|

گفت‌و‌گوی «شرق» با خانواده بازداشتی‌ها:

وقت ملاقات حضوری به بازداشتی‌ها بدهید

پرونده‌های بسیاری از بازداشتی‌های اخیر، با چالش‌های متفاوتی روبه‌رو است. زهرا و هدی توحید و علیرضا خوشبخت، همسر زهرا، فعال‌های سیاسی و مدنی، از بازداشتی‌های این روزها هستند که طبق گفت‌وگوی علی توحیدی، برادر هدی و زهرا، با «شرق»، این افراد در چند مدت اخیر نه‌تنها فعالیت غیر‌قانونی نداشته‌اند، بلکه به‌طور کلی فعالیت خاصی هم نداشته‌اند.

نسترن فرخه خبرنگار گروه جامعه روزنامه شرق

نسترن فرخه: پرونده‌های بسیاری از بازداشتی‌های اخیر، با چالش‌های متفاوتی روبه‌رو است. زهرا و هدی توحید و علیرضا خوشبخت، همسر زهرا، فعال‌های سیاسی و مدنی، از بازداشتی‌های این روزها هستند که طبق گفت‌وگوی علی توحیدی، برادر هدی و زهرا، با «شرق»، این افراد در چند مدت اخیر نه‌تنها فعالیت غیر‌قانونی نداشته‌اند، بلکه به‌طور کلی فعالیت خاصی هم نداشته‌اند.

علیرضا خوشبخت، زهرا و هدی توحیدی از نخستین کسانی بودند که پس از اتفاق‌های هفته‌های اخیر توسط نهاد‌های امنیتی دستگیر شدند. علی توحیدی در رابطه با وضعیت این سه نفر از اعضای خانواده خود، به «شرق» می‌گوید: روند پرونده در درجه اول به این شکل بود که بعد از تفهیم اتهام بچه‌ها، به آنها گفته شده بوده بازداشت موقت ۱۰‌روزه دارند، اما این قرار در حال تمدید است و تا امروز ۲۵ روز است که در بازداشت هستند. نکته دیگر این است که من با هدی در یک خانه زندگی می‌کنم و از تمام رفت‌و‌آمدها و کارهای خواهرم با‌خبر بودم. به‌عنوان نزدیک‌ترین فرد به هدی، بعد از همسرش و طبق ارتباطی که در خانواده با هم داریم، در واقع از تمام فعالیت‌های هم با‌خبر بودیم. این بچه‌ها در چند وقت اخیر نه‌تنها فعالیت غیرقانونی نداشته‌اند، بلکه به‌طور کلی فعالیت خاصی هم نداشتند.

برادر زهرا و هدی توحیدی ادامه می‌دهد: با توجه به اینکه بازداشت 10‌روزه در حال تمدید است، زمانی که وارد خانه شدند، گفته بودند برای پاره‌ای از توضیحات بچه‌ها بروند و بعد هم به خانه برمی‌گردند. اما در مکالمه اولیه علیرضا با ما، گفته بود بازداشت ۱۰‌روزه صادر شده است. همان موقع برداشت ما این بود که احتمالا به خاطر اعتراضاتی که اتفاق افتاده، شاید به تصور خود نهادهای امنیتی می‌خواهند پیشگیری کنند. اما وقتی این قضیه تمدید می‌شود، برای ما هم عجیب است؛ چون این بچه‌ها کار خاصی هم نمی‌کردند.

توحیدی اضافه می‌کند: نه‌تنها برای خانواده خودم، بلکه برای همه دوستانشان هم سؤال است که چرا این مسئله دارد ادامه پیدا می‌کند؟ در مکالمه آخری که علیرضا داشته، گفته هنوز بازجویی می‌شود و احتمالا زهرا و هدی هم بازجویی می‌شوند. در کل این اتفاق جدای از اینکه عجیب است، برای ما نگران‌کننده هم هست. متأسفانه تا الان وکیل به پرونده دسترسی نداشته و طبق صحبت‌هایشان هنوز امکان ورود به دادسرا و دسترسی به پرونده را پیدا نکرده‌اند، در‌حالی‌که زهرا در مکالماتش می‌گوید به وکیل بگویید دنبال کار من باشد و این بسیار نگران‌کننده است؛ چون وقتی ما بیرون از زندان هستیم، اطلاع کاملی از وضعیت آنان نداریم و نگران هستیم و وقتی در داخل زندان باشیم، این نگرانی چند برابر می‌شود. این پازل‌ها را که کنار هم می‌گذاریم، مثلا زهرا می‌گوید وکیل دنبال کار من باشد، در‌صورتی‌که امکان دسترسی به وکیل نمی‌دهند، همه اینها باعث نگرانی ما شده است.

برادر این افراد اضافه می‌کند: واقعیت این است که همه آشنایان این افراد در حیرت هستند که چرا این سه نفر؟ این افراد که اصلا رادیکال نبودند، حتی تفکر ضد خیابان داشتند که خیابان تنها راه‌حل نیست، بلکه می‌تواند مخرب هم باشد. واقعا چرا بازداشت این بچه‌ها این‌قدر زمان برده است؟ در تماسی که علیرضا با مادرش داشته، گفته تفهیم اتهام شده و آن‌هم اجتماع و تبانی و اختلال در نظم عمومی بوده است، اما هر فردی که با علیرضا آشنا باشد از این تفهیم خنده‌اش می‌گیرد. به قول پدرم این فرد سه صبح هم در یک خیابان خلوت، پشت چراغ قرمز می‌ایستد، چنین آدمی با وجود تفسیر خودشان، چطور باعث اختلال در نظم عمومی شده؟ در هر حال این تفهیم اتهام نگران‌کننده است.

توحیدی می‌گوید: الان 10 روز است هدی تماس نداشته است. ایشان داروی خاصی مصرف نمی‌کند، اما همین داروهای ضد‌اضطراب و افسردگی است که قطع آن باعث بروز نشانه‌ها می‌شود و در تماس تلفنی گفته یک قلم از داروها را دریافت نمی‌کند که ما نمی‌دانیم کدام است. این عدم اطلاع درست از وضعیت بچه‌ها باعث نگرانی ماست. تمام کارهای این بچه‌ها در بستر قانون و کاملا شفاف بوده است. مثلا نه با اکانت فیک کار می‌کردند و نه اصلا اهل چنین چیزی بودند. تمام نقدهایشان را دلسوزانه بیان می‌کردند. اصلاح‌طلب‌هایی بودند که با دغدغه اصلاح مشکلات فعالیت می‌کردند. ما یک خانواده شهید هستیم. مثلا دلسوزی فردی مثل مادربزرگم برای این انقلاب را فقط خودش می‌داند، اما این روزها شرایط را به شکلی کرده‌اند که ایشان با هر تأخیر من به خانه حالش بسیار بد می‌شود. واقعا حق این خانواده و این بچه‌ها چنین چیزی نیست. حداقل ملاقات حضوری بدهند تا مقدار اندکی از نگرانی این خانواده کم شود. الان هم زمان دفاعیه خواهرم زهرا نزدیک است و برای این موقعیت زحمت فراوان کشیده است و باید امکانی برای اینکه بتواند کارهایش را انجام دهد، فراهم کنند.