|

کارگران و خودکامگی

اتحادیه‌های کارگری و خودکامگی در ایران» فراز‌و‌نشیب‌های توسعه سیاسی ایران را واکاوی می‌کند و در این مسیر، جنبه‌ای از توسعه سیاسی یعنی پیدایش اتحادیه‌های کارگری را مد‌نظر قرار داده است. از منظر مؤلف کتاب، حبیب لاجوردی، اتحادیه‌های کارگری ابزار مناسبی برای سنجش توسعه سیاسی به‌ شمار می‌آیند و از‌این‌رو او به‌ طور مفصل روند شکل‌گیری و رشد این اتحادیه‌ها را در صحنه سیاسی کشور بررسی می‌کند.

شرق: «اتحادیه‌های کارگری و خودکامگی در ایران» فراز‌و‌نشیب‌های توسعه سیاسی ایران را واکاوی می‌کند و در این مسیر، جنبه‌ای از توسعه سیاسی یعنی پیدایش اتحادیه‌های کارگری را مد‌نظر قرار داده است. از منظر مؤلف کتاب، حبیب لاجوردی، اتحادیه‌های کارگری ابزار مناسبی برای سنجش توسعه سیاسی به‌ شمار می‌آیند و از‌این‌رو او به‌ طور مفصل روند شکل‌گیری و رشد این اتحادیه‌ها را در صحنه سیاسی کشور بررسی می‌کند. حبیب لاجوردی، متولد سال ۱۳۱۷ در تهران، دانش‌آموخته دانشگاه‌هاى ییل و هاروارد و داراى درجه دکتراى اقتصاد از دانشگاه آکسفورد، در ایران بیش از همه با پروژه تاریخ شفاهی ایران در مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد، شناخته شده است که اوایل دهه شصت آغاز شد و طی آن او و همکارانش با چهره‌های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی مهمی در ادوار مختلف سیاسی ایران و با دیدگاه‌های مختلف مصاحبه کرده‌اند که به لحاظ متد و روش کار و تسلط مصاحبه‌کنندگان و پژوهشگران مورد توجه بسیاری از مورخان و صاحب‌نظران و اهالی اندیشه قرار گرفت. یکی از همکاران لاجوردی در این پروژه‌ها، ضیاء صدقی از اعضای مؤثر «جامعه سوسیالیست‌های نهضت ملی ایران» و دانش‌آموخته فلسفه در آمریکا بود که از قضا در همکاری دیگری با حبیب لاجوردی کتاب «اتحادیه‌های کارگری و خودکامگی در ایران» او را به فارسی برگردانده است.

لاجوردی در این کتاب نشان می‌دهد در دورانی که جامعه ایران تا حدی از آزادی‌های سیاسی برخوردار بود، اتحادیه‌های کارگری از نخستین نهادهایی بود که در صحنه سیاست پا گرفت و نقش ایفا کرد و هر زمان اختناق و سرکوب سیاسی مسلط می‌شد، پیش از هر چیز این اتحادیه‌های کارگری بودند که سرکوب می‌شدند، بعد از آن نوبت به مطبوعات و احزاب سیاسی و سایر نهادهای قدرت می‌رسید. اتحادیه‌های کارگری ایران در بازه زمانی از سال ۱۲۸۵ تا سال ۱۳۴۲ ماجراهای بسیاری را از سر گذراند که حبیب لاجوردی به‌ طور جامع آنها را در 10 فصل کتاب خود بررسی می‌کند که عناوین فصل‌ها از این قرارند: پیدایش جنبش کارگری، تولد دوباره اتحادیه‌های کارگری، سال‌های درگیری 1323-1325، سرکوب اتحادیه‌های کارگری حزب توده 1325-1328، نفوذ اتحاد شوروی در جنبش کارگری، نفوذ کارفرمایان در جنبش کارگری، ظهور و سقوط اتحادیه‌های تحت کنترل دولت 1325-1332، کارگران بی‌اتحادیه 1332-1342 و نفوذ انگلستان و آمریکا در جنبش کارگری. از منظر مؤلف کتاب، ایران سال ۱۳۵۷ از بسیاری جهات با ایران نیم‌قرن پیش از آن تفاوت‌های آشکار داشت. طی نیم‌قرن تحولات اقتصادی و اجتماعی عمده‌ای، به‌ویژه در شهرها پدید آمد که از آن جمله می‌توان نیرومند‌شدن دولت مرکزی، ایجاد نظام آموزشی که به میلیون‌ها کودک سواد آموخت، وضع قوانین برای اعتلای حقوق زنان، احداث جاده‌ها و کارخانه‌ها و پیشبرد مدرنیزاسیون را نام برد.

 در مجموع، از دهه ۱۳۰۰ به بعد ایران به دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی چشمگیری نائل آمد. با این‌همه وقتی به ضلع سوم مثلث توسعه، یعنی ضلع سیاسی آن، می‌نگریم وضع را کاملا دیگرگونه می‌یابیم؛ زیرا پس از ده‌ها سال توسعه اقتصادی و اجتماعی نه‌تنها «بلوغ سیاسی» پدیدار نشد؛ بلکه آن تجربه سیاسی هم که دستاورد انقلاب مشروطه سال ۱۲۸۵ بود و تا اواسط دهه ۱۳۰۰ استمرار نامنظمی داشت، در دوره حکومت رضاشاه کمابیش از دست رفت. «سالیان دراز کارگران ایران و بلکه بتوان گفت بیشتر کسانی که آگاهی سیاسی داشتند، در بردباری و مدارا با اوضاع سیاسی ظرفیتی معقول از خود نشان دادند؛ ولی پس از دوره‌ای نه‌چندان طولانی، به دولت مشروطه و انتخابات پارلمانی و وعده‌های هیئت حاکمه و دوستی ایالات متحد و بریتانیای کبیر بدبین شدند. این بررسی جنبش کارگری در ایران کم‌وبیش روشن خواهد کرد چرا گروه‌هایی از کارگران ایرانی نیز در برابر حکومت سابق و دموکراسی غربی و غرب به‌ پا خاستند».

اتحادیه‌های کارگری و خودکامگی در ایران، حبیب لاجوردی، ترجمه ضیاء صدقی، فرهنگ نشر نو