شاید روزی گیرنده یا اهداکننده عضو بودیم
ابهامات، شبهات و سؤالات جامعه در مورد اهدای عضو زیاد است. از صحتوسقم خریدوفروش کلیه یا قلب بهواسطه آگهیهای خیابانی گرفته تا نگرانی خانوادهای از سرنوشت نهایی عضوی از بدن فرزندش که قرار است به دلیل مرگ مغزی اهدا شود.
شرق: ابهامات، شبهات و سؤالات جامعه در مورد اهدای عضو زیاد است. از صحتوسقم خریدوفروش کلیه یا قلب بهواسطه آگهیهای خیابانی گرفته تا نگرانی خانوادهای از سرنوشت نهایی عضوی از بدن فرزندش که قرار است به دلیل مرگ مغزی اهدا شود. در مصاحبهای که با «امید قبادی» نایبرئیس هیئتمدیره انجمن اهدای عضو ایرانیان انجام دادیم، به تعدادی از ابهامات جامعه اشاره شده که دانستن آنها برای تکتکمان لازم است. اشاره موردی در ادامه میآید...
گرفتن کارت اهدای عضو کافی نیست
دریافت کارت اهدای عضو اگرچه بسیار مهم است اما شرط کافی نیست. اولیای دم باید به این اهدا رضایت دهند. این کارت بیان نظر قلبی یک انسان در زمان حیاتش است. یکی از بزرگترین مشکلات اولیای دم بعد از مرگ مغزی عزیزشان این است که نمیدانند اگر او زنده بود، چه تصمیمی میگرفت. با اهدای عضو موافق بود یا مخالف. پس دریافت کارت اهدای عضو بسیار اهمیت دارد. با دریافت کارت اهدای عضو در زمان حیات، اعضای خانوادهتان را در لحظات بحرانی تصمیمگیری همراهی کنید و آنها را در برزخ تصمیمگیری رها نکنید. اگرهم با اهدای اعضای خود مخالف هستید، همین حالا در این مورد با بغلدستیتان گفتوگو کنید. بدن اهداکننده عضو مثله نمیشود. بعضا مردم تصور میکنند که برای اهدای عضو، بدن فرد مرگ مغزی تکهتکه میشود اما این تصور درست نیست. در اهدای عضو تنها برش کوچک جراحی در قفسه سینه یا قسمت فوقانی شکم ایجاد میشود. مثل اینکه عمل قلب باز انجام میشود و پس از آن چون حرمت میت بسیار اهمیت دارد، محل جراحی بهصورت کاملا اصولی و دقیق، ترمیم میشود و خانواده متوفی بعد از تحویلگرفتن عزیزشان تنها برش کوچک جراحی را مشاهده خواهند کرد.
ناشناسماندن هویت اهداکننده و گیرنده عضو
خانوادههایی از عاقبت اعضای عزیزشان ابهاماتی دارند و اغلب میپرسند که نمیدانیم این اعضا به چه کسی میرسد. لازم است بدانید که اصل جهانی بر این است که خانواده اهداکننده و گیرنده بههیچوجه نباید یکدیگر را بشناسند و باهم روبهرو شوند. مگر در شرایط بسیار محدود، ویژه و استثنائی برای فرهنگسازی و نهادینهشدن فرهنگ اهدای عضو که این اقدام هم با بسترسازیهای چندماهه و اقدامات زیربنایی. چندین دلیل عمده برای این مهم یعنی ناشناسبودن هویت افراد در اهدای عضو وجود دارد. یکی از دلایل این است که بعضا در دنیا دیده شده که خانواده درجه دو یا سه به دلیل فقر، بعد از اهدا برای کبد فرزندشان تقاضای پول میکنند. دلیل عمده دیگر این است که مادری بعد از دادن رضایت به اهدای قلب فرزندش میگوید که میخواهد روزی چندبار صدای قلب فرزندش را در سینه فرد گیرنده عضو بشنود یا دلیل دیگر این است که عضو پیوندشده از بین برود و گیرنده فوت شود، در این صورت مادر و خانواده دو بار عزادار میشوند.
پارتیبازی در اهدای عضو نمیشود
اعمال دلیل مهم قبلی که به آن اشاره شد، ممکن است خانوادهای را با این ابهام روبهرو کند که وقتی نمیدانیم عضو اهدائی به چه کسی و با چه شرایطی میرسد، پس شاید خریدوفروش یا پارتیبازی بشود اما لازم است بدانید که سیستم تخصیص عضو در ایران سیستمی الکترونیکی بوده و هیچ اپراتوری در آن امکان دخل یا تصرف ندارد. برای اطمینان بیشتر تمام مخاطبان این گزارش را دعوت میکنیم در جشن «نفس» که سالی یکبار برگزار میشود حاضر شوند و در آنجا بهصورت مستقیم و داوطلبانه با خانوادههای گیرنده عضو، بیماران نیازمند به پیوند و در لیست انتظار و خانوادههایی که عزیزشان عضوی اهدا کرده است، صحبت کنند. از هر خانوادهای که میخواهند بپرسند که آیا برای اهدای اعضای فرزندتان پولی دریافت کردید؟ یا بعد از پیوند، پولی پرداخت کردید؟ بسیاری از ابهامات در این دیدار برطرف خواهد شد.
مراقب کلاهبرداران مالی – اقتصادی باشید
ابهام مهم مردم در مورد پیوند عضو از افراد زنده است. دانستن این نکات لازم است که فرد زنده تنها میتواند عضو کامل کلیه را از یک فرد زنده دریافت کند. بخشی از کبد هم در ایران تنها قابل اهدا به فرزند یا بستگان نزدیک است. پس در ایران پیوند عضو فرد زنده به زنده فقط در مورد عضو کامل کلیه و بخشی از کبد امکانپذیر است. اینکه روی در و دیوار شهر میبینیم که نوشته شده قلب یا کلیه به ازای دریافت پول به فروش میرسد امکانپذیر نیست. ممکن است فرد گوینده دارای بیماری روحی روانی بوده و یا کلاهبردار مالی اقتصادی باشد که در هر حالت باید مراقب این افراد باشید و بعد از آن موضوع و آگهی را با مرکز مدیریت پیوند معاونت درمان وزارت بهداشت مطرح کنید تا واحد تخلفات با آنها برخورد قانونی کنند. سالانه مالباختههای زیادی به این مرکز مراجعه میکنند که از آنها در این زمینه کلاهبرداری شده است. این احتمال وجود دارد که فرد بسیار فقیر بوده و راضی باشد که در ازای مرگ و پرداخت چند میلیون به خانوادهاش، قلب خود را ببخشد که در این صورت هم دلیل اصلی بر رد موضوع آن است که اولین معیار و قانون برای تخصیص عضو این است که با آزمایشات دقیق، حرفهای، بافتشناسی و... این موضوع باید به دقت بررسی شود.
اهدای عضو با طرح شکایت منافاتی ندارد
با توجه به اینکه مهمترین علت مرگ مغزی ضربه به سر است پس در بسیاری از موارد یک شاکی وجود دارد که این شکایت یا ناشی از نزاع یا ناشی از تصادف است. مردم تصور میکنند که اگر عضوی از عزیزشان را اهدا کنند، امکان یا حق شکایت برایشان وجود ندارد در صورتی که باید دانست اهدای عضو با شکایت هیچ منافاتی ندارد. یعنی فردی که اهدای عضو میشود بلافاصله میتواند برای کالبدشکافی برود. مسئله مهم اینکه خانواده تصمیم دارد برای پیگیری شکایت و بعد از طیکردن مراحل و پروسه قانونی به سازمان پزشکی قانونی و کالبدشکافی برسد که ادعا را بررسی کنند پس با رضایت برای اهدای عضو، از همان روز اول پزشکی قانونی تمام موارد را بررسی کرده و مهمتر اینکه در روند رسیدگی به شکایت هم تسریع میشود.
پیوند کلیه از افراد زنده از روی ناچاری
مردم سؤال و حتی انتقاد دارند که هنوز کلیه خریدوفروش میشود. باید توضیح داد در طول 10 سال گذشته از زمانی که مدل ایرانی پیوند کلیه توسط استاد «سیمفروش» ارائه شد، دولت عددی را در نظر گرفته و آن را از گیرنده به اهداکننده پرداخت میکند. باید بدانیم که تا امروز حداقل 10 هزار نفر در سال اگر پیوند کلیه نشوند، مشخص نیست که تا چند روز دیگر زنده میمانند. در ایران هرسال فقط دو تا سه هزار نفر از آنها بهواسطه اهدای عضو از افراد مرگ مغزی پیوند میشوند و تکلیف بقیه چه خواهد شد؟ در سال 79 یک درصد پیوندهای کلیه از مرگ مغزی بود و 99 درصد موارد از افراد زنده انجام میشد. این آمار در ایران رشد کرد و پیوند کلیه از مرگ مغزی تا پایان سال 1400 به 72 درصد و از زنده به 28 درصد رسید. که اگر این روند به همین صورت سیر صعودی و افزایشی داشته باشد، با نهادینهشدن فرهنگ اهدای عضو، کلیههای افراد مرگ مغزی کفاف نجات جان بیماران نیازمند به پیوند کلیه را خواهد داد اما تا آن زمان مجبور هستیم با یک سازوکار درست و تحت نظارت دقیق از پیوند کلیه از زنده هم اقدام کنیم تا جلوی مرگومیر را بگیریم.
گیرنده و اهداکننده از یکدیگر ناشناس میمانند
تا حدود دو سال گذشته در پیوند کلیه از افراد زنده، فرد گیرنده همراه با اهداکننده کلیه به محل انجمن حمایت از بیماران کلیوی میآمدند و اعلام میکردند برای اهدا و پیوند توافق کردهاند. انجمن نیز کار علمی و آزمایشهای لازم را انجام داده و در صورت تأیید پزشکی برای اهدا، مبلغ تعیینشده برای اهدای کلیه از فرد زنده توسط گیرنده به حساب انجمن واریز میشد و انجمن بعد از انجام جراحی و پیوند، مبلغ را به حساب اهداکننده واریز میکرد. اشکال کار این بود که در برخی از موارد که باعث ایجاد حواشی متعددی در ایران شده بود، میان این دو نفر یعنی فرد اهداکننده و گیرنده بازار سیاهی به وجود میآمد و فرد اهداکننده طلب پول بیشتری از گیرنده داشت. به همین دلیل از دو سال گذشته کار تخصیص کلیه از افراد زنده نیز مثل مرگ مغزی تحت نظارت مستقیم وزارت بهداشت قرار گرفت و درحالحاضر گیرنده و اهداکننده با یکدیگر روبهرو نمیشوند، بلکه نیازمند به پیوند کلیه در لیست کامل (زنده و مرگ مغزی) ثبت و زمانی که کلیه پیدا شد، از فرد نیازمند و در لیست انتظار پرسیده میشود آیا تمایل دارد از فرد زنده کلیه دریافت و در ازای آن مبلغی پرداخت کند که در صورت توافق کار هماهنگی را انجمن حمایت از بیماران کلیوی با همکاری و بررسی پزشکی وزارت بهداشت انجام میدهد و گیرنده و اهداکننده در پیوند کلیه از زنده هم همدیگر را نمیشناسند.