|

استفاده از تسلیحات هسته‌ای، آغاز پایان پوتین

یک تصور رایج و غلط وجود دارد مبنی بر آنکه رهبران کشور‌های هسته‌ای یک «دکمه قرمز» دارند که می‌تواند جنگ آخرالزمانی یا آرماگدون را رقم بزند.

یک تصور رایج و غلط وجود دارد مبنی بر آنکه رهبران کشور‌های هسته‌ای یک «دکمه قرمز» دارند که می‌تواند جنگ آخرالزمانی یا آرماگدون را رقم بزند. همان‌طورکه ولادیمیر پوتین همچنان به استفاده از سلاح‌های هسته‌ای غیر استراتژیک (تاکتیکی) در اوکراین اشاره می‌کند و غرب را از این طریق تهدید کرده، این آگاهی وجود دارد که اعمال این تهدید کار چندان آسانی نیست. از قضا پرتاب موشک‌های هسته‌ای استراتژیک که استفاده از آن احتمالا منجر به نابودی جهان می‌شود تا حدودی ساده‌تر از استقرار تسلیحات کوچک‌تر است (که هرچند بسیار بعید به نظر می‌رسد) و می‌توانند در اوکراین مورد استفاده قرار گیرند. این کلاهک‌های با بازده پایین‌تر باید در یکی از ۱۲ زرادخانه Object S در سراسر روسیه بازسازی شده و سپس به یکی از ۳۴ انبار ذخیره‌سازی در سطح پایه منتقل شوند. از آنجا باید کلاهک‌ها را روی یک بمب افکن بارگیری کرده یا با یک سیستم تحویل مناسب دیگر جفت کنند.

با توجه به آنکه روسیه از سال ۱۹۹۰ به این سو از این کلاهک‌ها استفاده نکرده، هیچ‌کس به طور قطع نمی‌داند که این تسلیحات در چه وضعیتی قرار دارند و احتمالا هیچ فردی هنوز تجربه‌ای عملی درباره آن ندارد. احتمالا گروهی از مهندسان محتاط مدت‌ها پیش از آنکه پوتین فرمان آتش را صادر کند، به‌سرعت در حال بررسی وضعیت کلاهک‌ها بوده‌اند. باوجود‌این، این روند بسیار پیچیده‌تر از فشار‌دادن یک دکمه در لحظه خشم پوتین است. پوتین در همه جا یک دستیار همراه دارد که «کیف هسته‌ای» او را حمل می‌کند. این کیف چگت نامیده می‌شود و در واقع شامل تجهیزات ارتباطی ویژه‌ای است که برای صدور و احراز هویت دستورات رئیس‌جمهور درباره پرتاب هسته‌ای استفاده می‌شود.

وزیر دفاع و رئیس ستاد کل ارتش، چگت‌های خود را دارند که به شبکه فرماندهی و کنترل هسته‌ای کازبک متصل می‌شوند. اگر پوتین تصمیم به استفاده از تسلیحات می‌گرفت، دستیارش چگت او را فعال می‌کرد و او فرمان پرتاب رمزگذاری‌شده‌ای را صادر می‌کرد و پیام به وزیر دفاع و رئیس ستاد کل ارتش مخابره می‌شد. سپس دستور تأیید‌شده به ستاد کل می‌رفت که کد‌های مجوز و جزئیات هدف‌گیری را صادر می‌کند. این کار معمولا از طریق پناهگاه فرماندهی نیرو‌های موشکی استراتژیک در کونتسوو در غرب مسکو یا پناهگاه پشتیبان در کوزویرسکی در کوه‌های اورال انجام می‌شود.

در وضعیت اضطراری‌تر اگر ستاد کل حذف می‌شد، ستاد فرماندهی در سنگر‌ها می‌توانست بدون کد‌های فرماندهی راه‌اندازی شود. مجموعه‌های پشتیبان از کد‌های پرتاب در هر پناهگاه نگهداری می‌کنند. تنها در این صورت است که جزئیات هدف‌گیری و مجوز‌ها از طریق لینک‌های دیجیتال رمزگذاری‌شده به هر واحدی که واقعا هدف حمله قرار گرفته بود، اعم از خدمه بمب‌افکن، زیردریایی یا سیلوی موشک یا توپچی‌های توپخانه ۲۰۳ میلی‌متری Pion مخابره می‌شود؛ مراکزی که قادر به شلیک تجهیزات هسته‌ای هستند.

تمام این موارد ممکن است نسبتا دست‌و‌پاگیر به نظر برسند. این روند به عمد دشوار طراحی شده تا از اینکه هر فرمانی واقعا از سوی رئیس‌جمهور صادر شده، اطمینان حاصل شود و همچنین اصطکاک و تأخیر معقولی در روند ایجاد شود.

همچنین، در صورت کنار گذاشته‌شدن و فقدان رهبری سیاسی و نظامی نیز سیستمی پیرامونی وجود دارد که یک سیستم پشتیبانی ملقب به یک «دست مرده» است که به ستاد کل اجازه می‌دهد در صورت حمله تأیید‌شده دشمن، مستقیما موشک‌های زمینی را پرتاب کند.

معنای آن این است که اگر پوتین به نحوی دیوانه‌وار شبیه دکتر استرنج* لاو تصمیم به استفاده از تسلیحات هسته‌ای گرفت، افراد زیادی در زنجیره فرماندهی حضور دارند. وزیر دفاع و رئیس ستاد کل ارتش می‌توانند از تأیید اعتبار این دستور خودداری کنند. با وجود آنکه پوتین ممکن است صلاحیت قانونی برای پرتاب تسلیحات هسته‌ای را داشته باشد، افسران مدنظر ممکن است در اجرای فرمان تأخیر کنند و بررسی کنند که آیا تصمیم او با دکترین رسمی مطابقت دارد یا خیر. در هر حال، استفاده از تسلیحات هسته‌ای صرف برای مواردی در نظر گرفته شده که سرزمین مادری در معرض تهدید مستقیم وجودی قرار دارد.

البته این تمرد افسران می‌تواند شورش و حتی خیانت به رئیس‌جمهور قلمداد شود و پیامد‌های جدی به همراه داشته باشد. با‌وجوداین، نتایج شکستن تابوی هسته‌ای نیز پیامد‌های جدی به همراه خواهد داشت. ما نمی‌دانیم که آیا کسی حاضر است چنین دستوری را رد کند یا خیر، اما این را می‌دانیم که پوتین به احتمال زیاد تصمیم جنگ از طریق کاربرد تسلیحات هسته‌ای را اتخاذ نخواهد کرد. یکی از اسرار فرماندهی این است که هرگز دستوری صادر نکنید که احتمال نافرمانی از آن وجود دارد. برای پوتین استفاده از تسلیحات هسته‌ای آغاز پایان خواهد بود و او باید آن را بداند. رژیم پوتین هر اندازه که بی‌رحم باشد، استالینیست نیست. اگرچه اداره ضد جاسوسی نظامی سرویس امنیت فدرال بیش از شکار جاسوسان خارجی، ژنرال‌های روس را تحت نظر دارد و رصد می‌گیرد؛ اما هیچ کمیسر سیاسی سخت‌گیری وجود ندارد که در انتظار شلیک گلوله در سر افسری باشد که از دستور سرپیچی می‌کند. در مواقع ناخوشایند این موضوع باید باعث آرامش شود.

*اشاره به فیلمی به کارگردانی استنلی کوبریک. داستان فیلم بر این اساس است که جک ریپر ژنرال روان‌پریش ارتش و رئیس یک پایگاه هوایی در آمریکاست که در اقدامی خودسرانه، تهاجمی هسته‌ای علیه شوروی را به راه می‌اندازد و رئیس‌جمهور آمریکا و سیاست‌مداران آن کشور پس از آگاهی از این عمل با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده به دنبال راهی برای توقف این حملات می‌گردند.

منبع: اسپکتیتر