شمارش معکوس صدر
در حالی مهلت 40روزه مقتدی صدر برای تشکیل دولت عراق از نیمه گذشته که هنوز جریان رقیب با محوریت «چارچوب هماهنگی» از توافق بر سر تعیین رئیسجمهور، نخستوزیر و اعضای کابینه بازمانده است. اگرچه رهبر جریان صدر عنوان کرد همه احزاب و جریانهای عراقی با همه نیروهای سیاسی بدون استثنا برای تشکیل دولت اکثریت ملی بهجز جریان متبوعش (صدر) مذاکره کنند، اما ناگفته پیداست که اساسا ذات تمامیتخواه مقتدی صدر اجازه ایجاد چنین روندی را به چارچوب هماهنگی برای تشکیل دولت نمیدهدو
مهدی بازرگان: در حالی مهلت 40روزه مقتدی صدر برای تشکیل دولت عراق از نیمه گذشته که هنوز جریان رقیب با محوریت «چارچوب هماهنگی» از توافق بر سر تعیین رئیسجمهور، نخستوزیر و اعضای کابینه بازمانده است.
اگرچه رهبر جریان صدر عنوان کرد همه احزاب و جریانهای عراقی با همه نیروهای سیاسی بدون استثنا برای تشکیل دولت اکثریت ملی بهجز جریان متبوعش (صدر) مذاکره کنند، اما ناگفته پیداست که اساسا ذات تمامیتخواه مقتدی صدر اجازه ایجاد چنین روندی را به چارچوب هماهنگی برای تشکیل دولت نمیدهد تا ضمن به شکست کشاندن هر پروسهای برای تشکیل دولت در این مهلت، خود را سنگبنای سیاسی عراق نشان دهد که بدون حضور او و جریانش هیچ اتفاق ملموسی برای این کشور روی نخواهد داد. درحالیکه واقع امر آن است که جریان صدر خود بخشی از مشکلات عراق نوین پساصدام در 19 سال گذشته بوده؛ بهویژه آنکه این روزها تمامیت ارضی این کشور با تجاوز ارتش ترکیه نادیده گرفته شده است.
فقدان کارایی دولتهای پیشین عراق در مبارزه با فساد گسترده و سیستماتیک در این کشور، تشکیل دولت سهامی، عدم توفیق در بهبود وضعیت اشتغال، ارتقای سطح معیشت و برخورداری جامعه از خدمات حداقلی شهری و نبود تلاش جدی برای حل سایر مشکلات و برونرفت عراق از چالشها و معضلات فعلی، همگی از واقعیتهای تلخ سالهای اخیر در این کشور است که مستقیم یا غیرمستقیم به عملکرد مقتدی صدر
و جریان او هم ارتباط دارد.
پیرو این چالشها و مشکلات، برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی در سال گذشته، نهتنها وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مردم عراق را بهتر نکرد، بلکه این کشور با گذشت 198 روز از انتخابات کماکان در بنبست جدی برای تشکیل دولت گرفتار شده است؛ بنبستی که به نظر میرسد به این زودیها پایان نخواهد یافت.
با نگاهی به تحولات قریب به 200 روز اخیر در عراق، بهروشنی قابل درک است که تداوم و تشدید جدال سیاسی صدر با چارچوب هماهنگی سایه سنگینی بر کل مناسبات عراق انداخته است و تا زمانی که یکی از دو طرف به قدرت دست پیدا نکند، عملا خروج از بنبست فعلی غیرممکن جلوه میکند.
آنگونه که به نظر میرسد، در این بین سناریوی تقسیم قدرت شاید مطلوب نگاه برخی شخصیتها نظیر هادی عامری و بخشی از چارچوب هماهنگی باشد؛ هرچند نوری مالکی، نخستوزیر پیشین عراق و مهره کلیدی این جریان (چارچوب هماهنگی) چنین باوری ندارد، ولی در آن سوی داستان مقتدی صدر به کمتر از تصاحب کل قدرت و زعامت کامل بر امور عراق قناعت نمیکند؛ کمااینکه او در توییت 30 مارس/ 10 فروردین و در پاسخ به موضع رهبر جریان فتح بهصراحت بیان کرد «من هرگز با شما توافق نمیکنم. توافق به معنای پایان کشور است. هیچ خیری در دولت توافقی سهمیهبندی نیست».
به هر حال مقتدی صدر که شناختهشدهترین بازمانده خاندان صدر به شمار میرود، با محبوبیتی نسبتا پررنگ بین شیعیان عراق توانسته است سایه خود را بر کل عراق بگستراند. در کنارش رهبر جریان صدر ذیل ورود به مسائل اجتماعی، خدماتی، مذهبی، سیاسی، بینالملل، رسانهای و تشکیل بدنهای از نظامیان در این سالها سعی کرده است بهمثابه یک شبهدولت، پهلو به پهلوی دولت رسمی بغداد عمل کند.
حال در چنین شرایطی که فضای لازم برای رهبر جریان صدر به منظور گسترش هرچه بیشتر نفوذش در ساختار رسمی قدرت عراق فراهم شده است، او از هیچ تلاشی برای به بنبست کشاندن تحرکات چارچوب هماهنگی در دو هفته باقیمانده از مهلت 40روزه دریغ نخواهد کرد. بنابراین از هماکنون باید گفت شمارش معکوس صدر برای ورود تمامعیار به عرصه تشکیل دولت و قبضه کل عراق شروع شده است؛ بهویژه آنکه صدریها بیشترین کرسی پارلمانی را دارند و مهره تعیینکنندهای در جهتدهی به دولت آتی و در کل آینده عراق هستند. حال باید دید این نعل وارونه مقتدی صدر میتواند منافع او را تأمین کند یا خیر؟!