موجسواری مسعود بارزانی
مهدی بازرگان: به دنبال حملات ایران به مناطقی از خاک اقلیم کردستان عراق، مسعود بارزانی عملا به دنبال موجسواری سیاسی علیه تهران است. از این رو اربیل با فشارهای چند هفته اخیر خود به بغداد سعی دارد به فضای ضدایرانی در اقلیم کرستان و کل عراق دامن بزند.
مهدی بازرگان: به دنبال حملات ایران به مناطقی از خاک اقلیم کردستان عراق، مسعود بارزانی عملا به دنبال موجسواری سیاسی علیه تهران است. از این رو اربیل با فشارهای چند هفته اخیر خود به بغداد سعی دارد به فضای ضدایرانی در اقلیم کرستان و کل عراق دامن بزند.
نتیجه همین فشارهای اربیل هم به سفر شنبه هفته جاری قاسم الاعرجی، مشاور امنیت ملی عراق به ایران با موضوع این حملات منجر شد. میانداری بارزانیها و شخص مسعود بارزانی در دامنزدن به مسائل، این سؤال جدی را در ذهن مطرح میکند که رهبر حزب دموکرات کردستان عراق و اربیل در بستر این موجسواریها به دنبال تحقق چه اهداف و مقاصدی است؟
با وجود اینکه بعد از اتفاقات و تحولات همهپرسی 25 سپتامبر 2015/ 3 مهر 96 استقلال اقلیم کردستان عراق، شرایط در نهایت به استعفای مسعود بارزانی، رهبر حزب دموکرات کردستان عراق و رئیس سابق اقلیم کردستان انجامید، اما یقینا این مسئله نه تنها باعث حذف کامل او از نقشه سیاسی اقلیم و حتی عراق نشد، بلکه سایه او به مراتب پررنگتر از قبل شده است.
پیرو این نکته هنوز هم میتوان او را رهبر پشت پرده جریانات سیاسی این بخش از عراق دانست؛ رهبری که کماکان با تلاشهای پیدا و پنهان به دنبال تداوم سیطره و نفوذ خود و خانوادهاش است.
از این منظر به هر میزان فضای سیاسی عراق دچار پیچیدگی و ابهام جدیتری باشد، دایره عمل برای رئیس سابق اقلیم کردستان درخصوص تحقق اهدافش بیش از پیش گستردهتر خواهد بود. بنابراین وی سعی میکند با حضور مستقیم و غیرمستقیم در این تنشها و اختلافات سیاسی، شدت ابهامات را افزایش دهد تا بتواند آنچه را مد نظرش است، محقق کند.
در این بین دوران پس از مرگ و خلأ حضور جلال طالبانی و دوشقهشدن اتحادیه میهنی به عنوان رقیب سنتی بارزانیها، بهترین فرصت را برای مسعود بارزانی رقم زده است تا بدون هیچ رقیبی شرایط را در راستای اهداف خود پیش ببرد. بنابراین باید اذعان کرد که طی پنج سال اخیر همه تصمیمات اقلیم کردستان عراق، نه در اربیل و سلیمانیه که در «پیرمام» (محل استقرار مسعود بارزانی) گرفته میشود.
باید گفت که مسعود بارزانی جدیتر از همیشه به دنبال بازی قدرت است، خاصه آنکه طمع سیاسی زعامت بر همه امور اقلیم از زمان شکست پروژه رفراندوم استقلال اقلیم کردستان و خارجشدن مسعود بارزانی از جریان سیاسی عراق دوچندان شد. در این میان عراق و خاصه اقلیم کردستان سالهاست بهواسطه استمرار رویهای شبهاستبدادی، ذیل تداوم و حتی تشدید نگاه قائل به فرد یا افرادی چون مسعود بارزانی، بقای آنان را در رأس هرم قدرت به یک سنت سیاسی روتین بدل کرده است.
اینها علاوه بر آن است که مسعود بارزانی طی 1848 روزی که از همهپرسی استقلال اقلیم کردستان عراق میگذرد، همواره تهران را مقصر شکست آن رفراندوم میداند. در نتیجه کینه سیاسی رهبر حزب دموکرات کردستان عراق از ایران در این پنج سال و 22 روز باعث شد او از هر اتفاق کوچک و بزرگی برای حمله به تهران و موجسواری علیه ایران در اقلیم و عراق استفاده کند. رئیس فعلی حزب دموکرات کردستان عراق با مانورهای دیپلماتیک ضد تهران به دنبال گرفتن ماهی مطامع سیاسی خود از آب گلآلود عراق است، چراکه مسعود بارزانی و حزب دموکرات کردستان عراق با مانور روی حمله سپاه توانسته است با یک نعل وارونه، شرایط را به نفع خود مصادره کند.
با وجود آنکه نمیتوان همجواری اقلیم کردستان عراق با ایران را نادیده گرفت و همین همسایگی سبب میشود که از امنیت تا دیپلماسی، اقتصاد و حتی اشتراکات فرهنگی دو طرف بر هم اثرات جدی داشته باشند، با این حال اربیل و مسعود بارزانی هم باید به این نکته توجه داشته باشند که وضعیت خاص جغرافیایی و ژئوپلیتیکی اقلیم کردستان بهگونهای است که عملا بدون رابطه حسنه با همسایگان خود نمیتواند به راههای زمینی و هوایی دسترسی داشته باشد. پس مانور سیاسی و موجسواری علیه تهران برای منافع شخصی و حزبی مسیری پرهزینه برای مسعود بارزانی خواهد بود.