زیباییشناسی یگانه حاتمی
علی حاتمی نثر ویژهای داشت که البته به دلیل مطالعات زیادش وقتی مقطع خاصی از تاریخ را برای روایت انتخاب میکرد، طبیعی بود که با ریزبینی خاص خودش همه چیز را در ایدئالترین شکل ممکن اجرا میکرد.
علی نصیریان
علی حاتمی نثر ویژهای داشت که البته به دلیل مطالعات زیادش وقتی مقطع خاصی از تاریخ را برای روایت انتخاب میکرد، طبیعی بود که با ریزبینی خاص خودش همه چیز را در ایدئالترین شکل ممکن اجرا میکرد. البته شکل نگارش و دیالوگهای فیلم برای ما بازیگران دشوار بود؛ چراکه زمان زیادی برای خواندن و حفظکردن متن نداشتیم و دیالوگها صبح قبل از فیلمبرداری به دست ما میرسید و فیلمنامه را از قبل در حد یک سیناپس به ما میرساند. وقتی هم که به علی گلایه میکردیم که زمان کافی برای حفظکردن دیالوگها نداریم، پاسخ میداد که دیالوگ باید تر و تازه باشد و زمان ادا کردنش طراوتش را حفظ کرده باشد. علی حاتمی بسیار باسلیقه بود. ذوق زیباییشناسی و نگاه خاصی به زبان داشت. از طرفی علی عاشق عتیقه بود و وسایل صحنه را خودش با دقت میچید و آدم با احساسی بود. حتی به گلدانی که در صحنه بود هم حس داشت. همیشه از همکاری با او لذت بردم و ابوالفتح «هزاردستان» از نقشهایی است که همیشه دوستش دارم. خصوصا اینکه من زبان آذری بلد نبودم و سیروس طاهباز از فارسی به آذری برایم ترجمه میکرد و تمرینهای زیادی داشتیم؛ اما متأسفانه علی حاتمی به دوبله اعتقاد داشت و برخلاف تقوایی و مهرجویی که معتقد بودند خود بازیگر دیالوگ بگوید بهتر است، علی برعکس معتقد بود اگر دوبلور جای بازیگر حرف بزند، نتیجه بهتر میشود؛ اما من مثل علی فکر نمیکردم. ممکن است صدای دوبله به دلیل تنالیته خاصی که دارد صدای شیکتری بشود؛ اما حس بازیگر را منتقل نمیکند. به هر حال سینما ویژگیهای خاص خودش را دارد و قطعا صدا و گفتار بازیگر حس و حال را بهتر به مخاطب منتقل میکند. ناگفته نماند ناصر طهماسب که عموما با علی در پروژههایش همکاری میکرد، بهویژه در هزاردستان و کمالالملک عالی کار کرد؛ اما مقصودم این است حسی که بازیگر زمان اجرا دارد و گفتارهای حسیاش تأثیر دیگری دارد و ممکن است در دوبله از حس واقعی عاری باشد.