|

ارتش، از نفوذ پررنگ اجتماعی تا وزن بالای منطقه‌ای و جهانی

با اینکه در ابتدای پیروزی انقلاب «بقا یا انحلال ارتش» به یکی از مهم‌ترین چالش‌ها و بحت‌برانگیزترین موضوعات بین جریانات و نیروها بدل شده بود، اما اقدامی میانی به عبور از این فضای دوگانه کمک کرد؛ چنانی که نه خبری از انحلال ارتش بود و نه این قوا بدون رقیب باقی ماند.

ارتش، از  نفوذ  پررنگ اجتماعی تا  وزن بالای منطقه‌ای  و  جهانی

‌شرق: با اینکه در ابتدای پیروزی انقلاب «بقا یا انحلال ارتش» به یکی از مهم‌ترین چالش‌ها و بحت‌برانگیزترین موضوعات بین جریانات و نیروها بدل شده بود، اما اقدامی میانی به عبور از این فضای دوگانه کمک کرد؛ چنانی که نه خبری از انحلال ارتش بود و نه این قوا بدون رقیب باقی ماند.

به موازات آغاز به کار محمدولی قرنی به عنوان اولین فرمانده ارتش ملی اسلامی ایران از 23 فروردین 57 شاهد تشدید فشارهای جریانات عمدتا چپ از حزب توده گرفته تا سازمان مجاهدین خلق، سازمان چریک‌های فدایی خلق، جبهه دموکراتیک ملی ایران و... بودیم که مرتب بر طبل انحلال ارتش با هدف تشکیل ارتش نوین یا «ارتش خلقی» می‌کوبیدند.

ارتباط قرنی با اعضای نهضت آزادی به عنوان هسته مرکزی دولت موقت و نیز تلاشش برای تشکیل جناح نظامی شورای انقلاب در کنار توکلی، فرید، ممتاز، ایران‌نژاد و... سبب شد که عملا انحلال ارتش با وجود سنگینی فضای رادیکال انقلابی راه به جایی نبرد. 

به ویژه که اقداماتی نظیر دیدار همافران تنها به فاصله 72 ساعت قبل از پیروزی انقلاب به تطهیر چهره ارتش در نگاه امام و طیفی از جریان انقلاب کمک کرده بود. از این رو امام و دولت بازرگان مسیر بقای ارتش را ذیل برخی پاک‌سازی‌ها در پیش گرفتند.

در همین راستا 26 فروردین 58 با اعلام حمایت رسمی رهبر انقلاب از ارتش در جمع پرسنل پادگان فرح‌آباد و به دنبالش تغییر نام «ارتش ملی اسلامی ایران» به «ارتش جمهوری اسلامی ایران» سبب شد تا نهایتا طی پیامی از سوی امام، 29 فروردین همان سال به روز ارتش جمهوری اسلامی ایران نام‌گذاری شود. این پایان کار نبود، چراکه تنها به فاصله چهار روز بعد از فرمان تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با هدف ایجاد نیروی نظامی موازی برای جلوگیری از هر گونه مداخله و کودتای خارجی توسط ارتش یا جنبش‌های انحرافی توسط امام صادر شد. در چنین فضایی بود که ارتش نه به سمت انحلال رفت و نه به یگانه نیروی مسلح کشور بدل شد.

در ادامه بغرنج‌شدن شرایط نظامی و امنیتی کشور تا پیش از جنگ تحمیلی و نیز حمله هشت‌ساله بعث عراق شرایطی را پدید آورد که ارتش توانست در فضای بینابینی پذیرش و عدم پذیرش در ساختار نوین نوعی دیالکتیک سیاسی، نظامی و امنیتی با ایدئولوژی جمهوری اسلامی ایران برقرار کند. ایجاد چنین دیالکتیکی عملا متدولوژی «دو نیروی موازی نظامی» در ایران را با کمترین حاشیه و هزینه پیش برد.

اگرچه طی سال‌ها این رویه منتقدان جدی داشته و دارد، اما پلورالیسم دفاعی - نظامی فعلی در کشور گویای آن است که با وجود برخی اشکالات وارده این روند توانسته است به قوام ادبیات و نیز ساختار نظامی و دفاعی در کشور بینجامد. بند دوم و سوم ماده هفت قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران مصوب سال 66 مبنی بر «آمادگى براى همکارى با سپاه پاسداران در مقابله با اشرار، یاغیان و کمک به ملل مسلمان و مستضعف غیرمعارض با اسلام در دفاع از خود در برابر تهدید و تجاوز نظامى بنا به درخواست آنان و بنا به دستور» و نیز بند 12 ناظر بر «ایجاد تسهیلات لازم براى همکارى ارتش و سپاه پاسداران در مواقع ضرورى که شوراى عالى امنیت ملى تعیین مى‌نماید» دالی بر همین مدعاست. البته ماده 7 از فصل دوم اساسنامه سپاه درخصوص همکاری با ارتش و مواد مشابه هم تأکیدی بر دوطرفه‌بودن دیالکتیک نظامی – دفاعی کشور است.

شهادت حدود 48 هزار نفر از کادر و پرسنل ارتش طی سال‌های جنگ تحمیلی در کنار اقدامات و تحرکات برون‌مرزی چون حضور در ارتفاعات جولان در قالب عملیات‌های حفظ صلح سازمان ملل متحد به عنوان بخشی از نیروهای پاسدار حافظ صلح این سازمان در دهه‌های 50 و 60 یا بازسازی واحد صلح حرفه‌ای ارتش در دهه 70 و اعلام آمادگی برای اعزام به مناطق مورد مناقشه ذیل دستورالعمل سازمان ملل متحد از اتیوپی و اریتره در دهه 80 تا حضور در دارفور سودان در دهه 90 یا مبارزه جدی سال‌های اخیر ارتش با مقوله دزدی دریایی به ویژه دزدان دریایی سومالی به موازات انجام مانورهای نظامی مشترک دریایی چون «رزمایش مرکب کمربند امنیت دریایی ۲۰۲۲» و انجام مانور مشابه در 2019 یا برگزاری رزمایش‌های مشترک منطقه‌ای با همسایگانی چون عمان و مانورهای مشترک با سپاه در داخل کشور و... حکایت از آن دارد که ارتش با تئولوژی اسلامی – ایرانی به وزن و جایگاهی در مناسبات داخلی، منطقه‌ای و جهانی دست یافته است. چراکه در نظام جمهورى اسلامى ایران اساسا موضوع نیروهاى مسلح از نظر اعتقادى نیز مورد توجه قرار گرفته است.

در عین حال ارتش جمهوری اسلامی ایران افزون بر نقش‌آفرینی در حوزه نظامی و دفاعی درون‌مرزی و برون‌مرزی طی این سال‌ها بازوی فعالی هم برای کمک به ملت در مواقع اضطراری بوده است. در سایه این نکته ارتش توانسته به وزن و نفوذ قابل توجه اجتماعی هم دست پیدا کند.

نقش بی‌بدیل ارتش در وقوع حوادث غیرمترقبه چون سیل یا زلزله با اقداماتی از قبیل نوسازی و پاک‌سازی مسیرها و جاده‌ها تا برقراری ارتباطات مجدد، تأمین و انتقال اقلام حیاتی و کالاهای اساسی و مهم‌تر از همه انتقال مصدومان و حضور کادر پرسنل درمانی و راه‌اندازی بیمارستان‌های صحرایی و مراکز مراقبتی وابسته به ارتش یا کمک به نیروهای امدادی در سوانح، مؤیدی این واقعیت است. اینها علاوه بر آن است که نمی‌توان نقش ارتش را در برهه شیوع ویروس کرونا هم نادیده گرفت. در مجموع با همه مواردی که گفته شد شاید بتوان به نقل قولی از دریادار سیاری، معاون هماهنگ‌کننده ارتش جمهوری اسلامی ایران در یادداشت دیروزش بسنده کرد که «ارتش را امروز می‌توان کارخانه‌ای به وسعت جغرافیای جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد که محصولش امنیت است؛ محصولی که ماده اولیه همه فعالیت‌های دیگر در کشور خواهد بود».