بازگشت بورس به مدار اصلی با سند تحول
بورس هنوز هم دلهره رخداد مجدد اتفاقات سالهای 98 و 99 را دارد. درباره علتهای سقوط تاریخی شاخص بورس و ضرر هنگفت سهامداران خُرد در دولت دوازدهم مطالب زیادی گفته و نوشته شده؛ اما اکنون آنچه واضح به نظر میرسد، ایجاد و استمرار ثبات و ارائه چشماندازی روشن از این بازار مهم است. «سند تحول» برای این مهم برنامههای مدون و زمانبندیشدهای ارائه کرده است. پیچیدگیهای بورس از جنبههای گوناگون در نظامهای مختلف اقتصادی مورد اذعان کارشناسان است. همین کارشناسان با در نظر داشتن اشتراکات ساختاری، شاخصههایی را ارائه کردهاند که با احراز آنها میتوان بازار سرمایه را بهدرستی ارزیابی کرد.
بورس هنوز هم دلهره رخداد مجدد اتفاقات سالهای 98 و 99 را دارد. درباره علتهای سقوط تاریخی شاخص بورس و ضرر هنگفت سهامداران خُرد در دولت دوازدهم مطالب زیادی گفته و نوشته شده؛ اما اکنون آنچه واضح به نظر میرسد، ایجاد و استمرار ثبات و ارائه چشماندازی روشن از این بازار مهم است. «سند تحول» برای این مهم برنامههای مدون و زمانبندیشدهای ارائه کرده است. پیچیدگیهای بورس از جنبههای گوناگون در نظامهای مختلف اقتصادی مورد اذعان کارشناسان است. همین کارشناسان با در نظر داشتن اشتراکات ساختاری، شاخصههایی را ارائه کردهاند که با احراز آنها میتوان بازار سرمایه را بهدرستی ارزیابی کرد. «افزایش سهم تأمین مالی از بازار سرمایه در نظام تأمین مالی تولید»، «ارتقای شاخص حمایت از حقوق سهامداران خُرد»، «ارتقای شاخص حاکمیت شرکتی» و «افزایش نسبت بازار اوراق بدهی به تولید ناخالص داخلی» ملاکهایی است که تطابق آنها با وضعیت موجود بورس، درستی یا نادرستی عملکرد بازار سرمایه را مینمایاند. با کمی اغماض، میتوان همه چالشهای موجود در بازار سرمایه ایران را حول دو محور عمده خلاصه کرد: رفتار هیجانی بازار سرمایه و تضییع حقوق سهامداران خُرد، پایینبودن سهم بازار سرمایه در تأمین مالی تولید. رفع این دو معضل راهکارهایی مشخص در سند تحول دارد:
1- رفتار هیجانی بازار سرمایه و تضییع حقوق سهامداران خُرد. اشخاص حقیقی در قالب سهامداران خُرد، با نابسامانشدن بورس، بیشترین متضرران (و حتی تنها متضرران) هستند. حقوقیها یا مالکان سرمایههای کلان در بازار سرمایه، به دلایلی مانند رانت اطلاعاتی، غالبا دچار زیان نمیشوند یا اگر هم ضررهای مقطعی به آنها تحمیل شود، با معاملات خاص یا سوءاستفاده از ضعف و سکوت قوانین و نهادهای نظارتی، ضرر کوتاهمدت خود را در میانمدت چند برابر جبران میکنند. در چنین وضعیتی ترس از ضرر بیشتر از سوی سهامداران خُرد باعث میشود که رفتارهای هیجانی و خرید و فروشهای بیمنطق هم بر بازار سرمایه تحمیل شود. برونرفت از این وضعیت اقدامات مشخص و تجربهپسدادهای را میطلبد. واقعیشدن مشارکت سهامداران خُرد در مدیریت شرکتها میتواند تا حد زیادی مانع تضییع حقوق سهامداران خُرد شود. آموزش معاملهگری در بازار سرمایه از رسانههای همگانی، کاهش ریسک برای سهامداران خُرد، تنوعبخشی به سبدهای سرمایهگذاری و اِعمال نظارت قوی و برخورد قاطع با تخلفات حقوقیها از دیگر اقداماتی است که اجرای آنها تاکنون در بازار سرمایه به فراموشی سپرده شده است؛ اما نقش مهمی در بهبود اوضاع بورسی دارد. سند تحول با محوریت وزارت امور اقتصادی و با زمانبندیهای معلوم برنامههای عملیاتی برای کاربست این موارد پیشبینی کرده است.
2- پایینبودن سهم بازار سرمایه در تأمین مالی تولید. تأمین مالی تولید از مهمترین کارکردهای بازار سرمایه است. با تأسف باید نوشت که این کارکرد مهم بورس به دلیل اقدامات سیاسی و غیرکارشناسی در گذشته عملا به فراموشی سپرده شده است. تنظیم روابط بین بانک و بورس و بین بورس و سایر بازارها، نقش مهمی در تأمین مالی تولید و هدایت سرمایهها به سمت اقتصاد مولد دارد. از طرفی، نمیتوان منکر نقش رقابتپذیری نهادهای مالی در این زمینه شد. بخشی از این موارد نیازمند اصلاح یا وضع قانون و آییننامه است، بخشی دیگر هم نیازمند جدیت در اجرای قوانین موجود است.
«خروج بانکها از سهامداری کنترلی و مدیریتی شرکتهای بورسی با الزام این شرکتها به افزایش سرمایه بدون مشارکت بانکها» به موازات «اجازه به بانکها جهت تأمین مالی در بازار سرمایه با انتشار انواع اوراق نظیر اوراق صکوک اجاره و اوراق رهنی» ازجمله اقداماتی است که سند تحول در راستای بهبود تأمین مالی تولید از بورس تدارک دیده است. ایجاد رقابت سالم در نهادهای مالی بازار سرمایه نیز منوط به تسهیل اعطای مجوزها و افزایش تبعات تخلفات نهادهای مالی است. سند تحول اصلاح این فرایندها را در کوتاهمدت، یعنی تا پایان امسال، پیشبینی کرده است. فقط بهعنوان یک نمونه در این زمینه میتوان به «مدیریت تعارض منافع در نهادهای مالی» اشاره کرد.
درست است که بازار سرمایه را باید به موازات سایر بازارها مدیریت کرد؛ اما در سالهای گذشته با سوءاستفاده از ظرفیتهای نهفته در بورس، عملا هم بازارهای موازی کارکرد درست خود را از دست دادند و هم اشخاص حقیقی و سهامداران خُرد ضررهای هنگفتی را متحمل شدند. در صورت اجرای درست برنامههای سند تحول که با کمک جامعه نخبگانی و کارشناسی تهیه شده است، بورس به مدار و کارکرد اصلی خود بازخواهد گشت؛ همانطور که اقدامات ثباتزای دولت و رویه هشت ماه گذشته بورس تا حد زیادی این موضوع را ثابت کرده است.