تحولات افغانستان و چالش پیشروی ما
تسلط طالبان بر افغانستان اثر مستقیم و مشهودی در نوع مناسبات ایران با این کشور بحرانزده دارد. این تحول در داخل ایران نیز میتواند آثار و پیامدهای درخورتوجهی در پی داشته باشد. به قدرت رسیدن روحانیون حاکم در افغانستان موجب شده تا نیروهای سیاسی نزدیک به ایران یا علاقهمند به توسعه روابط با ایران در فضای سیاسی این کشور به حاشیه رانده شوند.
تسلط طالبان بر افغانستان اثر مستقیم و مشهودی در نوع مناسبات ایران با این کشور بحرانزده دارد. این تحول در داخل ایران نیز میتواند آثار و پیامدهای درخورتوجهی در پی داشته باشد. به قدرت رسیدن روحانیون حاکم در افغانستان موجب شده تا نیروهای سیاسی نزدیک به ایران یا علاقهمند به توسعه روابط با ایران در فضای سیاسی این کشور به حاشیه رانده شوند. در مقابل اعضای طالبان با سیطره بر دستگاههای مختلف سیاسی و اقتصادی جانشین این نیروها شده و طبعا دولت ایران برای استمرار روابط با افغانستان مجبور است تا خود را با شرایط جدید افغانستان تطبیق کند. بهویژه آنکه افغانستان از مقاصد عمده صادرات ایران محسوب میشود.
از نظر عقیدتی و ایدئولوژیک و مذهبی نیز سیطره این گروه که درحالحاضر در رقابت ایدئولوژیک با جمهوری اسلامی ایران است، میتواند به تقویت این رقابت منجر شود.
گروه تازهنفس طالبها که بر افغانستان حاکم شدهاند، تجربه چندانی در اداره کشور و حکمرانی در عرصه داخلی و مناسبات خارجی ندارد و ممکن است بر اثر همین بیتجربگی درگیر چالشهای مستمری با همسایگان بر سر مسائل مرزی یا رفتوآمد جریانهای مخالف دولتهای همسایه شود. درگیری نظامی هفته گذشته در مرزهای پاکستان که تعدادی کشته نیز بر جای گذاشت یا چالش در مرز دوغارون با مرزبانان ایرانی یا تبادل تیراندازی میان مرزبانان ایرانی با نیروهای طالبان در منطقه شغالک در نزدیکی ولایت نیمروز در منطقه هیرمند در سیستانوبلوچستان در 10 آذرماه 1400 از این نوع چالشهای نوظهور است که ممکن است ابعاد تازهای نیز به خود بگیرد.
افزایش بمبگذاریهای انتحاری و اقدامات تروریستی علیه شیعیان افغانستان و مردم هزاره در مراکز مذهبی و آموزشی و دیگر محلهای تجمع این شهروندان و اقدمات تروریستی علیه سایر شهروندان افغانستانی نیز از دیگر اتفاقاتی است که میتواند موجب بروز تنشهایی در میان طرفین شود.
بنا بر گزارش سفیر کشورمان در کابل روزانه حدود شش هزار روادید برای سفر اتباع افغانستان به ایران صادر میشود. همچنین روزانه چندین هزار نفر از طرق غیرقانونی وارد ایران میشوند و بهاینترتیب در ماههای گذشته و پس از تسلط طالبان بر افغانستان برآورد میشود که شمار شهروندان افغانستانی در ایران که به صورت قانونی یا غیرقانونی وارد ایران شدهاند، رشد قابل ملاحظهای داشته باشد و به حدود شش میلیون نفر رسیده باشد. دراینباره نیز متأسفانه نه اطلاعرسانی دقیقی از سوی مسئولان ذیربط صورت گرفته است، نه برنامه ویژهای برای ساماندهی وضعیت اعلام شده است. این حضور در نوع خود کمسابقه یا بیسابقه است و میتواند پیامدها و کارکردهای مختلفی داشته باشد. بهعنوان نمونه در گذشته بخش مهمی از مهاجران و نیروی کار افغانستانی مستقر در ایران را جمعیت شیعهمذهب هزاره تشکیل میداد. این وضعیت بعدها با حضور تاجیکهای افغانستان تغییر یافت. در سالهای گذشته بهویژه با حضور سایر اقوام افغانستانی مانند پشتونها، ازبکها و اقوام کمشمارتر نیز به ایران ابعاد تازهای به خود گرفت. راقم این سطور با مهاجران قوم پشهای نیز برخورد کرده که قومی باستانی ساکن در دامنههای جنوب سلسلهکوههای هندوکش هستند. زبان پشهای یکی از زبانهای گروه داردی از شاخههای زبانهای ایرانی شرقی است. این وضعیت برای تقویت پیوند با فرهنگ ایرانی از سوی اقوام متنوع افغانستان کارکردهای مثبتی دارد. البته استمرار این وضعیت میتواند پیامدهای پیچیده دیگری نیز در پی داشته باشد. گسترش قاچاق مهاجران به سوی غرب از طریق ترکیه و فساد ناشی از این وضعیت یکی از پیامدهای این روند است که باید برای مدیریت آن راهکارهایی اندیشیده شود. برخورد خشن قاچاقچیان با بخشی از این مهاجران و گروگانگیری و حتی اعمال خشونت غیرقابل وصف با هدف دریافت باج از خانوادههایشان در مرزهای غربی از مواردی است که ابعاد غمانگیزی به موضوع بخشیده است.
با تسلط طالبهای افغانستانی بر این کشور گروه زیادی از مسئولان سابق افغانستانی یعنی وزرا و نمایندگان مجلس و سیاستمداران و استانداران و مقامات محلی آواره و به کشورهای همسایه ازجمله ایران مهاجرت کردند. گروهی از دانشگاهیان و محققان و نویسندگان و صاحبان حرف هم در میان این مهاجران قرار دارند. متأسفانه در ایران برای استفاده از ظرفیت این دسته از مهاجران برای ارتقای دانش افغانستانشناسی در کشور هیچ برنامهای تدارک دیده نشده است و بخشی از این افراد به کارهای خدماتی و کارگری مشغول هستند.
استمرار این وضعیت و افزایش مهاجرت از افغانستان به ایران البته مخاطرات دیگری نیز دارد. احتمال استفاده داعش و دیگر جریانهای تروریستی یا حتی کشورهای رقیب منطقهای و دیگران از مهاجران به ایران برای اقدامات تروریستی در درون ایران از موضوعاتی است که باید مد نظر مسئولان ذیربط قرار گیرد.
قاچاق مواد مخدر از طریق افغانستان به ایران پدیده تازهای نیست؛ اما در شرایط حاضر میتواند برای طالبها و حتی داعش که سخت نیازمند منابع مالی هستند وسوسهبرانگیز باشد. پیگیری موضوع تولید مواد مخدر در افغانستان و افزایش حساسیت کشورمان نسبت به موضوع تولید مواد مخدر در افغانستان در گفتوگوها با دولت سرپرست بسیار ضروری است. هرچند طالبان به صورت عمومی دستور توقف کشت مواد مخدر را صادر کرده است؛ اما در عمل مشخص نیست چه اتفاقی در حال رویدادن است. همچنان تحولات افغانستان میتواند اثرات مستقیمی بر منافع ملی ایرانیان داشته باشد و ضروری است برای مدیریت موضوع توان کارشناسی کشور در خدمت موضوع قرار گیرد. امری که با توجه به سوابق امر و روندهای جاری مدیریت در کشور نمیتوان نسبت به آن چندان خوشبین بود.