7 چالش کارلوس کیروش در ایران
کارلوس کیروش، سرمربی جدید تیم ملی فوتبال ایران، فهرست 26نفرهای از بازیکنان شاغل در لیگ را معرفی کرده و قرار است بهزودی کارش با آنها را در قالب اولین اردو شروع کند.
کارلوس کیروش، سرمربی جدید تیم ملی فوتبال ایران، فهرست 26نفرهای از بازیکنان شاغل در لیگ را معرفی کرده و قرار است بهزودی کارش با آنها را در قالب اولین اردو شروع کند. در کنار این نفرات، رفتهرفته قرار است لژیونرها هم به این جمع اضافه شوند تا در نهایت با تعدادی از آنها راهی اردوی اتریش شود و دو بازی دوستانه مهم با اروگوئه و سنگال را برگزار کند. کیروش بامداد امروز به ایران رسیده و در تازهترین دور همکاریاش با تیم ملی، چالشهای مختلفی پیشرو خواهد داشت. فهرست این چالشها میتوانست بیش هفت مورد باشد، ولی در زیر به هفت مورد از مهمترین چالشهای کارلوس کیروش در فوتبال ایران اشاره شده است.
همکاری با مهدی تاج
مهدی تاج – کارلوس کیروش؛ اگرچه هر دو وامدار یکدیگر هستند، ولی نمیتوان چندان امیدوار ماند که این دوستی اثری طولانیمدت داشته باشد. کیروش برگ برنده شعار انتخاباتی مهدی تاج است و تاج هم مردی است که کیروش را به آرزوهایش رسانده و به او یک حضور دیگر در جام جهانی هدیه داده است. بااینحال، اظهارات کیروش در مورد مهدی تاج در دوره آخر حضورش در ایران و همچنین شیوه قطع همکاری تاج با کیروش نشان میدهد این دو تفکرات چندان مثبتی در گذشته نسبت به یکدیگر نداشتهاند.
چه کسی دستیار ایرانی کیروش میشود؟
این مورد هم یکی از آن مباحث بحثبرانگیز است؛ کیروش بارها نشان داده چندان راغب به همکاری با مربیان ایرانی نیست. هرکدام از دستیاران ایرانیاش چند ماهی کنار او بوده و بعد جدا شدهاند. در این بین داستان مارکار آقاجانیان متفاوت است. او مرد توصیهپذیری نیست و بهشدت برای معرفی چهره جدید به کادر فنی مقاومت میکند. بااینحال، اصرار فدراسیون به داشتن یک دستیار ایرانی، کیروش را در منگنه قرار داده است. او جواد نکونام را میخواهد که پیشتر سابقه همکاری با یکدیگر را داشتهاند، ولی اگر جواد نیاید، شاید این رشته سر دراز پیدا کند.
رابطه با باشگاه پرسپولیس
این بند هم موضوع مهمی است. همین حالا کیروش به ایران درستوحسابی نرسیده، پرسپولیسیها از دست او عصبانی هستند که چرا دانیال اسماعیلیفر و سروش رفیعی را به تیم ملی دعوت نکرده است. داستان اختلاف کیروش با پرسپولیسیها بهعنوان یکی از پرطرفدارترین تیم ایرانی به زمان حضور برانکو در تیم سرخپوش تهرانی برمیگردد. آن زمان کار به جایی رسید که هواداران پرسپولیس حتی علیه تیم ملی هم شدند. کیروش در دوره جدید اگر میخواهد با کمترین حاشیه کارش را جلو ببرد، باید برادریاش را با دو تیم بزرگ تهرانی ثابت کند؛ حداقل اینکه تلاش کند، بحران جدیدی در این زمینه بروز نکند.
پایان دودستگی بازیکنان؟
اسکوچیچ – کیروش؛ این هم دوقطبی عجیبی است که تا ماه گذشته در تیم ملی و بین بازیکنان وجود داشت. عدهای رسما اسکوچیچ را در حد تیم ملی ندانسته و خواستند تا او عوض شود. در طرف مقابل، تعدادی هم هواخواه دراگان درآمده و خواستند تا تغییرات احتمالی در این زمینه به بعد از جام جهانی موکول شود. نهایتا حرف بازیکنانی که طرفدار کیروش بودند به کرسی نشست تا جبهه مقابل احساس شکست کند. اگرچه در بین موافقان دراگان اسکوچیچ هم چندین چهره هوادار کیروش دیده میشود ولی احساس شکست آنها ممکن است انسجام مورد نیاز را از بین برده باشد. کیروش حالا باید در اولین اقدام این دودستگی را از بین برده و وفاق مورد نیاز را ایجاد کند. او در این زمینه تبحر خاصی دارد و انتظار میرود در کمترین زمان ممکن موفق به رقمزدن چنین موردی شود.
انتخاب کاپیتان
این یکی را هم میشد در مقوله همان بند قبلی گنجاند. در تیم ملی بزرگان تیم که از آنها بهعنوان کاپیتانهای تیم ملی یاد میشد بهعنوان بزرگترین مخالفان دراگان اسکوچیچ معرفی شدند. کریم انصاریفرد و احسان حاجصفی گل سرسبد این دسته هستند. این دو رسما حمایتشان از کارلوس کیروش را نشان داده و حالا انتظار دارند نهتنها مسافر جام جهانی قطر باشند، بلکه بازوبند کاپیتانی تیم ملی را هم بر بازو ببندند. بااینحال ماجرا به این سادگی نیست. این دو در آخرین اردوهای تیم ملی در زمان دراگان حضور نداشته یا اینکه در ترکیب اصلی قرار نگرفتهاند. کارلوس کیروش هم با توجه به انتخابهای قبلی نشان داده در 90 درصد وقتها بازیکنانی را به جام جهانی میبرد که بازی کنند و در شرایط مسابقه قرار داشته باشند. از طرفی با توجه به دلخوریهای بهوجودآمده و صفکشی کاپیتانهای تیم ملی علیه مخالفان دراگان، انتخاب کسی که بخواهد بازوبند کاپیتانی را به دست بسته و دیگر بازیکنان تیم ملی را همراه خود داشته باشد، چالش تقریبا مهمی است.
اردوی پیشفصل
زمان زیادی تا شروع رقابتهای جام جهانی باقی نمانده است. ایران باید 29 آبان به میدان برود. این به آن معناست که فرصت برای کارلوس کیروش از دست رفته است. او این روزها لیگ را تعطیل کرده تا از همین حالا زمان بیشتری برای آمادهسازی بازیکنان داشته باشد. کیروش فیفادی را از قبل دارد، ولی مسئله اینجاست که آیا به همین اردو رضایت میدهد؟ دوره قبلی همکاری این مرد پرتغالی با فوتبال ایران نشان داد او از هر زمانی برای در اختیار داشتن بازیکنان و برپایی اردو استفاده میکند. حتی اگر نتواند لژیونرها و بازیکنان اصلیاش در تیم ملی را در اختیار داشته باشد، باز هم اصرار دارد با بازیکنان داخلی که احتمال حضورشان در تیم ملی است، اردو داشته باشد. اینجا موضوع اصلی این است که آیا بعد از فیفادی، کارلوس کیروش برای تعطیلی مجدد لیگ و برپایی اردویی با بازیکنان شاغل در لیگ ایران برنامهریزی میکند؟ با شناختی که از کیروش وجود دارد، بعید است چنین نباشد. از طرفی از آنجا که گروه ایران در جام جهانی هم حساس است، کیروش میتواند روی کمک فدراسیون و دولت حساب کند. او بهخوبی راه تهییجکردن دولتیها برای کمکهای مالی و لجستیکی از تیم ملی را بلد است و میتواند تا شروع جام جهانی به این مورد هم امید زیادی داشته باشد.
صعود از گروه جام جهانی
این یکی مهمترین چالش کیروش است. او برای پنجمین بار حضور در جام جهانی را تجربه میکند و به اندازه کافی موهایش را در این جام سفید کرده است. اگر فرصتی برای استفاده از تجربیاتش باشد، همین جام جهانی پیشرو است. کیروش امید زیادی دارد تا بتواند توانایی فنیاش را به رخ بکشد. انتظار صعود داشتن از این گروه دشوار، چندان منطقی نیست، ولی به هر حال با استناد به تجربه کیروش و البته در اختیار داشتن بازیکنان بینالمللی چندان بعید هم نیست. کیروش میتواند تاریخسازی کند و برای اولین بار، ایران را از مرحله گروهی جام جهانی بالا ببرد. به غیر از انگیزه ورزشی، اگر چنین شود، پاداش بسیار خوبی هم در انتظارش خواهد بود. اگر کیروش ایران را به دور دوم برساند، 1.5 میلیون دلار از ایران پاداش میگیرد.