25سالگی پایان جنگ سرد در میانه جنگ روسیه علیه اوکراین
جهان در نقطه صفر
27 می سال 1997 آغاز دورانی تازه در رابطه ناتو و روسیه بود. در چنین روزی سندی میان ناتو و روسیه با شعار بلندپروازانه «ناتو و فدراسیون روسیه در کنار یکدیگر صلحی پایدار خواهند ساخت» در پاریس به امضا رسید. اما 25 سال بعد از آن روز و در 27 می 2022 و در آغاز چهارمین ماه جنگ اوکراین، آن شعار به رؤیایی بربادرفته میماند.
27 می سال 1997 آغاز دورانی تازه در رابطه ناتو و روسیه بود. در چنین روزی سندی میان ناتو و روسیه با شعار بلندپروازانه «ناتو و فدراسیون روسیه در کنار یکدیگر صلحی پایدار خواهند ساخت» در پاریس به امضا رسید. اما 25 سال بعد از آن روز و در 27 می 2022 و در آغاز چهارمین ماه جنگ اوکراین، آن شعار به رؤیایی بربادرفته میماند.
27 می 1997، ژاک شیراک رئیسجمهور وقت فرانسه از بیل کلینتون و بوریس یلتسین همتایان آمریکایی و روس خود، در پاریس استقبال کرد. هم آمریکاییها و هم روسها موافق امضای «سند بنیانگذاری» برای بنیانگذاشتن یک عصر تازه بودند. دورانی که در آن به جای جنگ سرد و رقابتهای خصومتآمیز، اهدافی همچون «تقویت روابط متقابل، همکاریها و امنیت میان ناتو و روسیه» پیگیری میشد. متن سند نشان میدهد که سازمان نظامی آتلانتیک شمالی و پهناورترین کشور جهان، یکدیگر را دشمن نمیدانند. ناتو و روسیه متعهد شده بودند به «از بین بردن بقایای دوران رویارویی و رقابت» با ساختن «یک اروپای باثبات، صلحآمیز، تقسیمناپذیر، کامل و آزاد و به نفع همه مردم»؛ حتی مسئله خودداری از «تهدید یا استفاده از زور علیه یکدیگر و همچنین علیه هر کشور دیگر، احترام به حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی» کشورهای قاره اروپا. پس از امضای سند، بوریس یلتسین از برچیدن کلاهکهای هستهای خبر خبر داد که اعضای ناتو را نشانه رفته بودند.
عمر کوتاه «سند بنیانگذاری»
25 سال بعد از امضای این سند، واژههایی که از دو طرف شنیده میشود چندان به واژههای سند بنیانگذاری شباهت ندارد. اما اینگونه هم نبود که تا زمان جنگ اوکراین همه چیز به خوبی سپری شده باشد. تقریبا یک سال پس از امضای سند بنیانگذاری، دو طرف در جنگ کوزوو دوباره در برابر یکدیگر ایستادند. مسکو از صربها حمایت و تهدید میکرد که اگر ناتو مداخله کند، این به منزله بازگشت دوباره جنگ سرد است. در ۲۶ مارس ۱۹۹۹، دو روز پس از اولین بمباران ناتو در یوگسلاوی، بوریس یلتسین از نماینده ناتو خواست که مسکو را ترک و همکاری نظامی را متوقف کند.
تنشها ادامه پیدا کرد و حتی شعلهورتر شد؛ زمانی که سه عضو سابق پیمان ورشو یعنی مجارستان، جمهوری چک و لهستان به عضویت ناتو درآمدند. مسکو نسبت به پذیرش جمهوریهای شوروی سابق هشدار میداد، اما ناتو در
۲۹ مارس ۲۰۰۴ سه کشور بالتیک یعنی استونی، لیتوانی و لتونی را به عضویت خود درآورد و مسیر خود را با افزودن بلغارستان، رومانی، اسلواکی و اسلوونی ادامه داد. سازمان ناتو در ادامه پیشرویهای خود در آوریل ۲۰۰۸ درهای خود را برای پذیرفتن اوکراین و گرجستان و در هفتههای اخیر بر روی سوئد و فنلاند باز کرد. به نوشته یورونیوز، ۲۵ سال پس از پایان رسمی جنگ سرد، آنچه مسلم است این است که صلح میان روسیه و غرب، در آن زمان، بیشتر آرمانی دور از دسترس بوده است تا واقعیتی ناشی از پیروزی ایدئولوژیک غرب بر کمونیسم روسی.
حمله روسیه به اوکراین به فرمان ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه هم با توجیه «گسترش ناتو به سمت شرق» آغاز شد. هرچند مقامات روسیه ازجمله پوتین ادعاهایی مبنی بر «نسلکشی» در شرق اوکراین یا «حذف نئونازیها» را نیز در توجیه آغاز عملیات نظامی در خاک اوکراین مطرح کردهاند اما استدلال محوری آنها متمرکز بر گسترش ناتو به شرق و احتمال عضویت اوکراین در این پیمان نظامی است. هرچند گسترش ناتو به شرق ابعاد سیاسی، نظامی و ژئوپلیتیک زیادی دارد اما بُعد تاریخی آن ازجمله مسائلی است که در بحبوحه جنگ در اوکراین کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
راستیآزمایی ادعای پوتین
سایه کشمکش بر سر آنچه واقعا بین مسکو و غرب در پایان جنگ سرد بر سر آن توافق شد، به اندازه هیچ مناقشه تاریخی دیگری در حدود سه دهه گذشته بر روابط روسیه و کشورهای غربی سنگینی نکرده است. پوتین گفته است که کشورهای غربی به شکلی «بیشرمانه» در زمینه گسترش ناتو به شرق بر سر روسیه «کلاه گذاشتهاند». او ژانویه 2022 و چند هفته قبل از حمله به خاک اوکراین، همزمان با صفآرایی نظامیان کشورش در مرز اوکراین و درخواست ضمانتهای امنیتی خطاب به کشورهای غربی گفته بود: «شما به ما در دهه ۱۹۹۰ وعده دادید که ناتو حتی یک سانتیمتر هم به شرق گسترش پیدا نخواهد کرد».
ادعایی که یکی از وزرای خارجه سابق فرانسه نیز آن را تأیید کرده است. «رولان دوما» وزیر خارجه فرانسه بین سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۳ پس از ترک مقامش گفته بود کشورهای غربی به مسکو تضمین داده بودند که نیروهای ناتو پس از اتحاد دو آلمان به قلمرو اتحاد جماهیر شوروی سابق نزدیکتر نخواهند شد.
این در حالی است که جیمز بیکر، وزیر خارجه آمریکا بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۲، میگوید چنین وعدهای به مقامات اتحاد جماهیر شوروی سابق داده نشده بود. با این حال روایت وزیر خارجه دولت جورج بوش پدر از سوی برخی از دیپلماتهای آمریکایی رد شده است. برای مثال جک متلاک، سفیر وقت آمریکا در مسکو گفته است واشنگتن به مقامات اتحاد جماهیر شوروی سابق «اطمینان مطلق» داده بود که ناتو به سمت شرق گسترش نخواهد یافت.
روایت گورباچف
تناقض در روایتها در زمینه وعده غرب به اتحاد جماهیر شوروی سابق مبنی بر عدم گسترش ناتو به شرق باعث میشود که روایت میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق اهمیت زیادی داشته باشد. او در سال ۲۰۱۴ همزمان با بیستوپنجمین سالگرد فروپاشی دیوار برلین گفت که موضوع گسترش ناتو در زمان بحث بر سر اتحاد دو آلمان «اصلا مطرح نشد». او گفت: «حتی یک کشور شرق اروپا در آن زمان این موضوع را مطرح نکرد، حتی پس از حذف پیمان ورشو در سال ۱۹۹۱ هم این موضوع مطرح نشد. رهبران غربی هم بحث آن را مطرح نکردند».
آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق در عین حال بر این باور است که گسترش ناتو به شرق «اشتباهی بزرگ» و «نقض روح بیانیههای صادرشده و تضمینهای دادهشده» در سال ۱۹۹۱ محسوب میشود. استدلال عدم پایبندی به «روح» توافقهای صورتگرفته پیشتر از سوی بوریس یلتسین، رئیسجمهوری پیشین روسیه نیز در نامهای که در سال ۱۹۹۳ به بیل کلینتون، همتای آمریکایی خود نوشت مطرح شده بود. بوریس یلتسین در نامه خود نوشته بود که روح پیمان «توافق نهایی درباره آلمان» با «گزینه گسترش منطقه ناتو به شرق» منافات دارد. اهمیت نامه یلتسین از نظر تاریخی در این است که روسیه در آن برای اولین بار کشورهای غربی را به «عدم پایبندی به وعدهشان» در زمینه گسترش ناتو به شرق متهم میکند.
روایت اسناد
ادعای جیمز بیکر مبنی بر اینکه تضمینی به عدم گسترش ناتو به شرق داده نشده بود، به همراه سخنان میخائیل گورباچف که از «نقض روح» بیانیهها و توافقهای صورتگرفته سخن میگوید، ابهامهایی را درباره آنچه واقعا در مذاکرات پس از فروپاشی دیوار برلین گذشت پدید میآورد. اسناد و مدارک زیادی از هیئتهای نمایندگی بسیاری از کشورهایی که در گفتوگو بر سر وحدت آلمان غربی با آلمان شرقی شرکت داشتند به جا مانده است. این اسناد شامل یادداشتهای بهجامانده از گفتوگوهای انجامشده، صورتجلسه مذاکرات و گزارشهای منتشرشده از گفتوگوها میشود.
بر اساس این اسناد و مدارک، کشورهای آمریکا، بریتانیا و آلمان غربی به کرملین اطمینان داده بودند که موضوع عضویت کشورهایی همچون لهستان، مجارستان و چکسلواکی در ناتو اصلا مطرح نیست. اسناد و مدارک بهجامانده همچنین نشان میدهد که جان میجر، نخستوزیر وقت بریتانیا در جریان سفرش به مسکو در ماه مارس سال ۱۹۹۱ به مقامات اتحاد جماهیر شوروی سابق اطمینان داده بود که رویدادی مشابه عضویت لهستان، مجارستان و چکسلواکی در ناتو روی نخواهد داد.
گسترش مرز ناتو
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی در سال ۱۹۹۱ شورای همکاری آتلانتیک شمالی (NACC) را در راستای همکاری با آن دسته از کشورهای اروپای شرقی که عضو اتحاد جماهیر شوروی سابق یا پیمان ورشو بودند، ایجاد کرد. با این حال شماری از این کشورها از همان زمان به دنبال سطحی بالاتر از همکاری نظامی با کشورهای غربی بودند تا بتوانند امنیت خود را تضمین کنند. به این ترتیب لهستان، مجارستان و چکسلواکی (که مدتی بعد به جمهوری چک و اسلواکی تقسیم شد) در سال ۱۹۹۱ در بیانیه ویشگراد خواستار «نقشآفرینی کامل در نظام امنیتی اروپا» شدند.
از سوی دیگر، جنگ اول چچن در سال ۱۹۹۴ و ناآرامیهای سیاسی در روسیه باعث شد که کشورهای شرق اروپا بهویژه کشورهای حوزه دریای بالتیک، در دهه ۱۹۹۰ به دنبال تضمین امنیت خود با حمایت غرب باشند. به این ترتیب کشورهای گروه ویشگراد به استثنای اسلواکی در سال ۱۹۹۷ به نشست ناتو در مادرید دعوت شدند و در نهایت دو سال بعد به عضویت این سازمان درآمدند. ناتو در نشست مادرید با روسیه نیز بیانیهای امضا کرد که در آن آمده بود: «ناتو و روسیه یکدیگر را رقیب در نظر نمیگیرند». امضای این بیانیه از سوی مسکو در آن زمان در پایتختهای غربی به نشانه عدم نگرانی روسیه از ناتو و گسترش آن تعبیر شد؛ امری که باعث شد ۱۴ کشور اروپای شرقی به تدریج به ناتو ملحق شوند. در تنها پیمان رسمیای که پس از فروپاشی دیوار برلین بین کشورهای عضو ناتو و اتحاد جماهیر شوروی سابق به امضا رسید، فقط آخرین اختلافها بین دو طرف درباره آلمان و اتحاد آلمان غربی با آلمان شرقی حلوفصل شد. کشورهای غربی در پیمان «توافق نهایی درباره آلمان» به اتحاد جماهیر شوروی سابق تعهداتی در زمینه عدم استقرار نیروهای غیرآلمانی عضو ناتو و سلاحهای هستهای در شرق آلمان (قلمرو آلمان شرقی) دادند. آنها تاکنون به این تعهدات خود پایبند بودهاند.
ریشه اختلاف
ریشه اصلی اختلافها بین روسیه و کشورهای غربی بر سر آنچه واقعا دو طرف در پایان جنگ سرد بر سرش به توافق رسیدند، این است که توافقی کتبی که ارزش اجرائی و حقوقی داشته باشد به امضا نرسید. تنها سند امضاشده همان پیمان «توافق نهایی درباره آلمان» با موضوع اتحاد دو آلمان است. پوتین نیز با اذعان به اینکه تضمین به عدم گسترش ناتو تنها به صورت شفاهی مطرح شده بود، به طور تلویحی از مقامات اتحاد جماهیر شوروی سابق ازجمله میخائیل گورباچف به دلیل عدم اخذ تضمین کتبی از کشورهای غربی انتقاد کرده است.
در این میان دو سؤال مهمی که مطرح میشود این است که کشورهای غربی چرا حتی به صورت شفاهی حاضر شدند تا وعده عدم گسترش ناتو به شرق را مطرح کنند؟ و دوم اینکه چرا مقامات اتحاد جماهیر شوروی سابق به دنبال اخذ وعده و ضمانت کتبی از غربیها نرفتند؟
ایده تضمین به عدم گسترش ناتو به شرق را هانس دیتریش گنشر، وزیر خارجه وقت آلمان غربی که نقش مهمی در اتحاد دو آلمان داشت، پیگیری میکرد. او با توجه به تجربه دخالتهای نظامی پیشین اتحاد جماهیر شوروی سابق بر این باور بود که احتمال دخالت نظامی مسکو در کشورهای اروپای شرقی همزمان با سرنگونی حکومتهای مورد حمایت اتحاد جماهیر شوروی سابق وجود دارد. وزیر خارجه وقت آلمان غربی به این ترتیب با طرح ایده عدم گسترش ناتو به شرق در تلاش بود تا از نگرانیهای احتمالی مسکو در آن دوران پرتلاطم بکاهد و خطر مداخله نظامی اتحاد جماهیر شوروی سابق در کشورهای اروپای شرقی نیز کاهش یابد.
از سوی دیگر میتوان این فرضیه را مطرح کرد که میخائیل گورباچف همزمان با طرح وعده به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت برای دیگر کشورها و حتی اشاره به احتمال عضویت اتحاد جماهیر شوروی در ناتو دیگر چندان لزومی به اخذ تضمین کتبی از کشورهای غربی برای عدم گسترش ناتو نمیدید. به این ترتیب اتحاد جماهیر شوروی سابق که در پایان سال ۱۹۹۱ فروپاشید، میراثی متناقض برای روسیه و رهبران آینده باقی گذاشت؛ زیرا از یک سو این باور را برای آنها پدید آورد که اگر گسترش ناتو به شرق برخلاف توافقهای انجامشده در اوایل دهه ۱۹۹۰ نباشد، دستکم با «روح» آن در تضاد است. از سوی دیگر آنها از نظر حقوقی سندی کتبی و امضاشده از زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق برای اثبات ادعای خود در دست ندارند. این میراث متناقض اکنون پس از سه دهه تبدیل به قطعهای از پازل جنگ در اوکراین شده است که بسیاری آن را یادآور دوران جنگ سرد میدانند.