|

دو روی سکه بحران‌های طبیعی

نگاهی به تبیین و تحریف اهداف پیش‌بینی زلزله در ایران

وقتی می‌گوییم فلات ایران روی کمربند زلزله اوراسیا قرار دارد و به دلیل موقعیت گسل‌ها و پی‌سنگ جوانش، بیشترین زلزله‌های جهان را تجربه می‌کند

سیدرضا مهرنیا- دانشیار دانشگاه پیام نور:‌ وقتی می‌گوییم فلات ایران روی کمربند زلزله اوراسیا قرار دارد و به دلیل موقعیت گسل‌ها و پی‌سنگ جوانش، بیشترین زلزله‌های جهان را تجربه می‌کند! از واقعیت انکارناپذیری گفته‌ایم که بیش از همه، الزاماتی را برای متخصصین این رشته به‌وجود می‌آورد تا به فکر توسعه روش‌های پیش‌بینی و مدیریت مخاطرات لرزه‌ای کشور باشند. در این میان، کسانی که پیش‌بینی زلزله را یک چالش جهانی لاینحل می‌دانند، خواسته یا ناخواسته اقدام به تحریف مستندات علمی کرده و زمینه را برای اشاعه تفکرات شبه‌علمی فراهم می‌کنند. تبیین و تحریف اهداف پیش‌بینی زلزله، دو روی سکه بحران‌های طبیعی هستند که یکی زمینه‌ساز امید و دیگری موجب ناامیدی می‌شود. در الگوی مدیریت توسعه‌یافته، مراکز تخصصی گردهم می‌آیند تا با بررسی مطالعات موردی موفق، نقشه راه مطلوبی را ارائه کنند. در چنین سامانه‌ای، هر رویداد، به منزله نقطه عطفی برای شناخت پیش‌لرزه‌ها و پس‌لرزه‌های احتمالی است و زمینه را برای مدیریت مخاطرات بزرگ‌تر فراهم می‌کند. در مقابل تفکری که پیش‌بینی زلزله را امکان‌پذیر و خردمندانه می‌داند، جریانی وجود دارد که به‌طور سهوی یا عمدی مانع از ساماندهی مراکز تخصصی شده و به شیوه‌های مختلف، موجب کم‌رنگ‌شدن واقعیت‌ها، دستاوردها و مستندات علمی می‌شود. ترویج شبه‌علم از نشانه‌های انحراف جامعه است و گفتمان‌های بی‌اساس را جایگزین مستنداتی می‌کند که توسط نخبگان جامعه بیان شده‌اند. بدین‌ترتیب بی‌اعتمادی به تحقیقات فراگیر آغاز می‌شود‌ و به تبع آن، پیش‌بینی زلزله، امری محال و غیرضروری به نظر می‌رسد. از دیدگاه ژئودینامیکی، کره زمین فاقد تقارن هندسی متعارف است و از گشتاور خاص با تکانه زاویه‌ای منحصربه‌فرد برخوردار است. الگوهای حرکتی که با بهره‌گیری از تکنیک‌های دورسنجی و ژئوفیزیک سطحی-زیرسطحی شناسایی شده‌اند، به دلیل چرخش توأم با لغزش و خروج از مبدأ دوران هستند. لنگ‌زنی چاندلر نمونه بارزی از تظاهرات دینامیکی زمین است که با تشکیل ریزگردهای جوی و افزایش درجه شوری آب‌های اقیانوسی در ارتباط است و رابطه آن با زلزله‌های فلات ایران در دست بررسی است. این موارد نشان می‌دهند که برای پیش‌بینی زلزله راه طولانی در پیش است و ادامه این راه با مسامحه، مغالطه و تحریف امکان‌پذیر نیست. علاوه بر الگوهای دینامیکی، ژئوکینماتیک مخاطرات طبیعی دارای ابهامات گوناگون است که برخی از آنها به کمک روش‌های غیرخطی برطرف می‌شوند. برای مثال، توزیع رومرکز زلزله‌های ایران، به شکل مارپیچ طلایی است و به‌طور معناداری از قضیه فیثاغورث، جبر خیام و سری متناهی کرجی تبعیت می‌کند (مهرنیا، 1400). تحقیقات سیستماتیکی که در سال‌های اخیر به‌عمل آمده‌اند (مهرنیا، 1398-1396)، مؤید خوشه‌بندی زمین‌لرزه‌های ازگله (استان کرمانشاه) و ملارد (استان البرز) هستند. در این مناطق، افزایش بعد فرکتالی پایانه‌های گسلی تابع توالی فیبوناچی است و غالبا با مکان هندسی رویداد اصلی مطابقت دارد. در ایران و کشورهای منطقه، شاهد توسعه فناوری اطلاعات (IT) هستیم. این فناوری می‌تواند زمینه‌ساز پیش‌بینی زلزله با ابزارهای دقیق باشد. سنجش از دور ماهواره‌ای (RS) و سامانه‌های اطلاعات مکانی (GIS)، دو نمونه از ثمرات فناوری اطلاعات هستند که موجب افزایش دقت و صحت نقشه‌ها شده‌اند و برای تعیین موقعیت چشمه‌های لرزه‌ای و گسل‌های فعال کاربرد دارند. در ذیل فناوری‌های نوین، احتمال تشخیص و کنترل پیش‌نشانگرهای مکانی/زمانی بیشتر می‌شود و نتایجی به‌دست می‌آیند که تحت ضوابط آزمون‌و‌خطا هستند. امروزه متخصصین علوم زمین تلاش می‌کنند تا با بررسی و تحلیل دقیق هر رویداد، خطای پیش‌بینی را کاهش دهند. بنابراین هر رومرکز به منزله نقطه کلیدی برای تحقق این هدف است و برخورداری از داده‌های مکانی منسجم/استاندارد، به منزله کاهش خطا و آرامش جامعه است. یادمان باشد که رکورددار بیشترین زلزله‌های دستگاهی در جهان هستیم و این فرصتی است که می‌تواند ما را رکورددار بیشترین و بهترین پیش‌بینی‌های مکانی و زمانی کند. موارد زیر جهت توسعه علوم و فنون پیش‌بینی زلزله‌های ایران پیشنهاد می‌شوند:

- احیا و تجمیع مراکز پیش‌بینی زلزله در قالب مرکز ملی

- افزایش برداشت‌های دستگاهی (توسعه کمی ایستگاه‌های لرزه‌نگاری، شتاب‌نگاری و پیش‌نشانگری)

- استفاده از ظرفیت مکانی، آزمایشگاهی و توان علمی دانشگاه‌های کشور با تأکید بر شرایط مطلوب دانشگاه پیام نور برای دسترسی‌های استانی و محلی به شبکه‌های لرزه‌نگاری-شتاب‌نگاری

- تغییر روش‌های دانش‌پایه (سلیقه‌ای) به داده مبنا

- تأکید بر پیش‌بینی‌های مکانی کوتاه‌مدت تا میان‌مدت

- تعامل با سازمان‌های مسکن و شهرسازی، زمین‌شناسی، جغرافیا، نقشه‌برداری و شهرداری

- فرهنگ‌سازی در فضای مجازی و رسانه‌ها با هدف تبیین علمی-عملی پیش‌بینی زلزله و ذکر بازخوردهای مثبت اجتماعی-اقتصادی و سیاسی در سطح ملی و بین‌المللی.

در‌حال‌حاضر، نیازمند شناخت نواحی مخاطره‌آمیز و تجهیز آنها با سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای پیشرفته هستیم تا زمینه مقاوم‌سازی و کاهش بحران شهرها و کلانشهرها را فراهم کنیم. یقینا تفکری که مبتنی بر مدیریت بحران پس از زلزله باشد، پاسخ‌گوی همه نیازهای جامعه نخواهد بود و ما را با آسیب‌های جدی روبه‌رو می‌کند؛ بنابراین باید به دنبال شناسایی پیش‌نشانگرهای معتبر (ترجیحا بومی)، توسعه روش‌های پیش‌یابی و ساماندهی عملیات هشدار سریع باشیم تا اهداف مرکز ملی را در مطابقت با توان سرزمین فراهم کنیم.