غلامرضا نوری قزلجه، نماینده بستانآباد در مجلس یازدهمدر گفتوگو با «شرق»
در غیاب خبرنگار و رسانههای داخلی است که شایعات گسترش مییابد
مهمترین ابزارهای امروزی دانایی، رسانهها هستند و به گفته نوریقزلجه نماینده مجلس «مردم عطش دریافت خبر و اطلاعات دارند و در عصر ارتباطات شرایط به نحوی است که نمیشود مسیر کسب خبر را بست». بنابراین تسهیل در اطلاعرسانی و کمک به روند جریان آزاد اطلاعات میتواند کمک شایانی در جلب اعتماد عمومی و پاسخ به عطش کسب خبر در افکار عمومی باشد
مهمترین ابزارهای امروزی دانایی، رسانهها هستند و به گفته نوریقزلجه نماینده مجلس «مردم عطش دریافت خبر و اطلاعات دارند و در عصر ارتباطات شرایط به نحوی است که نمیشود مسیر کسب خبر را بست». بنابراین تسهیل در اطلاعرسانی و کمک به روند جریان آزاد اطلاعات میتواند کمک شایانی در جلب اعتماد عمومی و پاسخ به عطش کسب خبر در افکار عمومی باشد.در جهان امروز وسایل ارتباطجمعی، روزنامه، رادیو، تلویزیون و سینما با انتقال اطلاعات و معلومات جدید و مبادله افکار و عقاید عمومی، در راه پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری نقش بزرگی را بر عهده دارند، به طوری که بسیاری از دانشمندان، عصر کنونی را «عصر ارتباطات» نامیدهاند. زندگی در دنیای امروز بدون رسانه قابل تصور نیست. لذا نمیتوان نقش رسانههای جمعی و خصوصا رادیو، تلویزیون و روزنامهها و اینترنت را در زندگی امروزی نادیده گرفت، بلکه باید به دنبال فرهنگسازی بود و بستر اطلاعرسانی دقیق را فراهم کرد زیرا به اعتقاد نوریقزلجه «در غیاب خبرنگار و رسانههای داخلی است که شایعات توسعه مییابند».غلامرضا نوریقزلجه، نماینده بستانآباد در مجلس یازدهم و معاون اجرائی رئیس پیشین مجلس (علی لاریجانی) که سابقه نمایندگی مجلس نهم را نیز در پرونده خود دارد، در گفتوگو با «شرق» به آسیبشناسی کاهش استقلال رسانهها و متعاقب آن کاهش اعتماد عمومی به رسانههای داخلی پرداخت.
همانطور که میدانید مطبوعات رکن چهارم دموکراسی است اما گاهی دیده میشود که استقلال رسانه نادیده گرفته میشود. به نظر شما در این شرایط جایگاه رسانه آزاد در کشور کجاست؟
رسانه و خبرنگار نباید بههیچعنوان برای تهیه و انتشار و انعکاس خبر و گزارش با محدودیت و فشار مواجه شوند. بدون حضور رسانه و روزنامهنگار نمیتوانیم مدعی شویم که گردش آزاد اطلاعات داریم. اگر این مسائل و محدودیتها وجود داشته باشند، شرایط سخت میشود. اگر ما از خبر و موضوعی خوشمان نمیآید، باید از وقوع آن اتفاق و خبر و حادثه جلوگیری کنیم و این مشکل را ریشهیابی کنیم نه اینکه معترض شویم که چرا این ایراد را نشان دادهاید. ما نباید آینه را بشکنیم که ایرادات و نواقص را منعکس میکند بلکه باید ریشههای بروز این ایراد و نواقص را رفع کنیم. وجود این ایراد به خود ما برمیگردد و ما باید آن ایراد را رفع کنیم و این وسط قصور و تقصیری به گردن خبرنگار نیست. رسالت خبرنگاران و رسانه انعکاس واقعیتهاست. واقعیت اتفاق میافتد و خبرنگار نه قاضی است و نه میتواند خوب و بد را ارزشگذاری کند؛ بلکه فقط واقعیتی که اتفاق افتاده را با صداقت و امانتداری منعکس و اطلاعرسانی میکند. توقع و انتظاری هم که از خبرنگاران وجود دارد این است که خبر و واقعه را درست و دقیق و بدون جانبداری منعکس کنند. حالا این رخداد میتواند یک رخداد تلخ و غمانگیز باشد یا رخدادی خوب. خوب و بد آن خبر به خبرنگار و گزارشگر و روزنامهنگار برنمیگردد و ریشه آن جای دیگری است و به حوزههای مسئولیتی دیگر برمیگردد. خبرنگار مسئول پاسخگویی به آن ماجرا نیست. رسالت خبرنگار این است که خبر را درست و دقیق و امانتدارانه منعکس کند و تأکید میکنم این مسیر برای خبرنگاران به هیچ عنوان نباید بسته شود. حتی معتقدم در شرایط بحرانی که حساسیتها بیشتر است، اتفاقا به حضور خبرنگاران بیشتر نیازمندیم؛ چراکه خبرنگاران به شفافیت بیشتر ماجرا کمک میکنند. هرچقدر در آن زمان شفافتر عمل کنیم، به همان اندازه میتوانیم بحران را بهتر پشت سر بگذاریم. اگر آن وقایع در سکوت خبری طی شوند و تدابیر دیگری به کار گرفته شوند، این کار بیاعتمادی و ظن و گمانها و شایعات را گسترش میدهد.
اگر قرار باشد صرف ملاحظات، رسانههای داخلی و روزنامهنگاران در انتشار برخی اخبار و گزارشها محدود شوند، قطعا مردم را برای کسب خبر به سمت رسانههای بیگانه سوق میدهیم و در این صورت مشخص است که آنها چه مطالبی را به خورد مخاطب میدهند. آیا این محدودکردن رسانههای داخلی به صلاح کشور است؟
دقیقا همینطور است. در غیاب خبرنگار و رسانههای داخلی است که شایعات توسعه مییابند. در غیاب رسانه و خبرنگار است که رسانههای معاند میتوانند افکار خودشان را به خورد جامعه بدهند و از این فضای ایجادشده، بهرهبرداری کرده و به خواستههایشان برسند. در غیاب رسانههای مستقل و خبرنگاران آزاد داخلی و فعال است که رسانههای خارجی از فضای ایجادشده نهایت سوءاستفاده را میبرند. هرچقدر ما از فعالیت رسانههای داخلی بکاهیم، به همان اندازه به رسانههایی که به ضرر منافع کشور کار میکنند، میدان دادهایم تا اطلاعات و اخبار سوگیرانه را به خورد جامعه ایرانی بدهند.
بسیاری معتقدند هرچقدر هم جلوی انتشار آزاد اطلاعات و اخبار از طریق خبرنگاران و رسانههای داخلی گرفته شود، بازهم مردم مسیر دریافت خبر را پیدا میکنند، چراکه کسب خبر نیاز جامعه در عصر ارتباطات است؛ نظر شما در این رابطه چیست؟!
بله همینطور است. مردم عطش دریافت خبر و اطلاعات دارند و در عصر ارتباطات شرایط به نحوی است که نمیشود مسیر کسب خبر را بست. مردم بالاخره مسیری را باز میکنند و از آن کانال و مسیر خبر را کسب میکنند. پس چه بهتر این خبر را از طریق یک رسانه یا خبرنگار داخلی مستقل که عرق وطن دارد و مردم خود را دوست دارد و در ارائه آن خبر سوگیری خلاف منافع ملی ندارد و اخبار دقیق و درست را ارائه میدهد، دریافت کنند، تا خبرنگاری که در داخل کشور حضور ندارد و بر پایههای اطلاعاتی غلط و نامطمئن و حتی دادههای ساختگی اطلاعات را به جامعه مخابره میکند. این کار خیلی خطرناک است. بنابراین تأکید دارم همیشه خصوصا در شرایط بحرانی باید خبرنگاران ما بیشتر فعال شوند و واقعیتها را باامنیت خاطر مخابره کنند تا مردم و مسئولان بتوانند بهدرستی به اطلاعات دسترسی پیدا کنند. یقینا در این صورت همه در جهت منافع ملی آن موضوع را جمعبندی میکنند و هرآنچه به نفع کشور و ملت است را در پیش میگیرند.
همانطورکه مطلعید آزادی بیان یکی از اصول قانون اساسی است؛ اما اگر قرار باشد این اصل قانونی نادیده گرفته شود و رسانهای که رسالت حرفهای خود را انجام میدهد، برایش محدودیت ایجاد کنند، قطعا با فضای بستهای مواجه خواهیم شد که نگرانکننده است.
بله. ایجاد محدودیت برای اطلاعرسانی خبرنگار به دموکراتیکبودن جامعه آسیب میزند و دموکراسی در این صورت یک پایه خودش را از دست میدهد؛ چراکه رسانه و مطبوعات یک رکن دموکراسی است.
پیشنهادتان برای جلوگیری از بستهشدن فضای خبری چیست؟
همانطورکه ابتدای صحبتم گفتم، باید شرایطی را فراهم کنیم که خبرنگاران بتوانند بهراحتی و آزادانه اخبار و گزارشهای خود را انعکاس دهند. اگر از انعکاس اخبار بد نگران هستیم، بهتر است از بروز وقایع بد جلوگیری کنیم، نه اینکه با منعکسکننده این اخبار برخورد کنیم؛ چراکه این رفتار مشکلی را حل نمیکند.