«شرق» در گفتوگو با احمد وخشیته به بهانه ماجرای پهپادها و تقابلهای غرب با ایران بررسی کرد
ضرورت بازسازی روشها در سیاست خارجی
پس از سخنان حسین امیرعبداللهیان به عنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ارسال پهپاد به روسیه، آن هم قبل از جنگ اوکراین و در سطحی محدود شاهد موضعگیریهای مقامات اوکراینی و به خصوص آمریکایی در این رابطه بودیم. مجموع اظهارنظرها نشان میدهد که غرب تمایلی برای شنیدن موضع تهران ندارد.
شرق: پس از سخنان حسین امیرعبداللهیان به عنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ارسال پهپاد به روسیه، آن هم قبل از جنگ اوکراین و در سطحی محدود شاهد موضعگیریهای مقامات اوکراینی و به خصوص آمریکایی در این رابطه بودیم. مجموع اظهارنظرها نشان میدهد که غرب تمایلی برای شنیدن موضع تهران ندارد. در این میان بسیاری از تحلیلگران معتقدند فشارهای غرب شرایط را برای فشار به ایران از طریق شورای امنیت و سازمان ملل مهیا کرده تا حدی که اعتراف ایران هم میتواند به اجماعسازی علیه تهران منجر شود. اما چه شد که ایران به این نقطه رسیده و چرا شاهد این موضعگیریها بودیم، سؤالی است که «شرق» پاسخ آن را در گفتوگو با احمد وخشیته پی گرفته است. در گپوگفت با استاد دانشگاه در روسیه و تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل سعی شده است این موضوع هم مورد واکاوی قرار گیرد که راهحل برونرفت از وضعیت کنونی چیست؟
سؤال کلیدی که پیرامون موضوع ارسال پهپاد ایرانی به روسیه مطرح است ناظر به هدف غایی مسکو است. با توجه به اینکه شما در روسیه حضور دارید و به فضای سیاسی و رسانهای این کشور از نزدیک آشنا هستید، آیا کرملین و شخص پوتین از همان ابتدا به دنبال این بود که جمهوری اسلامی ایران را درگیر جنگ اوکراین معرفی کند، فارغ از مسئله پهپاد یا هر مسئله دیگری؟
برای اینکه به این سؤال مهم شما پاسخ بدهیم باید از نگاه منافع و امنیت ملی ایران به مسئله جنگ اوکراین نگریسته شود. چون سؤال شما سؤالی است که بیشتر ماهیت ژورنالیستی دارد.
چرا ژورنالیستی؟ آیا ماهیت سؤال از تحلیل تهی است؟
خیر. ببینید مسئله اینجاست که در فضای دوقطبی کنونی ناشی از جنگ اوکراین به هیچ عنوان نمیتوان اینگونه تصور کرد که مسائل ماهیتی سیاه و سفید دارند و باید به صورت صفر یا صد مورد بررسی قرار گیرند. از این رو بدون شک هجمه رسانهای و سیاسی غرب هم سعی دارد وضعیت را به نحوی نشان دهد که پوتین از ابتدا به دنبال آن بوده که پای ایران را به جنگ اوکراین باز کند.
غیر از این است؟
اتفاقا حرف من هم همین است. روسیه شاید در برنامهریزی، راهبردها و نگاه خود به هر مسئلهای، چه جنگ اوکراین و یا موضوع دیگر سعی کند برای خود مسیری را تعریف کند، ولی چرا باید در این مسیر گام برداشته شود؟ لذا من معتقدم وضعیتی که اکنون برای ایران در جنگ اوکراین پیش آمده است بیشتر از یک ارزیابی نادرست به خصوص در قبال روابط روسیه با کشورهای حاشیه خلیج فارس شکل گرفت.
مسئله را قدری بیشتر کالبدشکافی میکنید؟
ببینید ظاهرا در ایران این تصور وجود دارد که تقویت روابط کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با روسیه به نحوی پیش برود که جایگاه تهران را نزد کرملین بگیرد. به هرحال با ابتکار عمل ریاض و ابوظبی در جنگ شاهد آن تبادل اسرا بودیم. این نشان میدهد که روسیه تا چه اندازه برای کشورهای حاشیه خلیج فارس اهمیت قائل است. به همین دلیل ایران هم سعی کرده است با موضوعات مختلف مسیری برای افزایش نفوذ و تقویت جایگاه خود در روسیه تعریف کند. تا پیش از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، هم ترکیه و هم اسرائیل به عنوان کشورهایی بودند که روابط راهبردی و بلندمدتی را با روسیه تعریف کردند، اکنون اگر کشورهای حاشیه خلیج فارس هم به این جرگه اضافه شود، ایران در فضایی قرار میگیرد که بازیگران رقیب عملاً توانستهاند روسیه را به سمت خود بکشانند. به همین دلیل ایران با یک ارزیابی سعی کرد با حمایت از روسیه خود را به عنوان یک شریک راهبردی در کنارش تعریف کند، در حالی که بیش از همه خود روسها هستند که به این واقعیت اشراف دارند، روابط کنونی دو طرف که یک رابطه راهبردی هم نیست، نه به واسطه ایران یا روسیه که به دلیل تقابل تهران و واشنگتن صورت گرفته است و اگر این تقابل و تخاصم روزی تعدیل پیدا کند روسیه جایگاه فعلی را از دست خواهد داد؛ البته این نگاه بود که از دوره حسن روحانی هم به وجود آمده بود؛ عملکرد ترامپ بعد از خروج از برجام به جایی رسید که محمدجواد ظریف با سفرهای مداوم خود به روسیه سعی کرد این پیام را به واشنگتن ارسال کند که اگر آمریکا مسیر تقابل با ایران را در پیش بگیرد، تهران هم تمام تخممرغهای خود را در سبد چین و روسیه قرار میدهد. این نگاه تا به اکنون ادامه دارد و متأسفانه در جنگ اوکراین هم هزینههای بسیار زیادی را به کشور تحمیل کرد.
در پاسخ شما نوعی تشتت تحلیلی دیده میشود، از یک طرف وضعیت کنونی را محصول هجمه سیاسی، رسانه و دیپلماتیک غرب میدانید و از طرف دیگر معتقدید ارزیابی ایران از روابط اسرائیل، ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس با روسیه ما را در حاشیه جنگ اوکراین به این شرایط بغرنج کشانده است. در گفتههای شما مشخص نیست که بالاخره کدام پارامتر باعث شده است که این شرایط برای ایران شکل بگیرد؟ آیا تحلیل شما به معنای آن است که اساسا پهپادی از سوی ایران به روسیه ارسال نشده، آن هم در شرایطی که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به صراحت به این مسئله اشاره کرده است؟
اولا من منکر این مسئله نیستم و سعی نمیکنم که موضوع را از اساس زیر سؤال ببرم، ولی باید موضوع را به شکل مستقیم و از پایه و ریشه مورد ارزیابی قرار بدهیم و بررسی کنیم که آیا این موضوع در راستای منافع ملی و امنیت ملی ایران است یا خیر؟ در ضمن موضوع فعلی و محوری این مصاحبه باید منفک از برخی صحبتها بررسی شود. ما در گفتوگو نباید در زمین دیگران بازی کنیم.
دیدن واقعیت به معنای آن است که ما در زمین اروپا و آمریکا بازی کردهایم؟
خیر منظور من این نیست. به هیچ وجه بازینکردن در زمین دیگران به معنی آن نیست که ما نباید واقعیتها را نادیده بگیریم و صورتمسئله را پاک کنیم. منظور من این بود که به صورت پایهای مسئله مورد بررسی قرار گیرد و ببینیم که چه شد ایران به اینجا رسید؟ تا ادامه موضوع را از بعد داخلی، منطقهای و بینالمللی مورد ارزیابی قرار دهیم و در نهایت باید گفتهها و مواضع داخلی، منطقهای و جهانی را هم مورد ارزیابی قرار دهیم. بله آقای امیرعبداللهیان به نوعی اذعان داشته که ایران قبل از جنگ اوکراین تعداد محدودی پهپاد به روسیه ارسال کرده است که اتفاقا هم جای انتقاد دارد. اینجاست که باید به تحلیل قبلی خود بازگردیم که متأسفانه ایران تحلیل نادرست داشته و بر اساس ارزیابی برخی جریانها صاحب نفوذ، آن هم در برهههای حساس عمل کرده که در نهایت هم هزینه زیادی داشته است. متأسفانه ما در مسئله پهپادها شاهد یک سناریو هستیم که از ابتدا تهران اصل مسئله را به شکل جدی و اساسی منکر شد و اکنون به یک باره با این اذعان مسئله را پیچیدهتر کرد. این نشان میدهد که ما از ابتدا ارزیابی غلطی نسبت به جنگ اوکراین داشتیم و پارامترهایی که به آن اشاره کردم باعث شده بود که این ارزیابی غلط شکل بگیرد و تداوم پیدا کند.
اجازه دهید روی مسئله ارسال و فروش پهپاد به روسیه و تناقض آن با قطعنامه ۲۲۳۱ تمرکز کنیم. آیا این مهم میتواند با ماهیت و محتوای این قطعنامه تناقض داشته باشد؟
آنگونه که در برجام مطرح است ایران از چهاردهم اکتبر سال ۲۰۲۰ اجازه خرید و فروش تسلیحات را دارد. البته آمریکا در آن زمان سعی کرد مانع جدی بر سر راه ایران در این مسئله ایجاد کند که نتوانست، اما سؤال اساسی که باید پرسید این نیست که آیا خرید و فروش تسلیحاتی ایران مطابق با قطعنامه ۲۲۳۱ هست یا نیست؟ سؤال اصلی که از نگاه من مطرح است این است که اگر ایران و مقامات به یک جمعبندی کلی رسیدهاند که در راستای منافع و امنیت ملی خود پهپاد، موشک، کمک مستشاری و تسلیحات دیگری به روسیه بدهند، چرا باید در موضعگیری شاهد دوگانگی، چندگانگی و تضاد مواضع باشیم؟ اگر مسئله اتفاق افتاده است چرا از ابتدا انکار کردند؟ اگر ارسال نشده است چرا اکنون اعتراف میکنند؟ به نظر من اینجا باید مسئله مورد آسیبشناسی و ارزیابی قرار بگیرد که مقامات وزارت خارجه هنوز تکلیفشان با سیاستگذاریهایشان روشن نیست و این ناشی از همان ارزیابی غلط در روابط روسیه با ترکیه، اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس بود. چراکه ایران این تصور را داشت که به هر قمیت که شده نباید از جرگه رقبای خود عقب بماند و حتی باید جای آنها را برای مسکو پر کند تا روسها را برای خود در برابر آمریکا نگاه دارد. به همین دلیل تلاش کرد که روابطش با روسیه را ارتقا دهد. متأسفانه دولت هم در حوزه سیاست خارجی و هم در حوزه سیاست داخلی آنطور که باید عملکرد مطلوبی نداشت که وضعیت به این نقطه رسیده است. وقتی در سفر رئیسی به روسیه آن مدل از تشریفات و بدرقه شکل گرفت و در مقابل ولیعهد امارات با آن تشریفات مجلل مورد استقبال قرار گرفته و حتی پوتین شخصا تا پای ماشین ولیعهد امارات را بدرقه کرد و پالتوی خود را به او داد، نشان داد که وضعیت کشورهای حاشیه خلیج فارس برای روسیه متفاوت از ایران است و این واقعیتی بود که ایران را نگران کرد. به همین دلیل ما شاهد این وضعیت هستیم. ایران این تصور را داشت که مبادا کشورهای حاشیه خلیج فارس در کنار ترکیه و اسرائیل بتوانند روسیه را در مسیری قرار دهند که نیاز و توجهی جدی به تهران نداشته باشد.
به تضاد مواضع ایران پیرامون موضوع پهپادها تمرکز کنیم. آیا واقعا چالش کنونی صرفا به این مسئله بازمیگردد؟
خیر. ببینید تضاد مواضع ناشی از ارزیابی غیرواقعی است. وقتی ارزیابی غلطی شکل گرفت شاهد این نوع موضعگیریها هستیم. برای مثال در همان روزی که امیرعبداللهیان اذعان میکند قبل از جنگ اوکراین تعداد محدودی از پهپادها به روسیه داده شده است، سردار شکارچی هم به عنوان معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح از بیطرفی ایران در جنگ اوکراین سخن میگوید. همین موضعگیریها شرایط کنونی را پیچیده و بغرنج کرده است که هر فردی به مسئله سیاست خارجی وارد میشود. وقتی افراد فاقد تخصص به سیاست خارجی ورود میکنند و بدون درنظرگرفتن تبعات آن، مواضعی را مطرح میکنند باید به این شرایط میرسیدیم. به همین دلیل است که در پاسخ به سؤال نخست شما عنوان داشتم نباید همه وضعیت بغرنج و چالش کنونی را گردن روسیه انداخت. باز هم تکرار میکنم شاید مسکو و شخص پوتین بخواهد ایران یا کشور دیگر را در جنگ اوکراین درگیر کند، ولی ما باید با تدبیری که در سیاست خارجی به کار میبریم در این دام قرار نگیریم. من معتقدم بیش از آنکه ایران توسط روسیه در حاشیه جنگ اوکراین درگیر شود به دلیل ارزیابی غیرواقعی سیاست خارجی به این نقطه رسیده است. وقتی رئیسی در آغاز جنگ اوکراین و پیش از لوکاشنکو، رئیسجمهور بلاروس با طرف متجاوز یعنی روسیه و شخص پوتین تماس میگیرد و برای او آرزوی موفقیت میکند و در ادامه موضعگیریهای سیاسی، دیپلماتیک و به خصوص رسانههای ما از طرف متجاوز به شکل آشکار و پررنگی در دستور کار قرار میگیرد ما به این نقطه میرسیدیم.
حال با این ارزیابی شما راهحل برونرفت از بحران کنونی چیست. چون بسیاری معتقدند ایران تنها با مذاکره با طرف اوکراینی میتواند از این وضعیت و تبعات آن خارج شود، اما در این رابطه تهران با دو چالش بزرگ مواجه است؛ اول ماجرای هواپیمای اوکراینی و دیگری فشار آمریکا بر کییف. آیا ایران میتواند بر این دو مانع فائق آید و از این طریق مسئله را به سرانجام برساند؟
اتفاقا با توجه به همین دو مانع راهحل مذاکره با اوکراین عملیاتی نخواهد شد. این سؤال مطرح است که آیا ایران میتواند از طریق گفتوگوی مستقیم با طرف اوکراینی و یا همکاریهای مشترک و تحقیقات مسئله را ختم کند و از این فضا خارج شود؟ اکنون زلنسکی به شکل مستقیم از سوی ایالات متحده آمریکا مدیریت میشود و کییف قادر نیست که به شکل مستقیم و مستقلی مذاکره با روسیه، ایران و... را در دستور کار قرار دهد.
موضوع ارسال پهپاد محل مناقشه است یا نوع و کارکرد پهپادها هم میتواند در تشدید بحران نقشآفرین باشد؟
تا جایی که من از موضوع اطلاع دارم به نظر میرسد روسیه در تولید و ساخت پهپادها به مشکل برخورد. چون ساخت پهپاد به شکل کامل در خود روسیه انجام نمیشود و برخی قطعات آن از کشورهای دیگر تأمین میشود. در این رابطه اخباری وجود دارد که یک شرکت چینی به عنوان تأمینکننده قطعات کلیدی ساخت پهپاد یا از تحویل و ارسال آن به روسیه سر باز زد و یا قیمت بالاتری را درخواست کرده بود و نهایتا تولید پهپاد برای روسیه با قیمت تمامشده بیشتری همراه شد. در نتیجه روسیه سعی کرده است از پهپادهای دیگر کشورها که قیمت ارزانتری دارند استفاده کند. در این میان واقعا مشخص نیست که ایران از ابتدا پهپاد را با چه ساختار فنی به روسیه تحویل داده است؟
پس راهحل برونرفت از این وضعیت چیست؟
اصلاحات ساختاری در حوزه سیاست خارجی؛ باید ما یک اصلاحات بنیادین و اساسی را در حوزه سیاست خارجی اعمال کنیم. تا زمانی که این تغییرات شکل نگیرد نمیتوانیم به شکل موردی و تاکتیکی مانند جنگ اوکراین به یک نتیجه مشخص و ملموس برسیم. باید سیاست خارجی و دیپلماسی ایران از پایه تغییراتی را اعمال کند و درخصوص مسائل منطقهای و جهانی دست به یک پوستاندازی بزند. از این طریق میتوان وضعیت را کنترل و مدیریت کرد.
تغییرات ساختاری در سیاست خارجی چگونه میتواند ماجرای فعلی در قبال جنگ اوکراین را تعدیل کند؟
زمانی که تغییرات ساختاری شکل بگیرد دیگر مشکل مذاکره مستقیم با هر کشوری برطرف خواهد شد و آن زمان ایران میتواند درخصوص برجام، مسائل منطقهای جنگ اوکراین و یا هر چیز دیگری وارد گفتوگو شود. اگر اصلاحات ساختاری در سیاست خارجی شکل بگیرد قطعا ارزیابی ما از روابط با چین و روسیه هم تغییر پیدا خواهد کرد و ما هم به سمت نوعی تغییر موضع در قبال مسائل مهمی مانند جنگ اوکراین و پیگیری الگویی شبیه به الگوی ترکیه پیش خواهیم رفت. یعنی تهران هم به معنای واقعی کلمه میتواند یک بیطرفی جدی و عینی را در جنگ اوکراین پیش ببرد. تا زمانی که سیاست خارجی بر وضعیت کنونی به حرکت خود ادامه دهد مطمئنا چالش ما در جنگ اوکراین ادامه و تشدید پیدا خواهد کرد و نه تنها مذاکره مستقیم با اوکراین نمیتواند وضعیت را تعدیل کند، بلکه میتواند چالش را دوچندان کند. ما باید بفهمیم که این جنگ در یک نقطه، هم از سوی آمریکا و هم از سوی روسیه به نقطه توازن خواهد رسید. چراکه مسکو و واشنگتن این روش را دارند. اوجگیری جنگ اوکراین میتواند به نابودی یکی از دو طرف منجر شود. یا روسیه و شخص پوتین باید برای همیشه سیاست را کنار بگذارد و یا اینکه جو بایدن و دموکراتها تا هشت سال دیگر از رسیدن به قدرت در کاخ سفید دور میشوند. بنابراین به نظر من بازی با حاصلجمع صفر در جنگ اوکراین شکل نخواهد گرفت، ولی متأسفانه به نظر میرسد ایران تصور میکند در جنگ اوکراین نابودی ناتو دور از ذهن نیست. حتی روسیه و شخص پوتین هم میداند هیچگاه این مهم تحقق پیدا نخواهد کرد و اساسا مسکو بنایی هم ندارد که بخواهد ناتو یا غرب را در این جنگ نابود کند.
به نحوی به مذاکره مستقیم با آمریکا اشاره داشتید. آیا منظورتان این است که ایران باید با مذاکره مستقیم با ایالات متحده در قبال جنگ اوکراین به این ماجرا خاتمه دهد؟
بدون شک. چون اوکراین اکنون به شکل مستقیم این آزادی سیاسی و دیپلماتیک را ندارد که با ایران وارد گفتوگو شود. یعنی ایران اصطلاحا باید با طرف بزرگتر مذاکره کند و کار را به نتیجه برساند. از این رو اگر این اصلاحات ساختاری در سیاست خارجی شکل گرفت و پیرو آن مذاکرات مستقیم ایران با آمریکا به وجود آمد و در مسائل عمدهای مانند برجام، موضوعات منطقهای و... به نتیجه رسیدیم خود به خود فضای مثبتی هم برای مسئله پهپادها و جنگ اوکراین شکل خواهد گرفت و موضوع به راحتی حلوفصل خواهد شد. اما اینکه ایران بخواهد با همین سیاست و همین نگاه فعلی در قبال جنگ اوکراین صرفا از طریق تماسهایی با مقامات اوکراینی نتیجه را به نفع خود تمام کند به هیچ عنوان قابل تحقق و قابل پیگیری نیست. کما اینکه به اعتراف صریح خود حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، آمریکاییها تاکنون مانع از برگزاری این نشست مشترک بین ایران و طرف اوکراینی شدهاند. این نشان میدهد که آمریکا تا چه اندازه مانع جدی بر سر راه خواهد بود. بنابراین باید مسئله از طریق دیگری حلوفصل شود. البته من باید این نکته را هم یادآور شوم که با این روش سیاست خارجی نمیتوان به نتیجه مطلوبی رسید. چراکه مذاکره آداب و توان و قواعد خود را میطلبد و با توجه به روند مذاکرات وین به نظر میرسد موفقیت فعلا دور از دسترس است.