لزوم سیاستگذاری مهاجرتی
همزمان با آغاز سال نو، موج رسانهای وسیعی در شبکههای اجتماعی درباره حضور مهاجران افغانستانی در ایران آغاز شد. در این وضعیت، کشتهشدن دو طلبه اهل سنت در استان گلستان با شلیک گلوله و حمله یک شهروند افغانستانی در روز 16 فروردینماه به سه روحانی در صحن حرم رضوی که به جانباختن دو نفر از روحانیون و زخمیشدن یک نفر دیگر منجر شد، ابعاد مبهم و پیچیدهتری به این موضوع داد.
همزمان با آغاز سال نو، موج رسانهای وسیعی در شبکههای اجتماعی درباره حضور مهاجران افغانستانی در ایران آغاز شد. در این وضعیت، کشتهشدن دو طلبه اهل سنت در استان گلستان با شلیک گلوله و حمله یک شهروند افغانستانی در روز 16 فروردینماه به سه روحانی در صحن حرم رضوی که به جانباختن دو نفر از روحانیون و زخمیشدن یک نفر دیگر منجر شد، ابعاد مبهم و پیچیدهتری به این موضوع داد.
1- روشن است اقدام تبعه یک کشور خارجی در یک رویداد تروریستی به معنای حمایت کل شهروندان آن کشور از تروریسم نیست. البته سَلَفهای عاملان حمله تروریستی خرداد 96 به مجلس، در افغانستان و دیگر کشورهای منطقه با داعش و القاعده همراهی کرده بودند. پیش از این هم در عاشورای سال 1373 حرم امام رضا شاهد بمبگذاری تروریستی خونینی بود که به کشته و زخمیشدن بیش از 300 نفر انجامید. البته ابعاد مبهم این ماجرا برای افکار عمومی رمزگشایی نشد.
2- ایران در نیمسده گذشته شاهد حضور میلیونی مهاجران از کشورهای عراق و افغانستان بوده است. به دلیل ناکارآمدی دستگاههای ذیربط، آمار دقیقی از میزان حضور مهاجران خارجی در این دوره در دست نیست. برخی برآوردها حکایت از آن دارد که با توجه به تعداد میلیونی و استمرار طولانی چنددههای حضور، ایران در رتبه نخست میزان و استمرار میزبانی چند میلیون خارجی قرار دارد. اگرچه آمارهای موجود که توسط نهادهای بینالمللی درباره مهاجران منتشر شده، تنها به مهاجران رسمی ثبتشده در ایران اشاره دارد. بنا بر آمارهای این سازمانها، ایران با میزبانی از ۸۰۰ هزار پناهنده (کسانی که تحت حمایت کمیساریای عالی سازمان ملل متحد قرار دارند) جایگاه دهم را در جهان به لحاظ میزبانی از پناهندگان به خود اختصاص داده است. البته کمیساریای عالی پناهندگان اشاره میکند 2.6 میلیون افغانستانی بدون مدرک و 600 هزار دارنده پاسپورت افغانستانی نیز در ایران زندگی میکنند که سرجمع این ارقام یعنی سه میلیون نفر مهاجر افغانستانی در ایران حضور دارند. برخی برآوردها حضور شهروندان افغانستان در ایران را بیش از پنج میلیون نفر برآورد میکنند.
3- آیا همچون بسیاری دیگر از کشورها، ایران دارای قانون و سیاست مهاجرتی کارشناسیشدهای است؟ حضور طولانیمدت صدها هزار مهاجر خارجی در ایران میتواند به معنای تجربه چنددههای نظام اداری و بوروکراتیک در مدیریت مهاجران خارجی باشد؛ درحالیکه متأسفانه واقعیات موجود نشان میدهد تاکنون متناسب با این وضعیت، سیاستگذاری و سپس برنامهریزی دقیق و کارشناسیشدهای صورت نگرفته است. اساسیترین مبنای هر نوع برنامهریزی دراینباره مستلزم اطلاع دقیق از آمار و تعداد مهاجران واردشده به کشور است که تاکنون بهجز سرشماری 1395، آمار دقیق و و روشنی از حضور اتباع خارجی در کشور در دسترس نیست. بر مبنای دادههای سرشماری 1395 یکمیلیونو 583هزارو 979 نفر اتباع افغانستانی در ایران ساکن بودهاند؛ یعنی بنا بر این آمار، افغانستانیها 1.98 درصد جمعیت ایران در سال 1395 را به خود اختصاص دادهاند. البته این نکته لازم به ذکر است که در این گزارش اشاره نشده که این آمار تنها شامل مهاجران قانونی است یا مهاجران غیرقانونی را نیز دربر میگیرد؟ اگر آمار دقیقی از میزان و پراکنش مهاجران افغانستانی در کشور وجود ندارد، پس چندان نمیتوان به برنامهریزی کارشناسیشده و دقیقی برای مدیریت این مهاجران امیدوار بود! طبق آماری که وزارت امور مهاجران و عودتکنندگان افغانستان در سال ۱۳۹۶ منتشر کرده است، 840هزارو 520 نفر از مهاجران افغانستانی در ایران دارای کارت پناهندگی آمایش، ۳۰ هزار نفر دارای سند طولانیمدت، ۴۵۰ هزار نفر دارای گذرنامه کوتاهمدت و 735هزارو 622 نفر فاقد مدرک در ایران زندگی میکنند؛ درحالیکه در سال 1400 به دلیل تحولات سیاسی در افغانستان، موج مهاجرت شهروندان افغانستان به سوی ایران افزوده شد. بنا بر گزارش مسئولان رسمی حدود 350 هزار نفر از دانشآموزان افغانستانی در مدارس کشور و بیش از 11 هزار نفر از دانشجویان افغانستانی در دانشگاههای کشور به تحصیل اشتغال دارند. برخی گزارشها حاکی از آن است که 30 هزار دانشجو و فارغالتحصیل دانشگاهی از اتباع کشور افغانستان از امکانات تحصیلی کشور استفاده کرده و 12 هزار طلبه افغانستانی نیز زیر نظر جامعهالمصطفی مشغول به تحصیل هستند. شهروندان افغانستانی ساکن در ایران در رویدادهای سیاسی مرتبط با ایران نیز ایفاگر نقش بودهاند و برخی منابع غیررسمی از سه هزار شهید و زخمی افغانستانیها در جریان جنگ تحمیلی هشتساله و نیز درگیریهای عراق و سوریه حکایت دارد.
4- ورود گسترده و بینظارت مهاجران افغانستانی از مرزهای شرقی، افزون بر گسترش قاچاق انسان، موجب نفوذ فساد در میان نیروهای مرزی و دستگاههای ذیربط مسئول نیز میشود. همچنین حرکت بخشی از این مهاجران برای ورود به اروپا از طریق همسایه غربی ایران نیز به گسترش فساد در مسیر قاچاق انسان به سوی این مرزها منجر میشود. ساماندهی این وضعیت نیازمند سیاستگذاری کارشناسیشده و برنامهای ملی است. البته موضوع مهاجرت با توجه به رویدادهای اخیر افغانستان میتواند ابعاد و پیامدهای دیگری هم داشته باشد.
اگر این مفروض درست باشد که ضارب سه روحانی گرایش تکفیری دارد، آیا حاکمیت طالبان بر افغانستان میتواند به تقویت تکفیریها و در نتیجه گسترش اقدامات تروریستی بهویژه در ایران منجر شود؟ آیا با توجه به شرایط موجود افغانستان، منطقه و جهان باید در رویکرد به ورود مهاجران افغانستانی به داخل کشور تغییراتی صورت گیرد؟ این موضوع در یادداشت بعدی واکاوی
و تحلیل میشود.