|

بررسی نقادانه 2 تجربه شهری در تهران و همدان

پیاده‌راه‌سازی آری یا نه؟

شهروندان در شهر فقط به پل و خیابان و زیر‌گذر احتیاج ندارند و مکان‌های گذران آنها نباید صرفا به مال‌ها و مراکز خرید بسته محدود شود. آنها نیازمند شهری انسان‌محور، تا حد امکان غیروابسته به ماشین، با سیمای شهری متین، جذاب و آراسته هستند که بتوانند در آن حضور یابند و برخی از مناسبات اجتماعی و گذران اوقات فراغت خود را در محیط‌های عمومی شهری بدون نیاز به هزینه درخور‌توجه برنامه‌ریزی کنند.

پیاده‌راه‌سازی  آری یا نه؟

شهروندان در شهر فقط به پل و خیابان و زیر‌گذر احتیاج ندارند و مکان‌های گذران آنها نباید صرفا به مال‌ها و مراکز خرید بسته محدود شود. آنها نیازمند شهری انسان‌محور، تا حد امکان غیروابسته به ماشین، با سیمای شهری متین، جذاب و آراسته هستند که بتوانند در آن حضور یابند و برخی از مناسبات اجتماعی و گذران اوقات فراغت خود را در محیط‌های عمومی شهری بدون نیاز به هزینه درخور‌توجه برنامه‌ریزی کنند.

 

سال‌های زیادی است که پیاده‌راه‌سازی محور‌های شهری در دستور کار مدیران شهری قرار‌ گرفته است. پیشگام این اقدام مثل بسیاری از حوزه‌های دیگر شهر تهران بوده است. تجربه نسبتا موفق کوچه مروی و کوچه صف در تهران، مدیران شهری و مهندسان مشاور را ترغیب کرد که در برنامه‌های توسعه شهری پیاده‌راه‌سازی محور‌های شهری شاخص‌تر و مهم‌تر را در دستور کار قرار دهند. با این نگاه، پیاده‌راه‌سازی خیابان ۱۷ شهریور حد فاصل میدان امام حسین (ع) تا میدان شهدا به‌عنوان یکی از محور‌های قدیمی و با‌سابقه شهر تهران در دستور کار قرار گرفت. این اقدام از همان شروع با مقاومت ساکنان و کسبه مواجه شد؛ اما با اصرار و تلاش مدیریت شهری در نهایت اجرا شد. این پروژه با صرف هزینه درخور‌توجه که حتی در جداره‌سازی آن انجام شد، منجر به خلق یک کالبد زیبا و جذاب شهری شد؛ اما شکست خورد. چرا؟ چون پروژه، زندگی شهری و نظام اقتصادی حاکم بر محور را تحت تأثیر قرار داد و به‌تدریج سرزندگی و حتی حضور انسانی از محور رخت بربست. کاسبان دچار خسران شدند و برخی مغازه‌ها تعطیل شدند و اعتراض‌ها با شدت بیشتر شروع شد. به‌تدریج مدیریت شهری هم با سازوکار‌هایی اجازه ورود خودرو به محور داد و در نهایت پروژه از اصل اولیه دور شد. در مقابل تجربه مشابهی در شهر همدان انجام شد که پیش‌تر از آن سابقه اجرای پروژه‌های مشابه را نداشت. ساختار همدان که جزء اولین شهر‌هایی است که برای آن طرح توسعه تهیه شده، از یک میدان مرکزی تشکیل شده است که شش خیابان به زاویه ۶۰ درجه از آن منشعب شده و دو دایره این خیابان‌ها را به هم وصل می‌کنند. خیابان بوعلی‌ سینا یکی از این شش خیابان است که از میدان مرکزی منشعب شده و به آرامگاه بوعلی سینا و کار خاطره‌انگیز هوشنگ سیحون که نماد شهر همدان هم هست، منتهی می‌شود. این خیابان فعال‌ترین و گران‌ترین راسته تجاری شهر است که در آن تعداد درخور‌توجهی از پزشکان، کسبه قدیمی و صنایع دستی و... از دیرباز فعالیت می‌کنند. این پروژه که اجرا شد، نگرانی‌های زیادی درباره موفقیت آن وجود داشت؛ اما در کمال شگفتی برعکس تجربه تهران بسیار موفق از کار درآمد. در محور بوعلی امکان دسترسی سواره از خیابان‌های پشتی به محور فراهم است و پارکینگ‌های عمومی این امکان را به شهر‌وندان می‌دهند که با دغدغه کمتری خود را به محور برسانند. در کنار کیفیت قابل قبول اجرا، استفاده از سنگ‌های گرانیت شهر که با اقلیم سرد همدان هماهنگ است، باعث ایجاد یک هویت بومی و جذاب شده است. مبلمان در هماهنگی با طرح کلی جداره اجرا شده و هنر‌مندان همدان هم نسبت به خلق عناصر جذاب شهری نظیر مجسمه‌ها و انواع‌ کارهای حجمی مختلف اقدام کرده‌اند. همه اینها باعث سرزندگی و نشاط شده و در‌عین‌حال کار‌کرد‌های قدیمی محور هم دچار مخاطره جدی نشده است. شهروندان با رضایت خاطر در فضا حضور می‌یابند. خبری از صدای بوق و دود ماشین نیست و کودکان بدون ترس با شور و نشاط در طول و عرض محور بازی می‌کنند و افراد مسن هم با آرامش در یک نیمکت نشسته‌اند و به این جنب‌و‌جوش شهری خیره شده‌اند. همه اینها آن چیزی است که یک محور شهری سرزنده و پویا باید برای شهروندانش فراهم کند؛ حق طبیعی هر شهر‌وند که متأسفانه فراموش شده است. تنها نقد درخور‌توجه به این محور بی‌توجهی به جداره‌‌هاست که متأسفانه دچار اغتشاش بصری فراوان است. اگر مدیران شهری در همدان طی یک مرحله دیگر و با مشارکت ساکنان، سیمای شهری محور را از عناصر زاید نظیر کولر، کابل برق و... پیرایش کنند، نما‌ها را مرمت کرده و تا حدی هماهنگی و هم‌نوایی در محور ایجاد کنند و تابلو‌های شهری کسبه و پزشکان را هم ساماندهی کنند، کیفیت بصری و جذابیت‌های این محور دوچندان خواهد شد. فشار‌های روزافزون زندگی امروز و آشفتگی‌های ناشی از آن در ذهن و روان شهر‌وندان باید مدیران شهری و شوراهای شهر را به چاره‌جویی وادار کند. خلق محور‌های شهری پیاده و جذاب از این دست می‌تواند در ایجاد آرامش روحی و روانی شهر‌وندان که با مشکلات عدیده مواجه هستند، تأثیرگذار باشد. شهروندان در شهر فقط به پل و خیابان و زیر‌گذر احتیاج ندارند و مکان‌های گذران آنها نباید صرفا به مال‌ها و مراکز خرید بسته محدود شود. آنها نیازمند شهری انسان‌محور، تا حد امکان غیروابسته به ماشین، با سیمای شهری متین، جذاب و آراسته هستند که بتوانند در آن حضور یابند و برخی از مناسبات اجتماعی و گذران اوقات فراغت خود را در محیط‌های عمومی شهری بدون نیاز به هزینه درخور‌توجه برنامه‌ریزی کنند. برای شکل‌دهی به محورهای شهری موفق نظیر تجربه همدان موارد زیر به مدیران و برنامه‌ریزان شهری توصیه می‌شود:

  پیاده‌راه‌کردن محور‌های شهری بیش از آنکه یک پروژه عمرانی باشد، یک پروژه شهری است که باید اقتصاد شهری و مناسبات اجتماعی را در آن لحاظ کرد و با پل و زیرگذر ساختن فرق دارد.

  در مکان‌یابی و اجرای این پروژه‌ها باید دقت کرد فعالیت‌ها و مناسبات جاری آسیب نبیند؛ بلکه با رونق‌گرفتن محور و استقبال شهر‌وندان تقویت هم بشود. بخواهیم یا نخواهیم همه ما به خودرو وابسته هستیم و پیاده‌راه‌سازی محور‌های شهری نباید دسترسی سواره شهروندان را مختل کند. لحاظ‌کردن پارکینگ در نزدیکی محور‌های پیاده و طراحی نظام سواره جایگزین و پشتیبان موضوع خیلی مهمی است که نباید از آن غفلت کرد.

  تأکید بر هویت‌های منطقه‌ای و استفاده از مصالح بومی و اجازه هنرنمایی به هنرمندان ساکن همان شهر می‌تواند به ایجاد هویت بومی و منحصر‌به‌فرد و ایجاد جذابیت محور کمک درخور‌توجهی کند.