حضور ایران در سیونیک ارمنستان ضرورتی اجتنابناپذیر و تاریخی
پس از اظهارات شفاف بالاترین مقامهای ایرانی در خط قرمز بودن هرگونه تغییر مرزها در کشورهای قفقاز و مخالفت رسمی و علنی رهبری با اشغال سیونیک، رئیسجمهور همسایهای کوچک با مساحت ۸۶ هزار کیلومترمربع و ۹ میلیون جمعیت، با حمایتها و پشتگرمیهای ترکیه، اسرائیل و انگلیس، در سخنانی دور از اصول دیپلماتیک، تأکید کرده با وجود مخالفت ایران، مصمم است سیونیک را اشغال کند و میخواهد ارتباط ایران با ارمنستان و اروپا و گذرگاه (کریدور) راهبردی شمال-جنوب را قطع کند! دراینمیان ذکر چند نکته ضروری است
میرمهرداد میرسنجری*: پس از اظهارات شفاف بالاترین مقامهای ایرانی در خط قرمز بودن هرگونه تغییر مرزها در کشورهای قفقاز و مخالفت رسمی و علنی رهبری با اشغال سیونیک، رئیسجمهور همسایهای کوچک با مساحت ۸۶ هزار کیلومترمربع و ۹ میلیون جمعیت، با حمایتها و پشتگرمیهای ترکیه، اسرائیل و انگلیس، در سخنانی دور از اصول دیپلماتیک، تأکید کرده با وجود مخالفت ایران، مصمم است سیونیک را اشغال کند و میخواهد ارتباط ایران با ارمنستان و اروپا و گذرگاه (کریدور) راهبردی شمال-جنوب را قطع کند! دراینمیان ذکر چند نکته ضروری است:
1- باکو در تبلیغات وسیع خود برای اشغال سیونیک مدعی شده در ۱۹۲۰ میلادی، سیونیک (با نام ادعایی زنگزور) بخشی از جمهوری باکو بوده، پس اکنون باکو باید آن را اشغال کند تا اتصال مستقیم باکو به ترکیه امکانپذیر شود؟! این در حالی است که با این منطق، قراباغ و نخجوان هم که در نقشههای ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ میلادی، بخشی از ارمنستان بودهاند، اکنون باید به ارمنستان بازگردند! باکو باید این را هم متوجه باشد که بادکوبه، گنجه و شوشی و لنکران و لاهیج و لریک و... هم که با نام اران و شروان، تا ۱۸۱۳ میلادی بخشی از ایران بودهاند و با قراردادهای شوم گلستان و ترکمانچای از ایران جدا شده و به اشغال درآمدهاند، پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی و از میان رفتن یک طرف قرارداد، قانونا میتوانند به ایران بازگردند!
2- ملت ایران و اندیشمندان ایرانگرا، رفتار خصمانه رئیسجمهوری باکو با حرکت تهدیدآمیز دستکشیدن روی پهپادهای اسرائیلی رو به مرز ایران همراه با قهقهه مستانه و انتشار عکس تبلیغاتی با پوزخند کنار نقشهای با نمایش اشغال سیونیک بلافاصله پس از هشدار مقامهای ایران در تغییرناپذیربودن مرزهای ایران و ارمنستان و اخیرا سخنرانی در اجلاس کشورهای ترک (و نه ترکزبان!) در تهدید علنی اشغال سیونیک با کمک ترکیه را از یاد نمیبرند؛ ولی علیاف هم نباید از یاد ببرد که حکومت موروثی خاندان علیاف را مدیون دولت هاشمیرفسنجانی است و باید به یاد بیاورد سال ۱۹۹۳ را که چگونه به تبریز آمد و ایران بود که به خانواده او پناه داد و ایران بود که حیدر علیاف را به ریاستجمهوری باکو رساند.
3- باکوی امروز و فراموشکار گذشته و غره در پیروزی جنگ ۴۴روزه با پترودلارها و به دلیل حمایت ترکیه و اسرائیل و البته انفعال دولت مستقر ایروان، نباید از یاد ببرد که اگر حمایت ایران و نیروهای ایرانی با فرماندهانی مانند سردار دکتر منصور حقیقتپور در جنگ نخست قراباغ نبود، ارمنستان تا باکو را هم به تصرف درمیآورد و علیاف از یاد نبرد که پدرش چندین بار ضمن اعتراف به حقوق تاریخی ایران در باکو، پیشنهاد بازگشت جمهوری باکو به ایران را به هاشمیرفسنجانی مطرح کرد.
4- درحالیکه سران باکو از تریبونهای مختلف مدعی شدهاند که در داخل کشور ستون پنجم و نفوذی دارند، ملت ایران این انتظار بجا را از مسئولان امنیتی، سیاسی، دیپلماتیک و نظامی ایران دارند که این عناصر که منافع ملی ایران را فدای منافع ملی باکو و ترکیه میکنند، شناسایی کنند.
5- ملت ایران ضمن استقبال از حرکت شایسته و بجای افتتاح کنسولگری و معرفی کنسول ایران در کاپان سیونیک ارمنستان، این انتظار بجا را از مقامهای مسئول هم دارند که با درایت و به طور عملی از اقدام غافلگیرانه زودآمد (قریبالوقوع) جمهوری باکو در اشغال سیونیک و قطع ارتباط زمینی ایران با ارمنستان و به طریق اولی، روسیه، دریای سیاه و اروپا جلوگیری کنند.
*استادیار دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلیتیک