طرح پرحاشیه نظامنامه مدیریت محله تصویب شد
پایان مدیریت مردم بر محلات
کلیات طرح نظامنامه مدیریت محله با وجود مخالفتهای جدی بخش زیادی از شورایاریها و تعداد اندکی از اعضای شورای شهر تهران به تصویب رسید. مخالفان معتقد بودند سهم نهادهای حاکمیتی در ترکیب هیئت امنای محلات بیش از افراد منتخب مردم است.
نورا حسینی: کلیات طرح نظامنامه مدیریت محله با وجود مخالفتهای جدی بخش زیادی از شورایاریها و تعداد اندکی از اعضای شورای شهر تهران به تصویب رسید. مخالفان معتقد بودند سهم نهادهای حاکمیتی در ترکیب هیئت امنای محلات بیش از افراد منتخب مردم است. شورایاریها این طرح را تیر خلاص به نهاد شورایاریها میدانستند که مدافعان این طرح توضیح دادند که قرار نیست این طرح جایگزین شورایاریها باشد. اعضای شورای شهر بارها این نکته را تکرار کردند که در دوره پنجم مدیریت شهری نقش شورایاریها و ارتباط آنها با مدیران محلات کمرنگ شده است.
پرویز سروری، نایبرئیس شورای شهر تهران که در زمان بررسی این طرح ریاست این بخش از صحن را بر عهده داشت، به نقش مهدی چمران در برگزاری انتخابات شورایاریها در ادوار گذشته اشاره کرد و گفت: چمران در هر دوره در هیئت دولت و وزارت کشور برای برگزاری انتخابات شورایاریها آبرو گرو میگذاشت، چراکه از نظر ظاهر قانونی، شورایاریها مشکل داشتند اما بازهم انتخابات را برگزار میکردند. او نهاد شورایاریها را مولود انقلاب توصیف کرد و ادامه داد: تنها بدشانسی شورایاریها در شورای پنجم بود که این اتفاق رخ داد و اعتراض و پیگیری به حکم دیوان نکردند و این جای سؤال است که چرا به حکم اعتراض نکردند. هرچند این بخش از سخنان نایبرئیس شورای شهر تهران از سوی مدیران شهری دوره گذشته تکذیب شد. مهدی شیرزاد، رئیس وقت دبیرخانه ستاد راهبری مرکزی ساماندهی مشارکتهای اجتماعی اعلام کرد شورا و شهرداری دوره پنجم از تمام ظرفیت خود برای اعتراض به حکم دیوان استفاده کرده است. ناصر امانی، یکی از معدود مخالفان این طرح هم گفت که من خودم جزء امضاکنندگان این طرح بودم اما وقتی کامل شد، بر این باور بودم که کاری را انجام میدهیم که دوره گذشته حاضر نبود هزینه آن را بپردازد. آنها با وجود اینکه موظف بودند رأی دیوان عدالت اداری را اجرا کنند، طفره رفتند و تا آخر دوره با شورایاران همراهی کردند ما نباید این کار را بکنیم. سابقه عملکرد گذشته ما نشان میدهد که به شورایاران خیلی اعتقاد داشتیم و این سازه را سازه مولود انقلاب میدانیم و اصلا نباید اجازه دهیم منحل شود یا فکر کنند طرحی که آوردیم قرار است تکلیف آنها را روشن کند و بگوییم با شما کاری نداریم. مفاد طرح این شائبه را ایجاد میکند و طرح به بازنگری نیاز دارد. شما دارید یک ستاد و هیئت امنا راهاندازی میکنید که مردم حداکثر پنج نماینده در آن دارند و 15 تا 21 نفر از نهادهای حاکمیتی هستند. اگر آنها آمدند و تعدادی از شورایاری ها را بهعنوان ناظر خود انتخاب کردید، تکلیف نهاد شورایاری و بقیه اعضا چه میشود؟
تلاش حقوقی برای حفظ شورایاریها
مهدی شیرزاد، رئیس وقت دبیرخانه ستاد راهبری مرکزی ساماندهی مشارکتهای اجتماعی در محلات شهر تهران هم این را که در دوره گذشته مدیریت شهری نقش مدیریت محلات کمرنگ شده بود، رد کرد و گفت: نگاه ما این بود که مدیر محله، کارگزار جلب مشارکتهای اجتماعی است. به همین علت باید بتواند با ذینفعان مختلف محلی ارتباط بگیرد. بههمیندلیل ما به این سمت رفتیم که مدیر محله از طریق کانون ارزیابی و از طریق فراخوان انتخاب شود و بر مبنای رابطه و دخترخاله و پسرخاله شورایاری یا معاون اجتماعی نباشد. واجد شایستگیها و ویژگیهایی باشد که بتواند این ارتباط محلی و جلب مشارکت محلی را برقرار کند. همه حرف ما این بود که شورایاری یکی از نهادهای فعال در سطح محله است نهتنها نهاد فعال و مدیریت محله باید بکوشد با نهادهای مختلف فعالی که در سطح محله هستند، ارتباط بگیرد، از جمله با سمنها و انجیاوها و انجمنهای علمی، بسیج، مساجد، گروههای جهادی و سایر نیروهای مختلفی که در سطح محله هستند. مدیر محله باید ارتباط بگیرد و جلب مشارکتشان را بکند و بتواند آنها را به کار بگیرد و در قالب خانهها و گروههای داوطلبانه بتواند انجیاوها را به کار بگیرد، سامان بگیرد، فعالیت تعریف کند و آنها را فعال نگه دارد.
به گفته شیرزاد، مدیریت شهری دوره گذشته این ارتباط را ضعیف نکرده، مقصر مشکلات حقوقی که برای شورایاری پیش آمد، ما نبودیم. نه طرف شکایت به دیوان عدالت اداری شهرداریها و مدیریت شهری در دوره گذشته بوده و نه مرجع صدور رأی ما بودیم و نه اینکه اساسا ما در روندی که در آن ماجرا طی شد، ذیمدخل بودیم. اتفاقا بعد از این هم که رأی توسط دیوان شکل گرفت، تمام ظرفیت حقوقی شهرداری و مدیریت شهری با دیوان عدالت اداری و با بخشهای مختلف رایزنی کردند و کوشیدند راهحلی را نشان دهند تا نهاد شورایاری پابرجا بماند. نشانههای این تلاش را میتوان در تعدیل رأی دیوان عدالت اداری در روزهای پایانی مدیریت شهری گذشته دید. دیوان رأیی را در تاریخ 17 تیر 99 صادر کرد که به موجب آن رأی، نهاد شورایاری و مصوبات مرتبط با آن موضوع را ابطال کرد؛ اما شما میدانید رأی دیوان درواقع از تاریخ صدور رأی لازمالاجرا میشود و عطف بماسبق نمیشود. اما به استناد ماده 13 طرف شکایت میتواند درخواست کند که رأی دیوان به قبل تسری پیدا کند که سازمان بازرسی کل کشور به این موضوع ورود و طرح شکایت کرد و تقاضای اعمال ماده 13 را کرد؛ اما مجددا دیوان عدالت اداری در رأی دیگری که در اواخر دوره پنجم مدیریت شهری ابلاغ شد، درخواست اعمال ماده 13 توسط سازمان بازرسی کل کشور را تأیید نکرد و این نتیجه رایزنیهای متعددی بود که مجموعه مدیریت شهری بهخصوص ستاد هماهنگی شورایاریها با دیوان عدالت اداری داشتند و سعی کردند بهراهحلی برسند که حداقل شورایارانی که در دوره پنجم منتخب مردم بودند، بتوانند به فعالیت خودشان ادامه بدهند.
وفاداران واقعی به انقلاب در شورای شهر اول مبتکر شورایاریها
شیرزاد تأکید کرد: در جلسه شورا آقای سروری و برخی دیگر از اعضای شورا چندبار امروز تأکید کردند که شورایاری برآمده از جریان انقلاب است. من هم تأکید میکنم که بله، شورایاری برآمده از جریان انقلاب است و کسانی که انقلابیون اصلی و وفاداران اصلی بر آرمان انقلاب اسلامی بودند، مبدع طرح شورایاری در شورای اول بودند. همه میدانند ایده تئوریک پارلمان محلی و مدیریت محلی در ابتدا توسط دکتر پیران، جامعهشناس برجسته مطرح شد. در شورای اول دکتر حجاریان و خانم جلائیپور این ایده را اجرا کردند؛ یعنی به لحاظ تئوریک و به لحاظ نوشتن اساسنامه انجمن شورایاری، آقای حجاریان وقت مبسوطی گذاشتند، خانم جلائیپور هم در اجراکردن این ایده بسیار تلاش کردند، دیگر اعضای شورا مثل حکیمیپور، اصغرزاده و دیگرانی هم که بودند خیلی تلاش کردند برای اینکه این نهاد راه بیفتد.
ناامیدی به احیای شورایاریها
او اضافه کرد: آنچه در صحن شورای شهر گفته شد، واژگونهنشاندادن تاریخ است. دوستان اگر که در ادعای خودشان خیلی صادق هستند، بهتر است هرچه سریعتر در دوره حاکمیت یکدست و در شرایطی که رئیس مجلس خودش سالها اداره شهر تهران را در دست داشت، مسئله قانونی شورایاری را حلوفصل کنند. رئیس وقت دبیرخانه ستاد راهبری مرکزی ساماندهی مشارکتهای اجتماعی در محلات شهر تهران با اشاره به اینکه اعضای شورای شهر مدعی شدند این نظامنامه جایگزین شورایاریها نیست هم توضیح داد: به نظر میآید این سخنان صرفا بهدلیل این گفته شده که فشارهای اجتماعی از روی شورای ششم کم شود. واضح است زمانی که چنین نهاد جدیدی، با این ترکیب جدید تشکیل شود، خود این هیئت امنا یکی از مهمترین موانع احیای شورایاری خواهند بود، زیرا منافعی را برای آنها دارید تعریف میکنید؛ در واقع ترکیب موجود هیئت امنایی که تعریف میشود، ایجاد نهادی برای جبران کسری بودجه دیگر نهادهاست که فعالیت محلهای دارند از محل منابع شهرداری و شهر تهران و اینکه چقدر میتواند جنبه قانونی پیدا کند، یک بحث مهم حقوقی است. اینکه این چقدر منافع شهرداری تهران و شهر تهران را تأمین میکند، اینهم باز یک بحث اجرائی مهم دیگر است. هرکدام از نمایندگان این نهادها که منافعی در سطح محله برایشان تشکیل شود، حتما اجازه نخواهند داد که دیگرانی پیدا شوند و شریک منافع آنها شوند و منافع آنها را بخواهند محدود کنند. با تصویب این طرح، احتمال خیلی کمی وجود خواهد داشت که در آینده ما شاهد این باشیم که نهاد شورایاری قانونی شود یا قانونی در مجلس تصویب شود که شورایاری را بهگونهای احیا کند. من اصلا از دلایل سیاسیای که پشت این ماجراست میگذرم و اصلا انگیزهخوانی نمیکنم و اصلا فرض میگیرم که اعضای شورا و بهخصوص جناب آقای سروری که تلاش وافری در تصویب این نظامنامه داشتند، هیچ انگیزه سیاسی ندارند و بههیچوجه دنبال تشکیل سازمان رأی نیستند.
این نظامنامه تحقیر معاونت اجتماعی است
به گفته شیرزاد سرای محله تقریبا مهمترین ابزار و زیرساختی بود که معاونت اجتماعی در سطح مناطق میتوانست با کمک آن برنامه اجرا کند، کار تعریف کند، پروژه اجتماعی تعریف کند و مشارکت «انجیاُ»ها را جلب کند. اتفاقی که الان دارد میافتد این است که سرای محله درحال خارجشدن از نفوذ حوزه اجتماعی است. معاونتهای مناطق عملا ابزار کار خودشان را در سطح مناطق و محلات از دست میدهند و به لحاظ حقوقی نیز همه پاسخگویی و مسئولیت متوجه معاونت اجتماعی و مجریان حوزه اجتماعی است، ولی اقتدار و اختیار سیاستگذاری از آنها گرفته میشود و این عدم توازن بسیار بدی است؛ یعنی آن مدیر حوزه اجتماعی فقط مجبور است پاسخگوی موضوعاتی باشد که هیچ تأثیر و هیچ اختیاری راجع به آنها نداشته و هیچ امکان تصمیمگرفتنی نداشته است. نظامنامهای که دارد تصویب میشود، تحقیر معاونت اجتماعی است. اگر ایازی زحمت کشید و این زیرساخت را در شهر به یادگار گذاشت، اگر جواد یگانه تلاش کرد در دوره کرونا این زیرساخت را سرپا نگه داشت تا اتفاقا در مبارزه با کرونا به خدمت نظام درمان بیاید و طرح غربالگری شهید سلیمانی یکی از تجارب موفق دوره گذشته بود که در همکاری با بسیج، سپاه، وزارت بهداشت و دیگر نهادها به اجرا گذاشته شد، اگر این موارد در گذشته به یادگار ماند، در این دوره متأسفانه معاونت اجتماعی یکی از مهمترین زیرساختهایش را دارد به ثمن بخس به دیگران واگذار میکند و این به نظر من در واقع خاطره تلخی است که از مدیریت حوزه اجتماعی در این دوره در اذهان به جا خواهد ماند.