از جبهه آزادیبخش ساندنیست تا سرکوب مخالفان
دانیل اورتگا رئیسجمهوری نیکاراگوئه در سال 1945 در خانوادهای متوسط متولد شد. در سال 1963، اورتگا وارد دانشگاه «سنتروآمریکانا» واقع در ماناگوا شد و خیلی زود به FSLN که در آن زمان گروهی زیرزمینی بود، پیوست. در سال 1967 به اتهام مشارکت در سرقت بانک به زندان افتاد و در سال 1974، در معاوضه با گروگانهای طرفدار سوموزا همراه با دیگر زندانیان ساندنیست آزاد شد. اورتگا پس از آزادی، بلافاصله به کوبا تبعید شد، اما مخفیانه به کشور بازگشت.
دانیل اورتگا رئیسجمهوری نیکاراگوئه در سال 1945 در خانوادهای متوسط متولد شد. در سال 1963، اورتگا وارد دانشگاه «سنتروآمریکانا» واقع در ماناگوا شد و خیلی زود به FSLN که در آن زمان گروهی زیرزمینی بود، پیوست. در سال 1967 به اتهام مشارکت در سرقت بانک به زندان افتاد و در سال 1974، در معاوضه با گروگانهای طرفدار سوموزا همراه با دیگر زندانیان ساندنیست آزاد شد. اورتگا پس از آزادی، بلافاصله به کوبا تبعید شد، اما مخفیانه به کشور بازگشت.
پیروزی انقلابیون نیکاراگوئه: هنگامی که «سوموزا» در سال 1979 توسط جبهه آزادیبخش ساندنیست -FSLN به شورش عموم و سرنگونی و تبعید محکوم شد، اورتگا به عضویت حزب حاکم درآمد. در سال 1980، رونالد ریگان، رئیسجمهوری آمریکا جبهه آزادیبخش ساندنیست را به حمایت از جنبشهای انقلابی مارکسیستی در کشورهای آمریکای لاتین، با پیوستن به کوبای تحت حمایت شوروی محکوم کرد. در نوامبر 1984، اورتگا برای انجام انتخابات ملی درخواست داد و با 63 درصد کل آرا برنده انتخابات شد و در 10 ژانویه 1985 در منصب خود به کار مشغول شد. بنابر ادعای عده بسیاری از ناظران مستقل، انتخابات 1984، آزادترین و منصفانهترین انتخابات در تاریخ نیکاراگوئه بود. او از سال 1985 تا 1990 در این سمت باقی ماند. اولین دوره ریاستجمهوری وی، با خط مشی سوسیالیستی، اختلافات داخلی، خصومت آمریکا و شورش مسلحانه مخالفان که توسط آمریکا حمایت میشد، بسیار ناآرام بود. در سال 1990، اورتگا در انتخابات ریاستجمهوری در مقابل «ویولتا باریوس چامورا» شکست خورد، اما همچنان بهعنوان شخصیتی بااهمیت در سیاست نیکاراگوئه باقی ماند. در انتخابات 1996 و 2001 نیز کاندیدای ریاستجمهوری بود تا اینکه در سال 2006 مجددا به این سمت برگزیده شد.
پیروزی و شکست در انتخابات ریاستجمهوری: اورتگا در انتخابات سال 1990، در مقابل ویولتا باریوس چامورا، همکار سابقش در حزب، شکست خورد. چامورا توسط سازمان ضد ساندنیستی «اتحادیه مقابله ملی» حمایت میشد. برخلاف آنچه انتظار میرفت، چامورا در میان بهت اورتگا برنده انتخابات شد. اورتگا در سخنرانی اعطای مقام خود در روز پس از اعلام نتایج، در اشاره به قدرتی که در تعدادی از بخشها همچنان از آن جبهه آزادیبخش ساندنیست بود، متعهد شد که همچنان از پایین به حکمرانی بپردازد. اورتگا در سالهای 1996 و 2001 باز هم در انتخابات شرکت کرد، اما هر دو بار از رقیب شکست خورد. در آخرین روزهای ریاستجمهوری اورتگا، از طریق یکسری اعمال قانونی به نام پیناتا (Pinata)، املاکی را که توسط دولت ساندنیستها تسخیر شده بود (و بعضی از آنها ارزشی چندمیلیونی یا حتی میلیارد دلاری داشتند) بهعنوان اموال خصوصی عدهای از سران FSLN و اورتگا ثبت کرد. سیاستهای اورتگا در این دوران تعدیل یافت و او بهتدریج از ایدههای مارکسیستی خود دست کشید و به سوسیالیسم دموکراتیک معتدل گرایش یافت. گرایش او به مذهب کاتولیک نیز در سالهای اخیر شدیدتر شد و اورتگا را به سمت سیاستهای محافظهکارانه اجتماعی سوق داد. در انتخابات ریاستجمهوری نیکاراگوئه، در پنجم نوامبر 2006 اورتگا، کاندیدای جنبش آزادیبخش ساندنیست شد و با ایجاد یک ائتلاف سیاسی و پس از 16 سال دوری از قدرت توانست با کسب 99.37 درصد آرا برنده این انتخابات شود. در انتخابات سال 2011 او بار دیگر توانست با احراز بیش از 63.7 درصد آرا از فابیو گادِآ، رقیب اصلی خود، پیشی گیرد و در پست ریاستجمهوری باقی بماند. این پیروزی در حالی اتفاق افتاد که بهگفته رامیرز معاون اورتگا پس از سقوط دیکتاتوری در کتاب خود به نام «بدرود جوانان»: «انقلاب نه عدالت قول دادهشده را برای محرومان تأمین کرد و نه توسعه و ثروت به ارمغان آورد. تنها میراث سودمند این انقلاب، فضایی مبتنی بر آزادی نسبی اندیشه است. امروز در نیکاراگوئه نه زندان مخفی وجود دارد و نه از جوخههای مرگ خبری هست».
سرکوب مخالفان: روابط میان نیکاراگوئه و آمریکا از زمان اعتراضات مخالفان علیه دولت اورتگا در سال 2018 تیره و دستخوش تنش شده است. اعتراضات یادشده طبق گزارش کمیسیون بینالمللی آمریکایی حقوق بشر، 355 کشته بر جای گذاشت. نیکاراگوئه در راستای مقابله با مخالفانش «یوبرانک سوآزو» رهبر اپوزیسیون این کشور را به حبس 10ساله محکوم کرد، اقدامی که با اعتراض گروههای حقوقبشری مواجه شد. سوآزو 31ساله در جریان اعتراضات 2018 علیه دولت مشارکت فعال داشت. این اعتراضات بخشی از موج سراسری بود که در جریان آن تعدادی از مخالفان بهدست نیروهای امنیتی کشته شدند. او اگرچه میپذیرد معترضان بخش اندکی از مردم هستند اما این اعتراضات را تحت نظر سیاستهای آمریکا میداند و اعتقاد دارد با دشمن قدرتمندی سروکار داریم که در نیکاراگوئه مداخله نظامی کرده، این دشمن آمریکاست». او بر این باور است که «آمریکا به مراکز حقوقبشری پول میدهد تا تعداد قربانیان اعتراضات را دستکاری کنند. سازمانهای آمریکایی از طریق حساب بانکی به این افراد پول میدهند. میلیونها دلار بهخاطر دموکراسی به نیکاراگوئه اختصاص یافته، از سال 2007 این پول برای بیثباتکردن کشور و تهییج اقدامات مسلحانه از طریق باندهای جرم و جنایت استفاده شدهاند».
دخالت اعضای خانواده در سیاست
اورتگا از سوی مخالفانش متهم است که برخی از پستهای مهم را همسر و فرزندانش برعهده دارند، اما او معتقد است تنها کسی که مقام مهمی داشته، شریک زندگیاش و مبارز ساندنیست است. «من او را مبارز ساندنیست میدانم و با او در یکی از اردوگاههای ساندنیستی آشنا شدم. او مبارز ساندنیست بوده پس حق دارد مقام دولتی (معاون رئیسجمهور) داشته باشد و این اولین بار است که چنین مقامی به او داده شده. فرزندان من زندگیشان را وقف تلویزیون و روزنامهنگاری کرده و تحصیلاتشان در این رشتهها بوده و برایش آماده شدهاند. ما در نیکاراگوئه تجربه قدرت خانوادگی را داشتهایم، ساموزا پسرش را به آکادمی نظامی آمریکا فرستاد و بعد او را فرمانده گارد و فرمانده ارتش کرد. پسر دیگرش را برای تحصیل به آمریکا فرستاد و بعد او را به عضویت پارلمان منصوب کرد». او این روزها به جز انبوه مشکلات اقتصادی، رشوه خواری و فساد، با دو بحران داخلی دیگر روبهروست. دولت 1797 سازمان غیردولتی را تعطیل کرده چون میترسد قدرتش را تضعیف کنند. تنش میان کلیسا و دولت این کشور، بازداشت چند اسقف و حصر خانگی آنها، تعطیلی خودسرانه هفت ایستگاه رادیویی کاتولیک و آزار کشیشان از دیگر مشکلات کنونی اورتگاست.