در این شهرها هیچکس ایمن نیست
در یک ماه انتهایی سال گذشته، حداقل سه فاجعه مرگبار انفجار به دلیل نشت گاز، خانوادههای ایرانی را داغدار کرد. اولین فاجعه که به دلیل عدم تعمیر بهموقع لوله گاز نشتکرده توسط عوامل شرکت گاز به وقوع پیوست، مربوط به انفجار منزل مسکونی یادگاران دو شهید دفاع مقدس (شهید احمد حجتی فرمانده لجستیک سپاه منطقه دو کشور و از مؤسسان لشکر ۸ نجف اشرف و جهادگر شهید حیدر روحی) در ۲۶ بهمن در شهرستان نجفآباد بود که سوگمندانه منجر به فوت میثم، فرزند هشتساله این خانواده شد. دومین فاجعه، انفجار منزل مسکونی در ۲۷ بهمن شهرستان رباطکریم بود که باعث مرگ ۹ نفر شد. سومین حادثه، انفجار منزل مسکونی در ۲۳ اسفند در جنتآباد تهران بود که در نتیجه آن ۱۴ نفر مصدوم شدند.
محمدعلی حجتی: در یک ماه انتهایی سال گذشته، حداقل سه فاجعه مرگبار انفجار به دلیل نشت گاز، خانوادههای ایرانی را داغدار کرد. اولین فاجعه که به دلیل عدم تعمیر بهموقع لوله گاز نشتکرده توسط عوامل شرکت گاز به وقوع پیوست، مربوط به انفجار منزل مسکونی یادگاران دو شهید دفاع مقدس (شهید احمد حجتی فرمانده لجستیک سپاه منطقه دو کشور و از مؤسسان لشکر ۸ نجف اشرف و جهادگر شهید حیدر روحی) در ۲۶ بهمن در شهرستان نجفآباد بود که سوگمندانه منجر به فوت میثم، فرزند هشتساله این خانواده شد. دومین فاجعه، انفجار منزل مسکونی در ۲۷ بهمن شهرستان رباطکریم بود که باعث مرگ ۹ نفر شد. سومین حادثه، انفجار منزل مسکونی در ۲۳ اسفند در جنتآباد تهران بود که در نتیجه آن ۱۴ نفر مصدوم شدند.
گازرسانی به اقصی نقاط کشور امروزه به یکی از ضروریات زندگی ایرانی درآمده است و نقش بالایی در توسعه پایدار مناطق شهری و روستایی دارد. از آنجایی که ایران دومین کشور برخوردار از منابع گازی در جهان است، انتقال و توزیع گسترده آن یکی از سیاستهای همیشگی دولتهای پس از انقلاب بوده است. درحالیکه کشورهای توسعهیافته که عموما فاقد منابع گازی و واردکننده گاز هستند، به دلیل مخاطرات جدیای که گاز در ایجاد و شدتبخشیدن به سوانح دارد، از تجمیع این بمب خطرناک در زیر شهرها خودداری میکنند، مضافا به دلیل برخورداری از تکنولوژی لازم ترجیح میدهند با تبدیل گاز به انرژی الکتریسیته حاشیه امنیت بهتری برای شهروندان خود ایجاد کنند. لازمه موجهدانستن سیاست توزیع گسترده گاز در زیر شهرهای ایران، از یک سو ارتقای برنامههای ایمنی خطوط انتقال و توزیع گاز شهری و از سوی دیگر آموزش عمومی و مستمر مصرفکنندگان است. در مورد اول، کوچکترین سهلانگاری در فرایند تولید، انتقال و توزیع میتواند منجر به فجایع بزرگی شود و لازمه مورد دوم، سرمایهگذاری در تولید برنامههای آموزشی متنوع و فیلمهای آگاهیبخش در زمینه حداقلهای اصول ایمنی و خطرات استفاده از گاز طبیعی و عرضه آن از طرق مختلف بالاخص شبکههای مجازی و صداوسیماست.
متأسفانه آمار دقیقی از تعداد و چگونگی سوانح گاز و تلفات این سوانح توسط شرکت ملی گاز ایران در دسترس عموم قرار نمیگیرد. ولی سه سانحه مذکور در کمتر از یک ماه نشان داد وضع مقررات و ساختارهای ایمنی در این عرصه ابدا با ماهیت خطرزای این صنعت متناسب نیست. در طول دو ماه گذشته که درگیر سانحه اول بودم و جوانب انفجار منزل مسکونی در نجفآباد را بررسی و با نفرات و پیمانکاران این عرصه مواجه شدم، به این نتیجه قطعی رسیدهام که وضعیت ایمنی شبکههای توزیع گاز بهخصوص در شهرستانها از حداقلهای لازم برخوردار نیست. به نظر میآید فجایعی که به موجب نشت گاز و عدم رعایت اصول ایمنی توسط مأموران اجرائی و مسئولان گازی ایجاد میشود کم نیست، ولی غالبا در لابهلای سهلانگاریهایی که مصرفکنندگان نهایی میکنند، دیده نمیشود. نمونه بارز آن در همین سانحه نجفآباد خود را نشان داد. در شب سرد ۱۳ رجب، آب یک کوچه بنبست به دلیل عبور کامیون خاکبرداری قطع میشود. اهل محل امداد آب را برای رفع نقص خبر میکنند. امداد آب با بیلمکانیکی محل آسیب را حفر میکند، ولی در جریان حفاری به لوله گاز صدمه میزند؛ بهطوری که بوی گاز در فضا پراکنده میشود. لاجرم به امداد گاز خبررسانی میشود. امداد گاز و کارفرما با وجود رؤیت نشتی گاز در زیر و سطح خاک و آسفالت و خطر جدی که همسایهها احساس میکنند و درخواست آنها برای رفع نشتی و یا قطعی گاز کوچه، هیچ اقدامی نمیکند و به استناد سطحیبودن نشت گاز و سردی هوای زمستان، به همسایهها اطمینان بیخطری داده و سهلانگارانه کار را به فردا موکول میکند. ساعت ۸ صبح ۱۳ رجب فرا میرسد. شیفت بعدی امداد گاز با مسئول شیفت کارفرما به محل آمده و باز هم به رفع نشتی یا قطع گاز یا تخلیه منازل اقدام نمیکند. آنها میروند تا بیلمکانیکی بیاید و مسیر را برای نشتیابی حفر کند. دو ساعت بعد دوباره امداد گاز میآید. امداد آب هم برای رفع نشتی آب آمده است. بوی گاز شدت گرفته ولی همچنان دریغ از یک اقدام مفید. در چند متری این بمب ساعتی، خانواده حجتی از خواب بیدار میشود. آنها هیچ بویی احساس نمیکنند. مادر برای تهیه غذا در یک روز تعطیل دست به کار شده است. دختر ۱۳ساله به حمام میرود. میثم هشتساله در حال تماشای تکرار برنامه خندوانه است. پدر خانواده روی تخت دراز کشیده است. مادر از همهجا بیخبر در ساعت 10:55 اجاق را روشن میکند و میشود آنچه نباید! انفجار و آتش همه جا را فرا میگیرد. طبقه همکف خانه کاملا تخریب میشود. یکی از دیوارهای بیرونی هم تخریب میشود. مردم از دیوار تخریبشده برای امداد میآیند. مأموران شرکت گاز که در کوچه حضور دارند سرآسیمه گاز منطقه را قطع کرده و از صحنه متواری میشوند. مادر دچار ۶۵ درصد سوختگی و پدر دچار 40 درصد سوختگی و پسر دچار 80 درصد سوختگی شدهاند. در حمام انفجار خفیفی رخ میدهد و دختر آسیب جسمی نمیبیند. پسر شیرین هشتساله خانواده حجتی، پس از دو هفته زجرکشیدن و سوختن در فقدان تجهیزات و امکانات بیمارستانهای سوانح سوختگی ایران که به راحتی از سوختگی بالای 80 درصد قطع امید میکنند، دار فانی را وداع میگوید و شهر نجفآباد داغدار میشود. گزارشگر صداوسیمای اصفهان گزارش مبسوطی از محل سانحه و شهادت همسایهها مبنی بر نشتی مشهود گاز تهیه میکند و در اخبار ساعت ۲۰ استان پخش میشود. مجری خبر، در تماس تلفنی با مدیرعامل شرکت گاز استان از او پاسخ میخواهد. او هم به سیاق عدم مسئولیتپذیری مدیران ایرانی، هرگونه نشتی را منکر میشود و اظهارنظر قطعی را به فرداشبی که هیچوقت نیامد موکول میکند.
وقوع این سانحه و پیامدها و اتفاقات متعاقب آن، نهتنها سطح پایین ایمنی و ریسک بالای مخاطرات بمبهای بالقوهای را که زیر شهرهای ایران کار گذاشته شده است، نشان میدهد، بلکه سطح پایین حقوق شهروندانی را که درگیر زندگی روزمره خود هستند نیز به رخ میکشد. به دلیل عدم رعایت اصول ایمنی، بهکارگیری افراد فاقد صلاحیت، عدم برخورداری از تجهیزات گازسنجی در شهرستانها و عدم پیادهسازی نظام آموزشی مدون جهت پرسنل امداد و تعمیرات، «اینجا» هیچکس از آسیب در امان نیست. چنانکه متأسفانه همه عواملی که در این سهلانگاری دست داشتند، به دلیل کمبود پرسنل، همچنان سوار بر ماشین امداد گاز در سطح شهر به ظن خود امدادرسانی میکنند.