|

گزارش «شرق» از بی‌سامانی حوزه پرستاری کشور و افزایش مهاجرت این نیروهای متخصص

کوچ مرهم درد

هنوز بسیاری از آنها با عوارض بیماری کرونا دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند و داغ از‌دست‌دادن همکاران خود را به دوش می‌کشند؛ آدم‌هایی که بی‌توقع در اوج همه‌گیری کرونا تیماردار مردم شدند ولی جز چند جمله‌ برای قدردانی چیز دیگر عایدشان نشد و حالا بعد از آنکه آمار کرونا تک‌رقمی شده همچنان در حال مطالبه برخی حقوق خود هستند

کوچ مرهم درد
نسترن فرخه خبرنگار گروه جامعه روزنامه شرق

  هنوز بسیاری از آنها با عوارض بیماری کرونا دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند و داغ از‌دست‌دادن همکاران خود را به دوش می‌کشند؛ آدم‌هایی که بی‌توقع در اوج همه‌گیری کرونا تیماردار مردم شدند ولی جز چند جمله‌ برای قدردانی چیز دیگر عایدشان نشد و حالا بعد از آنکه آمار کرونا تک‌رقمی شده همچنان در حال مطالبه برخی حقوق خود هستند. در زمان شیوع کرونا، بخش قابل توجهی از بار بیمارستان‌ها و مراکز درمان بر دوش این سفیدپوشان بود که به دلیل کمبود پرستار و نبود امکانات کافی، در شیفت‌های طولانی‌مدت و بدون وقفه کار می‌کردند و حتی یوسف رحیمی عضو شورای عالی سازمان نظام پرستاری در همان روزهای اوج کرونا گفته بود: پرستاران در ۱۸ ماه گذشته بدون استراحت و مرخصی، شبانه‌روز در خدمت بیماران کرونا بوده‌اند، سختی کار و فشار کاری مضاعف، مشاهده مرگ بیماران و کمبود نیرو آنان را خسته کرده است و به شدت به مرخصی و استراحت نیاز دارند. اما با وجود تمام سختی‌ها برای این پرستاران، دست از تلاش برنداشتند و حتی برخی از زنان پرستار با وجود ماه‌های آخر بارداری در بیمارستان حاضر می‌شدند و با آن لباس و ماسک‌های آزاردهنده فعالیت می‌کردند که به همین دلیل شاهد فوت تعدادی از آنها به دلیل ابتلا به کرونا بودیم، همچون فوت مهشید گودرز پرستار استان فارس که هفت‌ماهه باردار بود. همچنین به دلیل اینکه این افراد در معرض مستقیم ابتلای کرونا بودند ،بسیاری‌شان به دلیل عوارض بعد از ابتلا، از چرخه کار خارج شدند و طبق اعلام فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلان‌شهر تهران، در آذر سال گذشته، ۹ هزار پرستار درگیر عوارض این ویروس منحوس شدند. در کنار این فشارهای وارده بر پرستارها، بسیاری از آنها با توجه به کمبود پرستار در زمان شیوع کرونا، طبق قراردادهای کوتاه‌مدت ۸۹روزه بدون هیچ مزایا و حتی بیمه، جذب کار شدند و بعد از کاهش آمار بیماری و فوتی‌ها بدون تمدید قرارداد با آنها یا خداحافظی شد یا برخی اخراج شدند که محمد میرزابیگی، رئیس سازمان نظام پرستاری در خرداد سال جاری گفته بود: با فروکش‌کردن کرونا، مسئولان به تعدیل نیروهای جذب‌شده پرداختند که طبق آمار به‌دست‌آمده تعداد این عزیزان حدود پنج هزار نیروی پرستار است. این در حالی است که نظام سلامت با کمبود جدی پرستار روبه‌رو است و این کمبود با اضافه‌شدن ۳۵ هزار تخت در دولت قبل، بیشتر هم شده؛ حتی طبق گفته‌های حمیدرضا عزیزی معاون توسعه و مدیریت منابع سازمان نظام پرستاری به «شرق» بیمارستان‌هایی در شیفت شب تهران داریم که یک پرستار با ۲۰ بیمار تنها هستند و این موضوع در مناطق دورافتاده بدتر هم خواهد بود. این در حالی است که تعداد پرستار در نظام سلامت با میزان مرگ‌ومیر بیماران رابطه مستقیم دارد و کمبود پرستار تهدید جدی برای سلامت شهروندان است. همچنین با گذشت چند ماه از کاهش شیوع کرونا و انتقاد رهبری از شرایط پرستارها، هنوز قوانین مربوط به مشاغل سخت و زیان‌آور، تعرفه‌گذاری، بازنشستگی و پاداش و دستمزد این افراد به درستی اجرا نشده است. سال ۱۳۹۹ مریم حضرتی معاون پرستاری وزارت بهداشت از ایجاد عدالت حوزه سلامت با تصویب تعرفه خدمات پرستاری گفته بود و بسیاری از پرستارها به امید تصویب آن صبر کردند و در تیر سال گذشته حضرتی خبر تصویب آن را اعلام کرد، ولی همچنان پرستارها از این روند گله‌مند هستند و گاهی شاهد تجمع‌های کوچک این افراد برای مطالبه حق و حقوق خود هستیم که محمد شریفی‌مقدم، دبیرکل خانه پرستار ایران هم در مورد همین تعرفه خدمات پرستاری به «شرق» می‌گوید: قوانین تعرفه‌گذاری شرایط را برای پرستارها بهتر نکرده، بلکه بدتر هم کرده است. حال همه این مسائل به دلیل کاهش انگیزه کادر درمان به افزایش سیر مهاجرت پرستارها دامن زده و کافی است با سرچی ساده در اینترنت متوجه تفاوت شرایط کار پرستاری در داخل و خارج از کشور و پیشنهادهای مهاجرت در کشورهای میزبان شویم که در همین مورد دبیرکل خانه پرستار ایران اشاره می‌کند: وقتی پرستار به یک کشور اروپایی می‌رود تقریبا پنج تا شش هزار دلار، شاید هم بیشتر حقوق دریافت خواهد کرد، در کنارش شأن اجتماعی و امنیت شغلی و رسیدگی‌های دیگر هم خواهد داشت، اما در ایران فقط حدود شش میلیون تومان دریافت می‌کند و در این شرایط بدیهی است افراد در شرایطی که شأن اجتماعی بالاتر و درآمد بهتر می‌توانند داشته باشند مهاجرت را ترجیح بدهند. با وجود افزایش مهاجرت اما طبق نظر بسیاری از کارشناسان آمار دقیقی از مهاجرت کادر درمان در دست نیست؛ چون کانال‌های بسیاری برای این کار وجود دارد، اما به شکل شهودی سالانه حدود سه هزار نفر مهاجرت می‌کنند و بیشترین نیروی حرفه‌ای مهاجر معمولا پرستارها هستند. همچنین طبق نظرات محمدامین مولا، دبیر کارگروه مهاجرت‌های دانشجویی رصدخانه مهاجرت ایران،نکته نگران‌کننده در مورد کادر بهداشت و درمان مربوط به وضعیت میل و تصمیم به مهاجرت در میان آنهاست. بر اساس پیمایش‌هایی که رصدخانه مهاجرت ایران در بهار ۱۴۰۰ در میان گروه‌های مختلف اجتماعی انجام داده است، میل و تصمیم به مهاجرت در میان گروه پزشکان و پرستاران همچون سایر گروه‌های اجتماعی وضعیت مطلوبی ندارد. بر اساس نتایج این پیمایش‌ها به ترتیب 45 و 26 درصد از پزشکان و پرستاران تمایل «بسیار زیاد» و «زیادی» برای مهاجرت از کشور دارند. همچنین 40 درصد از این گروه تصمیم دارند از کشور مهاجرت کنند. این در حالی است که 27 درصد از پزشکان و پرستاران هنوز در مورد مهاجرت از کشور تصمیم قطعی نگرفته و 18 درصد نیز مهاجرت خود را به ‌تعویق انداخته‌اند. با درنظرگرفتن خطر افزایش مهاجرت پرستارها برای سیستم سلامت کشور سیمین کاظمی جامعه‌شناس سلامت می‌گوید: با وجود تعداد بالای بی‌کاران رشته پرستاری، یک ارتش ذخیره کار از تحصیل‌کرده‌های این رشته وجود دارد و نظام سلامت ظاهرا نگرانی بابت مهاجرت پرستاران و خروج آنها از کشور ندارد؛ چون می‌داند همیشه تعدادی هستند که جایگزین نیروهای خارج‌شده بشوند ولی همه اینها برای کشور هزینه خواهد داشت.

با پاداش اندک پرستارها را تحقیر می‌کنند

پرستار جوانی است که از مصاحبه و درج نامش می‌ترسد که مبادا اظهار مطالباتش منجر به اخراج و عدم تمدید مجدد قراردادش شود. از روزهای سخت کار در ایام اوج شیوع کرونا می‌گوید که حتی بسیاری از همکارانش شهید خدمت شدند اما همچنان اعتراض برای دریافت مطالبات اصلی این افراد بی‌نتیجه مانده است. این مرد جوان صحبت‌هایش را ادامه می‌دهد: یکی از مطالبه‌های اصلی ما پرستارها موضوع فوق‌العاده خاص و تبدیل وضعیت‌هاست، در هر پیک کرونا که با افزایش بیمار روبه‌رو بودیم، همکارانی را با قرارداد ۸۹ روز جذب می‌کردند که به هیچ‌‌کدام مزایای خاص حتی بیمه هم تعلق نمی‌گرفت.

این پرستار اضافه می‌کند: بعد از فارغ‌التحصیل‌شدن باید دو سال طرح اجباری بگذرانیم تا مدرک تحصیلی ما تأیید شود و آن را به ما بدهند و طی مدت شیوع کرونا و با توجه به کمبود نیرو در سیستم، این افراد را تمدید طرح کردند و به آن عنوان‌های مختلفی دادند. به هر صورت بعد از دو سال پرستارها را به شکل سه ماه، شش ماه و... تمدید می‌کنند، ما الان افرادی را داریم که پنج سال و نیم در حال تمدید طرح هستند، الان از دولت قبل و دولت جدید یعنی حدود یک سال و نیم است که مدام حرف تبدیل وضعیت می‌زنند ولی در عمل هیچ اتفاقی نیفتاده است و ما همچنان منتظر هستیم. در واقع هر روز و هر ماه به ما وعده می‌دهند ولی هیچ‌کدام در حال حاضر خروجی نداشته و فقط می‌گویند ما از طریق مجلس، سازمان برنامه و بودجه و امور استخدامی پیگیر هستیم. این در حالی است که طی این مدت که پرستارهای ۸۹روزه که به دنبال تبدیل وضعیت بودند، تبدیل وضعیت همکاران ایثارگر مطرح شد و خیلی راحت افرادی که حتی یک هفته یا یک ماه شروع به فعالیت کرده بودند، تبدیل وضعیت و رسمی شدند ولی شرایط دیگر همکاران تغییر نکرد؛ چون ایثارگر نبودند. قابل ذکر است که این عزیزان حقشان بود که این اتفاق بیفتد، قانونی بوده و بر اساس قانون حقشان را گرفتند، اما بحث همکاران ما این است که چطور این قانون در این شرایط برای این عزیزان اجرا می‌شود ولی برای افراد دیگر که سال‌هاست مطالبه می‌کنند اجرا نمی‌شود.

او با اشاره به اینکه مسئولان بالامرتبه فقط حرف از پیگیری می‌زنند ولی قدمی برنمی‌دارند، می‌گوید: در بحث ساماندهی کارکنان دولت، می‌شد نیروهای ۸۹روزه را که مدافعین سلامت بودند، تبدیل وضعیت کنند، اما تا الان هیچ اسمی از نیروی ۸۹روزه نیاوردند و این نشان می‌دهد کاری برای ما انجام ندادند. در جو رسانه‌ای که راه انداختند، مردم فکر می‌کنند ما مزیت‌های بسیاری دریافت کردیم در صورتی که این‌طور نیست؛ حتی با پرستارها گاهی به‌شدت تحقیر‌آمیز رفتار می‌شود. مثلا برای پرستارهایی که در زمان کرونا فعال و پرتلاش بودند، پاداش ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومانی دادند؛ این رفتارها نه‌تنها انگیزه ایجاد نمی‌کند، بلکه انگیزه را از بچه‌ها می‌گیرد.

این پرستار اضافه می‌کند: بحث فوق‌العاده خاص برای افراد در شرایط خاص است، اما مگر شرایط خاص‌تر از ایام کرونا داریم؟ متأسفانه این را هم سازمان برنامه و بودجه به عنوان هزینه نگاه می‌کند و عملا هیچ خروجی در رابطه با این موضوع نداشتیم‌.

مقام معظم رهبری به مشکلات پرستاری ورود کردند ولی مسئولان کاری نکردند

محمود عمیدی فعال صنفی پرستاری در رابطه با مطالبات مهم قشر پرستار به «شرق» می‌گوید: مشکلات پرستارها فقط به روزهای شیوع کرونا مربوط نیست، فقط آن زمان باعث شد تا مردم بیشتر با دردهای این افراد آشنا شدند، حتی مقام معظم رهبری هم به موضوع ورود کردند که متأسفانه صحبت‌های ایشان اجرائی نشد.متأسفانه دیدی که در جامعه سلامت ما وجود دارد کاملا استثماری است؛ یعنی همه چیز در خدمت منافع یک حرفه است. الان تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری را که نگاه کنید چون دستور مقام معظم رهبری بود ناچار اجرا می‌شود، ولی همان هم به صورت نمایشی است. همچنین با وجود کمبود پرستار سال ۹۰ تا ۹۱ استخدامی‌هایی برای حوزه سلامت صورت گرفت که فقط ۳۰ درصد آنها پرستار بودند، در صورتی که نیاز به پرستار از دیگر حرفه‌ها بیشتر بود و ۷۰ درصد، دیگر مشاغل بودند.

این فعال صنف پرستاری ادامه می‌دهد: در رابطه با پرداختی‌ها هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است و با توجه به مشکل در پرداخت تعرفه‌ها در آینده خواهید دید که اعتراضات بیشتر خواهد شد. بنابراین برای پرستارها کار خاصی نکردند ولی می‌گویند حقوق ما را در چند مرحله افزایش دادند، در صورتی که کاملا مانند دیگر گروه‌ها بوده و هیچ شرایط ویژه‌ای در نظر گرفته نشده است و این افزایش حقوق برای گروه پزشکی هم اتفاق افتاده، همچنین هیچ تسهیلات خاصی هم نداشتیم. باید اشاره کنم که وقتی کرونا شد، ما هم مثل سرباز وطن جنگیدیم ولی اگر قرار است پاداشی داده شود، باید عدالت در نظر گرفته شود ولی هیچ اتفاقی در این زمینه نیفتاد. با توجه به کمبود پرستار در زمان اوج کرونا، افرادی را جذب کردند که بعد از کاهش آمار اخراج شدند و الان دوباره به زمان قبل کرونا برگشتیم که تعداد نیروها خیلی کم شده است، از این جهت اوضاع مراکز درمانی خوب نیست.

عمیدی اضافه می‌کند: الان مشکل عمده‌ در حوزه پرستاری نادیده‌گرفتن قوانین ویژه پرستاری است که اجرا نمی‌شود؛ مثل مشاغل سخت و زیان‌آور که نه ساعت کاری آن اجرا می‌شود و نه قوانین بازنشستگی آن. همان‌طور هم که می‌دانید، حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد پرستارها از خانم‌ها هستند که یک‌سری قوانین ویژه خانم‌هاست که آن‌هم اجرا نمی‌شود که پرستارها در قبال این عدم رعایت‌ها می‌توانند به دیوان شکایت کنند. تا الان به مطالبات پرستارها توجهی نشده ولی جلوی برخی مسائل مثل ممنوعیت ورود افراد غیرمرتبط به حوزه پرستاری را داشتیم و اجازه آن را ندادیم ولی به‌طورکل نظام پرستاری که باید جلودار باشد، صبر می‌کند ببیند چه اتفاقی می‌افتد بعد جلو بیاید و خودی نشان ‌دهد.

قوانین تعرفه‌گذاری شرایط پرستارها را بهتر نکرد

محمد شریفی‌مقدم، دبیرکل خانه پرستار ایران، ضمن اشاره به مشکلات متعدد حوزه پرستاری به «شرق» می‌گوید: یکی از مسائل حال حاضر پرستاری اخراج‌شدن تعدادی از آنهاست. از یک طرف تخت‌های بیمارستانی در دولت قبل اضافه شد که حدود ۳۵ هزار تخت بود و القاعده هر تخت هم به کادر پرستار نیاز دارد، همچنین با توجه به اینکه بخش‌های تخصصی مثل آی‌سی‌یو و سی‌سی‌یو نسبت به گذشته اضافه شدند، نیاز به تعداد پرستار بخش تخصصی نسبت به عمومی هم بیشتر شده است. نهایتا اگر بخواهیم یک جمع‌بندی کنیم، باید در حوزه پرستاری نسبتی بین ورودی و خروجی‌ها وجود داشته باشد، این خروجی هم از بازنشستگی، ترک شغل، مهاجرت و... را شامل می‌شود. اگر سرجمع اینها را در نظر بگیریم، متوجه می‌شویم ورودی‌ها با خروجی‌ها تناسب ندارد. اگر بخواهیم طبق یک فرمول تخصصی یا شاخص بین‌المللی صحبت کنیم، میزان پرستار را بر اساس تخت نباید سنجید بلکه بر اساس جمعیت باید در نظر گرفت؛ از حضور بیمار در بیمارستان تا ترخیص و نیاز پرستار در خانه، همه سنجیده می‌شود که به ازای هر هزار نفر جمعیت 10 پرستار در نظر می‌گیرند. اما در کشور ما بنا بر یک‌سری محاسبات تعداد پرستار ۱.۶ دهم است، یعنی نصف حداقل کف استانداردهای جهانی. به عبارتی با وجود تلاش پرستارها مردم نصف حداقل مراقبت‌هایی را که باید دریافت کنند، می‌گیرند و هرچه تعداد پرستار کمتر باشد، به همان میزان خسارت وارده و مرگ‌ومیر بالا می‌رود. دقیقا نیروی انسانی در بحث سلامت همین‌قدر اهمیت دارد.

شریفی‌مقدم اضافه می‌کند: سیاست وزارت بهداشت پزشک‌سالار است، البته به این معنی که مافیا همه‌جا به روش‌های مختلفی وجود دارد، سیستم سلامت می‌خواهد حداکثر بهره‌وری را با کمترین هزینه و امکانات انجام دهد و به همین دلیل نیرو استخدام نمی‌کند و نیرویی که جذب می‌کند هم واقعا امنیت شغلی ندارد، در‌صورتی‌که در دنیا اصلی وجود دارد مبنی بر اینکه اگر نیروی کار با سلامت مردم در ارتباط است، امنیت شغلی او بر کیفیت و بهره‌وری کار بسیار اهمیت دارد و اگر امنیت شغلی نداشته باشند، خطای کارشان بیشتر می‌شود.

ایشان ادامه می‌دهد: طبیعتا با توجه به اینکه جان مردم در دست پرستارهاست، پس در اینجا بازهم خسارت به مردم وارد خواهد شد. در کنار این با وجود نیاز به پرستار، نیروی موقت جذب می‌شود و الان حدود هفت تا هشت سال است که سیستم پرستاری به سمت این جذب موقت رفته و الان می‌بینیم در بحران‌هایی مثل کرونا از پرستارهای قراردادی مثل قرارداد ۸۹‌روزه استفاده می‌کنند. البته عناوین این قراردادها حدود ۱۲ تا می‌شود که از هرکدام بنا بر نیاز استفاده می‌کنند و پرستار هم باید امضا کند و حالا که کرونا فروکش کرده، می‌گویند قرارداد این افراد تمام شده و به این اشاره نمی‌کنند که منجر به ترک کار آنها شدند.

دبیرکل خانه پرستار ایران ضمن هشدار درباره افزایش مهاجرت پرستارها ادامه می‌دهد: شما در نظر بگیرید وقتی جذابیت‌های کشور مقصد و مشکلات کشور مبدأ زیاد باشد، مهاجرت هم بیشتر خواهد شد. کشورهای مقصد هم جاذبه‌هایی دارند که باعث مهاجرت پرستارها می‌شود؛ علت مهاجرت‌ها کاملا همین است. مثلا پرستار وقتی به یک کشور اروپایی می‌رود تقریبا پنج تا شش هزار دلار، شاید هم بیشتر حقوق دریافت خواهد کرد و در کنار آن شأن اجتماعی و امنیت شغلی و رسیدگی‌های دیگر هم خواهد داشت، اما در ایران فقط حدود شش میلیون تومان دریافت می‌کند و در این شرایط بدیهی است افراد در شرایطی که شأن اجتماعی بالاتر و درآمد بهتر می‌توانند داشته باشند، مهاجرت را ترجیح بدهند. طبیعی است که همه دوست دارند در کشور خودشان بمانند و زندگی کنند اما وقتی شرایط مناسب نباشد، ترجیح می‌دهند به دور از خانواده و کشور خود زندگی کنند و هیچ آمار دقیقی از مهاجرت‌ها وجود ندارد؛ چون کانال‌های خروج از کشور بسیار متفاوت است ولی آنچه به‌صورت شهودی وجود دارد، سالانه حدود سه هزار نفر مهاجرت می‌کنند و بیشترین نیروی حرفه‌ای مهاجر معمولا پرستارها هستند؛ چون درحال‌حاضر در کشورهای اروپایی نیاز به پرستار وجود دارد و کانادا، استرالیا، آمریکا و‌... جزء کشورهایی است که رشته‌های پرستاری را راحت‌تر از بقیه حرفه‌ها جذب می‌کنند.

مخصوصا در ایام کرونا که این روند تسهیل شد؛ یعنی اگر قبلا افراد باید آیلتس شش و هفت می‌گرفتند، الان با چهار یا پنج هم پذیرش صورت می‌گیرد. آنچه ما می‌بینیم، نشان می‌دهد سرعت مهاجرت پرستارها خیلی بیشتر شده است. در کنار این در نظر بگیرید پرستاری که می‌رود معمولا هشت سال سابقه کار دارد، بعد از فارغ‌التحصیلی دو سال طرح می‌گذراند و مهارت تجربی خود را ارتقا می‌دهد و با رزومه خوبی می‌رود، برای همین پرستارهای ایرانی، جزء بهترین‌ها هستند که خیلی کشورها از آنها استقبال می‌کنند.

شریفی‌مقدم درباره چالش‌های بازنشستگی پرستارها و اینکه گاهی رئیس بیمارستان با بازنشستگی فرد مخالفت می‌کند، می‌گوید: بازنشستگی پرستاری به چند شکل است و کادر پرستار وقتی ۲۰ سال کار کرده می‌تواند از پنج سال بخشودگی قوانین سخت و زیان‌آور استفاده کند ولی این قانون یک بند دارد‌ که می‌گوید به شرط موافقت دستگاه مربوطه که این دستگاه مربوطه همان رئیس بیمارستان یا رئیس دانشگاه است که در موارد زیادی رئیس بیمارستان موافقت نمی‌کند، چون دلایلی از‌جمله کمبود نیرو و مشکل جایگزینی را مطرح می‌کنند. همچنین پرستارهای استخدام دائم زمانی که ۲۵ سال سابقه کار دارند، باید ۲۵ ماه هم دستگاه مربوطه برای آنها پرداختی داشته باشد، بیش از ۹۵ درصد، با وجود اینکه مایل هستند از این قانون استفاده کنند، دستگاه مربوطه یعنی بیمارستان با آن موافقت نمی‌کند.

ایشان اضافه می‌کند: دوم پرستارهای تأمین اجتماعی هستند که مشمول قانون کار قرار می‌گیرند که چند سال است به شکل‌های مختلف چوب لای چرخشان می‌کنند و می‌گوید برای این پنج سال باقی‌مانده باید رقمی پرداخت کنید تا با بازنشستگی اتفاق بیفتد که آن‌هم مبلغ زیادی است. حتی پرستارهایی داریم که طی زمان اشتغال سنوات دریافت نکردند و زمان بازنشستگی، کارفرما ایجاد مشکل می‌کند. با مراجعه به دیوان عدالت اداری افراد می‌توانند شکایت مطرح کنند ولی موضوع این است که همکاران ما با وجود تلاش بسیاری که در بیمارستان می‌کنند، از مسائل حقوقی این حوزه اطلاع و آگاهی ندارند و برای همین عمدتا پیگیری نمی‌کنند. در کل اگر واقعا فرد دچار بیماری خطرناکی شده باشد که آخرهای عمرش باشد، با او موافقت می‌شود اما به‌طور‌کلی شرایط برای پرستارها دشوار است.

شریفی‌مقدم می‌گوید: بچه‌های شرکتی هم که به نام پرستارهای ۸۹‌روزه معروف هستند، با آنها قرارداد موقت می‌بندند و بعد از قرارداد می‌گویند خوش‌آمدی که فرد دیگر دستش به جایی بند نیست؛ چون خودش قرارداد سه‌ماهه را امضا کرده، مگر اینکه زودتر از سه ماه اخراجش کنند که باز آن‌ هم در سیستم نئولیبرالی شرایط به شکلی پیش می‌رود که پرستار دستش به جایی بند نیست، برای همین یکی از راه‌های فرار پرستار از این حرفه مهاجرت است.

دبیرکل خانه پرستار ایران درباره تعرفه‌گذاری‌های پرستاری اضافه می‌کند: یکی از مطالبات پرستارها قانون تعرفه‌گذاری است که از اول هم که در سیستم بیمارستانی مطرح شد، ناکارآمد بود و تنها اختلاف بین پرداخت‌های گروه پزشکی و پرستاری را ده‌ها برابر کرد. آن زمان که این تبعیض ایجاد شد، در وزارت بهداشت بودم و پیگیری کردم تا سهم گروه غیر‌پزشکی را افزایش دهند که آن بخش تصمیم‌گیر این موضوع در وزارت بهداشت مخالف بود، تا سال ۸۶ که قانون تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری تصویب شد و در آن قانون گفته پرستار هم مثل پزشک و سایر گروه‌ها باید خدماتش تعرفه داشته باشد. با وجود دستور رؤسای‌جمهور که بارها دستور داده شده و در دولت قبل هم به این موضوع اشاره شده بود، اما وزارت بهداشت هیچ موقع اجازه اجرائی‌شدن آن را نمی‌دهد. حتی در سال ۱۳۹۹ که رهبری به این موضوع ورود کرد، باز‌هم اجرا نکردند و اگر رسانه‌ها را بررسی کنید صدها بار به‌عنوان خبر خوش پرستارها و دستاورد نظام پرستاری از آن یاد شده و بارها مسئولان  و وزرای بهداشت مختلف به‌خصوص نظام پرستاری گفته‌اند این مرحله انجام شد و جشن بگیرید، یعنی ۵۰ تا ۶۰ بار به‌عنوان دستاورد جشن گرفتند و اتفاقی نیفتاده تا اینکه پارسال گفتند بودجه آن مشخص شده و می‌خواهد از دی‌ماه اجرائی شود که آن‌موقع من گفتم می‌خواهند قانون نظام پرستاری را به‌صورت نمایشی اجرا کنند و این هشدار را از همان موقع یعنی آبان ۱۴۰۰ دادم که این موضوع دارد از مسیر اصلی خود منحرف می‌شود و گفته بودم با این کار ابزار مطالبه‌گری را از مردم می‌خواهند بگیرند که بر اساس شرایطی این کار را کردند و کسی متوجه نشد و بعد در‌واقع آیین‌نامه تعرفه‌گذاری را دفن می‌کردند. در کنار این مسائل رئیس نظام پرستاری هم خود در خدمت یک سیستم پزشک‌سالار است. خواسته پرستارها این بود که خدمات پرستاری را هم مثل دیگر گروه‌های پزشکی و غیر‌پزشکی تعرفه‌گذاری کنید و بر اساس شاخص‌های موجود این تعرفه‌ها محاسبه شود. یکی از آن شاخص‌ها ریسک خطر برای کننده کار و بیمار است. حتی احتمال ریسک خطر آزمایش برای پزشک و پرستار و موارد به این شکل دیگر مورد بررسی قرار می‌گیرد که برای هر خدمتی این موضوع متفاوت است؛ مثلا تعرفه برای پرستاری که دیالیز می‌کند یا خون می‌گیرد متفاوت است. باز‌هم تأکید می‌کنم خواسته جامعه پرستاری همین بود که برای خدمات پرستاری هم مثل سایر گروه‌ها این تعرفه‌ها انجام شود ولی این کار را نکردند و به‌جای آن محاسبات را بر اساس تخت بیمارستانی حساب کردند، در‌صورتی‌که ما هدفمان کاهش و رفع تبعیض بود که یکی از آن کاهش اختلاف در پرداخت‌ها بود، حال خدماتی مثل بخیه ۱۲ مدل متفاوت دارد، بخیه داخل بدن، صورت و جاهای دیگر با‌هم متفاوت است. الان تفاوت تعرفه تخت بخش عمومی و بخش ویژه خیلی تفاوتی ندارد و یک بیمارستان بخش‌های مختلفی دارد که در کنارش خدمات پرستاری هم در یک صفحه آ‌چهار که ۱۷ ستون دارد جا گرفته و آن‌هم بر اساس تنوع تخت است. با وجودی که قرار بر رفع تبعیض بود ولی در نحوه اجرا با تبعیض روبه‌رو شدیم و نه‌تنها تعرفه‌گذاری وضعیت پرستارها را بهتر نکرد بلکه نسبت به قبل بدتر هم خواهد شد.

آمار دقیقی از مهاجرت کادر درمان وجود ندارد

محمدامین مولا، دبیر کارگروه مهاجرت‌های دانشجویی رصدخانه مهاجرت ایران با توجه به اینکه روزهای اوج کرونا و سختی کار کادر درمان به‌خصوص پرستاران، بسیاری از کشور مهاجرت کردند، به «شرق» می‌گوید: برای پاسخ به این سؤال باید نگاهی به تأثیر همه‌گیری ویروس کرونا در سطح دنیا و تأثیر آن بر بخش بهداشت و درمان جهانی داشته باشیم.

قبل از همه‌گیری ویروس کرونا نیز کمبود نیروی انسانی در این بخش وجود داشته و این موضوع همواره یکی از نگرانی‌های سازمان بهداشت جهانی بوده است. همان‌‌طور که می‌‌دانید همه‌گیری ویروس کرونا موجب فشار مضاعف بر بخش بهداشت و درمان جهان و افزایش تقاضا برای نیروی انسانی شاغل در این بخش شد. از آنجایی که پاسخ به فشار تقاضا در کوتاه‌مدت برای تأمین نیروی انسانی مورد نیاز در بخش بهداشت و درمان برای هیچ کشوری مقدور نیست، بنابراین سیاست‌های جذب نیروی انسانی به‌عنوان پاسخی مقطعی برای کاستن از فشار تقاضا به انتخاب اول سیاست‌گذاران در کشورهای مختلف دنیا بدل می‌شود؛ یعنی در زمانی که ویروس کرونا موجب توقف جابه‌جایی‌ها و استخدام‌های بین‌المللی شد، بسیاری از کشورهای دنیا با درک درست و بهنگام مسئله، سیاست‌ها و برنامه‌های متنوعی را برای جذب کادر بهداشت و درمان جهانی اتخاذ کردند. در واقع اگرچه ویروس کرونا موجب پاشیده‌شدن گرد مرگ بر تمام اتفاقات جهانی بود، اما پنجره فرصت جدیدی را برای جابه‌جایی نیروی بهداشت و درمان در سطح جهان فراهم کرد؛ فرصتی که تا قبل از همه‌گیری ویروس کرونا با پیچیدگی‌ها و بوروکراسی‌های بسیار بیشتری همراه بود.

بنابراین جابه‌جایی و مهاجرت کادر درمان در دوره کرونا یک اتفاق جهانی بوده و محدود به کشور خاصی نیست؛ اما طبیعتا این مهاجرت‌ها با توجه به برنامه‌ها و سیاست‌های جذاب کشورهای توسعه‌یافته برای جذب کادر بهداشت و درمان عمدتا از سمت کشورهای در‌حال‌توسعه و کمتر‌توسعه‌یافته به سمت کشورهای توسعه‌یافته صنعتی اتفاق افتاده است.

مولا اضافه می‌کند: در ایران نیز اگرچه آمارهای جسته و گریخته‌ای از مهاجرت کادر بهداشت و درمان منتشر شده است که بسیاری از آنها بد تفسیر شده و به معنی مهاجرت واقعی نیست، مثل آمار مربوط به ترجمه مدارک کادر بهداشت و درمان، اما به‌‌طور مشخص آمار دقیقی از وضعیت مهاجرت، ماندگاری یا اشتغال در مشاغل غیر‌مرتبط با درمان و پزشکی برای کادر بهداشت و درمان وجود ندارد. موضوعی که به پاشنه آشیل مدیریت منابع انسانی در همه حوزه‌ها در کشور تبدیل شده است.

اما نکته نگران‌کننده در مورد کادر بهداشت و درمان مربوط به وضعیت میل و تصمیم به مهاجرت در میان آنهاست. بر‌ اساس پیمایش‌هایی که رصدخانه مهاجرت ایران در بهار ۱۴۰۰ در میان گروه‌های مختلف اجتماعی انجام داده است، میل و تصمیم به مهاجرت در میان گروه پزشکان و پرستاران مانند سایر گروه‌های اجتماعی وضعیت مطلوبی ندارد. بر‌ اساس نتایج این پیمایش‌ها به ترتیب 45 و 26 درصد از پزشکان و پرستاران تمایل «بسیار زیاد» و «زیادی» برای مهاجرت از کشور دارند. همچنین 40 درصد از این گروه تصمیم دارند که از کشور مهاجرت کنند. این در حالی است که 27 درصد از پزشکان و پرستاران هنوز در مورد مهاجرت از کشور تصمیم قطعی نگرفته و 18 درصد نیز مهاجرت خود را به‌ تعویق انداخته‌اند. اگرچه آمار مربوط به میل و تصمیم به مهاجرت نمی‌تواند نشان‌دهنده مهاجرت واقعی کادر بهداشت و درمان از کشور باشد، اما به‌خوبی می‌تواند نشان‌دهنده سطح نارضایتی و افزایش احتمال مهاجرت این بخش از سرمایه انسانی به خارج از کشور باشد.

دبیر کارگروه مهاجرت‌های دانشجویی رصدخانه مهاجرت ایران با اشاره به شرایط افراد بعد از مهاجرت می‌گوید: پاسخ به این سؤال با توجه به اینکه شناخت و‌ مطالعات کمی و‌ کیفی محدودی از جامعه ایرانیان خارج از کشور وجود دارد و همچنین حس رضایت به عوامل شخصی و محیطی به فضای درونی و بیرونی مختلفی بستگی دارد، بسیار سخت است؛ اما شاید بتوان با استمداد از داده‌های جهانی کمی موضوع را شفاف‌تر کرد. به‌عنوان مثال بر‌ اساس گزارش جهانی شادی در سال ۲۰۱۸ میلادی مهاجرت تنها به میزان 9 درصد میانگین جهانی باعث افزایش شادی مهاجران می‌شود. بالاترین افزایش شادی 29‌درصدی مربوط به مهاجرت از مناطق جنوب صحرای آفریقا به اروپای غربی است. همچنین مهاجرت از مناطق خاورمیانه، اروپای شرقی و مرکزی به سمت اروپای غربی باعث افزایش 15‌درصدی شادی مهاجران می‌شود؛ اما مهاجرت از اروپای غربی به اروپای شرقی و مرکزی اثر معکوس داشته و باعث کاهش شادی مهاجران می‌شود. جالب اینکه افزایش شادی فقط برای پنج سال اول مهاجرت است و بعد از آن ثابت می‌شود یا کاهش می‌یابد که از دلایل آن حس قیاس مهاجران با افراد بومی به‌خصوص در زمینه دستمزد و امکان پیشرفت شغلی است.

مولا می‌گوید: بنابراین عوامل مختلفی از‌جمله جهت جغرافیایی مهاجرت و مدت‌زمان مهاجرت و... هستند که می‌توانند بر حس شادی و‌ رضایت مهاجران تأثیر داشته باشند؛ اما اتفاق مهمی که در زمینه تصور از مهاجرت و رضایت در میان اقشار مختلف اجتماعی در ایران در حال وقوع و تشدید است، مربوط به این نکته است که افراد به دلیل تشدید دافعه‌های مبدأ و بدون داشتن تجربه مهاجرت و زندگی در خارج از کشور تصور می‌کنند در خارج از کشور می‌توانند با رضایت و شادی بیشتری زندگی کنند. نکته‌ای که در نتایج پیمایش‌های رصدخانه مهاجرت ایران مبنی بر تصور شاد‌زیستن در ایران یا خارج از کشور به وضوح قابل رؤیت است. براساس‌این 60 درصد از پزشکان و پرستاران اذعان کرده‌اند که شاد‌زیستن را بیشتر در خارج از کشور متصور هستند، 26 درصد در مورد این موضوع نظری نداشته و تنها 15 درصد از پزشکان و پرستاران شاد‌زیستن را بیشتر در ایران متصور بوده‌اند.

ایشان در پاسخ به اینکه افزایش مهاجرت‌ها مخصوصا در حوزه سلامت کشور، چه آسیبی به نیروی انسانی کشور وارد می‌کند؟ ادامه می‌دهد: خروج سرمایه انسانی از کشور در بخش بهداشت و درمان تبعات مشهود و نامشهود مختلفی دارد. قطع به یقین خسارات اقتصادی ناشی از مهاجرت کادر بهداشت و درمان و خالی‌شدن استخر استعدادی کشور از نیروهای زبده از مهم‌ترین تبعات مشهود مهاجرت کادر بهداشت و درمان به‌ شمار می‌روند.

تربیت نیروی انسانی در بخش بهداشت و درمان در سراسر دنیا با صرف هزینه‌های بسیار زیاد همراه است و مهاجرت این نیروها درست در زمانی که در بهترین شرایط ارائه خدمت هستند، به معنی از‌بین‌رفتن تمام سرمایه‌گذاری‌های زمانی و اقتصادی است که برای تربیت یک نیروی انسانی در این بخش شده است. همچنین در شرایطی که کشور در مقایسه با سرانه جهانی از کمبود پزشک و پرستار رنج می‌برد، مهاجرت کادر درمان به‌ معنای افزایش فشار تقاضا برای نیروی انسانی در این بخش و بحرانی‌شدن شرایط در برخی از گرایش‌های پزشکی است.

در کنار تبعات مشهود خروج کادر بهداشت و درمان از کشور که معمولا بر این جنبه‌ها بیشتر تأکید می‌شود، تبعات نامشهودی در حال رخ‌دادن است که کمتر به آن توجه می‌شود. اول اینکه تشدید مهاجرت کادر بهداشت و درمان به خارج از کشور موجب تقویت شبکه‌های ارتباطی این افراد در خارج از کشور می‌شود و با توجه به اینکه مهاجرت از طریق کانال‌های کاری و تحصیلی برای گروه پزشکی تا حدودی پیچیده‌تر از سایر اقشار است، بنابراین تقویت شبکه‌های ارتباطی این افراد می‌تواند بر موج مهاجرت‌ها و تسهیل فرایند مهاجرت کادر بهداشت و درمان دامن بزند. از سوی دیگر مهاجرت متخصصان و افراد شناخته‌شده از کشور در حوزه‌های مختلف از‌جمله پزشکی، علاوه بر گسترش حس ناامیدی و کاهش جاذبه سرزمینی در جامعه، موجب تقویت گفتمان و تبدیل‌شدن ایران به کشوری که همه متخصصان آن در حال مهاجرت از آن هستند، می‌شود. بی‌شک تسری این نگاه در سطح جامعه و خانواده‌های ایرانی موجب تغییر رفتار مهاجرتی خانواده‌های ایرانی برای مهاجرت فرزندان‌شان حتی در سنین قبل از ورود به دانشگاه خواهد شد.

دبیر کارگروه مهاجرت‌های دانشجویی رصدخانه مهاجرت ایران در مورد تمایل پرستاران و دانشجوها به مهاجرت می‌گوید: با توجه به اینکه مهاجرت پدیده‌ای است که تحت تأثیر عوامل کلان، میانی و خرد قرار دارد و هریک از عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می‌توانند انگیزه برای مهاجرت از کشور را تشدید کرده یا کاهش دهند، بنابراین نیاز است که وضعیت میل به مهاجرت و عوامل اثرگذار بر آن به ‌صورت مداوم از طریق پیمایش‌های چابک و سریع مورد پایش قرار گیرد؛ وظیفه‌ای که رصدخانه مهاجرت ایران از بدو تأسیس بر انجام آن همت گماشته است. اما این امر خطیر نیازمند همکاری تمام وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی است که مدیریت منابع انسانی و اهتمام به حفظ و نگهداشت آنها باید در اولویت آنها باشد.

نظام سلامت نگران مهاجرت پرستارها نیست

سیمین کاظمی، جامعه‌شناس سلامت، با اشاره به روند افزایشی مهاجرت پرستارها و کادر درمان به «شرق» می‌گوید: مدتی است که مهاجرت شاغلان علوم پزشکی از‌جمله پرستاران افزایش یافته است. مشکلات شغلی و استخدامی را می‌توان از علل اصلی مهاجرت پرستاران دانست. در‌حال‌حاضر تعداد پرستارانی که وضعیت شغلی مناسبی ندارند یا استخدام نشده‌اند، نسبتا زیاد است.

این جامعه‌شناس اضافه می‌کند: در دوره همه‌گیری کرونا که نیاز به پرستار افزایش یافت، تعداد درخور‌توجهی از پرستاران به صورت موقت استخدام شدند؛ ولی بعد از پایان همه‌گیری با وجود قول‌هایی که درمورد استخدام داده شده بود، به‌طور گسترده اخراج شدند. با وجود تعداد بالای بی‌کاران رشته پرستاری، یک ارتش ذخیره کار از تحصیل‌کرده‌های این رشته وجود دارد و نظام سلامت ظاهرا نگرانی بابت مهاجرت پرستاران و خروج آنها از کشور ندارد؛ چون می‌داند همیشه تعدادی هستند که جایگزین نیروهای خارج‌شده بشوند.

این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: من فکر می‌کنم سیستم به‌گونه‌ای طراحی شده که تعداد فارغ‌التحصیلانش زیاد است. چون برای همه‌شان فرصت اشتغال وجود ندارد، بخشی از این دانش‌آموختگان که منتظر کار هستند، یعنی همان ارتش ذخیره کار، پس از خروج پرستاران و کادر درمان جایگزین آنها می‌شوند. برای همین می‌بینیم که سیستم سلامت دراین‌باره چندان نگرانی از خود نشان نمی‌دهد. البته باید اشاره کنم که در ایران نسبت پرستار به تخت بیمارستانی کمتر از حد استاندارد است و در واقع تعداد کمتری از حد لازم، پرستار استخدام می‌شود؛ ولی از همین نیروی کار استخدام‌شده انتظار کار بیشتری وجود دارد تا کمبود نیرو را جبران کنند. چنین وضعیتی هم از فرصت‌های شغلی برای پرستاران بی‌کار می‌کاهد، هم پرستاران شاغل را دچار خستگی و فرسودگی شغلی می‌کند و هم برای بیماران ممکن است خطرناک باشد.

کاظمی می‌گوید: با آنکه مسئولان وزارت بهداشت نگرانی بابت مهاجرت پرستاران نشان نمی‌دهند، اما باید در نظر داشت که برای تربیت هر پرستار و پزشک از منابع مملکت صرف می‌شود و بعد این نیرویی که آموزش دیده و مهارتی کسب کرده، از کشور خارج می‌شود که این قطعا یک صدمه و خسران برای کل مملکت است.

کاظمی ادامه می‌دهد: البته مسئله مهاجرت فقط مختص به ایران نیست، توجه داشته باشید که موج مهاجرت معمولا از کشورهای توسعه‌نیافته به سمت کشورهای توسعه‌یافته و پیشرفته اتفاق می‌افتد و ایران هم یکی از کشورهای توسعه‌نیافته است که با مشکل مهاجرت مواجه است. این مسئله به دلیل دافعه‌های کشور مبدأ و جاذبه‌های کشور مقصد اتفاق می‌افتد و به‌این‌ترتیب نیروی تحصیل‌کرده از کشورهای توسعه‌نیافته خارج و به جهان پیشرفته وارد می‌شوند. همچنین لازم است بگوییم این افراد تحصیل‌کرده‌های پرستاری هستند که دانش و مهارت‌های حرفه‌ای دارند و در کنارش مهارت‌های دیگر خود مثل زبان را تقویت می‌کنند و معمولا بعد از مهاجرت با گذراندن دوره آموزشی احتمالا می‌توانند وارد بازار کار آنجا شوند. این‌طور نیست که بگوییم الزاما نخبه‌ها از کشور مهاجرت می‌کنند، بلکه تحصیل‌کرده‌هایی هستند که به علت شرایط شغلی نامناسب داخل کشور، برای زندگی بهتر و کار در شرایط منصفانه‌تر به خارج مهاجرت می‌کنند.