|

کمبود اکسیژن

یکی از مسائلی که در برخورد با بیماران بدحال بستری در بخش‌های مراقبت ویژه و اورژانس‌ مورد توجه اطبا و پرستاران قرار می‌گیرد، کمبود اکسیژن در زمینه بیماری‌های ریوی و نارسایی‌های قلبی و تنفسی است. برای بیمارانی که مدام تحت مانیتورینگ قلبی‌-ریوی هستند، اعداد و ارقام دستگاه‌ها وضعیت اکسیژن خون بیماران را نشان می‌دهد. اما برای آن دسته از بیمارانی که به دستگاه وصل نیستند و در مجموع حال بهتری دارند، تشخیص کمبود اکسیژن یک روش سرانگشتی ساده دارد که سینه به سینه و نسل به نسل بین پزشکان نقل شده و به آن استناد می‌شود. در این روش ساده، هرگاه بیماری دچار پرخاشگری و بی‌قراری جدید و بی‌سابقه شود حتما باید به کاهش سطح اکسیژن خون شک کرد.

یکی از مسائلی که در برخورد با بیماران بدحال بستری در بخش‌های مراقبت ویژه و اورژانس‌ مورد توجه اطبا و پرستاران قرار می‌گیرد، کمبود اکسیژن در زمینه بیماری‌های ریوی و نارسایی‌های قلبی و تنفسی است. برای بیمارانی که مدام تحت مانیتورینگ  قلبی‌-ریوی هستند، اعداد و ارقام دستگاه‌ها وضعیت اکسیژن خون بیماران را نشان می‌دهد. اما برای آن دسته از بیمارانی که به دستگاه وصل نیستند و در مجموع حال بهتری دارند، تشخیص کمبود اکسیژن یک روش سرانگشتی ساده دارد که سینه به سینه و نسل به نسل بین پزشکان نقل شده و به آن استناد می‌شود. در این روش ساده، هرگاه بیماری دچار پرخاشگری و بی‌قراری جدید و بی‌سابقه شود حتما باید به کاهش سطح اکسیژن خون شک کرد.

بحران هوای کشور دیگر مرزهای زمانی و مکانی را درنوردیده و شکل و شمایل جدیدی به خود گرفته است. مرز زمانی یعنی آذر و دی، دیگر زمان آلودگی هوا نیستند؛ اردیبهشت، خرداد، مهر، اسفند و هر ماه دیگری که دلتان بخواهد به شکل جدی در بحث آلودگی هوا در یک سال اخیر مشارکت دارند. مرز مکانی هم زمانی به خاطرات پیوست که تهران شبیه اهواز قربانی ریزگرد شد و شیراز در معرض غبار موسمی، ظاهر زابل را به خود گرفت. ریشه مشکل یحتمل در سدسازی گسترده یکی از کشورهای همسایه است که آب پایین‌دستی را کلا قطع کرد؛ همان یکی، دو قطره‌ای هم که از سدهایش رد شد، خودمان هندوانه کردیم و برایشان صادر کردیم. البته این مسائل کارشناسی از حد و حدود این متن و ذهن تراوشگر آن فراتر است و لابد خیریتی در آن نهفته است.

اما آن بخشی که ذهن هر جنبنده دارای ریه‌ای را به خود مشغول می‌کند، این است که این کوکتل سرب و خاکی که هر روز تنفس می‌کنیم، در بدنمان چه می‌شود؟ طبق آن قانون سرانگشتی تنفس این هوا میزان اکسیژن کمتری تقدیم مغز می‌کند و قاعدتا باید خودش را با پرخاشگری و بی‌قراری نشان دهد. از آن مهم‌تر نسل‌های پرورش‌یافته در این هوا، به واسطه کمبود مزمن اکسیژن و مسمومیت با سرب و سایر آلاینده‌ها، از بهره هوشی پایین‌تری برخوردار خواهند بود. پس منطقا تا چند سال بعد همه همین هستیم فقط کمی کم‌هوش‌تر و پرخاشگرتر. با توجه به این خطر قریب‌الوقوع (که فرض می‌کنیم هنوز اتفاق نیفتاده و قرار است بعدا اتفاق بیفتد) بهتر است در سیاست‌گذاری بهداشت و درمان پس از رسیدگی عاجل به تعرفه‌های ظالمانه پزشکی و زیاده‌خواهی پزشکان که قطعا در اولویت است و مسئله اصلی است(!)، در فرصتی مقتضی فکری به حال کمبود اکسیژنمان بکنیم. هندوانه‌ها را هم به جای صادرکردن، بشکنیم و به زخمی بزنیم.