لزوم توجه فولادسازان به توسعه پایدار
در دهههای اخیر با توسعه و بهرهبرداری صنایع مختلف در ایران، نیاز اقتصادی کشورمان بهطور نامطلوبی رفع شده و تا حدی رشد اقتصادی را در پی داشته است. نیازی که اساسا چرخه اقتصاد را چرخانده است، اما هماهنگی لازم با سایر بخشها، لزوما منابع طبیعی را نداشته است.
محمود قربانی
در دهههای اخیر با توسعه و بهرهبرداری صنایع مختلف در ایران، نیاز اقتصادی کشورمان بهطور نامطلوبی رفع شده و تا حدی رشد اقتصادی را در پی داشته است. نیازی که اساسا چرخه اقتصاد را چرخانده است، اما هماهنگی لازم با سایر بخشها، لزوما منابع طبیعی را نداشته است. توسعه صرفا اقتصادی و در پی آن رشد تولید افسارگسیخته بدون درنظرگرفتن ظرفیت و توان اکولوژیکی و نیازهای موجود عرضه و تقاضا، مدل تولیدی است که بارها و بارها در ایران و سایر نقاط منطقه و جهان با شکست مواجه شده است؛ شکستهای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی که کشورهای توسعهیافته را در دهههای گذشته ملزم کرده تا رشد و توسعه اقتصادی خود را در مفهوم توسعه پایدار جستوجو کنند. درواقع مفهوم توسعه پایدار استفاده هنرمندانه از منابع و ذخایر «زیستکره» است، به نحوی که هم نیاز حال حاضر بشر رفع شود و هم استفاده از منابع به جای بهرهکشی به سمت بهرهبرداری پایدار سوق داده شوند تا در ورای آن نیاز آیندگان نیز تأمین شود. ذاتا پایداری موقعیتی است که در آن با گذر زمان مطلوبیت و کارکرد منابع و ذخایر کاهش نمییابد و کمک میکند تا سیستمهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی به شکل هماهنگ و مطلوب کارکرد لازم را داشته باشند. صنعت فلزی-معدنی که روزگاری برتری رقابتی ایران در بازار جهانی به حساب میآمد، امروز به دلیل رعایتنشدن شاخصههای توسعه پایدار نهتنها در حال ازدستدادن جایگاه خود است، بلکه در دو سال اخیر کمبود انرژی، نفس این صنعت را گرفته و حتی نتوانسته است رشد سالهای گذشته خود را به ثبت برساند. گزارش ماهانه انجمن جهانی فولاد حکایت از سقوط ۱۸درصدی تولید فولاد خام ایران در ماه می میلادی سال جاری نسبت به زمان مشابه سال گذشته را دارد و از طرفی دیگر ایران در ماه آوریل نیز کاهش ۲۱درصدی را به پشت سر گذاشته است. فولادسازانی که حدود دو دهه قبل تولید ۵۵ میلیون تن فولاد را برای سال ۱۴۰۴ برنامهریزی کرده بودند، اما امسال پیشبینی میشود با توجه به محدودیتهای اعمالشده در مصرف انرژی از سوی ابلاغیه وزارت صمت، به تولید حدود ۲۷میلیون تن رضایت خواهند داد. این در حالی است که دوران طلایی زودگذر تولید فولاد کشور بین سالهای ۱۳۹۵تا ۱۳۹۹ با رشد تقریبا 80درصدی در تولید از ۱۸ میلیون تن به حدود ۳۰ میلیون تن رسیده بود. سالهایی که ایران با اوج تنش آبی و انرژی دستوپنجه نرم میکرد، این صنعت با بهرهکشی بیحدوحصر و استفاده حداکثری از ظرفیت اکولوژیک برای رسیدن به هدف تولیدی خود و همچنین بهمنظور مثبتشدن رشد اقتصادی تلاش میکرد. از طرفی دیگر حدود ۱۵سال گذشته توسعه زیرساختها و کارخانجات فولادسازی بدون درنظرگرفتن بسیاری از فاکتورهای الزامآور زیستمحیطی و سازمان محیط زیست ازجمله آمایش سرزمین و ارزیابی اثرات زیستمحیطی به صورت اصولی و استاندارد در گوشه و کنار کشور افزایش یافت. دو عامل گسترش زیرساخت و فشار بیش از حد تولید فولادسازان در دو دهه گذشته امان را از برد اکولوژیک بریده، به طوری که در حال حاضر جامعه در بسیاری از این مناطق با مشکلات زیستمحیطی و اجتماعی روبهرو شده است. به واقع اصلیترین معضل امروز و فردای فولادسازان برای بقا، تأمین انرژی مورد نیاز تولید و توسعه است. معضلی که در دو سال اخیر نهتنها با کاهش میزان تولید فولاد کشور همراه بوده، بلکه باعث تنزل در رشد اقتصادی شده است. حال این زنگ خطری است برای تغییر نوع نگرش در مدیریت این صنعت؛ نگرشی که باید رنگ و بوی توسعه پایدار به خود بگیرد تا بتواند در ادامه، شرط بقای فولادسازان و ظرفیت اکولوژیک را داشته باشد؛ به شیوهای که هم چرخه اقتصادی را بچرخاند و هم به بهبود معضلات زیستمحیطی و اجتماعی کمک کند.