|

آیا آنکارا رو‌در‌روی مسکو قرار می‌گیرد؟

روابط پیچیده روسیه و ترکیه گاهی ناظران بین‌المللی را به حیرت وامی‌دارد؛ چرا‌که در بسیاری امور ترکیه و روسیه رقیب سرسخت یکدیگر به شمار می‌روند؛

 روابط پیچیده روسیه و ترکیه گاهی ناظران بین‌المللی را به حیرت وامی‌دارد؛ چرا‌که در بسیاری امور ترکیه و روسیه رقیب سرسخت یکدیگر به شمار می‌روند؛ مسکو و آنکارا از دو اردوگاه متناقض در لیبی، سوریه و ناگورنو قره‌باغ پشتیبانی می‌کنند. افزون بر آن ترکیه عضو ناتو است، پیمانی که روسیه آن را دشمن و تهدید برای خود تلقی می‌کند؛ اما هر دو کشور روابط اقتصادی و فرهنگی گرم و عمیقی با هم دارند و آن‌چنان برای تعمیق روابط سیاسی تلاش می‌کنند که باعث می‌شود در بسیاری از موارد هم‌پیمانان غربی ترکیه احساس ناامیدی کنند.

با یک نگاه گذرا به نقشه امپراتوری‌های عثمانی و روسی، عوامل و علل این روابط پیچیده روشن می‌شود. از نگاه تاریخی هر دو امپراتوری به تناوب در مناطق بالکان و قفقاز و گاه اوکراین حاکمیت داشته‌اند که در نتیجه، همواره با یکدیگر همسایه و هم‌مرز می‌شدند و برای گسترش نفوذ در مرزهای مشترک، به رقابت و درگیری می‌پرداختند، تا جایی‌ که این مرزها در میان آنها دست‌به‌دست می‌شدند و قبض ‌و ‌بسط می‌یافتند.

این رقابت‌ و کشمکش تاریخی بلند‌مدت، تأثیرش را در روابط سال‌های اخیر مسکو و آنکارا نشان داده و در موارد گوناگون دو کشور را رو‌در‌روی هم قرار داده است. یکی از این موارد، رویارویی روسیه و ترکیه در جنگ جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر ناگورنو قره‌باغ در ۱۹۸۸ است. در این جنگ روسیه با بهره‌گیری از نفوذش بر این دو کشور در حال جنگ، میانجیگری کرد و با وادار‌کردن آنها به توافق صلح، به جنگ پایان داد. در آن زمان روسیه به دو دلیل در وضعیت دشواری قرار گرفته بود؛ یکی به دلیل اینکه هر دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی سابق بودند و شماری از جنگجویان پیشین شوروی داوطلبانه در کنار یک‌ طرف جنگ و شماری در کنار طرف دیگر قرار گرفته بودند.

دلیل دوم این بود که روسیه ناچار بود با ترکیه که در جمهوری آذربایجان نفوذ داشت و از آن پشتیبانی می‌کرد، وارد تعامل شود و رضایتش را در توافق صلح به‌ دست آورد. این نخستین بار در تاریخ معاصر بود که روسیه و ترکیه به‌عنوان دو دشمن دیرین با هم وارد مراوده و تعامل می‌شدند. آتش جنگ از سال ۲۰۲۰ به این‌ سو بارها در ناگورنو قره‌باغ مشتعل شده است و ترکیه و روسیه برای خاموش‌کردن آن با هم گفت‌و‌گو کرده‌اند و تلاش مشترک انجام داده‌اند؛ هرچند نتوانسته‌اند شبح جنگ را یکباره از این منطقه دور کنند.

مورد دوم ‌که روسیه و ترکیه را رو‌در‌روی هم قرار داد، جنگ کوزوو بود که در پی فروپاشی یوگسلاوی به وقوع پیوست. این منطقه هم جزء مناطقی بود که روسیه و ترکیه روابط تاریخی، نژادی و فرهنگی با آن داشتند. از سوی دیگر این دومین منطقه از مناطق تحت نفوذ شوروی سابق بود که در آن جنگ رخ می‌داد و قدرت‌های دیگر جهان برای تغییر توازن علیه منافع روسیه در آن مداخله می‌کردند. ترکیه همچنان‌ که در ناگورنو قره‌باغ به اهداف محدودی دست یافته بود، این بار در بالکان نیز به برخی از اهدافش رسید. البته تنش‌ها در منطقه بالکان سال ۲۰۲۰ بار دیگر بالا گرفت. گزارش‌ها نشان می‌دهد که در یک ماه اخیر نیز در مرز میان صربستان و کوزوو درگیری مسلحانه رخ داده است. پس از دو مورد یادشده، حوادث دیگری نیز در صحنه جهانی به وقوع پیوست که روسیه و ترکیه در برابر آنها موضع جداگانه گرفتند و بار دیگر به رقابت‌ و کشمکش‌ پرداختند. در نتیجه انقلاب‌های بهار عربی در ۲۰۱۱، سوریه و لیبی، دو کشور متحد روسیه، درگیر جنگ‌های داخلی شدند. روسیه در سال ۲۰۱۵ به پشتیبانی متحدش، سوریه پرداخت و مستقیما در این کشور مداخله نظامی کرد. در مقابل، ترکیه از گروه‌های مسلح ضد رژیم دمشق پشتیبانی کرد و در سال ۲۰۱۶ از مرز جنوبی‌اش به سوریه لشکر کشید و مناطقی را تحت کنترل درآورد و تمامیت ارضی متحد روسیه را به رسمیت نشناخت. در لیبی نیز روسیه و ترکیه در مقابل هم قرار گرفتند. شرکت خصوصی نظامی روسیه موسوم به «واگنر» سال ۲۰۱۹ در صحنه جنگ لیبی حضور پیدا کرد و به پشتیبانی از ارتش ملی لیبی و مجلس نمایندگان این کشور که متعلق به یکی از دو حکومت رقیب در لیبی است، وارد نبرد شد. در مقابل، ترکیه سال۲۰۲۰ به کمک نظامی حکومت وحدت ملی لیبی که سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته بود، پرداخت؛ اما پس از آن مسکو و آنکارا وارد یک سلسله گفت‌وگوهای دامنه‌داری شدند و با پذیرش عقب‌نشینی از برخی مواضع، توانستند رقابت‌ها و کشمکش‌های خود را در سوریه و لیبی به حالت توقف و رکود درآورند و از رویارویی نظامی مستقیم دور بمانند.

ولادیمیر پوتین در ۲۰۲۲ آتش جنگ را در اوکراین برافروخت. محاسبه پوتین این بود که اوکراین به‌سرعت فرو می‌پاشد و او آن را به روسیه ملحق می‌کند؛ اما پس از گذشت شش ماه روشن شد که در اشتباه بوده است. غرب با سرازیر‌کردن سلاح و مهمات نظامی به اوکراین و تحریم‌های سخت علیه روسیه، نقش مهمی در روند جنگ ایفا کرد و نگذاشت که پوتین به آرزویش برسد. در این مدت ترکیه به نیروهای مسلح اوکراین کمک می‌کرد و پهپاد در اختیار آنها قرار می‌داد.

حال با توجه به اینکه روسیه برای رسیدن به اهدافش در اوکراین با دشواری‌های زیادی رو‌به‌رو است و با درنظرداشتن بحران‌ها و تنش‌های موجود در صربستان، لیبی، ارمنستان و جمهوری آذربایجان، این پرسش مطرح می‌شود که آیا تفاهم و توازن میان روسیه و ترکیه پایان خواهد یافت؟ درحالی‌که پوتین برای یک‌طرفه‌کردن جنگ در اوکراین، در ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۲، فرمان بسیج نیروهای ذخیره در کشور را صادر کرده است، ترکیه در سوریه تنش‌ ایجاد می‌کند و در فکر اشغال مناطق بیشتر در این کشور است. همچنین به نظر می‌رسد که از یک‌ سو کشمکش راکد و متوقف‌شده میان روسیه و ترکیه در لیبی در حال افزایش است و از سوی دیگر جمهوری آذربایجان و ارمنستان بار دیگر در آستانه جنگ قرار گرفته‌اند. اکنون آیا ترکیه با بهره‌برداری از درگیری روسیه در اوکراین، به گسترش منطقه نفوذش در مناطق دیگر خواهد پرداخت؟ البته در جهان سیاست، وقوع هر امر و تحولی امکان‌پذیر است.

منبع: ایندیپندنت