گفتوگو با محمدرضا زارعی، وکیل پایهیک دادگستری، درباره پرونده زندهیاد محیطبان برومند نجفی که به رگبار بسته شد
یکی داستان است پر آب چشم
14 مرداد 1399 برومند نجفی، 39ساله محیطبان اهل کرمانشاه روستای چالابه و همکارانش در حوالی کوههای بیستون با خودرویی مواجه میشوند. گزارش رسیده بود یک گروه شکارچی در منطقه بیستون حضور دارند.
14 مرداد 1399 برومند نجفی، 39ساله محیطبان اهل کرمانشاه روستای چالابه و همکارانش در حوالی کوههای بیستون با خودرویی مواجه میشوند. گزارش رسیده بود یک گروه شکارچی در منطقه بیستون حضور دارند. محیطبانها در تلاش برای متوقفکردن خودرو، ایست میدهند و بعد تیراندازی اتفاق میافتد. در جریان این درگیری، جوانی 22ساله به نام یوسف فلاحی، فرزند یک عشایر و دامدار که در صندلی عقب خودرو حضور داشته، مورد اصابت گلوله قرار گرفته و برای درمان به درمانگاه بیستون اعزام میشود؛ اما متأسفانه این فرد به دلیل شدت جراحات جان میسپارد. عقربههای ساعت هنوز به 12 نرسیده که زندگی محیطبان برومند نجفی، خانوادهاش و خانواده یوسف فلاحی برای همیشه دگرگون میشود. برومند نجفی بازداشت و روانه زندان میشود. مادر یوسف شش ماه بعد از مرگ فرزندش در 39سالگی، در فراق پسر از دست میرود و وضعیت برای برومند نجفی و هر دو خانواده باز هم سختتر میشود. 21 تیر سال 1400 حکم اعدام برومند نجفی رسانهای و تلاشها برای نجات جان محیطبان وارد فاز دیگری میشود. در اردیبهشت سال جاری درخواست اعاده دادرسی پذیرفته و در کمال ناباوری ظهر روز 22 مرداد (دو سال بعد از درگیری) محیطبان برومند نجفی به دست پدر یوسف فلاحی به قتل میرسد. برادر زندهیاد نجفی در مصاحبهای که بهتازگی انجام شده، از تعصب برادر خود نسبت به طبیعت میگوید؛ از اینکه او از اتفاقی که برای مقتول افتاد، بهشدت متأثر بود و داغ سنگینی بر دل داشت. برومند به جان پدر قسم خورده که هیچ عمدی در این اتفاق نبوده و فقط بر حسب وظیفه عمل کرده است. بار دیگر تصاویر تکاندهنده و دردناک خاکسپاری یک محیطبان و مادری که دو سال گذشته هم از دیدن فرزند محروم بوده است، اینجا و آنجا دست به دست میشود. سایر محیطبانان در بهت و حیرت فرورفتهاند، این چه مصیبتی است؟ چرا تکرار میشود؟ سالهاست که از محیطبانها میگوییم و میگویند؛ اما این بار غم، طعم تلخ زهرگونهای دارد. ابعاد حقوقی این پرونده مورد سؤال و البته دغدغه بسیاری از محیطبانها بوده و به همین دلیل در گفتوگو با محمدرضا زارعی، وکیل پایهیک دادگستری و دانشجوی مقطع دکترا در رشته حقوق جزا و جرمشناسی، تلاش شد تا بخشی از این ابهامات مورد پرسش قرار گیرد.
نظرتان درباره درگیری که بین زندهیاد محیطبان برومند نجفی و شادروان یوسف فلاحی پیش آمده، چیست؟ ابعاد حقوقی این پرونده را چقدر روشن میبینید؟
با عنایت به گزارشها و اظهارات طرفین پرونده، اظهارنظرهای مسئولان، همچنین مطالعه متن دادنامههای صادره و تشریح موضوع و تدقیق در روند پرونده، برمیآید که درگیری بین محیطبان برومند نجفی و یوسف فلاحی آنگونه که تشریح شده، به این شکل بوده که محیطبان برومند نجفی با قصد توقف خودرو اقدام به تیراندازی به سمت لاستیک خودرو کرده و متأسفانه بنا بر علل و عواملی مانند تاریکی هوا، نبود دید کافی در زمان تیراندازی، خاکیبودن جاده و سایر علل و عوامل دیگر، گلولههای شلیکشده به جای لاستیک به شیشههای عقب خودرو اصابت و پس از عبور از شیشههای خودرو، به مرحوم یوسف فلاحی اصابت کرده و متأسفانه منجر به فوت ایشان شده است.
لازم به ذکر است به فرض آنکه هرچند آقای برومند در آن وضعیت و موقعیت مجوز استفاده از سلاح را نداشته باشند، اما با توجه به اینکه قصد شلیک به سمت انسان از سوی او وجود نداشته، ولی جنایت به سبب تقصیر او (اعم از بیاحتیاطی و بیمبالاتی) با بند پ ماده 291 قانون مجازات اسلامی انطباق داشته و قتل از نوع شبهعمد تلقی میشود و با این شرایط قصاص مرتکب منتفی و دیوان عالی کشور نیز بر همین مبنا رأی به تجویز اعاده دادرسی صادر و رسیدگی مجدد به موضوع را به شعبه همعرض محول کرده است.
سرهنگ جمشید محبتخانی گفتهاند محیطبان مرحوم جزء پرسنل رسمی و پیمانی سازمان محیط زیست نبوده و با سازمان محیط زیست قرارداد کار معین داشته است. در چنین شرایطی آیا اصلا محیطبان مجاز به استفاده از سلاح بوده؟
محیطبانان سازمان حفاظت محیط زیست از منظر قوانین استخدامی، کارمند دولت بوده و مطابق با ماده یک قانون حمایت قضائی و بیمهای از مأموران یگان حفاظت محیط زیست و جنگلبانی، ضابط خاص قضائی محسوب میشوند و با وجود و حصول شرایط مقرر قانونی ازجمله موارد مذکور در قانون اخیرالذکر و همچنین قانون بهکارگیری سلاح توسط مأموران نیروهای مسلح در موارد ضروری امکان استفاده از سلاح برای ایشان فراهم بوده و نوع قرارداد استخدامی ایشان در این میان جایگاهی نداشته، هرچند مرحوم برومند نجفی با توجه به وضعیت و موقعیت منعکس در پرونده، در زمان حادثه مجوز استفاده از سلاح و تیراندازی را نداشته است.
در چنین پروندههای حساسی نقش وکلا چقدر مهم است؟ ارزیابی شما از عملکرد همکارانتان در این پرونده چیست؟
در چنین مواردی نقش وکلا بسیار پررنگتر از آن چیزی است که به چشم بیاید. وکیل یا وکلای طرفین میتوانند به صورت مستقیم یاغیرمستقیم نقشی مؤثر در پرونده ایفا کنند. منظور از نقش مؤثر، عملکردی است که باید وکلا در تبیین و روشنکردن حق و حقیقت و احقاق حق و مهمتر از همه دعوت طرفین به آرامش و تلطیف ذهن و روح داغدیدگان حادثه داشته باشند. وکلا میتوانند با رفتار عاقلانه و بجا و مهمتر از همه دفاعی توأم با درایت و ذکاوت (البته با چاشنی سیاست رفتاری و کلامی در مقابل خانواده مقتول) و همچنین عدم اظهارنظرها و مصاحبههای گاه و بیگاه احساسی و عجولانه، در کمال آرامش و بدون هیاهو و جنجالهای رسانهای، مسیر را جهت صلح و سازش هموار کرده و در راستای جلب رضایت خانواده مقتول قدم بردارند. یقینا درخصوص این مهم نیز وکلای محترم طی این مدت در برپایی جلسات صلح و سازش بین طرفین پرونده، در کنار دیگر عزیزان صلحطلب، حضوری فعال داشتهاند. متأسفانه هرچند این موضوع به سازش منتهی نشد و سرانجامی خوش نداشت، اما همکاران زحمتکش بنده تمام تلاش و سعی خودشان را جهت دفاع از موکل خویش به کار بردهاند و توقف اجرای حکم و اخذ تجویز اعاده دادرسی و اقناع دیوان عالی کشور از باب بررسی مجدد موضوع، خود گواه بر این مدعاست.
در چنین پروندهایی تأکید باید بیشتر روی چه موضوعی باشد؟
هرچند نمیتوان منکر این مهم بود که سازمان برای حمایت از پرسنل خویش از ظرفیتهای موجود برای دفاع از محیطبان برومند نجفی و اخذ رضایت از خانواده مرحوم فلاحی استفاده کرده بود، اما به نظر بنده شایسته بود شخص ریاست سازمان و همه مسئولان مربوطه در راستای جلب رضایت خانواده مرحوم فلاحی اندکی بهتر، هوشمندانهتر و سریعتر اقدام میکردند. در چنین مواقعی هیچ رفتاری نمیتواند به اندازه دلجویی و تسلیدادن به خانواده مقتول تأثیرگذار باشد. بهتر میبود در چنین فضایی مسئولان محترم سازمان، با مصلحتاندیشی ضمن حضور در مراسمات بزرگداشت مرحوم فلاحی که از سوی خانواده وی برپا میشد، خود را کنار خانواده ایشان دانسته و سپس در فضایی آرام، تمام هم و غم خویش را در جهت حفظ آرامش و رفع دغدغههای خانواده مرحوم فلاحی معطوف میکردند و با بهکارگیری روانشناسان و ریشسفیدان و خیرین بومی، بدوا اقدام به جلب اعتماد و النهایه به اخذ رضایت از ایشان همت میگمارند که از ظواهر امر پیداست چنین نشده است.
کافی است به برخی از کلمات و اظهارات پدر مرحوم فلاحی که پیشتر تحت عنوان گلایه و درددل بیان کرده بود، نگاه بیندازیم. او از داغ جوانی گفته بود که بر دل خانواده نشسته، داغ مادر و همسری که صرفا پس از چند ماه از حادثه مجددا نصیبشان شده، از رنجهایی که خانوادهاش در این دو سال کشیده بود، گفته بود از اینکه حقش نادیده گرفته شده، وی میگوید دارد روانی میشود و اگر اینطور پیش برود کار به جاهای بد میکشد! او از نمکی گفته بود که در این مدت مردم و مسئولان بر زخمهایش پاشیده بودند. او مستقیما از سازمان محیط زیست و ریاست وقت سازمان گلایه کرده که حتی چرا پیغامی برای وی که خانوادهاش ویران شده نفرستادهاند!
توصیه شما به سایر محیطبانانی که با این شرایط مشغول خدمت هستند و دلنگرانیهایی دارند، چیست؟ با توجه به قوانین چه رویکردهایی را به آنها توصیه میکنید؟
از همه این عزیزان تقاضا دارم صرفا به مجوز استفاده از سلاح که به ایشان داده شده، اعتنا نکنند و در آموزش عملی در نحوه و شرایط و ضوابط استفاده از سلاح و آموزش تئوری و مطالعه و بررسی قوانین حاکم بر حیطه شغلی خویش ازجمله قانون مجازات اسلامی، قانون حمایت قضائی و بیمهای از مأموران یگان حفاظت محیط زیست و جنگلبانی و قانون بهکارگیری سلاح توسط مأموران نیروهای مسلح در موارد ضروری، اهتمام ورزیده و با همکاری و همیاری یکدیگر، با شناخت دقیق مشکلات و مسائل حرفه خویش، جهت اصلاح یا تکمیل قوانین موجود و پرشدن خلأهای قانونی و تجهیز ادوات و امکانات، به صورت ویژه تلاش کنند و این مهم را از سازمان متبوع خویش و مجاری و مراجع قانونی مطالبهگری کنند؛ چراکه با تحقق این مهم و همچنین برگزاری کلاسها و دورههای عملی و آموزشی و آشنایی بهتر و عمیقتر با قوانین، از بسیاری از این قبیل حوادث پیشگیری خواهد شد.
حکم قاتل زندهیاد برومند نجفی الان چگونه خواهد بود؟ آیا وی هم به قصاص محکوم خواهد شد؟
درخصوص مرحوم برومند نجفی با عنایت به اینکه ایشان وفات یافتهاند، مطابق با ماده 13 قانون آیین دادرسی کیفری قرار موقوفی تعقیب صادر خواهد شد و اما درخصوص رفتار مجرمانه مرتکب آقای فلاحی، مطابق با مواد 302 و 303 قانون مجازات اسلامی مصوب سال1392 شعبه رسیدگیکننده، با توجه به شرایط و اوضاعواحوال پرونده، در اینخصوص تصمیمگیری خواهد کرد که به فرض ورود و اثبات اتهام ایشان، قانون، مجازات قصاص را پیشبینی کرده است.
روزهای گذشته صحبتهای مختلفی در فضای مجازی مطرح بوده، ازجمله اینکه گفته شده خانواده فلاحی دارای تخلفاتی بودهاند؛ این صحبتها را در شرایط کنونی چگونه ارزیابی میکنید؟
متأسفانه آنگونه که پیشبینی میشد و در موارد مشابه نیز سابقا اتفاق افتاده بود، فضای رسانهای، مجازی و اظهارنظرها و گفتههای نسنجیده و غیرمسئولانه از سوی طرفین پرونده، مسئولان و همچنین اقشار مختلف مردم، از سویی موجبات قهرمانسازی یک طرف موضوع و از دیگر سوی (به زعم پدر آقای فلاحی) تخریب و نادیدهگرفتن حقوق طرف دیگر را به همراه داشت. همانطور که در بالا گفته شد، این امر موجب افزایش فشارهای روحی و بههمریختگی ذهنی و روانی خانواده مرحوم فلاحی شده بود؛ بهگونهای که آقای فلاحی خود بارها با بیان خویش از این موضوع گلایهمند و دلگیر شده و خود نیز چنین عاقبتی را پیشبینی کرده بود و متأسفانه آنچه نباید اتفاق افتاد. اکنون با توجه به این اتفاق تلخ و ناگوار نهتنها محیطبانان منطقه بلکه محیطبانان شاغل در سراسر کشور از این موضوع متأثر شده و از بیم مخاطرات احتمالی نسبت به حقوق مالی و جانی خویش، چهبسا در انجام وظایف محوله مصلحتاندیشی کنند؛ تا جایی که انگیزه خدمتی خود را نیز از دست بدهند.
در جای دیگری این صحبت مطرح شده که در مورد پرونده آقای برومند نجفی نهتنها دیوان عالی کشور حکم بدوی را نقض کرده بلکه ماهیت پرونده هم به حکم غیرعمد تغییر داده شده، این موضوع چقدر اهمیت دارد؟
شعبه محترم رسیدگیکننده (شعبه سیوهشتم دیوان عالی کشور) پس از رسیدگی به پرونده، با استدلال و طرح نکات و ایراداتی قابل توجه، رفتار مرحوم برومند نجفی را منطبق بر بند پ ماده 291 قانون مجازات اسلامی (قتل شبهعمد) دانسته و با تقاضای وکیل مرحوم نجفی موافقت و با استناد به بند چ ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری رأی به تجویز اعاده دادرسی صادر و رسیدگی مجدد را به شعبه همعرض محول کرده است.
پیشنهاد شما امروز به سازمان حفاظت محیط زیست چیست؟ در بخش حقوقی چه مسائلی است که به نظرتان آنگونه که باید تا امروز به آنها توجه نشده؟
حقیقتا باید ابتدا تحولی عظیم در ساختار تشکیلاتی، وظایف، اهداف و برنامههای سازمان صورت گیرد تا بتوان ضمن بهکارگیری تمام ظرفیتهای ممکن به حمایت از نیروهای تابعه و در نهایت حفاظت از محیط زیست همت گمارد. این حمایت باید از نظر حقوقی و همینطور معیشتی باشد تا بتواند مشکلات محیطبانان را شناسایی و حل کند. حمایتهایی همچون حل مشکلات مالی، آموزش مکرر محیطبانان، تجهیز نیروهای سازمان، تنظیم شیفتهای کاری ایشان، استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا و مهمتر از همه باید در حمایت از محیطبانان بهصورت جدی قوانین حمایتی تقنین و تصویب شود. آنگونه که پیداست قوانین موجود فعلی ناکارآمد و ناقص بوده و باید قوانینی حمایتی، شفاف و کامل در حمایت از محیطبانان وضع و تصویب شود و ضمن کاستن از مشکلات و دغدغههای محیطبانان، با تجهیز امکانات و ادوات ایشان و استفاده از فناوریهای روز دنیا ازجمله استفاده از دوربینهای پیشرفته، استفاده از پهپاد و تکنولوژیهای ماهوارهای و... با بالابردن کیفیت کاری، بار هزینههای جانی و انسانی را کاهش دهیم. شایسته است بیان کنم که جمهوری اسلامی ایران در اصل پنجاهم قانون اساسی، حفظ محیط زیست را بهعنوان یک وظیفه عمومی مدنظر قرار داده است.