تلاش برای ماندگارشدن
ابراهیم نصرالله زاده فلسطین و ساکن اردن یکی از نامدارترین رماننویسان در جهان عرب معاصر است که برنده جایزه بوکر نیز شده است. یکی از تازهترین آثاری که از وی به زبان فارسی توسط انتشارات وزین مروارید به بازار نشر عرضه شده، کتاب ارواح کلیمانجارو است که در سال 2016 برنده جایزه ادبی کاتارا که یکی از معتبرترین جوایز ادبی پس از بوکر در خاورمیانه محسوب میشود شده است.
ابراهیم نصرالله زاده فلسطین و ساکن اردن یکی از نامدارترین رماننویسان در جهان عرب معاصر است که برنده جایزه بوکر نیز شده است. یکی از تازهترین آثاری که از وی به زبان فارسی توسط انتشارات وزین مروارید به بازار نشر عرضه شده، کتاب ارواح کلیمانجارو است که در سال 2016 برنده جایزه ادبی کاتارا که یکی از معتبرترین جوایز ادبی پس از بوکر در خاورمیانه محسوب میشود شده است.
ابراهیم نصرالله که پیشتر درباره ارواح کلیمانجارو گفته: «یکی از آرزوهایم نوشتن چنین رمانی بوده» به همراه عدهای از جوانان و نوجوانان فلسطینی که در اثر انفجارها یا به دست تکتیراندازان صهیونیستی عضوی از اعضای بدن خود را از دست دادهاند به انگیزه نشاندادن پایداری و مقاومتشان از یک سو و اثبات روحیه ماندگاری خود از سوی دیگر به قصد یکیکردن جانها و ارواح خود با روح بلند کلیمانجارو دست به آن صعود زدهاند.
ابراهیم نصرالله در این رمان که برآمده از یک واقعیت است و تمامی شخصیتهای داستانش حقیقیاند، به شکل ظریف و هنرمندانهای ماجراهای هرروزه صعود گروه را به قله با تاریخ مقاومت و تمامی حوادثی که طی دوران بر سر فلسطینیان و بهویژه ساکنان نابلس و غزه آمده به زیبایی به تصویر کشیده و بین آنها پیوندی استوار و شیرین ایجاد کرده است. ابراهیم نصرالله در این کتاب این پیام را میرساند که فتح قله توسط این گروه از جوانان و نوجوانان تنها یک صعود نیست، بلکه حاوی یک رسالت است و آن «تلاش برای ماندگارشدن و یکیشدن روح صعودکننده با روح کوه».
ابراهیم نصرالله در این کتاب درصدد ابلاغ یک پیام رسا به تکتیراندازان اسرائیلی و نیز تمامی ماشهکشان تاریخ است و آن اینکه: «تکتیرانداز، تفنگ تو خیلی دقیق به هدف شلیک میکند اما یک عیب دارد و آن اینکه به انگشتی نیاز دارد تا به ماشه فشار آورد. تکتیرانداز، تو خیلی دقیق به هدف شلیک میکنی اما یک عیب بزرگ داری و آن اینکه به عنوان یک انسان میتوانی فکر کنی اما فکر نمیکنی».
کتاب ارواح کلیمانجارو توسط «سیدحمیدرضا مهاجرانی» که هفدهمین ترجمه او در عرصه رمانهای معاصر عرب است و در بین نویسندگان جهان عرب به «حمید پاشا» اشتهار دارد، به همت نشر مروارید در اختیار خوانندگان قرار گرفته است.
ابراهیم نصرالله در بخشی از این کتاب میگوید: «خیلی از آنهایی که اینجا آمدهاند میدانند از کوه چه میخواهند اما کماند آنانی که میدانند کوه از آنها چه میخواهد. این جمله را «سول» مقابل گذرگاه لندروسی در حالی بر زبان آورد که لبخندی پرمعنا و شورانگیز بر لبان «ریما» نقش بسته بود و سرش را از سر شوق تکان میداد. پنداری آن گذرگاه نقطه صفری بین دو زمان بود؛ یکی زمانی که گذشت و پشت سر گذاشتند و دومی زمانی که در پیشرو داشتند و دست و بال گشوده به سویشان میآمد...».