سیدمحمود الگوی اخلاق بود
خاطرهای شخصی از سیدمحمود دعایی ندارم. افتخار همنشینی یا همکاری با ایشان را هم نداشتم. نشنیدم ایشان نهادی را در ایران پیریزی کنند و جریانی بسازند. هیچگاه روزنامه اطلاعات را که ایشان بیش از چهار دهه مدیرمسئول آن بودند (گرچه مطبوعهای بیآزار و متین بود) زنده و جریانساز ندیدم و نپسندیدم.
خاطرهای شخصی از سیدمحمود دعایی ندارم. افتخار همنشینی یا همکاری با ایشان را هم نداشتم. نشنیدم ایشان نهادی را در ایران پیریزی کنند و جریانی بسازند. هیچگاه روزنامه اطلاعات را که ایشان بیش از چهار دهه مدیرمسئول آن بودند (گرچه مطبوعهای بیآزار و متین بود) زنده و جریانساز ندیدم و نپسندیدم. سکوت ایشان در برابر مشکلات کشور به رغم داشتن تریبون مانند سکوت بسیاری از اعضای جامعه روحانیت دلسرد و آزردهام کرد. با این همه از خود میپرسم چرا مهر او همیشه در دلم شعلهور بود و هست؟ و به خود اینگونه پاسخ میگویم: در زمانهای که ما با پدیده ناخوشایندی به نام «منهای اخلاق» روبهروییم، سیدمحمود الگوی اخلاق بود. اگر نه در زمین سیاست اما در آسمان عطوفت جریانساز بود. مردم هرگاه در وجود هرکس با هر لباسی جلوههای اخلاق، تواضع و مردمدوستی ببینند، مهرش را به دل میگیرند. در روزهای اخیر بسیار از ما مردم کوچه و بازار با خبر درگذشت او آهی سرد برآوردیم و تأسف خوردیم. همچنین بزرگانی بینیاز از چربزبانی، این مرد بزرگ را ستودند. اگر بخواهم چند از هزار نمونه بیاورم از زندهیاد محمدرضا شجریان در زمان حیاتش، دکتر محمدرضا شفیعیکدکنی، سیدمحمد خاتمی، استادم دکتر هادی خانیکی و دوستم هوشنگ مرادیکرمانی یاد میکنم. او را میستاییم نه برای کارهایی که انجام داد بلکه برای کارهایی که انجام نداد! ازجمله و به تعبیر استاد خانیکی اینکه هرگز «نرجید و نرنجاند». مقام سیدمحمود دعایی متعالی و جایش در زمانه بداخلاقیها خالی است.