آسیبهای روحی کودکانی که به اجبار کار میکنند
طبق مشاهداتی که درباره کار کودکان داشتیم، بچههایی که در فضاهای بستهتر از سطح خیابان کار میکنند، مثلا موتورسازی، کارگاه خیاطی و کارگاههای دیگر، درگیر آسیبهای بسیار زیادی میشوند. بچهها در این محیطها در ساعتهای متوالی کار میکنند و حقوق کمی هم دریافت میکنند.
محیا واحدی:طبق مشاهداتی که درباره کار کودکان داشتیم، بچههایی که در فضاهای بستهتر از سطح خیابان کار میکنند، مثلا موتورسازی، کارگاه خیاطی و کارگاههای دیگر، درگیر آسیبهای بسیار زیادی میشوند. بچهها در این محیطها در ساعتهای متوالی کار میکنند و حقوق کمی هم دریافت میکنند. درواقع بین میزان کار، سختی کار و حقوق هیچ تناسبی نیست. طبق بررسیهایی که داشتیم کاملا از این کودکان بیگاری کشیده میشود. حتی حقوق ماهانه مستمری هم نمیگیرند. در کنار آن رفتارهایی که با این کودکان میشود، در اغلب موارد همراه با خشونت و تحقیر است. یکی از آسیبهای دیگر مسئله اعتیاد در این کارگاهها است. گاهی کارفرما یا کارگران در همان محیط مواد مخدر مصرف میکنند و موردی داشتیم که کودک میگفت جلوی من صاحبکارم شیشه مصرف میکند، دیگری میگفت جلوی من مشروب الکلی مصرف میکند که همین منجر به بیتعادلی آنها و مورد خشونت قراردادن کودکان میشود. برای همین خشونت کلامی و فیزیکی زیاد دیده میشود؛ بنابراین اغلب این کودکان بعد از مدتی کار در این محیطها رفتارهای خشونتآمیزی را نسبت به کودکان دیگر ابراز میکنند یا برعکس کاملا منزوی میشوند و در خودشان میروند. یک فضای روحی فاقد انگیزه برای فعالیت در آنها ایجاد میشود. مددکارهای ما تلاش بسیاری کردند تا این بچهها را جذب فضای آموزشی و درسی کنند تا یک امکان آموزشی و تفریحی داشته باشند؛ اما همان زمان حضور در کلاس آنقدر بههمریختگی روحی داشتند که باید ساعتها صرف میشد تا یک مقدار حالوهوای این بچهها تغییر کند؛ کودکانی که آثار خشونت کلامی و بدنی کاملا در آنها دیده میشود. مثلا بارها به این کودکان در محیط کار گفته شده بود درس به چه درد تو میخورد؟ اصلا کارهایی که از این بچهها میخواستند، در قد و اندازه آنها نبود؛ چون خیلی بیشتر از توانشان است. موضوع دیگر این است که طرف حساب این بچهها و تعامل این بچهها با آن افراد مثل صاحبکار و کارفرما منجر به کاهش جنبوجوش کودکانه آنها میشود و قرارگرفتن کودک در این محیط اجباری کاملا او را از کودکی خود دور میکند. همه اینها کاملا بر روحیات کودک اثر میگذارد و درواقع نوعی بیاعتمادی و خشونت درونی برای او ایجاد میکند. بعضا برخی از این بچهها به مشاغل مجرمانه تمایل پیدا میکنند که همین باعث حضور در آن فضای منفی میشود. این بچهها یا درس نخواندهاند یا معمولا ترک تحصیل میکنند و از فضای مدرسه جدا میشوند. این بچهها حتی جمعه هم سر کار میروند، بدون هیچ تفریح و استراحتی که کمترین اثر آن افسردگی و بیانگیزگی خواهد بود. در کنارش رفتارهای خشونتآمیز بسیاری در آنها دیده خواهد شد و در کل باعث انواع آسیب خواهد شد.
*روانشناس و فعال اجتماعی