فرایند فرزندخواندگی و ابعاد قانونی آن
دنیایی جدید را به یک کودک هدیه کنید
«به جای اینکه کودکی را به دنیا دهید، دنیایی را به کودکی هدیه کنید»؛ این جمله معروفی است که بسیاری از طرفداران فرزندخواندگی به آن اشاره میکنند و معتقد هستند این شکل از والدگری، متعالیترین و انسانیترین شکل از تبدیلشدن به پدر و مادر است.
شرق: «به جای اینکه کودکی را به دنیا دهید، دنیایی را به کودکی هدیه کنید»؛ این جمله معروفی است که بسیاری از طرفداران فرزندخواندگی به آن اشاره میکنند و معتقد هستند این شکل از والدگری، متعالیترین و انسانیترین شکل از تبدیلشدن به پدر و مادر است. اینکه بدون تولد یک نوزاد پدر و مادر شوند و همه توانشان را صرف این کنند که بهترین آینده را برای او بسازند. برای بچهای که زندگی برای او از همان روز نخست، متفاوت آغاز شده است. در روزهای اخیر اخبار متعددی درباره رهاسازی نوزادان منتشر شد. از ویدئوی تأثیرگذاری که نشان از پیداشدن یک نوزاد تازه به دنیا آمده در یک سطل زباله میداد تا نوزادی که پنجم خرداد نزدیک شیرخوارگاه آمنه پیدا شد تا همان خبری که از رهاسازی پنج هزار نوزاد در عرض 10 روز حکایت داشت که البته خیلی زود تکذیب و مشخص شد هیچ نسبتی با حقیقت و آمار موالید در کشور ندارد. با وجود این، همه این اخبار و حواشی بهانهای شد تا بار دیگر به موضوع فرزندخواندگی بپردازیم؛ فرایندی که در سالهای اخیر بیش از گذشته مورد توجه زوجها قرار گرفته است و حتی زنان مجرد هم سراغ آن رفتهاند.
عاطفه و امیر یکی از همین زوجها هستند. با ترس و لرز سراغ این کار رفتند، اما حالا و بعد از گذشت شش سال از اولین روزی که دخترش به او گفته «ماما» زندگیاش را به قبل و بعد از این ماجرا تقسیم میکند: «ما خیلی اضطراب داشتیم. خانوادههای من و همسرم پرجمعیت هستند. خودمان در خانوادههای شلوغ بودیم و برادر و خواهرهایمان هم هرکدام حداقل یک بچه دارند. در چنین شرایطی اینکه شما دقیقا تبدیل شوید به زوجی که نمیتوانند بچهدار شوند، چیزی شبیه کابوس بود. علت ترسمان نهفقط از واکنش خانوادهها بلکه به حس آینده بچه خودمان بود. اینکه بتواند در چنین شرایطی احساس عشق و امنیت واقعی را دریابد یا نه. اما حالا و بعد از شش سال از اولین روزی که دخترم توانست من را با نام «ماما» صدا بزند، شک ندارم که بهترین تصمیم زندگی ما همین بود».
مسئولیتی مانند والدینشدن نباید به سادگی باشد
امیر تعریف میکند که ماههای قبل و بعد از حضور دخترشان در خانه، سختترین روزهای زندگیشان بوده است: «واقعا سخت بود. اصلا برایمان حالت عادی نداشت. میترسیدیم. با اینکه خانوادههایمان واکنش نسبتا خوبی نشان دادند اما خودمان نگران بودیم؛ از اینکه سلب حضانت کنند، از اینکه دخترمان با ما ارتباط نگیرد و از اینکه نشود آنچه باید. اما شد؛ به بهترین شکل ممکن هم شد. با صبوری همسرم و عشق دختری که زندگی را برایمان بهشت کرد».
سیما و محمد، زوج دیگری هستند که امروز دقیقا سه ماه از حضور فرزندشان در خانه میگذرد و در انتظار دریافت شناسنامهاند. سیما درباره دشواریهای این مسیر میگوید: «نمیخواهم بگویم کار سادهای است، اما به نظرم وقتی بخواهی به شکل فیزیولوژیک هم مادر و پدر شوی، شکل دیگر از موانع مقابل راهت قرار دارد. فقط به نظر من در شکل فرزندخواندگی این مشکلات و موانع روشنتر هستند و از قضا ما فرصت جدیتری برای فکرکردن و کمکگرفتنهای تخصصی داشتیم. ضمن اینکه اصلا مگر نباید بچهدارشدن سخت باشد؟ به نظر من که چنین مسئولیت سنگینی نباید هم به راحتی رخ دهد. من شنیدهام که برخی از زوجین بچهها را پس دادهاند. این واقعا اتفاق هولناکی برای بچههاست و به نظر من خوب است که بهزیستی تا حد امکان از بروز چنین اتفاقاتی جلوگیری کند».
فرزندخواندگی در قانون ما
در قانون فرزندخواندگی عبارت است از اعطای سرپرستی کودکان بدون سرپرست شناختهشده تحت سرپرستی سازمان بهزیستی به خانوادههای متقاضی که واجدالشرایط قانون جاری حمایت از کودکان بیسرپرست باشند. فرزندخواندگی در کشورهای مختلف قوانین مختلفی دارد. مثلا در قانون فرانسه دو نوع فرزندخواندگی وجود دارد. حقوقدانان فرانسوی فرزندخواندگی کامل را بهعنوان فرزند قانونی چنین توصیف میکنند: فرزندخواندگی کامل جدایی کامل کودک از خانواده اصلیاش (غیر از نسب و همسر) و پیوستن به خانواده دیگری است. بهعلاوه فرزندخواندگی کامل تمام روابط فرزندخوانده را از اولیای اصلیاش به اولیای فرزندخواندگی منتقل میکند (غیر از رابطه بیولوژیکی و نسب).
فرزندخواندگی ساده چنین تعریف شده است: رابطهای که به توافق و اراده فرزندخوانده و اولیای فرزندخواندگی و در صورت صغیربودن فرزندخوانده به توافق امین یا قیم او با اولیای فرزندخواندگی رسیده باشد؛ اما در قانون فرزندخواندگی، فرزندخواندگی نیز ماجرای جالبی دارد. در سال 1353، با اقتباس از حقوق کشورهای اروپایی بهخصوص کشور فرانسه، قانون فرزندخواندگی در ایران به تصویب رسید؛ اما چون پس از انقلاب اسلامی قانون کشور ما برگرفته از فقه شیعه بوده و اسلام فرزندخواندگی به صورتی که در نظام حقوقی فرانسه متداول است، مجاز نمیشناسد، در نتیجه آن را «قانون حمایت از کودکان بیسرپرست» نامگذاری کردند. به موجب بند دوم از اصل بیستویکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دولت موظف به حمایت از مادران و کودکان بیسرپرست است و قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست مصوب 1353 نیز به منظور تأمین منافع مادی و معنوی آنان، شرایط خاصی را برای خانوادههایی که میخواهند سرپرستی اطفال بدون سرپرست را بر عهده بگیرند، وضع کرده است. این قانون شامل 17 ماده و چندین تبصره است.
فرایند فرزندآوری برای زنان مجرد
قانون پیشین فرزندخواندگی مصوب سال 1353 بود که اوایل دهه 80 تیمی متشکل از سازمان بهزیستی، قوه قضائیه و سایر دستگاههای ذیربط نسبت به تدوین لایحه اصلاحی آن اقدام کردند. در سال 83 این قانون اصلاح و لایحه اصلاحی آن تقدیم مجلس شد؛ اما بعد از گذشت حدودا یک دهه در سال 92 قانون «حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست» به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. هرچند قانون مصوب سال 53 در زمان خودش قانون خوبی بود، اما در طی زمان دیگر پاسخگوی نیازهای روز نبود؛ به همین دلیل قانون جدید در 36 ماده و 17 تبصره به مجلس تقدیم شد و پس از تصویب برای اجرائیشدن به دستگاهها ابلاغ شد. پس از آن بود که تغییرات جدید در این قانون، به یک مطالبه قدیمی پاسخ مثبت داد و به موجب آن دختران مجرد نیز میتوانند نسبت به فرزندخواندگی اقدام کنند. سپیده بهدادفر، کارشناس سازمان بهزیستی در حوزه فرزندخواندگی دراینباره توضیح داد: «اولین قدم برای این کار، ثبتنام در سامانه ملی فرزندخواندگی است که از سال ۹۹ راهاندازی شده است. در این سامانه، همه افراد ازجمله زنان و دختران متقاضی فرزندخواندگی، درخواستشان را در سامانه تنظیم و مدارک لازم را بارگذاری میکنند، آن وقت است که مراحل بعدی این روند به جریان میافتد». دختران متقاضی بعد از ثبت درخواست و مدارک، به مصاحبه دعوت میشوند و برایشان تشکیل پرونده صورت میگیرد؛ پروندهای که موافقت درباره جزئیات آن به تأیید صلاحیت یا ردصلاحیت آنها منجر میشود: «بررسی تخصصی وضعیت متقاضی، بررسی همه مدارک، استعلامهای لازم برای بررسی سلامت جسم و روان از طریق سازمان پزشکی قانون و تشخیص هویت، مشاورههای روانشناختی، بازدید از منزل و بررسی وضعیت خانواده، مشاوره دینی و... ازجمله مراحل اساسی تکمیل پرونده است که بدون کموکاستی صورت میگیرد».
به گفته بهرادفر این همان پروندهای است که در نهایت به کمیته تخصصی برای تصمیمگیری نهایی واگذار میشود و در صورت موافقت این کمیته، به مرحله معرفی کودک میرسد: «در این مرحله، هر کودکی که آماده واگذاری باشد، به متقاضی معرفی میشود و درصورتیکه او تمایل به سرپرستی آن کودک داشته باشد، پرونده کودک و متقاضی، به دادگاه ارجاع میشود و دادگاه، قرار سرپرستی ششماهه را برای این دختران صادر میکند. آن وقت است که طبق دستور قضائی، کودک به دختر جوان واگذار میشود».
قانون نانوشته فرزندخواندگی نوزادان
اما نکته درخور توجه اینکه بیشتر زوجین و زنان مجردی که سراغ فرزندآوری میروند، تمایل به نوزاد دارند؛ به همین دلیل هم بیشترین تقاضا برای فرزندآوری برای رده سنی نوزادان است و هرچه سن کودک بالاتر میرود، گویا شانس کمتری دارد برای اینکه بتواند والدینی داشته باشد. این موضوع شبیه به یک قانون نانوشته درآمده و فرصت داشتن خانواده برای کودکان در رده سنی بالاتر را گرفته است. همین هم میشود که وقتی یک خانواده یا یک زن مجرد سراغ یک کودک با سنوسال بالاتری میرود، مددکاران مراکز بهزیستی از همه بیشتر خوشحال میشوند. نگار، مددکاری که در یکی از مراکز بهزیستی کار میکند، دراینباره میگوید: «خانوادهها بیشتر تمایل دارند که نوزاد ببرند. میگویند هرچه سن بچه کمتر باشد، ما فرصت بیشتری برای همراهی و خوگرفتن به هم داریم؛ اما برخی دیگر هم به خاطر اینکه نمیخواهند در آینده به بچه بگویند روند فرزندخواندگی چگونه شکل گرفته است، دست به این کار میزنند. البته مشاوران ما به همه والدین میگویند که باید طی بازهای از حدود چهارسالگی به بچهها بگویند که آنها چگونه وارد خانواده شدهاند؛ چراکه فهمیدن این موضوع در آینده و به شکلی دیگر میتواند تبعات بدی برای آنها داشته باشد».
نگار به خانوادهها و میل آنها برای داشتن نوزاد حق میدهد، اما همیشه دلنگران بچههای بزرگتر است: «ماه گذشته یک خانم مجرد بالاخره توانست یکی از پسرهای ما را به فرزندخواندگی بپذیرد. علیرضا نامی بود که ما به او داده بودیم. هشت سال داشت و بینهایت پسر خوب و دلنشینی بود. امید زیادی برای اینکه خانوادهای داشته باشد، نداشتیم و وقتی بالاخره کسی پیدا شد که او را بخواهد، واقعا از صمیم قلبمان خوشحال بودیم. کاش هیچ بچهای راهش به بهزیستی نرسد اما اگر رسید، خوششانس باشد و خانوادهای پیدا کند».