آیاقطع دست دزد در این روزگار مصداق عدالت است؟

‌درباره برخی قوانین که مؤثر از شرع است، ما یک اهداف و یک احکام دین داریم که تا زمانی که اهداف دین محقق نشود، نباید به دنبال احکام دین برویم، مثلا همین که در جامعه نباید سرقت باشد و جامعه به امنیت مالی نیاز دارد، جزء اهداف دین است و حال اگر تمام نیازهای جامعه محقق شد و امنیت مالی وجود داشت، اگر کسی در این جامعه دزدی کرد، حکمش در قرآن آمده است؛ اما ما باید بررسی کنیم که ریشه انجام عمل آن دزدی در جامعه چه بوده است؛ چون امروزه ریشه مسائل کیفری را با نگاه علم بررسی می‌کنند. اول باید میان جرم و مجازات تناسب وجود داشته باشد و دوم این سؤال پیش می‌آید که آیا مجازات قطع دست در دنیای امروز ضروری است؟ در واقع همین سنگسار زنان را که داشتیم، بعضی علما گفتند متوقف شود؛ چون دنیای امروز تحمل چنین چیزی را ندارد.

همین الان هم برای مجازات فردی که دزدی کرده، ۲۵ شرط وجود دارد که اگر با وجود ۲۵ شرط کسی مرتکب دزدی شد، قطع دست خواهد داشت؛ اما وقتی اقتصاد جامعه دچار مشکل است، شرایط متفاوت است. دقت کنید که تا الان شاهد هزاران نفر بودیم که برای قاچاق و فروش مواد مخدر اعدام شدند. آیا باوجود‌این ریشه مواد مخدر قطع شد؟ این اعدام‌ها ریشه مواد مخدر و قاچاقچیان را از بین برد؟ باید به سراغ علت‌ها رفت که چرا این اتفاقات می‌افتد؛ بنابراین قطع دست دزد در این روزگار آیا مصداق عدالت است.؟ عدالت یعنی بنده کاری بکنم که مردم زندگی و معیشت‌شان تأمین باشد. اگر اقتصاد مردم حل نشود، هر جرم و فسادی امکان دارد اتفاق بیفتد.

پیغمر خدا فرمود فقر با خودش هر فسادی به وجود می‌آورد، همین الان دزدی‌های کلان می‌شود؛ ولی کسی دست آنها را قطع نمی‌کند؛ در‌صورتی‌که همین دزدی‌های بزرگ و سیستماتیک منجر به این دزدی‌های کوچک شده، باید جلوی آن دزدی‌های بزرگ گرفته شود تا شاهد این دزدی‌های کوچک نباشیم.