و یا از آن متنفر باشید، ولی به داوری بسیاری از کارشناسان کاربلد فوتبال ایران، قلیچخانی، تا این زمان، کاملترین و بهترین بازیکن فوتبال تاریخ ایران بوده است».
نامه به وزیر
حتی عباس آخوندی، فعال سیاسی و اقتصادی، در این باره نامهای خطاب به وزیر ورزش نوشته است: «این خبر را خواندم و قلبم فشرده شد. پرویز قلیچخانی، ستاره فوتبال ایران، در آسایشگاهی در حومه پاریس. من فوتبالی نیستم و از عالم فوتبال هم هیچ سر در نمیآورم. لیکن به عنوان یک شهروند شهرت این بازیکن کمنظیر تاریخ فوتبال ایران را شنیدهام و در دوران کودکی در سال ۱۳۴۷ بازی او را در امجدیه دیدهام و به خاطر دارم که چگونه هواداران برای او سرودست میشکستند. خواهشمندم به هر طریق که مصلحت میدانید مقدمات بازگرداندن وی به وطن را فراهم آورید. دریغ است که فردی چون او در دوران پیری بیرون از ایران عزیز باشد».
بازداشت هنگام تمرین
قلیچخانی از شخصیتهایی بود که پیش از انقلاب فعالیتهای سیاسی داشت. به گزارش ایسنا، قلیچخانی در آتن با گروهکهای ضدحکومت آن زمان دیدار میکند و یکسری کتابها و اعلامیههای ممنوعه را از آنها میگیرد و به ایران میآورد. چند روز بعد، ساواک به تمرین پاس میرود و او، اصغر شرفی و مهدی لواسانی را دستگیر میکند. اصغر شرفی که آن زمان افسر شهربانی بوده و برادرش هم در اطلاعات سمتی داشته، فردای آن روز بازجویی و آزاد میشود. شرفی بلافاصله به خانه قلیچخانی میرود و تمامی کتابها و اعلامیهها را آتش میزند. در مصاحبهای که یک ماه بعد تلویزیون از قلیچخانی و لواسانی نشان میدهد، آنها اعتراف میکنند که کار سیاسی علیه حکومت انجام دادهاند و رژیم شاهنشاهی نیز آنها را عفو میکند. البته قلیچخانی پس از اینکه از ایران میرود، اعلام کرد این مصاحبه به دستور ساواک انجام شد تا او بتواند به فعالیتهای ورزشیاش در ایران ادامه دهد.
یک بار هم همه بازیکنان تیم ملی بهجز او برای دریافت مدالها و پاداشها به دفتر شاه دعوت میشوند. همچنین دستور داده میشود عکس و فیلمهای او از همه قهرمانیهای ایران در آسیا پاک شود. پس از المپیک هم به قلیچخانی میگویند باید از تیم ملی خداحافظی کند و او هم در بازی دوستانه ایران با مجارستان این تصمیم را علنی میکند. او پاسپورتش را میگیرد و از ایران خارج میشود و در یک تیم آمریکایی مشغول به فوتبال بازیکردن میشود. اینها بخشی از زندگی پرفراز اوست. در متنی که خبر ورزشی درباره او منتشر کرده، آمده است: «یک بیماری سخت و طولانی با پرویز قلیچخانی کاری کرد که او چارهای جز پناهبردن به یک آسایشگاه سالمندان در حومه شهر پاریس نداشت. مردی که روزگاری با گامهای استوار، استارتهای انفجاری، تکلهای ویرانگر و شوتهای سهمگینش لرزه بر اندام حریفان میانداخت و با بازوبند کاپیتانی بر بازو، یک ملت را به وجد میآورد، حالا در سکوت و در حالی که گویی طی یک سال اخیر، سالها پیر شده، در یک آسایشگاه در حومه پاریس، روزهایش را سپری میکند. پرویز قلیچخانی فقط یک فوتبالیست نبود، او نماد یک نسل طلایی بود، رهبر بیچونوچرای تیمی که سه بار پیاپی جام ملتهای آسیا را فتح کرد، کاپیتانی که ایران را برای اولین بار به المپیک مونیخ رساند و در یکی از تاریخیترین بردهای ایران مقابل برزیل، حضور داشت».
قانون حضور در آسایشگاه
در مرداد سال پیش بود که تصاویری از گلی ترقی، نویسنده بزرگ ایرانی، نیز در شبکههای اجتماعی منتشر شد. پس از آن فرهاد داریوش، پسر ارشد گلی ترقی، در این مورد توضیحاتی ارائه داد. طبق این توضیحات، مشخص شد هر کشوری دارای قوانین خاصی است که باید به آن تن داد. فرهاد داریوش در این باره گفته بود: «در کشور فرانسه و طبق قانون، اگر فرزندان نتوانند از والدین خود مراقبت کنند، دولت موظف به مراقبت از آنان است. اتفاقی که برای ما افتاد نیز در همین چارچوب است».