اداره جوانی
در خبرها آمده بود رئیس اداره جوانی وزارت بهداشت گفته که تصمیم درباره سقط جنین از پزشک به قاضی منتقل شده است. قطع نظر از مطلبی که گفتهاند، بیش از هر چیز نام ادارهای که مسئولیتش را بر عهده دارند، جلب نظر میکند.
در خبرها آمده بود رئیس اداره جوانی وزارت بهداشت گفته که تصمیم درباره سقط جنین از پزشک به قاضی منتقل شده است. قطع نظر از مطلبی که گفتهاند، بیش از هر چیز نام ادارهای که مسئولیتش را بر عهده دارند، جلب نظر میکند.
در اینکه کشور در حال پیرشدن است، تردیدی وجود ندارد اما باید دید راهکار این مهندسی یا برنامهریزی اجتماعی -جوانکردن جمعیت- آنهم به ترتیبی که مربوط به وزارت بهداشت بشود، چیست؟ چراکه همه معاونتهای وزارت بهداشت فینفسه ادارههای پیری محسوب میشوند. یک نتیجه بلافصل اقدامات درمانی در کشور بهویژه در زمینههای اطفال، عفونی، قلبوعروق، مغز و اعصاب و شیمیدرمانی، کاهش مرگومیر و در نتیجه پیری جامعه است. بسیاری از ما سالمندان بدون این امکانات سالها پیش غزل خداحافظی را خوانده بودیم و قطعا این اداره محترم تصمیم ندارد از طریق اخلال در سایر بخشها به نتیجه دست یابد! از شوخی گذشته وزارت بهداشت وظیفه دارد به دلیل وجود خود و موفقیتهایش امکانات نگهداری و درمانی سالمندان را فراهم کند. قطعا اداره جوانی به دنبال راهکارهای علمی برای ازبینبردن انهدام برنامهریزیشده سلولی که مکانیسم اصلی پیری است هم نیست. تحقیقات «مقالهسازانه» در کشور ما قادر به این کار نیست. فرهنگ دستفروشی مقاله به قیمت ارزان و در اسرع وقت چنین توانی را از جامعه دانشگاهی کشور سلب کرده است. بنابراین به نظر میرسد این اداره تنها هدف و معنایش کمّی و مقابله با غربالگری نوزادان آنهم قبل از حلول روح در جنین است نه چیز دیگر. بنابراین او را با کیفیت جوانی هم کاری نیست. باید گفت چون کبک سر خود در برف کردهاند و نمیبینند کیفیت و کمیت جوانی در کشور در گرو کاهش مهاجرت و افزایش کیفیت حیات در کشور است؛ وگرنه دور نیست زمانی که شهرهای بزرگ ما هم رفتهرفته مثل کورهدهات از جوانانی که به دنبال کار مجبور به مهاجرت شدهاند، خالی شود و فقط ما سالمندان و ناتوانان کنار پنجرهها در حسرت گذشته و روزی که خواهند آمد اما میدانیم نمیآیند، خواهیم ماند.
رئیس فهیم اداره جوانی لابد اطلاع دارند که در زادوولد هم اقتصاد، کیفیت حیات و امید آینده تأثیری بسیار مهمتر از زادوولد چند نوزاد مشکوک به عیوب مادرزادی دارد. رئیس محترم این اداره میتوانند یکی از همین روزها با مراجعه به سایر طبقات آن ساختمان بزرگ خیابان ایوانک آمار شیوع اختلالات جنینی را با آمار زادوولد در سالهای اخیر و گذشته مقایسه کنند و نتایجی بگیرند. بهعلاوه میتوانند به آمار مهاجرت پزشکان که مشت نمونه خروار مهاجرت در جامعه است نیز نگاه کنند.
از خود اداره و نامش هم که بگذریم، خود گفته سرشار از ناآگاهی است. کشور ما جزء کشورهایی است که سقط جنین در آن قانونی نیست (اینکه این صحیح است یا نه، موضوع این یادداشت نیست. در سراسر جهان هم موضوع بحثهای بیانتهاست) بنابراین اگر کسی فقط درخواست سقط جنین درمانی داشته باشد، همن الان هم کمیسیون پزشکی قانونی نظر میدهد که شامل پزشک و البته قاضی است. درحالحاضر هیچ قانونی برای اجبار به سقط جنین حتی در صورت وجود آنومالی جنینی وجود ندارد. هر خانوادهای میتواند اگر مایل بود، کودکی همراه با درجاتی از آنومالی داشته باشد. درصورتیکه در قانون جدید قادر به سقط قانونی جنینی که مشکوک به آنومالی است، نخواهد بود. بنابراین اگرچه درحالحاضر سقط جنین قانونی نیست اما اختیار فرد بر تن خود بیش از زمانی است که این آقای رئیس قادر به جاانداختن قانون جدید بشود!