|

لبنان به کدام سو می‌رود؟

انتخابات ریاست مجلس لبنان برگزار شد و مطابق انتظار «نبیه بری» چهره شناخته‌شده حامی حزب‌الله لبنان، برای هفتمین بار این سمت را در اختیار گرفت. با مشخص‌شدن تکلیف ترکیب پارلمان جدید لبنان و ریاست آن، بهتر می‌توان انتخابات اخیر پارلمانی لبنان را واکاوی کرد و چالش‌های پیش‌روی این کشور در حال فروپاشی را برشمرد.

 لبنان به کدام سو  می‌رود؟

 انتخابات ریاست مجلس لبنان برگزار شد و مطابق انتظار «نبیه بری» چهره شناخته‌شده حامی حزب‌الله لبنان، برای هفتمین بار این سمت را در اختیار گرفت. با مشخص‌شدن تکلیف ترکیب پارلمان جدید لبنان و ریاست آن، بهتر می‌توان انتخابات اخیر پارلمانی لبنان را واکاوی کرد و چالش‌های پیش‌روی این کشور در حال فروپاشی را برشمرد. ارزیابی نتیجه انتخابات لبنان به این بستگی دارد که از کدام زاویه به آن نگریسته شود. اگر از زاویه قیام اکتبر ۲۰۱۹ و تشکل‌های سیاسی بیرون‌آمده از آن ‌که شعارش سرنگونی همه احزاب شریک در قدرت بود، نگاه کنیم، می‌توانیم بگوییم که نتیجه این انتخابات با وجود مشارکت نسبتا پایین (۴۱ درصد) ضربه‌ سختی به پیکر احزاب سیاسی سنتی وارد کرد، اما درعین‌حال باید پذیرفت که این نتیجه به حد کافی سرنوشت‌ساز نیست؛ چون امکان ندارد حکومت قدرتمندی که قادر به انجام اصلاحات لازم، حل بحران اقتصادی و کسب اعتماد مردم و جامعه بین‌المللی باشد، بر اساس آن تشکیل شود. به تعبیر دیگر منظومه سیاسی سنتی حاکم، با وجود تحمل شکست سنگین، از سرنگونی و فروپاشی نجات پیدا کرد.

منظومه سیاسی سنتی حاکم لبنان متشکل از شش حزب عمده است که عبارت‌اند از: حزب‌الله، جنبش امل، جریان میهنی آزاد، سازمان نیروهای لبنان، حزب سوسیالیست پیشرو و جریان المستقبل که رهبر آن، سعد حریری، فعالیت سیاسی‌اش را به تعلیق درآورده است، هرچند هشت نفر از اعضای پیشین آن به صورت مستقل وارد انتخابات شدند و به مجلس راه یافتند. اگرچه احزاب سیاسی یادشده در برخی از حوزه‌های انتخاباتی شکست خوردند، اما به‌طور کلی مشروعیت‌شان را در سطح کشور حفظ کردند. با‌این‌حال، راه‌یافتن ۱۳ نامزد مخالف به مجلس، پیروزی مهمی تلقی می‌شود و اگر بر سر یک دیدگاه روشن و مشترک با هم به توافق برسند، می‌توانند قدرت حاکم را به چالش بکشند. اگر از زاویه کسانی که انتخابات لبنان را یک همه‌پرسی درباره حزب‌الله می‌دانند، نگاه کنیم‌، بی‌تردید می‌توان گفت امسال دیدگاه مردم درباره حزب‌الله نسبت به سال ۲۰۱۸ دگرگون شده است. حزب‌الله در سال ۲۰۱۸ از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود و توانست به کمک متحدانش اکثریت را در پارلمان از آن خود کند، اما امسال اوضاع به گونه‌ دیگری رقم خورد. در هر صورت حزب‌الله و جنبش امل تاکنون نماینده اکثریت جامعه تشیع در لبنان محسوب می‌شوند، اگرچه چالش‌ها و موانعی هم پیش‌رو دارند.

اولین چالش‌، پیروزی نامزدهای مخالف در حوزه انتخاباتی جنوب است که یک دستاورد مهم و نمادین برای مخالفان و یک چالش حقیقی برای حزب‌الله و جنبش امل به حساب می‌آید. چالش دوم، از دست دادن اکثریت پارلمانی است؛ حزب‌الله و جنبش امل در سال ۲۰۱۸ از مجموع ۱۲۸ کرسی، ۷۱ کرسی را در اختیار داشتند، درحالی‌که در انتخابات اخیر تنها موفق به کسب ۶۲ کرسی شدند. با‌‌این‌حال، شکست کنونی تغییری اساسی در وضعیت سیاسی ایجاد نخواهد کرد و این دو سازمان همچنان بازیگران عمده در فرایند تشکیل حکومت و گرفتن تصمیم‌های مهم در حکومت و در پارلمان لبنان باقی خواهند ماند. چالش سوم که از همه مهم‌تر است، این است که حزب‌الله برای نخستین بار از داشتن یک متحد مسیحی نیرومند محروم می‌شود؛ از سال ۲۰۰۵ که بر اساس توافق‌نامه‌ مار میخائیل (محله‌ای در شهر بیروت) حزب‌الله با جریان میهنی آزاد (بزرگ‌ترین حزب مسیحی) هم‌پیمان شد، تاکنون که ۱۶ سال از آن می‌گذرد، حزب‌الله همواره یک متحد مسیحی نیرومند داشت و از پوشش آن به سود خود بهره می‌برد، اما در انتخابات پارلمانی امسال جنبش میهنی آزاد تنها ۱۷ کرسی به‌ دست‌ آورد و حزب مسیحی رقیب آن، حزب نیروهای لبنان، با به دست آوردن ۱۹ کرسی از آن پیشی گرفت. در این میان، مشکلات و چالش‌های پیش‌روی لبنان هم کم نیست. اولین چالش، مسئله تشکیل دولت است. به دلیل عقب‌نشینی موقت سعد حریری از فعالیت‌های سیاسی، آرای مؤلفه اهل سنت در میان گروهک‌های کوچک و نامزدهای مستقل تقسیم شد و سنی‌ها از داشتن یک رهبر مشخص در پارلمان ۲۰۲۲ و از داشتن یک نامزد مشخص برای احراز پست نخست‌وزیری محروم شده‌اند. این در حالی است که برخی تشکل‌ها تلاش می‌کنند یک شخصیت برجسته سنی خارج از محدوده نام‌های رایج و همیشگی را نامزد این سمت کنند، اما عملی‌شدن آن به موافقت بازیگران عمده و تأثیرگذار بستگی دارد. ممکن است نجیب میقاتی، نخست‌وزیر کنونی، بار دیگر به همین سمت برگزیده شود که در این صورت آینده اصلاحات و ماهیت تغییرها زیر سؤال خواهد رفت.چالش دوم، شکل حکومت آینده لبنان است. بافت پیچیده سیاسی و زدوبندهای قدرت در لبنان طوری است که این کار یا به تشکیل حکومت وحدت ملی منتهی می‌شود، یا کشور در انتظار یافتن یک راه‌حل میانه و پذیرفتنی برای مدت درازی در خلأ سیاسی فرو می‌رود. تشکیل دولتی مطابق با خواسته مخالفان و طرفداران تغییر، مستلزم زمان زیادی است. چالش سوم، کارزار مهم انتخابات ریاست‌جمهوری است که در پاییز آینده برگزار خواهد شد. دراین‌باره چند پرسش مطرح می‌شود؛ این راه‌حل سیاسی جدید چگونه خواهد بود؟ آیا احزاب یادشده قبول خواهند کرد که مجلس تصمیم بگیرد و در زمان تعیین‌شده رئیس‌جمهوری آینده را انتخاب کند؟ مهم‌تر از همه، آیا زمانی که دوره ریاست‌جمهوری میشل عون به پایان برسد و درعین‌حال شرایط برای انتخاب رئیس‌جمهوری جدید فراهم نباشد و خلأ ریاست‌جمهوری ایجاد شود، وضعیت آشفته کشور با چالش‌های بیشتری مواجه نخواهد شد؟پاسخ‌‌دادن به این پرسش‌ها در شرایط کنونی آسان نیست. امروز ضروری‌ترین و مهم‌ترین مسئولیت، تمرکز بر یافتن بهترین راه برای ایجاد یک دوره جدید سیاسی و تشکیل یک دولت نیرومند، خدمتگزار، شفاف و پاسخ‌گو است که بتواند به فرهنگ فساد و قانون‌گریزی پایان دهد و لبنان را از این وضعیت بحرانی و آشفته مزمن نجات دهد.

*منبع: ایندیپندنت